ملاعلی آرانی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
(ویرایش)
 
(۶ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
ملا محمدعلی بن محمدحسن مشهور به ملا علی آرانی (1177ـ1244ق)؛ از علماي بزرگ و صاحب تألیفات فراوان در [[فقه]]، [[منطق]]، نحو و ادب به زبان فارسی و عرب بوده است.
+
[[پرونده:59 full.jpg|left]]
  
==زادگاه و ولادت==
+
ملا محمدعلی بن محمدحسن مشهور به ملا علی آرانی (۱۱۷۷ـ۱۲۴۴ق)؛ از علمای بزرگ و صاحب تألیفات فراوان در [[فقه]]، [[منطق]]، [[علم نحو|نحو]] و [[ادبیات عرب|ادب]] به زبان فارسی و عربی بوده است.  
آران و بیدگل شهرستانی در شمال استان اصفهان، واقع در دوازده کیلومتری شمال خاوری شهرستان کاشان، در منطقه ای شن زار با هوایی معتدل. این شهرستان از بخش های مرکزی آران و بیدگل و نوش آباد و بخش ابوزید آباد تشکیل شده است. در این بخش، آثار معروفی چون بقعه های امامزادگان هلال بن علی و قاسم بن علی النقی و امامزاده هادی از اولاد امام زین العابدین و پنج امامزاده و چندین بقعه و اماکن مذهبی دیگر واقع شده است.
 
  
از این بخش، عالمان و دانشمندان گرانقدری در عرصه علم و دانش به ظهور رسیده که خدمات شایانی به دین و علم انجام داده اند. از جمله این دانشمندان، آخوند ملا محمدعلی آرانی است. که در سال 1177 در آران دیده به جهان گشود
+
==ولادت==
 +
ملا محمدعلی آرانی فرزند ملامحمد حسن در سال ۱۱۷۷ ق در آران و بیدگل (شهرستانی در شمال استان [[اصفهان]]) دیده به جهان گشود.
  
==شخصیت علمی==
+
==تحصیلات==
 +
ملا علی آرانی از دانشمندان مبرز و سخت کوش سده سیزدهم است. او تحصیلات خود را نزد استادان عصر خود تکمیل کرد. بخش عمده تحصیلاتش نزد علامه دوران، حکیم و [[فقیه]] و عارف مشهور [[ملا احمد نراقی]] بوده و از او اجازه [[اجتهاد]] دریافت کرده است. نراقی مراجعات فقهی خود را به آرانی ارجاع می داده است.
  
''ملاعلی آرانی فرزند ملامحمد حسن''[[پرونده:59 full.jpg]]
+
== تألیفات ==
از دانشمندان مبرز و سخت کوش سده سیزدهم است. او تحصیلات خود را نزد استادان عصر خود تکمیل کرد. بخش عمده تحصیلاتش نزد علامه دوران،
+
ملا محمدعلی آرانی نویسنده ای پرتلاش بوده و آثار وی حدود سی رساله در موضوعات [[صرف]] و [[علم نحو|نحو]]، [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]]، [[دعا]]،
حکیم و فقیه و عارف مشهور ملا احمد نراقی بوده و از او اجازه [[اجتهاد]] دریافت کرده است. نراقی مراجعات فقهی خود را به آرانی
+
[[تاریخ]]، [[شعر]] و... است. از میان تألیفات او می‌توان به کتاب‌های ذیل اشاره نمود:
ارجاع می داده است. ملا محمدعلی آرانی نویسنده ای پرتلاش بوده و آثار وی حدود سی رساله در موضوعات صرف و نحو، فقه و اصول، دعا،
 
تاریخ، شعر و... است.
 
لا علی آرانی (1172ـ1244ق)
 
  
 +
۱. جواهر السّنیّة فی شرح العوامل المحسنیّة(نحو)
  
 +
۲. مُعین المبتدی(نحو)
  
مرحوم مغفور (1172ـ1244ق)؛ از علماي بزرگ و صاحب تألیفات فراوان در فقه، منطق، نحو و ادب به زبان فارسی و عرب بوده است.
+
۳. الدّریة البهیة(نحو)
از میان تألیفات او می‌توان به كتاب‌هاي ذیل اشاره نمود:
 
  
1. جواهر السّنیّة فی شرح العوامل المحسنیّة(نحو)
+
۴. ینابیع الاصول
  
2. مُعین المبتدی(نحو)
+
۵. قالعة الشبهة
  
3. الدّريّة البهيّة(نحو)
+
۶. الفوائد الصّادقیة(منطق)
  
4. ینابیع الاصول
+
۷. «مقاصد المهمّه(اصول)
  
5. قالعة الشبهة
+
۸. فصل الخطاب(اصول)
  
6. الفوائد الصّادقيّة(منطق)
+
۹. مخزن الاسرار(استفتائات)
  
7. «مقاصد المهمّه(اصول)
+
۱۰. تبصرة العاقد
  
8. فصل الخطاب(اصول)
+
۱۱. معادن المسائل الشرعیة(فقه)
  
9. مخزن الاسرار(استفتائات)
+
۱۲. منبع الاحکام الشرعیة(فقه)
  
10. تبصرة العاقد
+
۱۳. خلاصة المحسنیة(نحو)
  
11. معادن المسائل الشرعیة(فقه)
+
۱۴. مناهل الشّوارد فی تلخیص المقاصد (اصول)
  
12. منبع الاحکام الشرعیة(فقه)
+
۱۵. عویصات المهام فی شرح الفقه و الاحکام
  
13. خلاصة المحسنیة(نحو)
+
۱۶. مجمع الرسائل
  
14. مناهل الشّوارد في تلخيص المقاصد (اصول)
+
۱۷. شرح الاحوال من البدایة الی المآل
 
 
15. عویصات المهام فی شرح الفقه و الاحکام
 
 
 
16. مجمع الرسائل
 
 
 
17. شرح الاحوال من البدایة الی المآل
 
  
 
و...
 
و...
  
اسامی این کتابها در کتاب «شرح الاحوال» ذکر شده است؛ کتابی که در حقیقت، فهرستی ترتیبی بر زمان تألیفات و تصنیفات او می باشد.
+
اسامی این کتابها در کتاب «شرح الاحوال» ذکر شده است؛ کتابی که در حقیقت، فهرستی ترتیبی بر زمان تألیفات و تصنیفات او می باشد. البتّه این عالم بزرگ در کتاب «شرح الاحوال» علاوه بر این که به طور مفصّل درباره ی انگیزه، نام و موضوع تألیفات خود شرح می دهد از خاطرات زندگی پر فراز و نشیب خود نیز یاد می کند؛ خاطراتی که می تواند برای عموم خوانندگان به خصوص طلاب علوم دینی، جالب باشد. نامبرده در این رساله پس از خطبه، ابتدا اجمالی از تاریخ و جغرافیای زادگاه خویش، آران، بیان نموده است.
البتّه این عالم بزرگ در کتاب «شرح الاحوال» علاوه بر این که به طور مفصّل درباره ی انگیزه، نام و موضوع تألیفات خود شرح می دهد
 
از خاطرات زندگی پر فراز و نشیب خود نیز یاد می کند؛ خاطراتی که میتواند برای عموم خوانندگان به خصوص طلاب علوم دینی، جالب  
 
باشد. نامبرده در این رساله پس از خطبه، ابتدا اجمالی از تاریخ و جغرافیای زادگاه خویش، آران، بیان نموده،است.
 
  
 +
==منابع==
  
 
+
*[[نقباء البشر (کتاب)|نقباﺀالبشر]]، ج۴، ص ۱۵۴۰ تاریخچه علم و ادب، ص۳۱.
 
+
*نابغه علم و عرفان در قرن چهاردهم، سلطان حسین تابنده گنابادی. تهران: حقیقت، ۱۳۸۴، پاورقی صفحات ۱۳۵-۱۳۷.
بخشهایی از کتاب به زبان فارسی و عربی است.
 
 
 
‏موضوع
 
 
 
نماز شب -- احادیث
 
 
 
‏س‍ل‍م‍ان‍ی‌ آران‍ی‌، ح‍ب‍ی‍ب‌ال‍ل‍ه‌
 
سازمان حج و اوقاف و امور خیریه. انتشارات اسوه
 
 
 
 
‏‫BP۱۸۷/۷‏‫/آ۳۵ر۵ ۱۳۹۰
 
 
 
 
تاریخ شفاهی:
 
 
 
ملاعلی آراني را می توان بزرگ مردی از آران دانست.
 
 
 
ملاعلی آرانی
 
[[پرونده:http://photos.wikimapia.org/p/00/03/23/96/46_full.jpg]]
 
 
 
آران خانه قاضی ملاعلی آرانی (کرباسی ها ) محله مسجد قاضی آرامگاه و مسجد ملاعلی آرانی
 
 
 
خانه قدیمی 1000 ساله کرباسی ها منسوب به  ملاعلی آرانی
 
 
 
 
 
اجازه ملا احمد نراقى به ملا على آرانى
 
 
 
به قلم نویسنده : على صدرايى خويى
 
 
 
ملااحمد نراقى كاشانى (م‏1245ق) و پدر گرامى‏اش ملامهدى (م 1209ق)، از دانش‏مندان جامع الاطراف سده سيزدهم هجرى هستند. اين
 
دو فرزانه، در: فقه، اصول، فلسفه، عرفان، رياضيات، نجوم، علوم غريبه، ادبيات، معما و ديگر علوم رايج در آن دوران،
 
تبحر داشته‏اند و در هر يك، آثارى از خود برجاى گذارده‏اند.
 
