کتابخانه شیعه کلن
پرفسور عبدالجواد فلاطوری در جوار انستیتوی شرقشناسی دانشگاه کلن یک کتابخانهی شیعه را راهاندازی کرد. فلاطوری در سفر تحقیقاتی به ایران به تقریب ۴۰۰۰ جلد کتاب از شهرهای مشهد، اصفهان و تهران گرد آورد و به سمینار شرق شناسی دانشگاه کلن منتقل کرد و بدین سان در ۱۹۶۵م، کتابخانه معارف شیعی در دانشگاه کلن بنیانگذاری شد.[۱] در آنجا نسخههای خطی بسیاری جمعاند. مسئولیت فهرستنویسی این کتابخانه بر عهدهی دکتر کامران ارجمند بود که خود دانش آموختهی رشتهی فلسفه و اسلامشناسی از دانشگاه کلن است.[۲]
محتویات
اهمیت و جایگاه کتابخانه شیعه کُلن
یکى از اقدامهاى تاریخى در کشور آلمان، تأسیس کتابخانه تخصصى شیعه بود. این کتابخانه، نتیجه همدلى مؤسسه شرقشناسى دانشگاه کلن با پروفسور عبدالجواد فلاطورى بود. این اقدام مهم هم در کارنامه علمى و فرهنگى فلاطورى درخششى ویژه دارد و هم از افتخارات بخش شرقشناسى دانشگاه کلن به حساب میآید. کسانى که از نزدیک این کتابخانه و تأثیرات و خدمات مستقیم و غیرمستقیم آن را ندیده یا گزارشهاى آن را مطالعه نکرده باشد، سخن مزبور را اغراقآمیز میدانند؛ امّا هنگامى که به سخنان کسانى چون اولریش ماتس (Ulrich matz) رییس دانشگاه کلن که با این پدیده به خوبى آشنایى دارد، گوش فرامیدهد به اهمیت این مرکز پى میبرد. او میگوید: «فلاطورى سهم بزرگى در علاقهمندى و پژوهش اسلامشناسان به مذهب تشیع داشته است. سنگ اول این تلاش جدى، افتتاح کتابخانه شیعه در سمینار شرقشناسى دانشگاه کلن بود که در نوع خود، یکى از مهمترین کتابخانههاى شیعى خارج از ایران محسوب میشود!».
آقاى محقق درباره این کتابخانه مینویسد: در سال ۱۳۵۶ براى کنگره تاریخ علوم و فلسفه در قرون وسطا به شهر بُن آلمان رفته بودم که به دعوت مرحوم فلاطورى، به شهر کلن رفتم. او کوششهاى خود در نشر اسلام و معرفى شیعه را براى من شرح داد و مرا به مرکز تحقیقات شیعه، که خود آن را پایهگذارى کرده و امهات منابع فقهى، اصولى، فلسفى و کلامى شیعه را در آنجا گرد آورده بود، به من نشان داد که اگر همت و کوشش او نبود، امکان بردن این منابع به آسانى به آن دیار بدست نمیداد.
ضرورت تأسیس این کتابخانه
ضرورتها و زمینههایى را که منجر به تأسیس کتابخانه تخصصى شیعه در آلمان شد، میتوان در چند محور زیر تحلیل کرد:
وجود کتابخانههاى عمومى و تخصصى فراوان در آلمان که گاه گزارش آنها به هفت میلیون میرسد. تاریخ تأسیس کتابخانه ملى آلمان به ۱۸۴۸ میرسد؛ از اینرو داراى قدمت زیادى است. کتابخانه ملى برلین داراى حجم قابل توجهى از آثار به ویژه آثار شرقى است. کتابخانه ملى آلمان غربى، در ۱۹۹۰ در فرانکفورت با کتابخانه آلمان شرقى در لایپزیک ادغام گردید و کتابخانه بزرگى را تشکیل داد که میلیونها عنوان کتاب، مجله و پایاننامه را در خود جاى داده است. اما جاى کتابخانه تخصصى شیعه در میان دهها کتابخانه این کشور خالى بود.
