محمدرضا نجفی اصفهانی

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از شيخ محمدرضا اصفهانی)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
M-esfahani.JPG
نام کامل شیخ محمدرضا نجفی اصفهانى
زادروز ۱۲۸۷ قمرى
زادگاه نجف
وفات ۱۳۶۲ قمری
مدفن تخت فولاد، اصفهان

Line.png

اساتید

سید محمد فشارکى اصفهانى، آخوند خراسانی، محدث نوری، سید محمدکاظم یزدى،...

شاگردان

سید احمد خوانساری، سید محمدرضا گلپایگانی، امام خمینی، سید شهاب الدین مرعشی نجفی،...

آثار

وقایة الأذهان والألباب، نقد فلسفه داروین، الرد على البهائیة، رسالة فی القبلة،...

شیخ محمدرضا مسجدشاهی معروف به نجفی اصفهانی (۱۳۶۲-۱۲۸۷ ق) از علمای بزرگ شیعه در قرن ۱۴ هجری است. علمای تراجم وی را مجتهد بزرگ در فقه و اصول، متکلم متبحر، مفسر ژرف نگر، فیلسوف متأله، ادیب، ریاضی دان، و به طور کلی جامع علوم عقلی و نقلی معرفی کرده‌اند. از خدمات مهم محمدرضا اصفهانی، تدریس رشته‌های مختلف علوم اسلامی، در شهر اصفهان و قم بوده است. امام خمینی و آیت الله مرعشی نجفی از شاگردان او هستند.

ولادت‌ و خاندان‌

محمدرضا اصفهانی مسجدشاهی، فرزند شیخ محمدحسین، در ۲۰ محرم سال ۱۲۸۷ قمرى در نجف اشرف چشم به جهان گشود. از ناحیه پدرى به شیخ محمدتقی اصفهانی صاحب هدایة المسترشدین مى‌رسد و مادر او نیز ربابه سلطان بیگم دختر سید محمدباقر موسوى، معروف به حجت الاسلام شفتى (متوفى ۱۲۶۰ قمرى) مى‌باشد.

خاندان شیخ ممحمدرضا اصفهانی از اشرف و افضل خاندان علم و تقوى بوده‌اند. در این خاندان نوابغ و بزرگانى در فضل و علم و ادب و معرفت ظهور کرده‌اند. سید حسن امین درباره خاندان او این چنین مى‌گوید: آل صاحب الحاشیة بیت علم جلیل فی أصفهان.[۱]

در اعیان الشیعه درباره پدر بزرگوار ایشان این چنین آمده است: الإمام الزاهد العارف... کان مجدا مجتهدا فی شأنه کان کثیر الفکر منقطعا عن الناس.[۲]

تحصیلات و استادان

شیخ محمدرضا از کودکی علاقه به تحصیلات دینی داشت و قبل از جوانی مقدمات علوم را به پایان برد. وی در نجف اشرف ابتدا از محضر پدر بزرگوارش شیخ محمدحسین اصفهانى (متوفى ۱۳۰۸ قمرى) در فقه و اصول و بعضى از کتابهاى تفسیرى (تفسیر بیضاوى و کشاف) استفاده نمود.

آقا رضا اصفهانی در سال ۱۲۹۶ هـ.ق. در حالی که ۹ سال بیشتر نداشت، همراه پدر خود از نجف اشرف به شهر اصفهان سفر کرد و تا سال (۱۳۰۰ هـ.ق.) در آن شهر اقامت گزید. در این مدت کوتاه، ادبیات فارسی و عربی، مقداری از فقه، اصول و دیگر علوم مقدماتی را نزد مدرسان و فقیهان آن شهر فراگرفت. او کتاب‌های صرف و نحو، معالم الاصول، نجات العباد، علم عروض، علم حدیث، شرح لمعه و قسمتی از رسائل شیخ انصاری را در حالی که نوجوانی بیش نبود فراگرفت.

آقا رضا در سال ۱۳۰۰ هـ.ق. در ۱۳ سالگی همراه پدر و جدش شیخ محمدباقر اصفهانی به زادگاه خود نجف اشرف بازگشت و مرحله جدیدی از تحصیلات خود را آغاز نمود. او تحصیلات عالی خود را نزد دانشمندان، ادیبان و فقیهان آن شهر ادامه داد و پس از سال‌ها کوشش در راه تحصیل و پژوهش، در بیشتر علوم از قبیل: حدیث، رجال، ریاضیات، منطق، فلسفه، ادبیات عرب، نظم، نثر، تاریخ و تفسیر به درجات عالی رسید.