 
 
كنگره بزرگ‏داشت محققان نراقى، فرصتى است تا جامعه علمى ايران، به انديشه و آثارشان، روى‏كردى دوباره نمايد و جاى‏گاه
 
آن‏ها را در علوم اسلامى مورد ارزيابى قرار دهد. حقير نيز به اقتضاى فرصت و اداى دين به اين دو دانش‏مند، اجازه ملا احمد
 
نراقى را به ملاعلى آرانى، پس از تحقيق و تصحيح، پيش‏كش ارباب فضل مى‏نمايد.
 
 
 
مجيز: ملا على آرانى
 
 
 
شخصى كه نراقى اين اجازه نامه را براى او نوشته «ملامحمدعلى آرانى‏» (متولد 1177 و متوفاى 1244ق) است. «آرانى‏» يكى از
 
شاگردان زبده ملااحمد نراقى است. او شرح حال خود را به صورت مفصل قلمى نموده كه همراه اين اجازه به چاپ خواهد رسيد و
 
در مقدمه آن زندگى نامه و شرح حال و آثار وى به تفصيل ذكر خواهد شد.
 
 
 
«آرانى‏» مدت مديدى در «نراق‏» شاگرد نراقى بوده و نراقى اين اجازه را در ذى‏قعده 1217 براى او نگاشته است.
 
 
 
اجازه نامه
 
 
 
نراقى در اجازه‏اى كه به آرانى نوشته، ضمن اشاره به فضل و دانش «آرانى‏» و اين‏كه او در اثر تحصيل به ملكه اجتهاد دست‏يافته،
 
به وى اجازه نقل روايت اعطا مى‏كند. و در حقيقت اين اجازه نامه، هم اجازه اجتهاد و هم اجازه روايت‏براى «آرانى‏» به شمار
 
مى‏رود.
 
 
 
نراقى در اثناى اجازه به مشايخ اجازه خود نيز تصريح مى‏كنند كه عبارت‏اند از:
 
 
 
1. پدرش ملامحمدمهدى نراقى;
 
 
 
2. سيد مهدى بحرالعلوم;
 
 
 
3. ميرزا محمدمهدى شهرستانى;
 
 
 
4. سيد على طباطبايى (صاحب رياض المسايل)
 
 
 
5. شيخ محمد جعفر نجفى.
 
 
 
در پايان اجازه، نراقى طريق روايتى غريبى را ذكر مى‏كند. او از پدرش محمدمهدى نراقى از طريق خود از «سيدنعمت‏الله جزايرى‏»
 
از «سيدهاشم بن حسين لحساوى‏» از «شيخ محمد حرفوشى‏» از «شيخ محمدعلى بن عثمان مغربى حضرموتى‏» معروف به «ابى الدنيا» از
 
اميرالمؤمنين عليه السلام نقل مى‏كند كه «حرفوشى‏» از عالمان سده دهم است و «ابى الدنيا» پس از ده قرن از امام على عليه السلام
 
حديث نقل مى‏كند.
 
 
 
نسخه اين اجازه در ضمن مجموعه رسائل «آرانى‏» قرار داشته كه با لطف و عنايت استاد «عبدالحسن حايرى‏» در اختيار نگارنده
 
قرار گرفت و از محل نگه‏دارى اصل نسخه، اطلاعى در دست نيست.
 
 
 
متن اجازه
 
 
 
بسم‏الله الرحمن الرحيم
 
 
 
الحمدلله رافع درجات العلماء و جاعلهم ورثة الانبياء و نواب الائمة الاصفياء و خلفاء الخلفاء، و مفضل مدادهم على دماء
 
الشهداء، و الصلاة و السلام على رسوله محمد المبعوث بالشريعة الغراء و الحنيفية البيضاء، والد الهداة الامناء والولاة الادلاء.
 
 
 
اما بعد، فيقول المحتاج الى عفو ربه الباقي احمدبن محمد مهدي بن ابي ذر النراقي: ان من فضل الله على العباد، ان سهل لهم
 
سبيل الرشاد، و ابان لهم طريق السداد، و سن لهم الشرائع و الاحكام، و بين لهم الحلال و الحرام، ثم جعل لحفظ دينه و احكام
 
شريعته علماء، و لانبيائه و حججه خلفاء، فكم من ذائب بدنه لطلب العلى، و تارك وطنه لنيل المنى، و كم من دافع عن عينه
 
الكرى، و الناس يرقدون لطلب الهدى، و مانع عن نفسه الهوى، و القوم يطربون للوصول الى مراتب الحجى، فلله درهم! اذ عرفوا
 
من قدر العلم ما عرفوا، و صرفوا اليه من وجوه همم ما صرفوا، و شكر الله سعيهم اذ سهروا في الليالي الدياجر، و ظماوا في ظماء
 
الهواجر، و كان ممن جد في الطلب، و بذل الجهد في هذا المطلب، و حصل من العلم شطرا وافيا جزيلا و بلغ من التفقه مبلغا كاملا جليلا،
 
الفاضل النبيل المؤيد، و الكامل الجليل المسدد، العالم العلامة، و المحقق الفهامة، ذو الفهم الثاقب، و الفكر الصائب، الالمعي البارع
 
، الذي ملك ارباع اقطام الادراك بلا منازع، قطب فلك التحقيق و مركز دائرة التدقيق، الصالح الزكي و الورع التقي، مولانا محمدعلي
 
بن محمد حسن الكاشاني الشهير بعلي الاراني - زاد الله في علمه و تقاه و حباه بما يرضيه و يرضاه - و قد استجازني بعد ان تردد الي
 
و قرا ما قرا علي، و اخذ مني ما اخذ من علوم العترة الطاهرين، و سمع مني ما سمع من اخبار الائمة المعصومين، فوجدته للاجازة اهلا،
 
و رايت انجاز ماموله فرضا لا نفلا، لما هو عليه من طول الباع في سباحة هذا التبار، و طي لحجج هذه البحار، و لعمري! ربما سقاني
 
من مختوم رحيق تحقيقه، و ارواني من رشحات زلال عيون تدقيقه، فاجزت له - اسعد الله جده، و ضاعف كده و جده - ان يروي عني جميع
 
كتب الاخبار المتداولة بين العلماء الاخيار، سيما الاربعة التي عليها المدار في جميع الاعصار و الامصار الكافي و الفقيه و «التهذيب
 
و الاستبصار» و الثلاثة الجامعة لشتاه الآثار «الوافي و الوسائل و بحارالانوار» و سائر كتب الحديث و التفسير و الفقه و الاصولين،
 
و كتب اللغة و النحو و القراءة كالالفية المالكية و «حرز الاماني‏» و «صحاح الجوهري‏» و «مجمع البحرين‏» و اجزت له ايضا ان يروي
 
عني جميع مصنفاتي مما وجد و مما سيوجد ان شاءالله، و جميع مصنفات والدي مما تجاوز عن ثلاثين و لم يبلغ الى اربعين، و طرقنا الى كتب الاخبار،
 
و غيرها من مصنفات علمائنا الاخيار كثيرة لا تكاد تحصر خصوصا مع ضيق المجال، و بلبال البال، و لنقتصر على طائفة منها عملا بالمثل
 
المشهور: «الميسور لا يترك بالمعسور» .
 
 
 
فمنها: ما اخبرني به قراءة و سماعا و اجازة شيخنا الاعظم و استادنا الاعلم والدي و استادي و من عليه فى جميع العلوم النقلية و
 
العقلية استنادي، طود العلم و التحقيق، و من هو بالتقديم على الكل حقيق، مبين، احكام سيد البشر مروج المذهب في صدر المئة
 
الثالثة عشر، خاتم الفقهاء و المجتهدين و زبدة الحكماء و المهندسين، مولانا محمدمهدي النراقي مولدا، و الكاشاني رياسة و مسكنا،
 
و النجفي التجاء و مدفنا - نور الله مرقده و طيب في دارالكرامة مقعده - صاحب كتاب «اللوامع و المعتمد و تجريد الاصول و التلخيص
 
و انيس المجتهدين و جامع السعادات‏» مما يتجاوز عن ثلاثين عن شيخ المحدث الكامل و الفقيه الدين الفاضل العالم المتبحر العامل، صاحب
 
«الحدائق الناضرة‏» و غيرها من المؤلفات الفاخرة الشيخ يوسف بن الشيخ احمد بن ابراهيم البحراني عن شيخه الكامل الفاضل الشيخ
 
حسين بن الشيخ محمد الماحوزي البحراني، عن شيخه علامة الزمان الشيخ سليمان بن الشيخ عبدالله الماحوزي، عن شيخه نادرة الاوان
 
الشيخ سليمان بن علي الساخوري البحراني، عن شيخه التقي الشيخ على بن سليمان المقدمي البحراني، عن شيخه عمدة العلماء و
 
زبدة الفضلاء الشيخ بهاء الملة و الدين العاملي، عن والده الامجد الشيخ حسين بن الشيخ عبدالصمد، عن شيخه عمدة المحققين و زبدة
 
المجتهدين زين الملة و الدين العاملي الشهير بالشهيد الثاني.
 
