مصادر نهج البلاغه و اسانیده (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۲ نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۲: سطر ۲:
  
  
== معرفى اجمالى ==
+
'''«مصادر نهج‌البلاغه و اسانیده»''' اثر سید عبدالزهراء الحسینى الخطیب، کتابى است به زبان عربى در چهار جلد درباره مصادر و اسناد کتاب شریف [[نهج البلاغة (کتاب)|نهج‌البلاغه]].
  
'''مصادر نهج‌البلاغه و اسانيده''' اثر [[حسینی، عبدالزهراء|سيد عبدالزهراء الحسينى الخطيب]]، كتابى است به زبان عربى در چهار جلد درباره مصادر و اسناد كتاب شريف نهج‌البلاغه.
+
==ساختار کتاب==
  
==ساختار كتاب==
+
کتاب، مشتمل بر برخى تقریظها و مقدمه‌ها و نیز سه باب اصلى است: باب المختار من خطب امیرالمؤمنین و کلامه الجارى مجرى الخطب، باب المختار من کتب امیرالمومنین و عهوده و وصایاه، باب المختار من حکم امیرالمؤمنین و کلماته القصار.
  
 +
==گزارش محتوا==
  
كتاب، مشتمل بر برخى تقريظها و مقدمه‌ها و نيز سه باب اصلى است: باب المختار من خطب اميرالمؤمنين و كلامه الجارى مجرى الخطب، باب المختار من كتب امير المومنين و عهوده و وصاياه، باب المختار من حكم اميرالمؤمنين و كلماته القصار.
+
سید عبدالزهرا، شهرها و کتاب‌خانه‌ها را چونان صاحب [[الغدير (کتاب)|الغدیر]] براى نگارش کتاب مصادر خود درنوردیده است. مصادر نهج‌البلاغه استمرار راه پژوهش‌گرانى است که سخنان مولا را در منابع و کتب معتبر مورد کاوش قرار داده‌اند تا به طالبان مأخذ و منبع عرضه کنند و ایشان را به منبع علوم نبوى رهنمون شوند.
  
== گزارش محتوا ==
+
سید عبدالزهرا حسینى، در اثر خود پس از آوردن مقدمه مرتضى آل‌یاسین، دکتر مصطفى جواد و توفیق فکیکى که همگى از صاحب‌نظران نهج‌البلاغه هستند، مقدمه‌اى ذکر کرده و به معنا، مفهوم مصادر، انواع و اقسام آن، توصیف نهج‌البلاغه و ویژگى‌هاى آن پرداخته است. آن گاه به ذکر شبهات [[ابن خلکان|ابن‌خلکان]] مى‌پردازد و آن را نقد مى‌کند و به دنبال آن وارد اصل مطلب که مأخذشناسى و منبع‌یابى نهج‌البلاغه است، شده است.
  
 +
==ویژگى‌هاى ادبى و معرفتى نهج‌البلاغه==
  
سيدعبدالزهر، شهرها و كتاب‌خانه‌ها را چونان صاحب [[موسوعة الغدير في الكتاب و السنة و الأدب|الغدير]] براى نگارش كتاب مصادر خود درنورديده است. مصادر نهج‌البلاغه استمرار راه پژوهش‌گرانى است كه سخنان مولا را در منابع و كتب معتبر مورد كاوش قرار داده‌اند تا به طالبان مأخذ و منبع عرضه كنند و ايشان را به منبع علوم نبوى رهنمون شوند.
+
سید عبدالزهرا حسینى، پس از نقل سخنانى از ادباى بزرگ درباره سخنان [[امام علی علیه السلام|على]] (ع) به اسلوب‌هاى جارى نهج‌البلاغه پرداخته است که به اختصار به ذکر آنها مى‌پردازیم:
  
[[حسینی، عبدالزهراء|سيد عبدالزهرا حسينى]]، در اثر خود پس از آوردن مقدمه مرتضى آل‌ياسين، دكتر مصطفى جواد و توفيق فكيكى كه همگى از صاحب‌نظران نهج‌البلاغه هستند، مقدمه‌اى ذكر كرده و به معنا، مفهوم مصادر، انواع و اقسام آن، توصيف نهج‌البلاغه و ويژگى‌هاى آن پرداخته است. آن گاه به ذكر شبهات [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌خلكان]] مى‌پردازد و آن را نقد مى‌كند و به دنبال آن وارد اصل مطلب كه مأخذشناسى و منبع‌يابى نهج‌البلاغه است، شده است. كه در اينجا به خلاصه‌اى از آنها اكتفا مى‌كنيم.
+
*نهج‌البلاغه مملو و مشحون است از واژگان مفرد، جمع، مذکر، مؤنث، حقیقت و مجاز؛ استفاده از مجازها و کنایه‌ها به صورت زیبا و قالبى تازه.
 +
*نهج‌البلاغه کتابى است که در جاى خود از ایجاز و اطناب بهره شایسته برده است. این امر در پاره‌هاى نهج‌البلاغه و مسجعات جداگانه آن آشکار شده است. این عبارات به گونه‌اى جذاب است که هر ادیبى مایل است، آنها را حفط نماید تا بیان عربى‌اش با سلامتى تکون یابد و به کمال رسد.
 +
*زیبایى‌هاى بدیع در قالبى ویژه؛ از جمله جناس، مطابقه، ترصیع، قلب و عکس. با به کار بردن این صناعات [[بلاغت]] به کمال مى‌رسد.
 +
*برخوردارى از موسیقى که اهل فن آن را به نیکویى درمى‌یابند.
  
