هجرت: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{عالی}}
 
{{عالی}}
هجرت در فرهنگ [[اسلام]] به معنای ترک خانه و کاشانه و یاهر نوع انتقال با نیتی مقدس است. که هدف از آن رسیدن به کمال یا گریز از موقعیتی است که مزاحم کمال انسان در آن حضور دارد و از ارزشهای اسلامی است.
+
«هجرت» در فرهنگ [[اسلام]] به معنای ترک خانه و کاشانه و یا هر نوع انتقال با نیتی مقدس است، که هدف از آن رسیدن به کمال یا گریز از موقعیتی است که مزاحم کمال انسان در آن حضور دارد. [[هجرت پیامبر اسلام به مدینه|هجرت پیامبر اکرم]] صلی ‌الله ‌علیه ‌و ‌آله به [[مدینه]]، مبدأ تاریخ مسلمانان و زیربنای حوادث سیاسی، تبلیغی و اجتماعی آنان است.  
  
 
==لغت هجرت==
 
==لغت هجرت==
  
"هجرت" از مادّه "هجر" به معناي ترك و جدايي است، مهاجرت در اصل به معناي بريدن از ديگري و ترك وي است. چنانچه در سوره نساء آمده است :
+
"هجرت" از مادّه "هجر" به معنای ترک و جدایی است، مهاجرت در اصل به معنای بریدن از دیگری و ترک وی است. چنانچه در سوره نساء آمده است:
  
{{متن قرآن|«...وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ...»}}؛([[سوره نساء]]/34) در بستر از آنها دوري نمائيد.
+
{{متن قرآن|«...وَاهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضَاجِعِ...»}}؛([[سوره نساء]]/۳۴) در بستر از آنها دوری نمائید.
  
 
و به [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله خطاب می نماید:
 
و به [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله خطاب می نماید:
  
{{متن قرآن|«وَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَاهْجُرْهُمْ هَجْرًا جَمِيلاً»}}؛([[سوره مزمل]]/10) و در برابر آنچه (دشمنان) مي‌گويند: شكيبا باش و به طرزي شايسته از آنان دوري گزين!
+
{{متن قرآن|«وَاصْبِرْ عَلَى مَا یقُولُونَ وَاهْجُرْهُمْ هَجْرًا جَمِیلاً»}}؛([[سوره مزمل]]/۱۰) و در برابر آنچه (دشمنان) می‌گویند: شکیبا باش و به طرزی شایسته از آنان دوری گزین!
  
لغت نامه [[علی اکبر دهخدا|دهخدا]] برای هجرت معانیی همچون: مفارقت و جدایی، ترک وطن و دوری از خانمان و مفارقت یاران و دوستان، جدائی از سرای و نشیمن را بیان نموده و به نقل از تعریفات سید شریف جرجانی آورده است که: هجرت در اصطلاح مسلمین، ترک وطن کفار و انتقال به دارالاسلام است.
+
لغت نامه [[علی اکبر دهخدا|دهخدا]] برای هجرت معانی ای همچون: مفارقت و جدایی، ترک وطن و دوری از خانمان و مفارقت یاران و دوستان، جدائی از سرای و نشیمن را بیان نموده و به نقل از تعریفات سید شریف جرجانی آورده است که: هجرت در اصطلاح مسلمین، ترک وطن کفار و انتقال به دارالاسلام است.
 
==اهداف هجرت==  
 
==اهداف هجرت==  
  
*1. هجرت برای فراگیری دانش:
+
*۱. هجرت برای فراگیری دانش:
  
[[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|«وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ...» }}؛<ref>[[سوره توبه]]/122.</ref>؛ شایسته نیست مؤمنان همگی (به سوی میدان جهاد) کوچ کنند؛ چرا از هر گروهی از آنان طایفه‌ای کوچ [و هجرت] نمی‌کند تا در دین [و معارف و احکام اسلام] آگاهی یابند و به هنگام بازگشت به سوی قوم خود، آنها را بیم دهند؟
+
[[قرآن|قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|«وَمَا کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِینْفِرُوا کافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ کلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِیتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ...» }}؛<ref>[[سوره توبه]]/۱۲۲.</ref> شایسته نیست مؤمنان همگی (به سوی میدان جهاد) کوچ کنند؛ چرا از هر گروهی از آنان طایفه‌ای کوچ [و هجرت] نمی‌کند تا در دین [و معارف و احکام اسلام] آگاهی یابند و به هنگام بازگشت به سوی قوم خود، آنها را بیم دهند؟
  
در روایات به مسلمانان دستور داده‌اند که برای فراگیری علم اگر لازم باشد تا نقطه‌های دوردست همچون چین مسافرت و مهاجرت کنند. پیامبر اکرم صلی ‌الله ‌علیه‌ و‌ آله فرمودند: «اُطْلُبُوا الْعِلْمَ وَلَوْ بِالصّینِ»؛<ref>حرّ عاملی، وسائل الشیعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج18، ص14.</ref> علم کسب کنید اگر چه در چین باشد.
+
در روایات به مسلمانان دستور داده‌اند که برای فراگیری علم اگر لازم باشد تا نقطه‌های دوردست همچون چین مسافرت و مهاجرت کنند. [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] صلی ‌الله ‌علیه‌ و‌ آله فرمودند: «اُطْلُبُوا الْعِلْمَ وَلَوْ بِالصّینِ»؛<ref>حرّ عاملی، وسائل الشیعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج۱۸، ص۱۴.</ref> علم کسب کنید اگر چه در چین باشد. در این هجرت خداپسندانه هزاران ملک طالب علم را مشایعت می‌کنند، چنان که [[پیامبر اسلام]] صلی ‌الله ‌علیه‌ و ‌آله فرمودند: «مَنْ خَرَجَ مِنْ بَیْتِهِ یَطْلُبُ عِلْما شَیّعَهُ سَبْعُونَ اَلْفَ مَلَکٍ یَسْتَغْفِرُونَ لَهُ»؛<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، تهران، المکتبة الاسلامیة، ج۱، ص۱۷۰.</ref> کسی که از خانه‌اش برای کسب علم خارج می‌شود، هفتاد هزار ملک او را بدرقه می‌کنند و برای او استغفار می‌نمایند.
  