 
 
حيلولة، و عن الشيخ يوسف المتقدم، عن المولى الفاضل محمد بن فرخ - الشهير بملا رفيع - المجاور بالمشهد الرضوي عن شيخيه و معلميه
 
الذين احدهما العلامة المجلسي، عن مشايخه الذين هم والده العلامة و المحدث العارف الرباني مولانا عبد المحسن الكاشاني صاحب «الصافي
 
و الوافي و المفاتيح‏» و غيرها من المصنفات الكثيرة. و مولانا محمد صالح المازندراني و ملا خليل القزويني كلهم عن شيخنا البهائي. و
 
الآخر الحبر الفاضل جمال الدين محمد الخوانساري، عن والده المحقق آقا حسين الخوانساري، عن مولانا محمد تقي المجلسي، عن شيخنا البهائي.
 
 
 
حيلولة، و عن الشيخ يوسف المذكور، عن السيد الاجل السيد عبدالله بن السيد علوي البلادري، عن شيخه الشيخ احمد والد الشيخ يوسف
 
المذكور، و الشيخ عبدالله بن صالح البحراني كلاهما عن الشيخ سليمان بن عبدالله الميقدم.
 
 
 
حيلولة، و عن والدي العلامة النحرير - طاب ثراه - عن الشيخ المحدث الفاضل و الفقيه العالم الكامل الشيخ محمد مهدي بن الشيخ
 
بهاء الدين الفتوني العاملي، عن شيخه الاعظم رئيس المحدثين في زمانه المولى ابي الحسن الشريف العاملي - المدرس في النجف الاشرف - ،
 
عن شيخ العلامة المجلسي بطرقه الواصلة الى شيخنا البهائي.
 
 
 
حيلولة، و عن والدي المحقق النحرير، عن شيخه المحقق و الفاضل المدقق وحيد عصره و فريد دهره، عمدة المجتهدين، جم الفضائل و
 
المفاخر، شيخنا و مولانا محمد باقرالبهبهاني مسكنا، الاصبهاني مولدا، الحائرى، خاتمة و مدفنا، صاحب «شرح المفاتيح‏» و الرسائل
 
الكثيرة، عن والده الاجل مولانا محمد اكمل، عن مشايخه الذين هم العلامة المجلسي و جمال الملة والدين الخوانساري و مولانا ميرزا محمد
 
الشيرواني و شيخنا الشيخ جعفر القاضي و مولانا محمد شفيع الاسترابادي الواصلة طرقهم بلا واسطة او بواسطة الى مولانا محمد تقي
 
المجلسي الواصلة طريقه الى شيخنا البهائي الواصل طريقه الى الشهيد الثاني:
 
 
 
حيلولة، و عن والدي الحبر العلامة - طيب الله رمسه ، عن شيخه النحرير المحقق و الفقيه الجامع المدقق علامة الزمان و وحيد الاوان
 
الحاج شيخ محمد بن محمد زمان الكاشاني اصلا و مولدا، و الاصبهاني رياسة و مسكنا، و النجفي التجاء و مدفنا - طاب ثراه - ،
 
عن مشايخه العظام الشيخ حسين الماحوزي المتقدم بطرقه المتقدمة ببعض تحويلاته، و السيد الاجل الامير محمد حسين الخاتون آبادي ابن بنت
 
المحدث المجلسي، و المولى التقي محمد قاسم بن محمد رضا الطبرسي، و الشيخ الزاهد الحاج محمد طاهر ابن الحاج مقصود علي الاصبهاني، و المولى
 
العالم ميرزا محمد ابراهيم القاضي، و الفاضل ميرزا محمد ابراهيم بن غياث الدين الخوزاني الاصبهاني جميعا عن العلامة المجلسي، الا ان
 
الاخيرين يرويان عنه بواسطة واحدة. فاولهما بتوسط ابي الحسن الشريف العاملي المتقدم، و الثاني بتوسط السيد الجليل ميرزا محمد
 
باقر بن ميرزا حسن بن ميرزا علاء الدين حسين، الشهير بخليفة سلطان.
 
 
 
حيلولة، و عن السيد المذكور، عن ميرزا محمد باقر المتقدم، عن الفاضل مولانا محمد بن عبد الفتاح التنكابني - مؤلف سفينة النجاة -
 
، عن شيخه العالم الكامل و المجتهد الفاضل مولانا محمدباقر السبزواري صاحب «الذخيرة و الكفاية‏» عن السيد الجليل نور الدين علي
 
صاحب «غرر المجامع في شرح النافع‏» عن اخويه صاحبي «المدارك و المعالم‏» كلاهما عن السيد علي بن ابي الحسن و الشيخ عز الدين حسين ابن
 
عبد الصمد الحارثي و السيد نور الدين علي بن سيد فخر الدين الهاشمي جميعا عن ممهد قواعد المباني و مشيد اركان المعاني الشهيد الثاني
 
رحمه الله.
 
 
 
حيلولة، و عن السيد المذكور، عن السيد الحسيب و الفاضل الاديب السيد علي بن نظام الدين الشهير بالسيد علي خان صاحب «شرح الصحيفة
 
السجادية و شرح الصمدية و شرح الشافية‏» عن المحدث الرباني الشيخ جعفر بن كمال الدين البحراني، عن الشيخين الفاضلين الشيخ حسام
 
الدين الحلى و الشيخ عبد السلام البحراني، عن شيخنا البهائي بطرقه الواصلة الى الشهيد الثاني.
 
 
 
حيلولة، و عن السيد المذكور، عن ابي الحسن الشريف المتقدم بطرقه التي احدها ما تقدم، و ثانيها عن الشيخ الثقة التقي الشيخ محمد قاسم
 
الكاظمي، عن السيد نور الدين و غيره من مشايخه، ثالثها عن الشيخ الفاضل الشيخ محمد حسين الميسي، عن الشيخ عبدالله الميسي و غيره من شيوخه،
 
و رابعها عن الشيخ الفاضل الشيخ صفي الدين بن الشيخ فخر الدين الطريحي صاحب «مجمع البحرين‏» و خامسها عن الشيخ الصالح الحاج محمود
 
الميمندي، عن الشيخ جعفر البحراني و السيد نعمة الله الجزائري و الشيخ محمد الحر العاملي صاحب «الوسائل‏» .
 
 
 
حيلولة، و عن ميرزا محمد ابراهيم الخوزاني، عن السيد محمد بن امير محمد باقر ابن امير محمد اسماعيل الخاتون آبادي، عن جده، عن جماعة
 
من مشايخه منهم مولانا محمد تقي المجلسي، و منهم مولانا الامير محمد رفيع النائينى كلاهما تارة عن الشيخ البهائي و اخرى عن المولى الالمعي
 
مولانا عبدالله التستري، عن المولى المقدس مولانا احمد الاردبيلي، عن السيد علي بن صانع، عن الشهيد الثاني.
 
 
 
حيلولة، و عن الامير رفيع الدين، عن سيد العلماء الامير محمد باقر بن سيد محمد الاسترابادي الشهير بالسيد الداماد، عن خاله الشيخ
 
عبد العالي بن الشيخ علي بن عبد العالي و عن جده علي بن عبدالعالي بطرقه و عن الشيخ حسين بن عبدالصمد، عن الشهيد الثاني.
 
 
 
حيلولة، و عن ميرزا ابراهيم المذكور، عن شيخه الامين الشيخ محيي الدين بن الشيخ حسين به محيي الدين بن الشيخ عبداللطيف بن الشيخ
 
نور الدين علي بن الشيخ شهاب الدين بن احمد بن ابي جامع الحارثي الهمداني العاملي الحويزاوي عن ابيه، عن ابيه، عن ابيه، عن
 
ابيه، عن الشيخ علي عبد العالي الكركي بطرقه.
 
 
 
حيلولة، و عن والدي المحقق الالمعي اليلمعي اللوذعي - نور الله مرقده - عن شيخه و استاده و من عليه في اكثر العلوم العقلية و
 
النقلية استناده الفاضل المؤيد مولانا محمد مهديي الهرندي الاصفهاني، عن شيخه الشيخ حسين الماجوزي و السيد الجليل الامير محمد حسين
 
الخاتون آبادي بطرقهما المتقدمة.
 
 
 
حيلولة، و عن والدي الجليل النبيل الجامع الفائق، عن الفقيه الدين التقي ملا محمد جعفر البيدكلي الكاشاني، عن السيد الفاضل
 
الالمعي السيد نصرالله الحائري، عن الشيخ الماحوزي و غيره من مشايخه.
 