شیخ محمدرضا سالها از کرسی درس سید محمد فشارکى اصفهانى (م، ۱۳۱۶ ق)، آخوند خراسانی، علامه یزدی، آقا رضا همدانی، میرزا حسین نوری و آقا شریعت اصفهانی به خوبی بهره مند شد، و خود در فنون اجتهاد و تحقیق مراتب علمی و عملی کم نظیر بود. شیخ محمدرضا علاقه خاصی به سید استاد (مرحوم فشارکی) داشت و بیش از دیگر دانشجویان با سید در تماس و آمد و شد بود و معتقد بود که این آیت ربانی از سایرین برتر است.

وی به اتفاق مرحوم کمپانی، مرحوم نائینی، مرحوم حائری یزدی و مرحوم اصفهانی در جمله افاضل حوزه درس سید استاد قرار گرفت و سپس ضمن استفاده از آیات دیگر به تدریس افاضل علما نیز مشغول بود.

تدریس و شاگردان

شیخ محمدرضا اصفهانی در مراجعت از عتبات در ردیف یکی از مراجع و مدرسین بزرگ قرار گرفت. یکی از خدمات مهم آقا رضا اصفهانی، تدریس رشته‌های مختلف علوم اسلامی، در شهر اصفهان و قم بوده است. به دلیل بلاغت و رسایى در گفتار و تقریر نیکو و زیبا و جامعیت ایشان در علوم مختلف حوزوى و این که کلام ایشان با دلایل و استشهاد به اشعار عربى و فارسى و گفتار علماى لغت آمیخته بوده، بسیارى از طلاب و فضلا علاقه‌مند به شرکت در درس ایشان و استفاده علمى از این شخصیت برجسته بوده‌اند. جویندگان دانش که از جایگاه بلند علمی او خبر داشتند، در جلسات درس وی حاضر می‌شدند و از او بهره‌ها می‌بردند. آقا رضا اصفهانی قبل از ظهرها در مسجد نوبازار و عصرها در مدرسه صدر بازار اصفهان و در سال‌هایی که حکومت رضا خانی عرصه را بر روحانیت تنگ کرده بود، در منزلش به تدریس اشتغال داشت و هیچ گاه دست از نشر معارف دینی برنداشت و حتی در سخت‌ترین شرایط به تربیت شاگردان پرداخت.

آقا رضا اصفهانی مدتی هم در قم اقامت داشت، و از آن جا که آیة الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی مدتی طولانی با او به مباحثه و مذاکرات علمی پرداخته بود و از جایگاه علمی او کاملا آگاهی داشت از وی درخواست نمود تا در مدرسه فیضیه قم به تدریس فقه و اصول بپردازد و از طرفی طلاب و فضلای حوزه علمیه قم را به شرکت فعال در مجالس درس او تشویق می‌کرد. آقا محمدرضا اصفهانی، دعوت مؤسس حوزه علمیه قم را لبیک گفت و درس خارج فقه و اصول را در آن مکان مقدس تدریس کرد. بسیاری از جویندگان علم و کمال در نزد او حاضر شدند که در میان آنان ده‌ها عالم بزرگ دیده می‌شود، از جمله:

آثار و تألیفات

برخی از آثار او عباتند از:

  1. وقایة الأذهان و الألباب
  2. رسالة فی القبلة
  3. نقد فلسفه داروین (در سه جلد، دو جلد آن در بغداد در سال ۱۳۳۱ قمرى چاپ شده است.)
  4. حواشى بر نجاة العباد، تألیف محمدحسن نجفى (صاحب جواهر)
  5. أداء المفروض فی شرح أرجوزة العروض، تألیف میرزا مصطفى تبریزى (در علم عروض و قافیه)
  6. استیضاح المراد من قول الفاضل الجواد (فقهى)
  7. أمجدیة (فقهى، اخلاقى)
  8. الإیراد والإصدار
  9. حلى الدهر العاطل یا حلى الزمن العاطل‌
  10. ذخائر المجتهدین فی شرح «معالم الدین فى فقه آل یاسین»، تألیف ابن قطان (در فقه)
  11. الرد على البهائیة
  12. رسالة فی الرد على «فصل القضاء فی عدم حجیة فقه الرضا علیه‌السلام» تألیف سید حسن صدر
  13. الروض الأریض (دیوان شعر عربى)
  14. الروضة الغناء (در فقه)
  15. السیف الصنیع على رقاب منکرى البدیع (در علم بلاغت)
  16. العقد الثمین‌
  17. نجعة المرتاد
  18. القول الجمیل‌
  19. النوافج و الروزنامج‌
  20. حاشیه بر کافى تألیف شیخ کلینى‌
  21. حواشى على اکثر «اکثر لثاوى ذیلاسوس الحکیم الیونانی»، در علم هندسه‌
  22. تنبیهات دلیل انسداد یا اثبات حجّیة الظن الطریقی (کتاب اصولى)