== ويژگى‌هاى ادبى و معرفتى نهج‌البلاغه ==
+
==شبهات ابن‌خلکان درباره نهج‌البلاغه==
  
 +
ابن خلکان (متولد ۶۰۸ ق. در اربل و متوفى ۶۸۱ ق. در [[دمشق]]) شبهاتى درباره نهج‌البلاغه و گردآورنده آن مطرح کرده است که ذیلاً به فشرده‌اى از آنها اشاره مى‌کنیم:
  
[[حسینی، عبدالزهراء|سيد عبدالزهرا حسينى]]، پس از نقل سخنانى از ادباى بزرگ درباره سخنان على(ع) به اسلوب‌هاى جارى نهج‌البلاغه پرداخته است كه به اختصار به ذكر آنها مى‌پردازيم.
+
#جامع نهج‌البلاغه [[سید رضی|سیدرضى]] است یا [[سید مرتضی|سید مرتضى]]؟ برخى گفته‌اند که نهج‌البلاغه سخنان گردآورنده آن است که به على(ع) نسبت داده است. از آنجا که در این کتاب (نهج‌البلاغه) به [[صحابی|صحابه]] [[پیامبر اسلام|رسول خدا]](ص) تعرض شده است، لذا آن را نمى‌توان به على(ع) نسبت داد.
 +
#در نهج‌البلاغه از وصیت و وصایت سخن رفته است؛ در حالى که در میان مسلمانان چنین مبحثى مطرح نبوده است.
 +
#نهج‌البلاغه به سبک مسجع نوشته شده و از صناعات لفظى و معنوى زیادى استفاده شده که تا آن زمان مرسوم نبوده است. لذا این کتاب را نمى‌توان به على(ع) نسبت داد، بلکه در دوره‌هاى متأخر (نزدیک به قرن هفتم زمان حیات ابن‌خلکان) نوشته شده است.
 +
#درباره موضوعاتى؛ مانند خفاش، طاووس، مورچه و ملخ چنان سخنان دقیقى مطرح شده است که تا آن زمان مطرح نبوده، بلکه این علوم و اطلاعات محصول عصر حاضر (عصر ابن‌خلکان) است نه عصر على(ع). به علاوه در سرزمین [[عربستان]] چنین حیواناتى یافت نمى‌شد.
 +
#در نهج‌البلاغه سخنانى مطرح شده که از آن بوى [[علم غیب امامان|علم غیب]] به مشام مى‌رسد؛ یعنى گویى که على(ع) داراى علم غیب بوده است و این ادعا از على(ع) سخت به دور است.
 +
#در نهج‌البلاغه ترغیب و تشویق زیادى نسبت به [[زهد]] و ترک دنیا شده است که از تعالیم [[حضرت عیسی علیه السلام|حضرت مسیح]](ع) به شمار مى‌رود.
 +
#زندگى اجتماعى در این کتاب به گونه‌اى مطرح شده که تا آن زمان چنین مباحثى مطرح نبوده است، بلکه این مباحث در عصر حاضر (قرن هفتم) مطرح است نه در آن زمان.
 +
#برخى از مطالب نهج‌البلاغه در برخى آثار به افراد دیگر منسوب است و این نشان مى‌دهد که این بخش از نهج‌البلاغه متعلق به على(ع) نیست.
 +
#کتب ادبى حاضر حتى از برخى از مطالبى که در نهج‌البلاغه آمده، بى‌بهره است و این نشان مى‌دهد که نهج‌البلاغه کتاب على(ع) نیست.
  