در این هجرت خداپسندانه هزاران ملک طالب علم را مشایعت می‌کنند، چنان که [[پیامبر اسلام]] صلی ‌الله ‌علیه‌ و ‌آله فرمودند: «مَنْ خَرَجَ مِنْ بَیْتِهِ یَطْلُبُ عِلْما شَیّعَهُ سَبْعُونَ اَلْفَ مَلَکٍ یَسْتَغْفِرُونَ لَهُ»؛<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، تهران، المکتبة الاسلامیة، ج1، ص170.</ref> کسی که از خانه‌اش برای کسب علم خارج می‌شود، هفتاد هزار ملک او را بدرقه می‌کنند و برای او استغفار می‌نمایند.
+
*۲. هجرت برای حفظ دین:
  
*2. هجرت برای حفظ دین:
+
پیامبر اکرم صلی ‌الله ‌علیه ‌و ‌آله فرمودند: «مَنْ فَرَّ بِدینِهِ مِنْ اَرْضٍ اِلیَ اَرْضٍ وَاِنْ کانَ شِبْراً مِنَ الاَْرْضِ اِسْتَوْجَبَ الْجَنَّةَ»؛<ref>بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۳، ج۱۹، ص۳۱؛ مجموعه ورّام، ج۱، ص۳۶.</ref> کسی که برای حفظ دین و آئین خود از سرزمینی به سرزمین دیگر هجرت کند، استحقاق بهشت می‌یابد.
  
پیامبر اکرم صلی ‌الله ‌علیه ‌و ‌آله فرمودند: «مَنْ فَرَّ بِدینِهِ مِنْ اَرْضٍ اِلیَ اَرْضٍ وَاِنْ کانَ شِبْرا مِنَ الاَْرْضِ اِسْتَوْجَبَ الْجَنَّةَ»؛<ref>بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1403، ج19، ص31؛ مجموعه ورّام، ج1، ص36.</ref> کسی که برای حفظ دین و آئین خود از سرزمینی به سرزمین دیگر هجرت کند، استحقاق بهشت می‌یابد.
+
. هجرت از دست ظلم ظالمان:
  
*3. هجرت از دست ظلم ظالمان:
+
قرآن می‌فرماید: {{متن قرآن|«وَالَّذِینَ هَاجَرُوا فِی اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِی الدُّنْیا حَسَنَةً»}}؛<ref>[[سوره نحل]]/۴۱.</ref> آنها که مورد ستم واقع شدند و به دنبال آن در راه خدا مهاجرت اختیار کردند، جایگاه پاکیزه‌ای در دنیا به آنها خواهیم داد.
  
قرآن می‌فرماید: {{متن قرآن|«وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً»}}؛<ref>[[سوره نحل]]/41.</ref>؛ آنها که مورد ستم واقع شدند و به دنبال آن در راه خدا مهاجرت اختیار کردند، جایگاه پاکیزه‌ای در دنیا به آنها خواهیم داد.
+
*۴. هجرت از گناه (هجرت درونی):
  
*4. هجرت از گناه (هجرت درونی):
+
اصولاً روح هجرت مقدس همان فرار از «ظلمت» به «نور» و از [[کفر]] به [[ایمان]]، از [[گناه]] و نافرمانی به اطاعت خدا است ولذا در [[حدیث|احادیث]] می‌خوانیم، مهاجرانی که جسمشان هجرت کرده اما در درون و روح خود هجرتی نداشته‌اند، در صف مهاجران نیستند و به عکس، آنها که نیازی به هجرت مکانی نداشته‌اند، اما دست به هجرت درونی زده‌اند، در زمره مهاجرانند.
 
 
اصولاً روح هجرت مقدس همان فرار از «ظلمت» به «نور» و از [[کفر]] به [[ایمان]]، از گناه و نافرمانی به اطاعت خدا است ولذا در احادیث می‌خوانیم، مهاجرانی که جسمشان هجرت کرده اما در درون و روح خود هجرتی نداشته‌اند، در صف مهاجران نیستند و به عکس، آنها که نیازی به هجرت مکانی نداشته‌اند، اما دست به هجرت درونی زده‌اند، در زمره مهاجرانند.
 
  
 
امیرمؤمنان [[امام علی علیه السلام|علی]] علیه‌السلام می‌فرمایند: «وَیَقُولُ الرَّجُلُ هاجَرْتُ وَلَمْ یُهاجِرْ اِنَّمَا الْمُهاجِرُونَ الَّذینَ یَهْجُرُونَ السَّیِّئاتِ وَلَمْ یَأْتُوا بِها»؛<ref>شیخ عباس قمی، سفینة البحار، مکتبة السنائی، مادّه هجر.</ref> کسی می‌گوید مهاجرت کردم در حالی که مهاجرت واقعی نکرده است، مهاجران [واقعی] آنها هستند که از گناهان هجرت کنند و مرتکب آن نشوند.
 