آلمان یکى از کانونها و قطبهاى بزرگ فرهنگى جهان است. شاخصهاى فرهنگى این کشور در سطح بالایى قرار دارد؛ مثلاً هر سال بزرگترین نمایشگاه کتاب در جهان، در فرانکفورت آلمان برگزار میگردد. در بخش پررونق آموزش و پژوهش مربوط به ادیان و مذاهب، وجود مرکزى براى اطّلاعرسانى و خدماترسانى فرهنگى، ضرورى بود و این با تأسیس کتابخانه تخصصى شیعه مرتفع میگشت.
رویه علمگرایى در شرقشناسى آلمان، بیشتر از کشورهاى غربى است. این کشور به دلیل عدم رویکردش به استعمار در بخش فرهنگ، شرقشناسى را در خدمت سیاستهاى سلطهجویانه قرار نداد؛ بلکه فرهنگ دوستى و علمگرایى آن چشمگیر بوده است.
خاورشناسان آلمانى به طور عمده از سَر علم دوستى به مطالعه درباره اسلام و شیعه پرداختهاند. این انگیزه همراه با وجدان کارى آنها، آنان را به سوى پژوهش بیشتر وامیداشت. کتابخانه تخصصى شیعه میتوانست پژوهشهاى آنها را پشتیبانى کند.
حضور چند میلیون مسلمان سنى مذهب در آلمان، زمینهاى فراهم آورده بود که خاورشناسان آلمانى به راحتى به منابع سنى دسترسى داشته باشند؛ امّا علیرغم اهمیت شیعه به عنوان یکى از شعبههاى مهم اسلام و حضور دویست هزار نفرى آنها، منابع علمى تشیع در آلمان کمتر یافت میشد؛ این موجب کم اطّلاعى یا عدم آگاهى دانشمندان این کشور از تشیع شده بود. این نکته را از تألیفات آنها میتوان به راحتى بدست آورد.
عدم اطّلاع از تشیع براى آلمان، صرفاً یک نقص فرهنگى نبود، بلکه به دلیل سیطره مذهب تشیع بر بخشى از جهان اسلام به ویژه کشورهاى مهم خاورمیانه و شمال افریقا، تأثیرگذار در استراتژى و تعاملات سیاسى نیز بود. گفتنى است که اولریش ماتس، رییس دانشگاه کلن و همکار فلاطورى نیز به این نکته توجه داده است: «تلاش علمى فلاطورى بیشتر پیرامون مذهب شیعه بود؛ جهتى که تاکنون کمتر به آن توجه شده است».
بخش مهمى از فرهنگ اسلامى و تاریخ مسلمانان، مربوط به شیعه است. هماکنون شیعه در بسیارى از کشورهاى اسلامى، جمعیتهاى قابل توجهى را تشکیل میدهد و شیعیان در تمامى نقاط جهان حتى در تانزانیا، اوگاندا و کنیا پراکندهاند.
شیعه حداقل مشتمل بر سه شاخه مهم امامیه، زیدیه و اسماعیلیه است. زیر شاخه امّامیه اباضیه، خوجه، اثنا عشریه، نصیریه و علویه و زیر شاخه اسماعیلیه، فرقههایى همچون درزویهاند. نیز دولتهاى فراوانى در طول تاریخ اسلام توسط شیعیان شکل گرفته است؛ مانند صفویه در ایران، فاطمیان در مصر، ادارسه در مغرب و آل اباض در عمان؛ از اینرو بر خاورشناسان ضرورت دارد که به ابعاد مختلف تشیع و شیعیان بپردازند.
پیشینه مطالعات اسلامى در آلمان با یاکوب کریستمان (درگذشت ۱۶۱۳م) آغاز شد؛ امّا شرقشناسى در مفهوم علمى آن، از سده نوزدهم با ویل (درگذشت ۱۸۸۹م) استاد تاریخ دانشگاه هایدلبرگ شکل گرفت. با تأسیس مدرسه زبانهاى شرقى توسط زاخاو در ۱۸۸۷ در برلین و گشایش مدرسه تاریخ و فرهنگ شرق در ۱۹۰۸ در هامبورگ، این روند توسعه یافت. البته مطابق گزارش نجیب عقیقى، گروههاى زبانهاى شرقى در ورزبورگ (Wurzburg) از ۱۵۸۲ و در لایپزیک (Leipzig) از ۱۴۰۹ و در توبینگن (Tubingen) از ۱۴۷۷ و در هاله (Houle) از ۱۴۷۷ تأسیس شده بود.