نهج‌البلاغه مملو و مشحون است از واژگان مفرد، جمع، مذكر، مؤنث، حقيقت و مجاز
+
===نقد نظرات ابن‌خلکان:===
  
استفاده از مجازها و كنايه‌ها به صورت زيبا و قالبى تازه.
+
سید عبدالزهرا حسینى با استناد به دلایل عقلى، [[قرآن|قرآنى]] و روایى به نقد برجسته‌ترین نظرات [[ابن خلکان|ابن‌خلکان]] پرداخته است که به طور مختصرى به آن‌ها مى‌پردازیم:
  
نهج‌البلاغه كتابى است كه در جاى خود از ايجاز و اطناب بهره شايسته برده است. اين امر در پاره‌هاى نهج‌البلاغه و مسجعات جداگانه آن آشكار شده است. اين عبارات به گونه‌اى جذاب است كه هر اديبى مايل است، آنها را حفط نمايد تا بيان عربى‌اش با سلامتى تكون يا بدو به كمال رسد.
+
#شبهه مربوط به صحابه. سید عبدالزهرا حسینى درباره این شبهه مى‌نویسد: «صحبه» به معناى معاشرت است و اختصاص به زمان کوتاه یا بلند ندارد، بلکه همین که اندک مصاحبتى حاصل شود «صحبه» معنا پیدا مى‌کند. همچنین به کافر یا مؤمن هم اختصاص ندارد. از سوى دیگر همان گونه که در میان مردم، افراد خوب، بد، مؤمن، کافر، صالح و ناصالح وجود دارد، در میان [[صحابی|صحابه]] نیز افراد مختلفى وجود داشت. بنابراین، بر اساس اعمال و رفتار و عقاید آنان باید قضاوت کرد و صحابه بودن براى درستى رفتار آنان هیچ گونه توجیهى نمى‌تواند باشد. بلکه همان گونه که [[قرآن|قرآن کریم]] فرموده است، معیار برترى [[تقوا|تقوى]] است و در این زمینه هیچ تفاوتى میان افراد اعم از صحابه و غیرصحابه وجود ندارد.
 +
#شبهه وصیت و وصایت؛ سید عبدالزهرا حسینى درباره شبهه وصیت و وصایت بر این نکته تأکید کرده است که وصیت امرى مرسوم و بلکه واجب بوده است. در میان [[پیامبران]] وصیت امرى مرسوم بوده است و [[پیامبر اسلام|پیامبر اسلام]](ص) نیز وصیت‌هاى مهمى از جمله در انتخاب جانشینى خود داشته است. به علاوه در قرآن هم این امر ذکر شده است. [[ابوبکر|خلیفه اول]] نیز [[عمر بن خطاب|عمر]] را جانشین خود قرار داده و نسبت به اطاعت از او وصیت کرد. حال با عنایت به این موارد چه ایرادى دارد که امیرمؤمنان هم وصیت بکند؟ نویسنده کتاب با ذکر ۸۰ [[حدیث|حدیث]] و نقل قول و شعر از پیامبر(ص) و یاران آن حضرت به ذکر موارد مختلف از وصیت آن حضرت پرداخته است که بخش عمده‌ى آن وصیت به جانشینى [[امام على(ع)|مولا على(ع)]] اختصاص یافته است. وى در پایان به ذکر اسامى ۱۷ تن از وصیت‌نامه‌نویسان پرداخته است.
 +
#شبهه سجع و آرایش لفظى؛ مؤلف محترم در چند مرحله به شبهه ابن‌خلکان درباره سجع پاسخ داده است: سجع اگر بر گوش شنونده یا خواننده سنگین نباشد و با تصنع و تکلف همراه نباشد، نشانه‌ى [[بلاغت]] و فصاحت است. با وجود آن که سجع امرى نیکوست؛ اما نهج‌البلاغه تماماً به شیوه‌ى سجع گفته نشده است و این امر نشان مى‌دهد که مولا(ع) به طور طبیعى و شرایط مختلف و اقتضائات و بدون تکلف از این هنر بهره برده است. به عنوان مثال نامه‌هاى نهج‌البلاغه یا اصلاً سجع ندارد و یا بسیار اندک و غیر معتنابه است. اگر مسجع گفتن عیب باشد، بر قرآن و سخنان [[پیامبر اسلام|رسول خدا]] هم این عیب وارد است. مؤلف محترم با ذکر آیات و احادیثى از پیامبر(ص) به استدلال علیه ابن‌خلکان پرداخته است. به علاوه، مؤلف به ذکر پاره‌اى از سخنان مسجع خلفاى دیگر ([[ابوبکر|ابوبکر]]، [[عمر بن خطاب|عمر]] و [[عثمان بن عفان|عثمان]]) پرداخته است تا ثابت کند که مسجع سخن گفتن امرى مرسوم و رایج بوده است. لذا از بیان [[امام علی علیه السلام|امیر]] نیز چنین انتظارى مى‌رفت.
 +
#شهرت دقت در وصف طبیعت و حیوانات و تقسیمات عددى؛ ابن‌خلکان ادعا کرده است که در عربستان طاووس وجود نداشت که [[امام على(ع)|مولا على(ع)]] به شرح آنها پرداخته است؟ در حالى که [[ابن ابی الحدید|ابن ابى‌الحدید]] به اشکال جواب داده است به این صورت که: امیرمؤمنان در مدینه طاووس ندیده، بلکه در [[کوفه|کوفه]] دیده است.
 +
#اما تقسیمات عدد؛ مثلاً [[استغفار]] بر چند نوع است... [[ایمان|ایمان]] بر چهار پایه است و... اینها امرى مرسوم بوده است و ده‌ها روایت از [[پیامبر اسلام|پیامبر]](ص) رسیده است که از این تقسیمات دارد. پس این اشکال هم وارد نیست.
 +
#شبهه [[علم غیب امامان|علم غیب]]؛ درباره علم غیب ذکر این نکته را کافى مى‌دانیم که به تعبیر خود [[امام علی علیه السلام|على]] علیه‌السلام هر چه درباره آینده‌نگرى مى‌داند، از علم پیامبر(ص) است و جزئیات را از آن حضرت آموخته است.
 +
#شبهه تشویق به [[زهد]]؛ واقعیت آن است که ابن‌خلکان توجه نکرده است که شیوه [[قرآن]] در امر [[دنیا|دنیا]] چیست، به علاوه او نهج‌البلاغه را مطالعه کرده، اما یا گزینشى برخورد کرده است و یا بخش اندکى را حفظ و بخش دیگر را فراموش کرده و یا از آنها غفلت کرده است.
 +
#شبهه زندگى اجتماعى؛ ابن‌خلکان ندانسته است که نظر قرآن درباره اجتماع چیست و متوجه نشده است که على در اجتماعیات هرگز از قرآن پا فراتر نگذاشته است. و این هنر او را مى‌رساند که به اجتماع به طور تخصصى نگریسته است.
  