امیرمؤمنان [[امام علی علیه السلام|علی]] علیه‌السلام می‌فرمایند: «وَیَقُولُ الرَّجُلُ هاجَرْتُ وَلَمْ یُهاجِرْ اِنَّمَا الْمُهاجِرُونَ الَّذینَ یَهْجُرُونَ السَّیِّئاتِ وَلَمْ یَأْتُوا بِها»؛<ref>شیخ عباس قمی، سفینة البحار، مکتبة السنائی، مادّه هجر.</ref> کسی می‌گوید مهاجرت کردم در حالی که مهاجرت واقعی نکرده است، مهاجران [واقعی] آنها هستند که از گناهان هجرت کنند و مرتکب آن نشوند.
  
*5. هجرت به سوی خدا:
+
*۵. هجرت به سوی خدا:
  
در قرآن کریم از زبان [[حضرت ابراهیم]] علیه ‌السلام (و بنا بر قولی از زبان [[حضرت لوط]] علیه ‌السلام)<ref>ر.ک: تفسیر نمونه (پیشین) ج16، ص239.</ref> می‌خوانیم: {{متن قرآن|«وَقَالَ إِنِّي مُهَاجِرٌ إِلَىٰ رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ»}}<ref>[[سوره عنکبوت]]/26.</ref>؛ و [ابراهیم] گفت: من به سوی پروردگارم هجرت می‌کنم که او عزیز و حکیم است.
+
در قرآن کریم از زبان [[حضرت ابراهیم]] علیه ‌السلام (و بنا بر قولی از زبان [[حضرت لوط]] علیه ‌السلام)<ref>ر.ک: تفسیر نمونه (پیشین) ج۱۶، ص۲۳۹.</ref> می‌خوانیم: {{متن قرآن|«وَقَالَ إِنِّی مُهَاجِرٌ إِلَىٰ رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکیمُ»}}<ref>[[سوره عنکبوت]]/۲۶.</ref>؛ و [ابراهیم] گفت: من به سوی پروردگارم هجرت می‌کنم که او عزیز و حکیم است.
  
ممکن است مراد از این هجرت یکی از انواع گذشته باشد؛ هجرت از دست ظالمان، هجرت برای حفظ دین... و یا مراد از آن همان ظاهر آیه باشد؛ یعنی هجرت به سوی خداوند برای رسیدن به مقام نبوت یا مقام بالاتر و...<ref>ر.ک: فیض کاشانی، تفسیر الصافی، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ج4، ص115.</ref> و شاهد این مطلب این آیه است که: {{متن قرآن|«وَقَالَ إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَىٰ رَبِّي سَيَهْدِينِ»}}؛<ref>[[سوره صافات]]/99.</ref>؛ من به سوی خدای خودم می‌روم و او مرا هدایت خواهد کرد.
+
ممکن است مراد از این هجرت یکی از انواع گذشته باشد؛ هجرت از دست ظالمان، هجرت برای حفظ دین... و یا مراد از آن همان ظاهر آیه باشد؛ یعنی هجرت به سوی خداوند برای رسیدن به مقام نبوت یا مقام بالاتر و...<ref>ر.ک: فیض کاشانی، تفسیر الصافی، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ج۴، ص۱۱۵.</ref> و شاهد این مطلب این آیه است که: {{متن قرآن|«وَقَالَ إِنِّی ذَاهِبٌ إِلَىٰ رَبِّی سَیهْدِینِ»}}؛<ref>[[سوره صافات]]/۹۹.</ref>؛ من به سوی خدای خودم می‌روم و او مرا هدایت خواهد کرد.
  
 
از انواع هجرت، اهداف هجرت هم بدست می‌آید. گاهی هجرت برای کسب دانش و علوم است (یَطْلُبُ عِلْما)، گاهی به هدف حفظ دین (مَنْ فَرَّ بِدینِه مِن اَرضٍ...) و گاهی برای فرار از ظلم و ظالم (هاجَرُوا... من بعد ما ظُلموا) و گاهی برای رسیدن به خداوند (مُهاجِرٌ اِلی رَبّی) و زمانی برای فرار از گناه است (یَهْجُرُونَ السَّیِّئاتِ) و همه اهداف گذشته یا به نیت خدا و (فی سَبیلِ اللّه‌) است یا برای غیرخدا. البته به استثنای دوم و پنجم که قطعاً جنبه خدایی دارد.
 
از انواع هجرت، اهداف هجرت هم بدست می‌آید. گاهی هجرت برای کسب دانش و علوم است (یَطْلُبُ عِلْما)، گاهی به هدف حفظ دین (مَنْ فَرَّ بِدینِه مِن اَرضٍ...) و گاهی برای فرار از ظلم و ظالم (هاجَرُوا... من بعد ما ظُلموا) و گاهی برای رسیدن به خداوند (مُهاجِرٌ اِلی رَبّی) و زمانی برای فرار از گناه است (یَهْجُرُونَ السَّیِّئاتِ) و همه اهداف گذشته یا به نیت خدا و (فی سَبیلِ اللّه‌) است یا برای غیرخدا. البته به استثنای دوم و پنجم که قطعاً جنبه خدایی دارد.
  