 
 
و منها: ما اخبرني به قراءة و سماعا و اجازة شيخنا و استادنا سيد سادات عصره و زمانه و المسلم عند الكل في دهره و اوانه،
 
العالم الكامل الجامع المحقق المدقق جامع مكارم الاخلاق و المشتهر في الاقطار و الآفاق، السيد المعظم المكرم الموقر، و الفاضل المبجل
 
الافخر السيد محمدمهدي بن السيد المرتضى بن السيد محمد الطباطبائي الحسني الحسيني النجفي موطنا و مدفنا - افاض الله عليه شآبيب
 
الغفران و اسكنه اعلى مساكن الجنان - ، عن شيخه و استاده المجتهد المحقق ذي المحامد و المفاخر مولانا محمد باقر البهبهاني المتقدم
 
ذكره و طريقه.
 
 
 
حيلولة، و عن السيد السند المؤيد المسدد الممجد المذكور، عن الشيخ العالم المحدث الفقيه النبيه الشيخ محمد مهدي العاملي الفتوني
 
بطريقه المتقدم.
 
 
 
حيلولة، و عن السيد العامل الكامل الحسيب الاديب الشريف المذكور، عن شيخه الكامل الفقيه الفاضل الشيخ يوسف بن الشيخ ابراهيم
 
المتقدم بطرقه المتقدمة.
 
 
 
حيلولة، و عن السيد الجليل النبيل المذكور، عن السيد الفقيه العالم المقدس الورع التقي السيد حسين القزوينى ابن المحقق المدقق
 
المتكلم الحكيم السيد ابراهيم عن ابيه، عن المولى محمد باقر المجلسي بطرقه المتصلة الى الشهيد الثاني.
 
 
 
حيلولة، و عن السيد الاجل الاكمل الافضل المذكور، عن المولى الفاضل العالم المولى عبد النبي القزويني اصلا و اليزدي مسكنا، عن السيد
 
ابراهيم المذكور، عن العلامة المجلسي - تغمدهم الله بغفرانه - ، عن والده العلامة الملامحمدتقي المجلسي - تغمده الله بغفرانه و اسكنه
 
اعلى فراديس جنانه - عن السيد السند و الحبر المعتمد القاضي امير محمد حسين بن حيدر العاملي الكركي ابن بنت المحقق الثاني، عن خاله
 
المحقق المدقق الفائق الشيخ عبد العالي ابن الشيخ علي بن عبد العالي الكركي، عن والده المحقق الثاني، و عن السيد امير محمد حسين المذكور،
 
عن الشيخ بهاء الدين العاملي رحمه الله و عنه عن ابن خالته العلم العلامة العماد الامير محمد باقر الداماد، باسناد هم الواصلة الى
 
ارباب العصمة و الطهارة عليهم السلام.
 
 
 
و منها: ما اخبرني به اجازة السيد السند الفقيه النبيه الجليل العالم الفاضل المكرم المعظم المحترم ميرزا محمد مهدي بن ميرزا ابي القاسم
 
الموسوي الشهرستاني مولدا الحائري مسكنا و مدفنا - طيب الله ثراه و جعل اعلى فراديس الجنان ماواه و مثواه - عن مشايخه العظام العلماء
 
الاعلام آقا محمد باقر البهبهاني و الشيخ يوسف بن الشيخ احمد البحراني و الشيخ محمد مهدي الفتوني.
 
 
 
و منها: ما اخبرني به اجازة سيدنا الالمعي اللوذعي العالم الكامل الفقيه الفاضل الواصل في مرتبتي العلم و العمل الى درجة لا يدانيها
 
ريب و لا زلل، المجتهد المحقق الامير السيد علي بن محمد علي الطباطبائي المجاور في الحائر المدرس فيه - ادام الله ايام افاداته و متع الله
 
المسلمين بطول بقائه و حياته - صاحب شرحي الكبير و الصغير على «النافع‏» و الشيخ على «المفاتح‏» عن شيخه و خاله المحقق العريف الغطريف
 
آقا محمد باقر البهبهاني بطريقه السالف.
 
 
 
و منها: ما اخبرني به اجازة شيخنا الفقيه الكامل الورع التقي الفاضل شيخ المشايخ في عصره و الاوحدي من العلماء في دهره الشيخ الابجل
 
الافخر الشيخ محمد جعفر النجفي - دام ظله - عن شيخيه العالمين العاملين الفاضلين الكاملين المؤيدين المسددين المعتمدين آقا محمد باقر
 
البهبهاني و السيد محمد مهدي الطباطبائي - رحمهما الله و رفع درجاتهما - بطرقهما المتقدمة.
 
 
 
ثم الطرق المذكورة اكثرها كما عرفت متصلة بالشهيد الثاني، و بعضها بالشيخ علي بن عبد العالي الكركي. فنقول لاتصال سلسلة العنعنة
 
الى منتهاها و بالاسانيد المذكورة عن الشهيد الثاني، عن شيخه الجليل و الفاضل النبيل مربي علماء عصره نور الدين علي بن عبد العالي
 
الميسي، عن شيخه الامام السعيد و ابن عم الشهيد شمس الدين محمد بن محمد بن محمد بن داوود الشهير باب المؤذن، عن الشيخ الكامل السعيد
 
الشيخ ضياء الدين، عن والده الامام الاعظم و النحرير المعظم المتبحر الاجل الاكمل و من انعقدت عليه الخناصر في العلم و العمل محمد بن مكي
 
الشهير بالشهيد الاول - نور الله مراقدهم - و هذا الطريق اعلى طرقه سندا كما ذكره في اجازته الكبيرة.
 
 
 
حيلولة، و عن الشهيد الثاني عن الشيخ العالم الجليل الشيخ جمال الدين بن احمد بن الشيخ شمس الدين محمد بن خاتون، عن زبدة المجتهدين و
 
قدوة المتاخرين نور الملة و الحق والدين علي بن عبد العالي الكركي العاملي، عن الشيخ الفاضل العابد الزاهد الشيخ علي بن هلال الجزائري
 
عن الشيخ الفاضل التقي الشيخ جمال الدين احمد بن فهد الحلي صاحب «المهذب البارع في شرح المختصر النافع‏» و غيره من الكتب، عن الشيخ
 
زين الدين علي بن الخازن، عن شيخه الجليل المكرم الشيخ مقداد بن عبد الله السيوري، عن شيخنا الشهيد الاول، عن مشايخه الكرام العظام،
 
و هم: فخر المقحقين الشيخ ابوطالب محمدبن العلامة، و السيدان الجليلان عميد الدين و اخوه ضياء الدين ابنا عبدالمطلب بن ابي الفوارس
 
السيد الفاضل العلامة محمد بن القاسم بن معيه، و قطب المحققين الشيخ قطب الدين الرازي صاحب «شرح المطالع و الشمسية‏» كلهم عن طود العلم
 
و التحقيق و من هو بالتقديم على الكل حقيق، مكمل المعارف و العلوم و من اذعنت‏بفضله الخصوم علم الاعلام و البحر القمقام المخصوص بغاية
 
الفضيلة و الكرامة و تاج ارباب العمامة ابي منصور الحسن بن يوسف بن المطهر الشهير بالعلامة - افاض الله عليه و عليهم شآبيب رحمته - عن
 
عدة من مشايخة الذين منهم خاله الفاضل العالم الشيخ نجم الدين ابو القاسم جعفر بن سعيد المشتهر بالمحقق.
 
 
 
و منهم: بارع المحققين و افضل المتقدمين و المتاخرين نصير الملة و الدين محمد بن الحسن الطوسي.
 
 
 
و منهم: قدوة العارفين كمال الدين ميثم [بن] علي بن ميثم البحراني صاحب الشروح الثلاثة على «نهج البلاغة‏» .
 
 
 
و منهم: السيدان الجليلان النبيلان رضي الدين علي و جمال الدين احمد ابنا طاوس.
 
 
 
و منهم: العالم البارع يحيى بن سعيد صاحب «الجامع‏» .
 
 
 
و منهم: والده المعظم المكرم يوسف بن المطهر بطرقهم المتصلة بارباب العصمة و الطهارة، فمن طرق المحقق ما رواه عن الشيخ نجيب
 
الدين محمد بن نما، عن شيخه الدين التقي محمد بن ادريس الحلي صاحب «السرائر» عن الشيخ عربي بن مسافر، عن شيخه الياس بن هشام
 
الحائري، عن شيخه ابي علي، عن والده شيخ الطائفة المحقة و رئيس الفرقة الحقة الشيخ ابي جعفر محمدبن الحسن الطوسي.
 
 
 
و من طرق المحقق نصير الدين الطوسي عن والده محمد بن الحسن الطوسي، عن السيد الجليل النبيل الامام الهمام ضياء الدين ابي الرضا
 
فضل الله بن علي الحسني الراوندي المدفون بكاشان في المزار المعروف ب «پنجه شاه‏» في محوطة قريبة بالمسجد الجامع، عن السيد المجتبى بن
 
الداعي الحسيني، عن الشيخ ابي جعفر الطوسي.
 