ویژگی‌های علمی و اخلاقی

از مهمترین ویژگیهاى شخصیتى مؤلف جامعیت او در علوم مختلف اسلامى است. جدیت در تحصیل و فراگیرى علوم، او را فردى صاحب نظر و داراى نظریات جدید، عمیق و مبتکر در رشته‌هاى مختلف علمى ساخته است. جامعیت در علوم مختلف، فضل و عظمت علمى، حافظه عجیب، استعداد فطرى و عشق او به کسب علم و دانش باعث شده بود که در بین اعلام و بزرگان حوزه به نبوغ و برترى علمى مشهور شده و شخصیتى باشد که فضایل مختلف در او جمع گردد. او در فقه و اصول متخصص و در تفسیر قرآن کریم، فلسفه، کلام و ریاضى فردى صاحب نظر و متبحر بود. به علاوه در ادبیات و شعر نبوغ عجیب ایشان زبانزد عام و خاص بوده است. در کتاب کواکب السماویة تألیف علامه سماوى و همینطور کتاب الطلیعة در ترجمه شعراى شیعه به بعضى از نکات خیره کننده ادبى ایشان اشاره شده است.

  • در الذریعة و أعیان الشیعة درباره تبحر او به زبان عربى و شعر اینگونه گفته شده است: نظم المعانی الفارسیة بألفاظ العربیة همانطور که راجع به مهیار دیلمى گفته‌اند. همین طور در أعیان الشیعة بعضى از اشعار زیبا و پرمعناى او آورده شده است.[۳]
  • در نقباءالبشر در رابطه با شعر مؤلف این گونه آورده شده: و فی بعض شعره نکات أدبیة قد لایتنبه لها البعض لدقتها و غموضها و کان یحمل اللفظ معنى أکثر من قابلیته.
  • در أعیان الشیعه به نقل از کتاب الطلیعة آمده است: فاضلٌ تلقى الفضل عن أب و جد ولم یکفه ذلک حتى سعى فی تحصیله و جد إلى ذکاء ثاقب و نظر صائب و روح خفیفة و حاشیة طبع رقیقة أتى النجف فارتقى معارج الکمال و زاحم بمناکب الفضل الرجال.[۴]
  • آیة الله مرعشی نجفی در جاهای مختلف، ضمن تمجید از مقام علمی وی و توصیف او با عبارات گوناگون، او را نابغه عصر در علوم مختلف و کم نظیر در جامعیت علوم عقلی و نقلی می‌داند: هذا الرجل من نوابغ عصره و أغالیظ الزمان فقها و أصولا و أدبا و شعرا و حدیثا و ریاضیا.[۵]
  • شیخ آقا بزرگ او را متبحر، صاحب نظر و نوآور در همه علوم اسلامی به ویژه فقه و اصول معرفی کرده و از جایگاه علمی او تجلیل می‌کند: عالم کبیر و أدیب جلیل و فیلسوف بارع. کان مجتهدا فی الفقه محیطا بأصوله و فروعه، متبحرا فی الأصول متقنا لمباحثه و مسائله، متضلعا فی الفلسفة خبیرا بالتفسیر، بارعا فی الکلام والعلوم الریاضیة، و له فی کل ذلک آراء فاضجة و نظریات صائبة، أضف إلى ذلک نبوغه فی الأدب والشعر.[۶]

با این حال با همه شهرت و بزرگى جایگاه علمى ایشان وضعیت مالى مناسبى نداشته و غالباً در امر امرار معاش و گذران زندگى دچار مشکل بوده است. عظمت علمى همراه با زهد و تنگدستى و شادابى و روحیه بانشاط، خوش صحبتى و در همان حال رعایت وقار و متانت و دورى از سبکى و بى‌محتوایى در گفتار، این شخصیت عظیم را چهره‌اى استثنایى و محبوب ساخته بود.

وفات

آیة الله شیخ محمدرضا مسجدشاهی اصفهانی بعد از سال‌ها تلاش در راه نشر معارف اسلامی و اعتلای دین، سرانجام در صبح روز یکشنبه ۲۴ محرم سال ۱۳۶۲ هـ.ق. (مطابق با ۱۳۲۱ شمسی) در اصفهان به دیدار پروردگار شتافت. پیکر آن عالم ربانی با تشییعی با شکوه به قبرستان تخت فولاد منتقل گردید و در آن جا در بقعه جد بزرگوارش شیخ محمدتقی رازی به خاک سپرده شد.

پانویس

  1. مستدرکات أعیان الشیعة، ج۶، ص۱۶۵.
  2. أعیان الشیعة، ج۹، ص۲۴۹.
  3. أعیان الشیعة، ج۷، ص۱۷ و نقباء البشر، ج۲، ص۷۴۷.
  4. أعیان الشیعة، ج۷، ص۱۶.
  5. همان.
  6. نقباء البشر، ج۲، ص۲۷۴.

منابع

  • نرم افزار اصول فقه، مرکز نور.
  • سایت شعائر.
  • سایت فرهیختگان تمدن شیعه.
  • سایت ویکی فقه.