==جایگاه و منزلت هجرت در متون دینی==
+
==جایگاه هجرت در متون دینی==
  
*1. هجرت یک دستور سازنده اسلامی:
+
*۱. هجرت یک دستور سازنده اسلامی:
  
قرآن در بیش از 14 آیه <ref>[[سوره آل عمران]]/195؛ [[سوره انفال]]/72، 74، 75؛ [[سوره توبه]]/20؛ [[سوره نحل]]/41، 110 و...</ref> به زبانهای مختلف دستور به هجرت داده است.
+
قرآن در بیش از ۱۴ آیه<ref>[[سوره آل عمران]]/۱۹۵؛ [[سوره انفال]]/۷۲، ۷۴، ۷۵؛ [[سوره توبه]]/۲۰؛ [[سوره نحل]]/۴۱، ۱۱۰ و...</ref> به زبانهای مختلف دستور به هجرت داده است. گاهی با زبان ملامت می‌گوید: «مگر سرزمین خدا گسترده نبود، چرا دست به هجرت نزدید؟».<ref>[[سوره نساء]]/۹۷.</ref>
  
گاهی با زبان ملامت می‌گوید: «مگر سرزمین خدا گسترده نبود، چرا دست به هجرت نزدید؟».<ref>[[سوره نساء]]/97.</ref>
+
گاهی پاداش عظیم آن را گوشزد می‌نماید و می‌فرماید: {{متن قرآن|«الَّذِینَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَأُولَٰئِک هُمُ الْفَائِزُونَ»}}؛<ref>[[سوره توبه]]/۲۰.</ref> آنان که ایمان آوردند و هجرت کردند و با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد کردند، درجه بزرگتری نزد خدا دارند و آنها رستگارند.
  
گاهی پاداش عظیم آن را گوشزد می‌نماید و می‌فرماید: {{متن قرآن|«الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ»}}؛<ref>[[سوره توبه]]/20.</ref> آنان که ایمان آوردند و هجرت کردند و با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد کردند، درجه بزرگتری نزد خدا دارند و آنها رستگارند.
+
*۲. هجرت، حرکت و خیزش ثمربخش:
  
*2. هجرت، حرکت و خیزش ثمربخش:
+
کسی که در راه خدا هجرت کند، نقاط امن فراوان گسترده‌ای در زمین می‌یابد. {{متن قرآن|«وَمَنْ یهَاجِرْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یجِدْ فِی الْأَرْضِ مُرَاغَمًا کثِیرًا وَسَعَةً...»}}؛<ref>[[سوره نساء]]/۱۰۰.</ref> آنکه در راه خدا هجرت کند، موضعهای بسیار وسیعی در زمین می‌یابد.
  
کسی که در راه خدا هجرت کند، نقاط امن فراوان گسترده‌ای در زمین می‌یابد. {{متن قرآن|«وَمَنْ يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً...»}}؛<ref>[[سوره نساء]]/100.</ref> آنکه در راه خدا هجرت کند، موضعهای بسیار وسیعی در زمین می‌یابد.
+
* ۳. نتیجه ترک هجرت:
 +
* {{متن قرآن|«إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِکةُ ظَالِمِی أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِیمَ کنْتُمْ قَالُوا کنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَکنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِیهَا فَأُولَٰئِک مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِیرًا»}}؛ ([[سوره نساء]]/۹۷) کسانی که فرشتگان (قبض ارواح) روح آنها را گرفتند در حالی که به خویشتن ستم کرده بودند به آنها گفتند: شما در چه حالی بودید؟ (و چرا با این که مسلمان بودید، در صفِ کفّار جای داشتید؟!) گفتند: ما در سرزمین خود، تحت فشار و مستضعف بودیم. آنها [فرشتگان] گفتند: مگر سرزمین خدا، پهناور نبود که مهاجرت کنید؟ آنها (عذری نداشتند و) جایگاهشان دوزخ است و سرانجام بدی است.  با توجه به [[سیاق آیات|سیاق]] آیات فوق، مراد از "ظلم" در این آیه، ظلم به خویشتن است و ظلم به خویشتن در اثر روی گردانی از دین خدا و ترک برپاداری شعائر الهی حاصل می‌شود و آن نیز در اثر زندگی در سرزمین کفر و شرک پدید می‌آید، انسان با زندگی در چنین محیطی عملاً راهی برای آموزش و عمل به معارف دین پیدا نمی‌کند. پس استصغاف آنان به طور مطلق نبوده بلکه استصغافی بوده که خودشان خود را با سهل انگاری به آن دچار کردند و می‌توانستند با مهاجرت از سرزمین شرک به سرزمین ایمان، خود را از آن برهانند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، تهران، انتشارات ناصرخسرو، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۷۶.</ref>
  
 
==اولین هجرت مسلمانان==
 
==اولین هجرت مسلمانان==
هجرت اولی مهاجرت عده ای از پیروان محمد صلی ‌الله ‌علیه ‌و ‌آله پیغمبر اسلام از [[مكه|مکه]] به [[حبشه]] است که بر اثر آزار و شکنجه [[قریش]] ، و به دستور پیغمبر به سال پنجم از بعثت رسول اتفاق افتاد. شماره این مهاجرین به قول طبری ، هفتادودو تن و بنا به اخبار دیگر صدوبیست تن بود. برای اطلاع بیشتر رجوع به «هجرت صحابه پیغمبر به حبشه» ذیل «حبشه» شود.
+
اولین هجرت در صدر [[اسلام]]، مهاجرت عده ای از پیروان [[پیامبر اسلام|حضرت محمد]] صلی ‌الله ‌علیه ‌و ‌آله از [[مکه|مکه]] به [[حبشه]] است که بر اثر آزار و شکنجه [[قریش]]، و به دستور پیغمبر در سال پنجم از [[مبعث حضرت محمد صلی الله علیه و آله|بعثت]] رسول اتفاق افتاد. شماره این مهاجرین به قول [[محمد بن جریر طبری|طبری]] ۷۲ تن، و بنا به اخبار دیگر ۱۲۰ تن بود. برای اطلاع بیشتر رجوع به «[[هجرت مسلمانان به حبشه]]» شود.
  