 
 
و من طريق الشيخ كمال الدين ميثم ما رواه عن شيخه علي بن سليمان السرائري، عن الشيخ كمال الدين بن سعادة السرائري، عن
 
الشيخ نجيب الدين محمد السوراوي، عن الشيخ هبة الله بن رملة، عن الشيخ ابي علي، عن والده الشيخ ابي جعفر الطوسي، و سائر
 
اجازات العلامة مذكورة في اجازاته الطويلة و كتب الرجال.
 
 
 
ثم بالاسانيد الى الشيخ الطوسي مما ذكر او لم يذكر، عن عدة من مشايخه المذكور ين في كتب الاخبار بالاسانيد المتصلة بالائمة الاطهار
 
- عليهم صلوات الله - آناء الليل و اطراف النهار.
 
 
 
منهم: شيخه مفيد الطائفة الحقة و مرجع الفرقة المحقة محمد بن محمد بن النعمان - افاض الله عليه شآبيب الرحمة و الرضوان - عن
 
شيخه ابي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه، عن شيخه ثقة الاسلام و معتمد الانام و مرجع الخاص و العام محمدبن يعقوب الكليني، عن
 
مشايخه المذكورين في جامعة «الكافي‏» باسانيد هم المتصلة بالائمة الطاهرين - صلوات الله عليهم اجمعين - .
 
 
 
حيلولة، و عن الشيخ المفيد، عن الشيخ محمد بن علي بن الحسين بن موسى بن بابويه الشهير بالصدوق، عن مشايخه المذكورين في كتب
 
الاخبار باسانيد هم المتصلة بالائمة الاخيار - صلوات الله عليهم - .
 
 
 
هذه جملة من الطرق الى اصحاب الاصول، و باقيها مذكورة في الاجازات الطويلة، و اعى طرقي الى سيدنا و مولانا سيد الكائنات -
 
صلوات الله عليه - .
 
 
 
و منه: يعلم اعلاها الى كتب الحديث ما ارويه بثلاث وسائط عن العلامة المجلسي، عن والده التقي، عن الشيخ المعمر الجليل الشيخ
 
ابي البركات الواعظ الاصفهاني، عن الشيخ علي بن عبد العالي الكركي مروج المذهب، عن محمد بن داوود، عن الشيخ ضياء الدين،
 
عن الشهيد الاول، عن الشيخ جلال الدين، عن نجم الدين الشهير بالمحقق، عن السيد فخار، عن شاذان، عن جعفر الدوريسيي، عن المفيد،
 
عن الصدوق، عن ابيه، عن عبدالله بن جعفر الحميري، عن هارون بن مسلم، عن مسعدة بن زياد، عن الامام جعفر بن محمد الصادق، عن
 
ابيه، عن ابيه، عن ابيه، عن ابيه، عن رسول‏الله - صلى الله عليه و عليهم اجمعين - عين جبرئيل، عن الله - سبحانه تعالى شانه و تقدست
 
اسماؤه - و اعلى طرقي الى المعصوم ما ارويه بست عشرة واسطة، عن الصدوق، عن محمد بن قاسم الجرجاني، عن يوسف بن محمد بن زياد،
 
عن ابيه، عن مولانا و سيدنا ابي محمد العسكري، انه قال: قال رسول‏الله صلى الله عليه و آله وسلم لبعض اصحابه ذات يوم: يا عبدالله،
 
احبب في الله و ابغض في الله، و وال في الله و عاد في الله، فانه لا تنال ولاية الله الا بذلك، و لا يجد رجل طعم الايمان و ان كثرت صلواته و
 
صومه حتى يكون كذلك، الحديث.
 
 
 
وقد اجزت له ان يروي جميع ما ذكرته من مشايخي الذين هم آبائي الروحانيون - جزاهم الله احسن الجزاء - و اجزات له ايضا -
 
وفقه الله و ايده - ان يروي عني كتاب الصحاح لاسماعيل بن حماد الجوهري باسنادي عن العلامة الحلي، عن والدة، عن مهذب الدين
 
الحسين بن رده، (3) عن محمد بن الحسن بن علي بن محمد بن علي بن عبد الصمد التميمي، عن ابيه، عن جد ابيه، عن الاديب ابي
 
منصور بن ابي القاسم البيشكي، عن الجوهري مصنف الصحاح و ان يروي عني كتاب «الالفية المالكية‏» باسنادي، عن الشهيد الاول،
 
عن الشيخ شهاب الدين ابي العباس احمد بن الحسن ابن احمد النحوي فقيه الصخرة ببيت المقدس، عن الشيخ برهان الدين ابراهيم
 
بن عمر الجعبري، عن الشيخ شمس الدين محمد بن ابي الفتح الدمشقي عن ناظمهما و ان يروي عني كتاب «حرز الاماني المشهور بالشاطبية
 
فى القراءة‏» باسنادي عن الشهيد الاول، عن الشيخ شمس الدين محمد بن عبدالله البغدادي، عن الشيخ محمد بن يعقوب المعروف بابن الجراميدي،
 
عن ولد مصنف، عن والده ابي القاسم بن فيرة الرعيني.
 
 
 
ولنا طريق آخر غريب عال جد الى امير المؤمنين و امام المتقين و يعسوب الدين علي بن ابي طالب و الى باقي ائمتنا الاطهار و سادتنا
 
الاخيار، و كثير من علماء العربية كالشيخ عبد القاهر و السكاكي و غيرهما و هو ما اجازني به والدي العلم العلامة محمد مهدي
 
النراقي - طاب ثراه - عن شيخ المتقدم ذكره الحاج شيخ محمدبن محمد زمان، عن شيخه ميرمحمد حسين الخاتون آبادي عن الشيخ ابي الحسن
 
الشريف العاملي، عن الشيخ الصالح الحاج محمود الميمندي، عن السيد نعمة‏الله الجزائري، عن السيد الثقة السيدهاشم بن الحسين اللحساوي،
 
عن الثقة المقدس الشيخ محمد الحرفوشي صاحب «شرح الزبدة‏» و «شرح قواعد الشهيد» عن الشيخ المعمر علي بن عثمان المغربي الحضرموتي
 
الملقب بابي الدنيا - صاحب امير المؤمنين - عن امير المؤمنين عليه السلام و عن باقي الائمة و كثير من علماء الامة، فليرو ذلك و غيره عني
 
بهذه الطرق و غيرها مما ذكره الاصحاب في كتبهم و ضمنوه اجازاتهم - قدس الله سرهم و جعلنا من رفقائهم في الرفيق الاعلى بحق سيد المرسلين
 
و آله الطاهرين - . و آخذ عليه في ذلك بما اخذ علي آبائي الروحانيون و مشايخي المقدسون بملازمة تقوى الله سبحانه و دوام مراقبته،
 
و الاحتياط التام في جميع اموره خصوصا في الفتيا، فان المفتي على شفير جهنم، و بذل العلم لاهله، و بذل الوسع في تحصيله و تحقيقه،
 
و الاخلاص لله تعالى في طلبه و بذله، و تعظيم ربه و تمجيده، و القيام بوظائف شكره و تحميده، و حفظ نواميس الدين و الايمان، و خدمة
 
الشريعة بقدر الامكان، و اوصيه - سلمه الله و ابقاه - ان لا ينساني من الدعاء عند الخلوات، و يترحم علي بطلب المغفرة و الرحمة في
 
شرائف الاوقات عند الحياة و بعد الممات، و اسئل الله سبحانه ان يجعلني و اياه من المقتفين بآثار محمد و اهل بيته الطاهرين و المحشورين
 
في زمرتهم و تحت لوائهم و المعدودين من محبيهم و اوليائهم، انه ارحم الراحمين.
 
 
 
كتب بيده الداثرة المحتاج الى الله في الدنيا و الآخرة احمد بن محمد مهدي بن ابي ذر النراقي اصلا، الكاشاني مسكنا الامامي مذهبا
 
في شهر ذي القعدة الحرام من شهور سنة 1217 (سبع عشرة و مئتين بعد الالف) من الهجرة النبوية على هاجرها آلاف سلام و تحية.
 
 
 
1. فهرست كتاب خانه مجلس شوراى ملى، ج 8، ص 228- 229.
 
 
 
2. كليات اشعار و آثار فارسى شيخ بهايى، سعيد نفيسى، ص 82- 85 و الذريعة، ج 15، ص‏181.
 
 
 
3. مهذب الدين الحسين بن ابي الفرج ردة النيلى. ر.ك: ميراث حديث‏شيعه، دفتر پنجم، ص‏483.
 
