ام حرام دختر ملحان
«ملیکه» معروف به «امّ حرام» دختر ملحان بن خالد انصاری، همسر عباد بن صامت صحابى رسول خدا (صلی الله علیه وآله)، خواهر امّ انس (ام سلیم) و خاله انس بن مالک بود، و در مدینه زندگى مى کرد. او از زنانی بود که همراه داوطلبان و رزمندگان، در جنگها حضور مییافت.
درباره مقام این بانوى مؤمن، نقل کرده اند که پیامبر اسلام(ص) هرگاه مى خواست از مدینه خارج شود و به مسجد قبا برود، به دیدن ام حرام بود مى رفت، در خانه او مى ماند، استراحت مى کرد و غذا مى خورد. ام حرام روایت مى کند: یک روز که رسول خدا(ص) در خانه من به خواب رفت و بیدار شد، او را خوشحال و خندان دیدم، علت آنرا جویا شدم، فرمود: در عالم خواب جمعیتى از اصحاب خود را مشاهده کردم، که در دریاى اخضر با عزت و عظمت سوار کشتى شده بودند. ام حرام که از خوشحالى و شادمانى رسول خدا(ص) فهمیده بود، این خواب گویاى عظمت و بزرگوارى بیشتر آینده پیامبر است، از رسول خدا تقاضا کرد، دعا کند تا وى هم جزو آن گروه رستگار و سربلند شهید محسوب شود. پیامبر(ص) فرمود: اى ام حرام، تو نیز جزو همان گروه خواهى بود! آرى، از این ماجرا سالیانی گذشت، و سال ۲۷ هجرى در زمان خلافت عثمان جنگ قبرس پیش آمد، در این جنگ ابوذر، ابودردا و عباد بن صامت شرکت داشتند و ام حرام هم به همراه شوهر خود در جنگ براى آب دادن سربازان و مداواى مجروحان شرکت کرده بود. اما وقتى آنان در جزیره قبرس از کشتى پیاده شدند، ام حرام در حالى که سوار مرکب بود و راه مى پیمود، مرکب او رم کرد و ام حرام روى زمین پرت شد، و همانطور که رسول خدا(ص) برای او شهادت در راه خدا را درخواست کرده بود، وى در این سفر جنگى جان خود را از دست داد و در جزیره قبرس مدفون شد.
شیخ طوسى، ام حرام را از راویان حدیث و صحابه رسول خدا(ص) دانسته، و به شأن بالا و عظمت بلند وى اشاره کرده است. عالمان و مورخان دیگرى مانند: ابن عبدالبر، ابن حجر عسقلانى، و ابن اثیر، امّ حرام را از اصحاب رسول خدا (ص) و بانوى راوى حدیث از آن حضرت شمرده اند.
منابع
- زنان دانشمند و راوى حدیث، احمد صادقى اردستانی.
- رویدادهای تاریخ اسلام، عبدالسلام ترمانینی، ترجمه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ج۱، ص۱۵۲.