==هجرت پیامبر اکرم (ص) مبدأ تقویم==
+
==هجرت پیامبر اکرم مبدأ تقویم==
 
 
هجرت مبدأ تاریخ مسلمانان و زیربنای حوادث سیاسی، تبلیغی و اجتماعی آنان است. هر قوم و ملتی برای خود مبدأ تاریخی دارند؛ مثلاً، مسیحیان مبدأ تاریخ خود را میلاد [[حضرت مسیح]] علیه‌السلام قرار داده‌اند و در [[اسلام]] با این که حوادث مهمّی مانند ولادت پیغمبر اسلام صلی ‌الله ‌علیه ‌و ‌آله بعثت، [[فتح مکه]] و رحلت پیغمبر صلی ‌الله ‌علیه ‌و‌ آله بوده، هیچ کدام انتخاب نشد و تنها زمان هجرت پیامبر اکرم صلی ‌الله ‌علیه ‌و ‌آله به عنوان مبدأ تاریخ انتخاب شد و مسلمانان تمام حوادث را با سال هجری تعیین می‌کردند، هر چند طبری و یعقوبی نظرشان این است که در زمان خلیفه دوم که اسلام توسعه یافته بود، به فکر تعیین مبدأ تاریخی که جنبه عمومی و همگانی داشته باشد، افتادند و پس از گفتگوی فراوان نظر [[امام علی علیه السلام|علی]] علیه ‌السلام را دائر بر انتخاب هجرت به عنوان تاریخ پذیرفتند.<ref>ابن جریر طبری؛ تاریخ طبری، بیروت، دارالکتب العلمیّه، چاپ سوم 1408، ج2، صص3 و 516 و ر.ک: ابن واضح یعقوبی، تاریخ یعقوبی، مرکز انتشارات علمی، 1362، ترجمه دکتر ابراهیم آیتی، ج2، ص29.</ref>
 
 
 
==نتیجه ترک هجرت==
 
 
 
{{متن قرآن|«إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا فَأُولَٰئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِيرًا»}}؛ ([[سوره نساء]]/97) كساني كه فرشتگان (قبض ارواح) روح آنها را گرفتند در حالي كه به خويشتن ستم كرده بودند به آنها گفتند: شما در چه حالي بوديد؟ (و چرا با اين كه مسلمان بوديد، در صفِ كفّار جاي داشتيد؟!) گفتند: ما در سرزمين خود، تحت فشار و مستضعف بوديم. آنها [فرشتگان] گفتند: مگر سرزمين خدا، پهناور نبود كه مهاجرت كنيد؟ آنها (عذري نداشتند و) جايگاهشان دوزخ است و سرانجام بدي است.
 
 
 
با توجه به سياق آيات مراد از "ظلم" در اين آيه، ظلم به خويشتن است و ظلم به خويشتن در اثر روي گرداني از دين خدا و ترك برپاداريِ شعائر الهي حاصل مي‌شود و آن نيز در اثر زندگي در سرزمين كفر و شرك پديد مي‌آيد، انسان با زندگي در چنين محيطي عملاً راهي براي آموزش و عمل به معارف دين پيدا نمي‌كند.
 
 
 
پس استصغاف آنان به طور مطلق نبوده بلكه استصغافي بوده كه خودشان خود را با سهل انگاري به آن دچار كردند و مي‌توانستند با مهاجرت از سرزمين شرك به سرزمين ايمان، خود را از آن برهانند.<ref>طبرسي، مجمع البيان، تهران، انتشارات ناصرخسرو، 1372ش، ج5، ص76.</ref>
 
  
 +
هر قوم و ملتی برای خود مبدأ تاریخی دارند؛ مثلاً، [[مسیحیت|مسیحیان]] مبدأ تاریخ خود را میلاد [[حضرت مسیح]] علیه‌السلام قرار داده‌اند و در [[اسلام]] با این که حوادث مهمّی مانند [[ولادت پیامبر اسلام|ولادت پیغمبر اسلام]] صلی ‌الله ‌علیه ‌و ‌آله، [[مبعث حضرت محمد صلی الله علیه و آله|بعثت]] آن حضرت، [[فتح مکه]] و [[رحلت پیامبر اسلام|رحلت پیامبر]] صلی ‌الله ‌علیه ‌و‌ آله بوده، هیچ کدام انتخاب نشد، بلکه تنها زمان [[هجرت پیامبر اسلام به مدینه|هجرت پیامبر اکرم]] صلی ‌الله ‌علیه ‌و ‌آله به [[مدینه]] به عنوان مبدأ تاریخ اسلام برگزیده شد و مسلمانان تمام حوادث را با سال هجری تعیین می‌کردند؛ هر چند [[محمد بن جریر طبری|طبری]] و [[یعقوبی]] نظرشان این است که در زمان [[عمر بن خطاب|خلیفه دوم]] که اسلام توسعه یافته بود، به فکر تعیین مبدأ تاریخی که جنبه عمومی و همگانی داشته باشد، افتادند و پس از گفتگوی فراوان نظر [[امام علی علیه السلام|حضرت علی]] علیه ‌السلام را دائر بر انتخاب هجرت به عنوان تاریخ پذیرفتند.<ref>ابن جریر طبری؛ تاریخ طبری، بیروت، دارالکتب العلمیّه، چاپ سوم ۱۴۰۸، ج۲، صص۳ و ۵۱۶ و ر.ک: ابن واضح یعقوبی، تاریخ یعقوبی، مرکز انتشارات علمی، ۱۳۶۲، ترجمه دکتر ابراهیم آیتی، ج۲، ص۲۹.</ref>
 