 
 
آرانی کاشانی، محمدعلی
 
 
 
( ملیت: ایرانی قرن: 13 )
 
 
 
 
 
 
 
(وف 1244 ق)، فقیه. معروف به ملا على آرانى. از اهالى ده آران از توابع كاشان بود. پس از كسب فیض از محضر علما و كسب
 
اجازه از ملا احمد نراقى در 1217 ق به گلپایگان رفت و سپس در 1242 ق به تهران آمد، پس از آن در قم اقامت گزید. آثار
 
او عبارت‏اند از: «الدّرة البهیة»، منظومه در اصول فقه كه در 1242 ق، منطبق بر تعداد ابیات كتاب، سرودن آن را به
 
پایان برده؛ «الغرة الجلّیة فى شرح الدرة البهیة»؛ «المقاصد المهمة»؛ «مطلع الانوار»، در سه جلد، كه جلد یكم آن در دسترس
 
نیست، جلد دوم آن درباره‏ى پادشاهان ایران از كیومرث تا روزگار نویسنده (1239 ق) است، و جلد سوم در سرگذشت دانشمندان
 
و سرایندگان معاصر نویسنده تا سال 1226 ق.
 
 
 
 
 
 
 
برگرفته از کتاب: اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
 
 
 
 
 
 
 
منابع زندگینامه: الذریعه (385 ،151 /21 ،34 /16 ،91 /8 ،424 /4)، فوائد الرضویه (577)، فهرستواره‏ى كتابهاى فارسى (657 -656 /1).
 
 
 
 
 
 
 
فعالیتها: • فقه
 
 
 
بیشترین جستجوها : آرانی کاشانیمحمدعلیمحمدعلی آرانی کاشانی
 
 
 
مرتبط فارسی : فقه
 
 
 
مرتبط لاتین : jurisprudence
 
 
 
 
 
 
 
تعدادی از همنام های ملا علی آرانی
 
 
 
ملا محمد علی آرانی (1177-1244ق)فرزند ملا محمد حسین آرانی ار شاگردان میرزا احمد نراقی
 
 
 
صاحب اثر شرح الحوال نسخه خطی -الدره البهیه-زاد الناکسین-الفوائد الصادقیه-مقاصد المهمه-تخلبص المرشد –مناهل الشوارد فی تلخیص المقاصد
 
 
 
منابع:معجم المولفینج11ص48-اعیان الشیعه ج9ص414 و ج10ص26
 
 
 
 
 
 
 
ملا علی آرانی ملا محمد علی عاملی آرانی (1250-1327ق)فرزند ملا محمد مهدی آرانی و او هم فرزند ملا محمد حسین آرانی
 
 
 
صاحب اثر:نفائس المسائل و عرایس الوسائل نسخه خطی –اجتهاد و تقلید- احکام الرضاع-حکم ماﺀ البئر –حواشی بر قوانین
 
–رسائل و مکاسب از شاگردان میرزا اخوند خراسانی
 
 
 
منبع نقل: نقباﺀالبشرج4 ص 1540تاریخچه علم واد ب ص31
 
 
 
 
 
 
 
آیت اله العظمی آقا میرزا احمد عاملی آرانی(1279-1369ق) فرزند ملا محمد علی آرانی منبع نقل: نقباﺀالبشرج4 ص115
 
 
 
ملا غلامرضا آرانی(1192-1265ق)فرزند ملا محمد علی آرانی تاریخچه علم واد بص 121
 
 
 
ملا محمد علی آرانی(زنده در 1204ق)فرزند ملا علی آرانی رساله هلالیه ص 180
 
 
 
ملا محمد علی آرانی (زنده در1200ق)فرزند حاج سلطانعلی آرانی استاد ملا غلامرضا آرانی تاریخچه علم واد بص 22
 
 
 
ملا محمد علی آرانی (زنده در1344ق)فرزند ملا محمد باقر آرانی معروف به باباحاجی از اجداد افتخار الاسلام مدفون در عتبات تاریخچه علم واد بص 35
 
 
 
 
 
 
 
[[پرونده:46 full.jpg]]
 
 
 
''مجموعه خانه تاریخی  کرباسی ها منسوب به ملاعلی''
 
 
 
ملا علي آراني
 
 
 
کتاب دست نوشت شرح الاحوال ملاعلی آرانی(باکمی تغیرات جزئی)از:
 
 
 
حجه الاسلام والمسلمین شیخ علی صدرائی خوئی
 
 
 
 
 
 
 
آران وبیدگل شهرستانی در شمال استان اصفهان است که واقع در دوازده کیلومتری شمال خاوری شهرستان کاشان،درمنطقه ای شن
 
زار، با هوایی معتدل. این شهرستان ، از بخش های مرکزی آران و بیدگل و نوش آباد و بخش ابوزید آباد تشکیل شده است..
 
 
 
دراین بخش،آثار معروفی چون بقعه های امام زادگان هلال بن علی و قاسم بن علی النقی وامام زاده هادی از اولاد امام
 
زین العابدین و پنج امامزاده وچندین بقعه واماکن مذهبی دیگر واقع شده است .
 
 
 
از این بخش، عالمان و دانشمندان گران قدری در عرصه علم ودانش به ظهور رسیده که خدمات شایانی به دین وعلم انجام داده اند.
 
 
 
از جمله این دانشمندان، آخوند ملا محمد علی آرانی است. او در سال 1177 در آران دیده به جهان گشود و در سال 1244 در
 
همان دیار رحل سفر به سرای باقی کشید و درجنب مسجدی که خود بنا کرده، در آرامگاه ابدی اش آرمید.
 
 
 
آرانی از دانشمندان مبرز و سخت کوش سده سیزدهم است. او تحصیلات خود را نزداستادان عصرخود تکمیل کرد. بخش عمده تحصیلاتش
 
نزد علامه دوران، حکیم وفقیه وعارف مشهور ملااحمدنراقی بوده، واز او اجازه اجتهاد دریافت کرده است. نراقی مراجعات
 
فقهی خود رابه آرانی ارجاع می داده است.
 
 
 
ملامحمد علی آرانی نویسنده ای پرتلاش بوده وآثار وی حدود سی رساله درموضوعات صرف و نحو، فقه واصول،دعا، تاریخ، شعرو ... است.
 
 
 
ترتیب تاریخی تالیفات وی عبارت است از:
 
 
 
1. جواهرالسنیه فی شرح العوامل المحسنیه، مولف آن را در سال 1209 تالیف کرده ونسخه ای از آن در کتابخانه آیه الله
 
مرعشی به شماره 5865 موجود است.
 
 
 
2. معین المبتدی در نحو، تالیف در سال 1213.
 
 
 
3. ینابیع الاصول که شرحی است برکتاب عین الاصول ملااحمدنراقی (الذریعه،ج 15 ص 367)که در نجف اشرف تالیف شده است.
 
 
 
4. عجاله الحائریه: درباره فرق میان لفظ مشترک و مرتجل و مجاز و حقیقت. این کتاب در الذریعه،ج 15،ص 221 معرفی شده است.
 
 
 
5. قالعه الشبهه، تالیف شده درنجف اشرف درباره نجاست ملاقی متنجس.
 
 
 
6. فوائدالصادقیه درعلم منطق، درسال 1217 تالیف شده که نسخه ای از آن درکتابخانه آیه الله مرعشی به شماره 17 موجود است.
 
 
 
7. اصول المقاصد درشرح معالم، تالیف در سال 1217.
 
 
 
8. فصل الخطاب: مولف سوالاتی را درباره کتاب قوانین طرح کرده وبرای مولف آن فرستاده است. میرزای قمی به سوالات وی پاسخ داده
 
ومولف جواب های قمی را مورد نقدقرار داده است. این سؤال و جواب ها در کتاب حاضر جمع آوری شده است.
 
 
 
9. مخزن الاسرار فی جواب المسائل، سوالات فقهی که از مولف شده واو به آن ها پاسخ داده است. این سؤال و جواب ها در کتاب حاضر
 
 
 
 
 
10. تبصره العاقد، درباره صیغه های عقد نکاح، تالیف شده در 1220.
 
 
 
11. مقاصدالمهمه فی اصول احکام الله والرسول والائمه:کتاب مفصلی است دراصول فقه در سه جلد، جلداول در طی چهار سال آن در
 
2 شعبان 1221 پایان یافته وجلد سوم در12 جمادی الاخره 1238 به پایان رسیده ومدت تالیف این سه جلد 21 سال طول کشیده است.
 
 
 
12. مناهل الشوارد فی تلخیص المقاصد، تلخیص کتاب مقاصدالمهمه خود مولف است.
 
 
 
مولف جلد اول آن را درسال 1224 به پایان رسانیده ونسخه ای از آن در کتابخانه آیه الله مرعشی به شماره 6916 موجود است.
 
الذریعه،ج 22،ص 354.
 
 
 
13. الدره البهیه وبهجه مرضیه، منظومه ای است در اصول فقه بر وزن الفیه ابن مالک.این منظومه شامل پانصدوچهل بیت است
 
و دو نسخه ازآن در کتابخانه آیه الله مرعشی به شماره 6052و6989 موجود است. الذریعه،ج 8،ص 91.
 
 
 
14. عویصات المهام فی شرح الفقه والاحکام، فارسی، تالیف شده در سال 1226.
 
 
 
15. خلاصه الحسنیه به عربی در نحو، تالیف شده درذوالحجه 1226.
 