جمعیت خاورشناسى آلمان، از ۱۸۴۵م توسط فلایشر در هاله تأسیس شد و از آن تاریخ تاکنون گسترش فراوان یافته است. این مطالب نشاندهنده اهتمام فرهیختگان آلمان به مشرق و اسلام است و کارنامه خاورشناسى آلمان درخشندگى ویژهاى دارد.
این سابقه فرهنگى، زمینه توافق بر سر تأسیس کتابخانه تخصصى شیعه شد. از سوى دیگر، دانش دوستى مسئولان مؤسسه شرقشناسى دانشگاه کلن و همت بلند فلاطورى در هم آمیخت و این ثمره گرانقدر ساخته شد.
خدمات این کتابخانه
این کتابخانه همانند دیگر کتابخانههاى تخصصى که خدماترسانى سریع و خوبى براى پژوهشگران دارند، توانست کمک شایانى به پیشرفت پژوهشهاى علمى داشته باشد. صدها تحقیق، پایاننامه، مقاله و کتاب در این کتابخانه به سامان رسید و موضوعات بسیارى بر اساس منابع موجود در این کتابخانه کار شد. خدمات رسانى این کتابخانه به اندازهاى گسترده بود که پروفسور ورنر دیم (Werner Diem) رییس گروه شرقشناسى دانشگاه کلن در این باره گفت: «این کتابخانه تخصصى در نوع خود در دنیاى غرب بزرگترین است و حقیقتاً به رحله الطالبین، یعنى قبلهگاه دانشپژوهان مبدل گشت».
همچنین سخن آقاى اولریش ماتس (Ulrich matz) رییس دانشگاه کلن را یادآور میشویم که گفت: «کتابخانه شیعه در نوع خود یکى از مهمترین کتابخانههاى شیعى خارج از ایران محسوب میشود».
این محل صرفاً کتابخانه نبود؛ بلکه به عنوان مرکز تحقیقات علوم و عقاید شیعى نیز فعالیت داشت. به عبارت دیگر در زمینه پژوهشى، پر رونق بود و جذابیتهاى زیادى داشت.
علاوه بر سرویس دادن به پژوهشگران از طریق کتابدارى، فلاطورى طرح تهیه کاتولوگ کتابهاى شیعه را آماده کرد. این پروژه که در نوع خود بسیار بزرگ و جهانى بود، در صدد معرفى منابع علمى و پژوهشى شیعه از ابتدا تاکنون بود. این فهرست به گونهاى برنامهریزى شده بود که محققان میتوانستند هر گونه اطّلاعاتى را با مراجعه به آن به سرعت بیابند. با زحمات فراوان این پروژه اجرا شد و در شش جلد به چاپ رسید. پروفسور دیم آن را به عنوان یادگارى جاودانه ستوده است.
یکى از آثار این کتابخانه، جلب توجه پژوهشگران به موضوعات مربوط به تشیع و شیعیان بود. نقل گفته آقاى ماتس در اینجا مناسب است: «شیعه دومین مذهب بزرگ در کنار اهل تسنن است و به جرئت میتوان گفت که کوششهاى نستوه فلاطورى، سهم بزرگى را در علاقهمندى و پژوهش اسلامشناسان به مذهب تشیع داشته است. سنگ اول این تلاش جدى، افتتاح کتابخانه شیعه در سمینار شرقشناسى دانشگاه کلن بود».
باید توجه نماییم که این کتابخانه با اعانات مردمى یا کمکهاى غیررسمى دولتى، یعنى از بودجههاى فرهنگى دولتها به انجام رسید؛ به عبارت دیگر این کتابخانه، دولتى نبوده است. این نوع سیاست براى خدمات فرهنگى یا بهترین تدبیر است؛ چرا که دولتها مشکلات و محدودیتهاى ویژهاى دارند که معمولاً با این نوع فعالیتها سازگار نیست. البته جذب این نوع کمکها براى فلاطورى بسیار مشکل و پردردسر بود؛ ولى به قول پروفسور دیم، او با استقامت و پایدارى مختص به خویش، امکاناتى از دانشگاه، ایالت، نهادهاى فرهنگى ایران و مصر و جمعیتهاى ایرانى امریکا و اروپا جذب کرد.