==پانویس==  
 
==پانویس==  
 
{{پانویس}}  
 
{{پانویس}}  
 
 
==منابع==
 
==منابع==
 
+
*هجرت، کاظم احمدزاده، [http://www.pajoohe.ir دانشنامه پژوهه]، تاریخ بازیابی: ۲۳ دی ۱۳۹۲.
*[http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=33555#_ftn12 هجرت، کاظم احمدزاده، سایت پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام (بخش فرهنگ علوم انسانی و اسلامی)] تاریخ بازیابی: 23 دی 1392.
+
*جایگاه هجرت در مکتب اسلام، سید جواد حسینی، مبلغان، شماره ۵۳، اردیبهشت ۱۳۸۳.
*جایگاه هجرت در مکتب اسلام، سید جواد حسینی، مبلغان، شماره 53، اردیبهشت 1383.
+
*لغت نامه دهخدا، ذیل واژه هجرت، در دسترس در [http://www.vajehyab.com/dehkhoda/%D9%87%D8%AC%D8%B1%D8%AA واژه یاب]، بازیابی: ۲۷ فروردین ۱۳۹۳.
 
 
*لغت نامه دهخدا، ذیل واژه هجرت، در دسترس در [http://www.vajehyab.com/dehkhoda/%D9%87%D8%AC%D8%B1%D8%AA واژه یاب]، بازیابی: 27 فروردین 1393
 
  
 
[[رده:واژگان قرآنی]]
 
[[رده:واژگان قرآنی]]
 
[[رده:اسلام]]
 
[[رده:اسلام]]
 
[[رده:ارزش های اسلامی]]
 
[[رده:ارزش های اسلامی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۴۶

«هجرت» در فرهنگ اسلام به معنای ترک خانه و کاشانه و یا هر نوع انتقال با نیتی مقدس است، که هدف از آن رسیدن به کمال یا گریز از موقعیتی است که مزاحم کمال انسان در آن حضور دارد. هجرت پیامبر اکرم صلی ‌الله ‌علیه ‌و ‌آله به مدینه، مبدأ تاریخ مسلمانان و زیربنای حوادث سیاسی، تبلیغی و اجتماعی آنان است.

لغت هجرت

"هجرت" از مادّه "هجر" به معنای ترک و جدایی است، مهاجرت در اصل به معنای بریدن از دیگری و ترک وی است. چنانچه در سوره نساء آمده است:

«...وَاهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضَاجِعِ...»؛(سوره نساء/۳۴) در بستر از آنها دوری نمائید.

و به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خطاب می نماید:

«وَاصْبِرْ عَلَى مَا یقُولُونَ وَاهْجُرْهُمْ هَجْرًا جَمِیلاً»؛(سوره مزمل/۱۰) و در برابر آنچه (دشمنان) می‌گویند: شکیبا باش و به طرزی شایسته از آنان دوری گزین!

لغت نامه دهخدا برای هجرت معانی ای همچون: مفارقت و جدایی، ترک وطن و دوری از خانمان و مفارقت یاران و دوستان، جدائی از سرای و نشیمن را بیان نموده و به نقل از تعریفات سید شریف جرجانی آورده است که: هجرت در اصطلاح مسلمین، ترک وطن کفار و انتقال به دارالاسلام است.

اهداف هجرت

  • ۱. هجرت برای فراگیری دانش:

قرآن کریم می‌فرماید: «وَمَا کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِینْفِرُوا کافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ کلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِیتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ...» ؛[۱] شایسته نیست مؤمنان همگی (به سوی میدان جهاد) کوچ کنند؛ چرا از هر گروهی از آنان طایفه‌ای کوچ [و هجرت] نمی‌کند تا در دین [و معارف و احکام اسلام] آگاهی یابند و به هنگام بازگشت به سوی قوم خود، آنها را بیم دهند؟

در روایات به مسلمانان دستور داده‌اند که برای فراگیری علم اگر لازم باشد تا نقطه‌های دوردست همچون چین مسافرت و مهاجرت کنند. پیامبر اکرم صلی ‌الله ‌علیه‌ و‌ آله فرمودند: «اُطْلُبُوا الْعِلْمَ وَلَوْ بِالصّینِ»؛[۲] علم کسب کنید اگر چه در چین باشد. در این هجرت خداپسندانه هزاران ملک طالب علم را مشایعت می‌کنند، چنان که پیامبر اسلام صلی ‌الله ‌علیه‌ و ‌آله فرمودند: «مَنْ خَرَجَ مِنْ بَیْتِهِ یَطْلُبُ عِلْما شَیّعَهُ سَبْعُونَ اَلْفَ مَلَکٍ یَسْتَغْفِرُونَ لَهُ»؛[۳] کسی که از خانه‌اش برای کسب علم خارج می‌شود، هفتاد هزار ملک او را بدرقه می‌کنند و برای او استغفار می‌نمایند.