 
 
16. معادن المسائل الشرعیه فی استنباط الاحکام الالهیه من الادله التفصیلیه کتاب مفصل فقهی است.
 
 
 
17. منبع الاحکام الشرعیه فی فقه الامامیه کتاب فقهی عربی استدلالی است و کوتاه تراز کتاب سابق مولف است.
 
 
 
18. مرجع الانام، کتاب فارسی در فقه، شبیه رساله عملیه.
 
 
 
19. مطلع الانوار، به فارسی در تاریخ، در چهار قسم، قسم اول در احوال انبیاء واوصیاء از حضرت آدم تا امام زمان عجل
 
الله تعالی فرجه;قسم دوم در تاریخ پادشاهان از کیومرث تا عصر مولف; قسم سوم در داستان ها وحکایت های متفرقه; قسم چهارم
 
درعجایب مخلوقات. از این کتاب فقط قسم دوم آن در دست است و نسخه های آن درفهرست نسخه های خطی فارسی، ج 6،ص 4201 معرفی
 
شده است. الذریعه،ج 21،ص 51.
 
 
 
20. عوائدالایام فی الفوائدالمتفرقه، مولف در آغاز آن شرح حال خود در ایام تحصیل وکیفیت تالیفاتش را بیان کرده است.
 
 
 
21. میزان الاعمال در فقه به فارسی.
 
 
 
22. العمده الالهیه فی شرح الزبده البهائیه، شرح مفصل مولف بر زبده الاصول شیخ بهایی.
 
 
 
23. تلخیص العمده فی شرح الزبده. الذریعه،ج 4،ص 424.
 
 
 
24. تحفه الاخیار فی حجیه الظن.
 
 
 
25. حرزالداعی فی الدعا.
 
 
 
26. رساله درکیفیت نماز شب و دعاهای آن.
 
 
 
27. رساله در کیفیت زیارت عاشورا.
 
 
 
28. رساله فی مساله مصالحه حق الرجوع فی العده الرجعیه.
 
 
 
29. حاشیه مناهل الشوارد، تالیف شده درسال 1237.
 
 
 
30. زادالناسکین، رساله عملیه به فارسی دریک مقدمه و دوازده باب ویک خاتمه که مولف برای استفاده مقلدان خود نوشته ونسخه ای
 
از آن در امامزاده هلال آران کاشان موجود است. (1)
 
 
 
31. رساله فی تخصیص العام بالصفه والشرط والغایه، تالیف شده در27 شعبان 1237.
 
 
 
32. شرح الاحوال من البدایه الی المال (رساله حاضر)
 
 
 
33. جامع الخیرات فی شرح اسرارالصلاه. این کتاب، شرحی است برالتنبیهات العلیه فی اسرارالصلاه القلبیه از شهید ثانی. مولف،
 
ازاین کتاب درپایان مطلع الانوار نام برده است. الذریعه،ج 5، ص 51.
 
 
 
34. مجمع الرسائل که مولف بنا داشته همه رساله های خود را درآن جمع کند. نسخه عکسی از این کتاب، نزد حقیر است و درآن،
 
این رسایل از مولف موجود است:
 
 
 
الف)شرح الاحوال من البدایه الی المال; ب)عویصات المهام فی شرح الفقه والاحکام،فارس;ج)فصل الخطاب فی تحقیق السؤال وترتیب
 
الجواب; د)دره البهیه; ه)عجاله الحایریه;و)رساله فی تخصیص العام بالصفه والشرط والغایه; ز)رساله فی مساله مصالحه حق الرجوع
 
فی العده الرجعیه; ح)کیفیت نمازشب; ط)حاشیه مناهل الشوارد; ی)دو فصل از عوائدالایام شامل:
 
 
 
فصل دوم: اجازه معنعنه مولف از ملااحمدنراقی فصل چهلم:لغز ومعما.
 
 
 
این نسخه عکسی به التفات وعنایت استاد گرانقدر عبدالحسین حائری رئیس سابق کتابخانه مجلس شورای اسلامی به دست مارسید که
 
در همین جا از بزرگواری آن استادفرزانه، تشکر می کنم.
 
 
 
دراین مقاله رساله اول از این مجموعه یعنی زندگی خودنوشت مولف ارایه و درپاورقی برخی توضیحات لازم درج می گردد.
 
این شرح حال در نسخه موصوف، که تنهانسخه شناخته شده از آن است، ناتمام است. ولی با قراینی می توان حدس زد که مقدار
 
ساقطشده بیش از یک صفحه نبوده است.
 
 
 
ملاعلی آرانی در این رساله حوادث مهم عصر خود را نیز با اشاره تحریر کرده که خالی از فایده نیست. باهم صفحات زندگی
 
این عالم سخت کوش را از قلم خود وی ورق می زنیم. شرح الاحوال من البدایه االی المال
 
 
 
بسم الله الرحمن الرحیم وبه ثقتی.الحمدلله رب العالمین والصلاه والسلام علی اشرف الانبیاء والمرسلین، محمدوعترته الطاهرین سیما
 
ابن عمه وکاشف غمه علی امیرالمؤمنین ویعسوب الدین و علی قاتل الکفار والمشرکین، واولاد الائمه الاطیاب الانجبین صلاه متتالیه
 
توالی الشهوروالسنین.
 
 
 
اما بعد، بر رای خیریت انتمای برادران ایمانی واخوان روحانی پوشیده ومخفی نماناد که غرض اصلی از ایجاد موجودات، معرفت
 
واجب الوجود است. وبعد از معرفت،ادای شکر حضرت منعم حقیقی،از جمله وظایف لازمه است که موجب مزید نعمت می گردد،«لئن
 
شکرتم لازیدنکم ولئن کفرتم ان عذابی لشدید». (2)
 
 
 
و هرنعمتی را شکری در مقابل،مقرر است. واز اعاظم نعمای حضرت واهب النعم نعمت ادراک است و شکرش آن است که آن چه از
 
مبدا فیض، افاضه شود در دفاتر ثبت گردد تاباعث ارشاد وهدایت دیگران گردد.
 
 
 
و فقیر کثیرالتقصیر،محرر این کلمات محمدعلی بن محمدحسن، الشهیر ب’ «علی آرانی » به جهت ادای شکر این نعمت عظما در مدت عمر
 
در صدد تعلیم وتعلم وافاده واستفاده بودم و باوجود ضنک عیش و تشدد بلایا وتواتر نوائب، در تحصیل علوم دینیه و معارف
 
یقینیه کوشش داشتم تابسیاری از صیود علوم را درقید تصنیف و تالیف درآوردم.پس برخود لازم دانستم که واردات خود را
 
بابعضی اموری که در نظر اهم نماید: ازکیفیت تحصیل و اسفار وارده در ازمنه تحصیل وعدد تصنیفات وتالیفات خود و تواریخ
 
شروع و اتمام آن ها و سایرامور متعلقه به این معنا را در طی رساله ای درج نمایم.
 
 
 
لهذا شروع کردم در تالیف این رساله و مسماگردانیدم آن را به «شرح الاحوال من البدایه الی المال » وبالله الاستعانه. تولد (3)
 
 
 
بدان که ولادت حقیر در بعض شهور سنه هزاروصدوهفتادوهفت هجری اتفاق افتاد در عهد جهانبانی سلاطین زندیه در عهد کریم خان زند
 
در قریه آران. زادگاه
 
 
 
و آران بر وزن قاران اسم قریه عظیمی است از قرای کاشان. ومسافت آن بااصل بلده کاشان تقریبایک فرسخ می شود. واهل آن به
 
عبادات وطاعات رغبت تمامی دارند و به نمازجمعه وجماعت بسیار مایلند. وبه این تقریب،مساجد عالیه دارد. (4)
 
 
 
واز جمله خوبی های آن قریه آن است که هر حمامی که بنا نهاده اند، درجنب آن، حمام کوچکی ساخته اند که در وقت صبح زنان در آن
 
جا غسل می کنند وبرجنابت باقی نمی مانندتاظهروعصر. (5)
 
 
 
واهل آن قریه به تعزیه داری جناب سیدالشهداء، بسیار مایل و راغبندومردان تعزیه دار در میان ایشان بسیار است. ودر مسجدها
 
که نماز جماعت می کنندتعزیه جناب سیدجوانان اهل بهشت را می گیرند. و در سرهرمحله از آن، حسینیه ای ساخته اند که هرساله که محرم
 
می شود در دهه عاشورا اهل هر محله به حسینیه آن محل می روند و لوای تعزیه داری سیدالشهداء برپا می کنند. وزنان تعزیه دار
 
هم دارند که درمیان خانه ها، از برای زنان تعزیه می گیرند.
 