مهم آن است که پروژه تأسیس کتابخانه شیعه در نظر او، شیعهپژوهى و شیعهشناسى صرف بود؛ نه آنکه بخواهد به اختلافات تشیع و تسنن دامن بزند و بر تفرقهاى بیفزاید. ترووروشکا (Tworuschka) همکار و دوست صمیمى او همین تلقى را دارد: «فلاطورى به عنوان دانشمند برجسته علوم شیعى و منابع آن، پایهگذار کتابخانه شیعه کلن بود. پژوهش او پیرامون شیعه در جهت وحدت اسلامى بود. او در سالیان متمادى به تدریج به چهرهاى ممتاز براى اتحاد میان مذاهب اسلامى مبدل شد. دانشگاه سنى مذهب الازهر در قاهره، او را که عالمى شیعى بود، به عنوان عضویت در شوراى خود برگزید».
حوزه فعالیت این کتابخانه منحصر به شهر کلن یا کشور آلمان نبوده، بلکه شهرت جهانى دارد و پژوهشگرانى از تمام نقاط جهان از آن بهره میگیرند و از ابتداى پایهریزى این کتابخانه، حوزهاى جهانى براى آن پیشبینى کردهاند.
به هر حال، اهمیت این کتابخانه و تأثیرگذارى آن به اندازهاى است که مسیر بسیارى از پژوهشگران آلمان و حتى کشورهاى غربى در این حوزه را تغییر داد و سرنوشت بسیارى از تحقیقات دینشناسان را رقم زد؛ چرا که به قول پروفسور دیم، تبدیل به بزرگترین کتابخانه تخصصى یک مذهب در دنیاى غرب شد.
با درگذشت نابههنگام فلاطورى، فعالیتهاى این کتابخانه کم رونق شد. ضرورى است این کتابخانه تکمیل و پررونق گردد تا بلکه خدماترسانى علمى و فرهنگى آن به علاقهمندان و پژوهشگران سراسر جهان، بیش از پیش گردد.
وضعیت کنونى
کتابخانه شیعه کلن که در سمینار شرقشناسى این دانشگاه قرار دارد، علیرغم گسترده نبودن آن (اتاقى در حدود ۵/۵*۶ مترمربع) مجموعهاى بیش از دههزار کتاب در زمینههاى مختلف تفکر شیعى به خصوص شیعه اثناعشرى، در خود جاى داده است: تفسیر قرآن، فقه، فلسفه و کلام، عرفان، اخلاق عملى و به خصوص علم اصول و مجموعه فتاوا، شامل مجموعههاى چاپى قرن ۱۹ و ۲۰ که در نوع خود بینظیر است. همچنین بخش دیگرى از کتابخانه به تحولات فرهنگى و سیاسى سالهاى اخیر ایران پس از انقلاب، اختصاص یافته است.
اولین کتابها در سال ۱۹۴۹ تحت سرپرستى پروفسور گِرَف (Graf) خریدارى شده، اما هنوز جهتدهى خاصى در آن زمان مدّنظر نبوده است. بخش اعظم خرید کتابها در سالهاى میان ۷۵-۱۹۶۵ تحت سرپرستى پروفسور فلاطورى با خرید از کتابخانههاى شخصى در ایران که شامل نسخ خطى نیز میبوده، خریدارى و به کلن آورده شده است. بیشترین توسعه کتابخانه در سالهاى ۷۵-۶۶ بوده است.
افزایش پژوهش مربوط به مسائل کلامى، اجتماعى، جغرافیایى و حقوقى شیعه در غرب، ضرورت ارتقاى این کتابخانه را افزونتر از پیش نموده است. این کتابخانه با وضعیت کنونى آن نمیتواند خدماترسانى مناسب و تمام عیارى داشته باشد؛ بلکه باید به تعداد عناوین کتابهاى آن افزود. آرشیو نشریات و آرشیو نرمافزار و سمعى و بصرى بهروز و کارآمد تأسیس نموده و در شبکه جهانى براى آن پایگاه فعالى ایجاد کرد.
امید است متصدیان فرهنگى آلمان به ویژه مسئولان دانشگاه کلن و بخش شرقشناسى آن همچنین دوستداران فرهنگ شیعى، تدبیرى براى ارتقاى این کتابخانه بیندیشند.
پانویس
منبع
گزارشی از کتابخانه شیعه کلن، فصلنامه کتاب هاى اسلامى، سال۲، شماره۶، پاییز۸۰.