  • ۲. هجرت برای حفظ دین:

پیامبر اکرم صلی ‌الله ‌علیه ‌و ‌آله فرمودند: «مَنْ فَرَّ بِدینِهِ مِنْ اَرْضٍ اِلیَ اَرْضٍ وَاِنْ کانَ شِبْراً مِنَ الاَْرْضِ اِسْتَوْجَبَ الْجَنَّةَ»؛[۴] کسی که برای حفظ دین و آئین خود از سرزمینی به سرزمین دیگر هجرت کند، استحقاق بهشت می‌یابد.

  • ۳. هجرت از دست ظلم ظالمان:

قرآن می‌فرماید: «وَالَّذِینَ هَاجَرُوا فِی اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِی الدُّنْیا حَسَنَةً»؛[۵] آنها که مورد ستم واقع شدند و به دنبال آن در راه خدا مهاجرت اختیار کردند، جایگاه پاکیزه‌ای در دنیا به آنها خواهیم داد.

  • ۴. هجرت از گناه (هجرت درونی):

اصولاً روح هجرت مقدس همان فرار از «ظلمت» به «نور» و از کفر به ایمان، از گناه و نافرمانی به اطاعت خدا است ولذا در احادیث می‌خوانیم، مهاجرانی که جسمشان هجرت کرده اما در درون و روح خود هجرتی نداشته‌اند، در صف مهاجران نیستند و به عکس، آنها که نیازی به هجرت مکانی نداشته‌اند، اما دست به هجرت درونی زده‌اند، در زمره مهاجرانند.

امیرمؤمنان علی علیه‌السلام می‌فرمایند: «وَیَقُولُ الرَّجُلُ هاجَرْتُ وَلَمْ یُهاجِرْ اِنَّمَا الْمُهاجِرُونَ الَّذینَ یَهْجُرُونَ السَّیِّئاتِ وَلَمْ یَأْتُوا بِها»؛[۶] کسی می‌گوید مهاجرت کردم در حالی که مهاجرت واقعی نکرده است، مهاجران [واقعی] آنها هستند که از گناهان هجرت کنند و مرتکب آن نشوند.

  • ۵. هجرت به سوی خدا:

در قرآن کریم از زبان حضرت ابراهیم علیه ‌السلام (و بنا بر قولی از زبان حضرت لوط علیه ‌السلام)[۷] می‌خوانیم: «وَقَالَ إِنِّی مُهَاجِرٌ إِلَىٰ رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکیمُ»[۸]؛ و [ابراهیم] گفت: من به سوی پروردگارم هجرت می‌کنم که او عزیز و حکیم است.

ممکن است مراد از این هجرت یکی از انواع گذشته باشد؛ هجرت از دست ظالمان، هجرت برای حفظ دین... و یا مراد از آن همان ظاهر آیه باشد؛ یعنی هجرت به سوی خداوند برای رسیدن به مقام نبوت یا مقام بالاتر و...[۹] و شاهد این مطلب این آیه است که: «وَقَالَ إِنِّی ذَاهِبٌ إِلَىٰ رَبِّی سَیهْدِینِ»؛[۱۰]؛ من به سوی خدای خودم می‌روم و او مرا هدایت خواهد کرد.

از انواع هجرت، اهداف هجرت هم بدست می‌آید. گاهی هجرت برای کسب دانش و علوم است (یَطْلُبُ عِلْما)، گاهی به هدف حفظ دین (مَنْ فَرَّ بِدینِه مِن اَرضٍ...) و گاهی برای فرار از ظلم و ظالم (هاجَرُوا... من بعد ما ظُلموا) و گاهی برای رسیدن به خداوند (مُهاجِرٌ اِلی رَبّی) و زمانی برای فرار از گناه است (یَهْجُرُونَ السَّیِّئاتِ) و همه اهداف گذشته یا به نیت خدا و (فی سَبیلِ اللّه‌) است یا برای غیرخدا. البته به استثنای دوم و پنجم که قطعاً جنبه خدایی دارد.

جایگاه هجرت در متون دینی

  • ۱. هجرت یک دستور سازنده اسلامی:

قرآن در بیش از ۱۴ آیه[۱۱] به زبانهای مختلف دستور به هجرت داده است. گاهی با زبان ملامت می‌گوید: «مگر سرزمین خدا گسترده نبود، چرا دست به هجرت نزدید؟».[۱۲]

گاهی پاداش عظیم آن را گوشزد می‌نماید و می‌فرماید: «الَّذِینَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَأُولَٰئِک هُمُ الْفَائِزُونَ»؛[۱۳] آنان که ایمان آوردند و هجرت کردند و با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد کردند، درجه بزرگتری نزد خدا دارند و آنها رستگارند.

  • ۲. هجرت، حرکت و خیزش ثمربخش:

کسی که در راه خدا هجرت کند، نقاط امن فراوان گسترده‌ای در زمین می‌یابد. «وَمَنْ یهَاجِرْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یجِدْ فِی الْأَرْضِ مُرَاغَمًا کثِیرًا وَسَعَةً...»؛[۱۴] آنکه در راه خدا هجرت کند، موضعهای بسیار وسیعی در زمین می‌یابد.