 
 
و آب آن قریه، آب قنات است و قنوات آن، تمام از طرف قبله است وتقریباچهل قنات دایر دارد که در سمت شمال آن قریه زراعت
 
می شود. وچون اصل قریه درسمت جنوب مزارع واقع شده، چند قنات آن از میان قریه می گذرد. و در میان خانه ها حوض ها از
 
آجر وچارو (6) ساخته اند که آب جاری در میان خانه ها باشد. وانفع آن قنات ها نسبت به اهل قریه، دو قنات است که یکی
 
را «قنات آران دشت » می گویند وآن قنات از سمت جنوب قریه داخل می شود واز سمت شمال آن خارج می شود. (7)
 
 
 
دوم «قنات و شاد» به دال مهمله که آن هم از یک سمت آن قریه داخل می شود ودر بسیاری از خانه ها جاری می شود و بعد از آن
 
به صحرا می رود و زراعت می شود. آران
 
 
 
وآن قریه(آران) از بناهای قدیمه است وبانی آن، چنان که در کتاب خلاصه البلدان (8) که از تالیفات میرزاصفی قمی است، مسطور
 
است، آران بن قاسان اکبربوده است که پدراو، که قاسان اکبر باشد،بن
 
 
 
 
 
چندین ملاعلی در آران به این نام بوده اند : مثل ابوی آیت اله میرزا احمد عاملی  قاضی ملاعلی و ملاعلی  ابوی ملاغلامرضا  ملاعلی
 
نورالورا ملاعلی با حاجی  ملاعلی فرزند ملاعلی و ملاعلی فرزند سلطانعلی و...
 
واما علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی درباره آیت الله آقا ملا محمدعلی  عاملی آرانی چنین می نویسد: «...او شیخ محمدعلی فرزند ملامهدی آرانی
 
، عالمی است بزرگ و فقیهی است ژرف اندیش وی عالمی با ورع و باتقوی است و از صالحان و عابدان می باشد. جامع علوم است و اطلاعات
 
وسیع و گسترده دارد. در رفتار و گفتار خود مخلص است». (نقباءالبشر، جزء2، ص1540) همچنین آیت الله ملا حبیب الله شریف کاشانی،
 
ملا محمدعلی آرانی را «اسوه مجتهدین، قدوه فقها، علامه زمان، اعجوبه دوران و عالم عامل» لقب داده است.
 
 
 
مرحوم حجت الاسلام آقای علی تشکری می نویسد: «نامبرده علاوه بر تبحر و مهارت در فقه و اصول دارای بیانی فصیح و تقریری بلیغ
 
بوده و به همین علت در مباحثات بر علمای زمان خود تفوق و برتری داشت. گویند زمانی استاد ارجمندش عازم مشهد حضرت [[امام رضا]]
 
علیه السلام بودند او را به معیت خود انتخاب فرمود معظم له در کلیه مباحثات علمی در مجالس مقام اول را احراز می نمود».
 
 
 
==آثار ملا علی آرانی فرزند شیخ ملامحمدحسن ==
 
 
 
از میان تألیفات او می توان به كتابهاي ذیل اشاره نمود:
 
 
 
# جواهر السّنیّة فی شرح العوامل المحسنیّة (نحو)
 
# مُعین المبتدی (نحو)
 
# الدّريّة البهيّة (نحو)
 
# ینابیع الاصول
 
# قالعة الشبهة
 
# الفوائد الصّادقيّة (منطق)
 
# مقاصد المهمّه (اصول)
 
# فصل الخطاب (اصول)
 
# مخزن الاسرار (استفتائات)
 
# تبصرة العاقد
 
# معادن المسائل الشرعیة (فقه)
 
# منبع الاحکام الشرعیة (فقه)
 
# خلاصة المحسنیة (نحو)
 
# مناهل الشّوارد في تلخيص المقاصد (اصول)
 
# عویصات المهام فی شرح الفقه والاحکام
 
# مجمع الرسائل
 
# شرح الاحوال من البدایة الی المآل و...
 
 
 
اسامی این کتابها در کتاب «شرح الاحوال» ذکر شده است؛ کتابی که در حقیقت، فهرستی ترتیبی بر زمان تألیفات و تصنیفات او می باشد. البته این عالم بزرگ در کتاب «شرح الاحوال» علاوه بر این که به طور مفصّل درباره ی انگیزه، نام و موضوع تألیفات خود شرح می دهد از خاطرات زندگی پرفراز و نشیب خود نیز یاد می کند؛ خاطراتی که می تواند برای عموم خوانندگان به خصوص طلاب علوم دینی، جالب باشد. نامبرده در این رساله پس از خطبه، ابتدا اجمالی از تاریخ و جغرافیای زادگاه خویش، آران بیان نموده است.
 
 
 
==وفات و مدفن==
 
ملاعلی آرانی در گلپایگان
 
قاضی ملاعلی در مسجد ملاعلی آران
 
ملاعلی در مسجد باحاجی آران
 
ملاعلی در وادی السلام  در نجف اشرف
 
ملاعلی در پنج امامزاده آران
 
ملاعلی عاملی آرانی در قم
 
این عالم والامقام پس از عمری تبلیغ و نشر تعالیم اسلام در سال 1327 هـ.ق به رحمت ایزدی پیوست و در حجره ای از مزار شیخان [[قم]] به خاک سپرده شد. ماده تاریخ وفات شادروان ادیب بیضایی آرانی در وفات ملا محمدعلی سروده است:
 
 
 
{{بیت|فقیه عصر محمدعلی که شرع رسول چنو نداشت به گیتی|مروج الاحکام امید بود که در چشم مردم آران کند}}
 
{{بیت|چو مردمک دیده عن قریب مقـام که ناگهان|پی تاریخ رحلتش گفتند: «دعو الکلام و قد مات حجة الاسلام»}}
 
 
 
==منابع==
 
* نقباﺀالبشر، ج4، ص 1540 تاریخچه علم و ادب، ص31.
 
* نابغه علم و عرفان در قرن چهاردهم/ تالیف: حاج سلطان حسین تابنده گنابادی رضا علیشاه. تهران: حقیقت، ۱۳۸۴/پاورقی صفحات ۱۳۵-۱۳۷.
 
  
 
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]
 
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۱۵

59 full.jpg

ملا محمدعلی بن محمدحسن مشهور به ملا علی آرانی (۱۱۷۷ـ۱۲۴۴ق)؛ از علمای بزرگ و صاحب تألیفات فراوان در فقه، منطق، نحو و ادب به زبان فارسی و عربی بوده است.

ولادت

ملا محمدعلی آرانی فرزند ملامحمد حسن در سال ۱۱۷۷ ق در آران و بیدگل (شهرستانی در شمال استان اصفهان) دیده به جهان گشود.

تحصیلات

ملا علی آرانی از دانشمندان مبرز و سخت کوش سده سیزدهم است. او تحصیلات خود را نزد استادان عصر خود تکمیل کرد. بخش عمده تحصیلاتش نزد علامه دوران، حکیم و فقیه و عارف مشهور ملا احمد نراقی بوده و از او اجازه اجتهاد دریافت کرده است. نراقی مراجعات فقهی خود را به آرانی ارجاع می داده است.

تألیفات

ملا محمدعلی آرانی نویسنده ای پرتلاش بوده و آثار وی حدود سی رساله در موضوعات صرف و نحو، فقه و اصول، دعا، تاریخ، شعر و... است. از میان تألیفات او می‌توان به کتاب‌های ذیل اشاره نمود:

۱. جواهر السّنیّة فی شرح العوامل المحسنیّة(نحو)

۲. مُعین المبتدی(نحو)

۳. الدّریة البهیة(نحو)

۴. ینابیع الاصول

۵. قالعة الشبهة

۶. الفوائد الصّادقیة(منطق)

۷. «مقاصد المهمّه(اصول)

۸. فصل الخطاب(اصول)

۹. مخزن الاسرار(استفتائات)

۱۰. تبصرة العاقد

۱۱. معادن المسائل الشرعیة(فقه)

۱۲. منبع الاحکام الشرعیة(فقه)

۱۳. خلاصة المحسنیة(نحو)

۱۴. مناهل الشّوارد فی تلخیص المقاصد (اصول)

۱۵. عویصات المهام فی شرح الفقه و الاحکام

۱۶. مجمع الرسائل

۱۷. شرح الاحوال من البدایة الی المآل

و...

اسامی این کتابها در کتاب «شرح الاحوال» ذکر شده است؛ کتابی که در حقیقت، فهرستی ترتیبی بر زمان تألیفات و تصنیفات او می باشد. البتّه این عالم بزرگ در کتاب «شرح الاحوال» علاوه بر این که به طور مفصّل درباره ی انگیزه، نام و موضوع تألیفات خود شرح می دهد از خاطرات زندگی پر فراز و نشیب خود نیز یاد می کند؛ خاطراتی که می تواند برای عموم خوانندگان به خصوص طلاب علوم دینی، جالب باشد. نامبرده در این رساله پس از خطبه، ابتدا اجمالی از تاریخ و جغرافیای زادگاه خویش، آران، بیان نموده است.

منابع

  • نقباﺀالبشر، ج۴، ص ۱۵۴۰ تاریخچه علم و ادب، ص۳۱.
  • نابغه علم و عرفان در قرن چهاردهم، سلطان حسین تابنده گنابادی. تهران: حقیقت، ۱۳۸۴، پاورقی صفحات ۱۳۵-۱۳۷.