  • ۳. نتیجه ترک هجرت:
  • «إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِکةُ ظَالِمِی أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِیمَ کنْتُمْ قَالُوا کنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَکنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِیهَا فَأُولَٰئِک مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِیرًا»؛ (سوره نساء/۹۷) کسانی که فرشتگان (قبض ارواح) روح آنها را گرفتند در حالی که به خویشتن ستم کرده بودند به آنها گفتند: شما در چه حالی بودید؟ (و چرا با این که مسلمان بودید، در صفِ کفّار جای داشتید؟!) گفتند: ما در سرزمین خود، تحت فشار و مستضعف بودیم. آنها [فرشتگان] گفتند: مگر سرزمین خدا، پهناور نبود که مهاجرت کنید؟ آنها (عذری نداشتند و) جایگاهشان دوزخ است و سرانجام بدی است. با توجه به سیاق آیات فوق، مراد از "ظلم" در این آیه، ظلم به خویشتن است و ظلم به خویشتن در اثر روی گردانی از دین خدا و ترک برپاداری شعائر الهی حاصل می‌شود و آن نیز در اثر زندگی در سرزمین کفر و شرک پدید می‌آید، انسان با زندگی در چنین محیطی عملاً راهی برای آموزش و عمل به معارف دین پیدا نمی‌کند. پس استصغاف آنان به طور مطلق نبوده بلکه استصغافی بوده که خودشان خود را با سهل انگاری به آن دچار کردند و می‌توانستند با مهاجرت از سرزمین شرک به سرزمین ایمان، خود را از آن برهانند.[۱۵]

اولین هجرت مسلمانان

اولین هجرت در صدر اسلام، مهاجرت عده ای از پیروان حضرت محمد صلی ‌الله ‌علیه ‌و ‌آله از مکه به حبشه است که بر اثر آزار و شکنجه قریش، و به دستور پیغمبر در سال پنجم از بعثت رسول اتفاق افتاد. شماره این مهاجرین به قول طبری ۷۲ تن، و بنا به اخبار دیگر ۱۲۰ تن بود. برای اطلاع بیشتر رجوع به «هجرت مسلمانان به حبشه» شود.

هجرت پیامبر اکرم مبدأ تقویم

هر قوم و ملتی برای خود مبدأ تاریخی دارند؛ مثلاً، مسیحیان مبدأ تاریخ خود را میلاد حضرت مسیح علیه‌السلام قرار داده‌اند و در اسلام با این که حوادث مهمّی مانند ولادت پیغمبر اسلام صلی ‌الله ‌علیه ‌و ‌آله، بعثت آن حضرت، فتح مکه و رحلت پیامبر صلی ‌الله ‌علیه ‌و‌ آله بوده، هیچ کدام انتخاب نشد، بلکه تنها زمان هجرت پیامبر اکرم صلی ‌الله ‌علیه ‌و ‌آله به مدینه به عنوان مبدأ تاریخ اسلام برگزیده شد و مسلمانان تمام حوادث را با سال هجری تعیین می‌کردند؛ هر چند طبری و یعقوبی نظرشان این است که در زمان خلیفه دوم که اسلام توسعه یافته بود، به فکر تعیین مبدأ تاریخی که جنبه عمومی و همگانی داشته باشد، افتادند و پس از گفتگوی فراوان نظر حضرت علی علیه ‌السلام را دائر بر انتخاب هجرت به عنوان تاریخ پذیرفتند.[۱۶]

پانویس

  1. سوره توبه/۱۲۲.
  2. حرّ عاملی، وسائل الشیعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج۱۸، ص۱۴.
  3. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، تهران، المکتبة الاسلامیة، ج۱، ص۱۷۰.
  4. بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۳، ج۱۹، ص۳۱؛ مجموعه ورّام، ج۱، ص۳۶.
  5. سوره نحل/۴۱.
  6. شیخ عباس قمی، سفینة البحار، مکتبة السنائی، مادّه هجر.
  7. ر.ک: تفسیر نمونه (پیشین) ج۱۶، ص۲۳۹.
  8. سوره عنکبوت/۲۶.
  9. ر.ک: فیض کاشانی، تفسیر الصافی، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ج۴، ص۱۱۵.
  10. سوره صافات/۹۹.
  11. سوره آل عمران/۱۹۵؛ سوره انفال/۷۲، ۷۴، ۷۵؛ سوره توبه/۲۰؛ سوره نحل/۴۱، ۱۱۰ و...
  12. سوره نساء/۹۷.
  13. سوره توبه/۲۰.
  14. سوره نساء/۱۰۰.
  15. طبرسی، مجمع البیان، تهران، انتشارات ناصرخسرو، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۷۶.
  16. ابن جریر طبری؛ تاریخ طبری، بیروت، دارالکتب العلمیّه، چاپ سوم ۱۴۰۸، ج۲، صص۳ و ۵۱۶ و ر.ک: ابن واضح یعقوبی، تاریخ یعقوبی، مرکز انتشارات علمی، ۱۳۶۲، ترجمه دکتر ابراهیم آیتی، ج۲، ص۲۹.

منابع

  • هجرت، کاظم احمدزاده، دانشنامه پژوهه، تاریخ بازیابی: ۲۳ دی ۱۳۹۲.
  • جایگاه هجرت در مکتب اسلام، سید جواد حسینی، مبلغان، شماره ۵۳، اردیبهشت ۱۳۸۳.
  • لغت نامه دهخدا، ذیل واژه هجرت، در دسترس در واژه یاب، بازیابی: ۲۷ فروردین ۱۳۹۳.