زيبايى‌هاى بديع در قالبى ويژه؛ از جمله جناس، مطابقه، ترصيع، قلب و عكس. با به كار بردن اين صناعات بلاغت به كمال مى‌رسد.
+
==سابقه مأخذپژوهى نهج‌البلاغه==
  
برخوردارى از موسيقى كه اهل فن آن را به نيكويى درمى‌يابند.
+
مرحوم سید عبدالزهرا حسینى، گزارش مختصرى پیرامون منبع‌شناسى نهج‌البلاغه آورده است و به ذکر برخى از آثار نوشته شده در این موضوع پرداخته است. از جمله آثارى که در این مقدمه ذکر شده عبارتند از:
  
== شبهات [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌خلكان]] درباره نهج‌البلاغه ==
+
۱). مدارک نهج‌البلاغه نوشته هادى کاشف‌الغطاء ۲). نهج‌البلاغه چیست؟ نوشته‌ى سید هبةالدین شهرستانى ۳). روش، نوشته حسین بستانه، استناد نهج‌البلاغه، امتیاز على عرشى از علماى هند.
  
 +
==مفهوم مصادر نهج‌البلاغه==
  
[[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] (متولد 608 ق. در اربل و متوفى 681 ق. در دمشق) شبهاتى درباره نهج‌البلاغه و گردآورنده آن مطرح كرده است كه ذيلاً به فشرده‌اى از آنها اشاره مى‌كنيم.
+
مؤلف کتاب، مصادر را به آن معناى مرسوم و معروف در نظر نگرفته است؛ یعنى منظور وى از مصادر آن دسته مآخذ نیستند که مرحوم [[سید رضی|سیدرضى]] در نهج‌البلاغه از آنها یاد نکرده است، بلکه منظور آن است که پاره‌اى از عبارات مولى اعم از [[خطبه]]، نامه، حکمت و... در میان راویان، منسوب به على(ع) بوده و از شهرت بالایى برخوردار است. چرا که وقوف بر مآخذى که سید رضى در تألیف و تنسیق نهج‌البلاغه از آنها بهره برده، زیاد و بسیار پراکنده بوده است و برخى از آنها در اثر گذر زمان از میان رفته است.
  
جامع نهج‌البلاغه سيدرضى است يا [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]]؟ برخى گفته‌اند كه نهج‌البلاغه سخنان گردآورنده آن است كه به على(ع) نسبت داده است.
+
با توجه به آن که سیدرضى در صدد نبود تا با جمع‌آورى نهج‌البلاغه به لحاظ [[فقه|فقهى]]، معرفتى و تاریخى، منبع و مدرکى فراهم نماید تا علما و پژوهش‌گران در تحقیقات خود بدان رجوع کنند، بلکه قصدش آن بود تا مطالب و سخنانى از مولا علیه‌السلام گرد آورد که از جوانب مختلف اهمیت داشته باشد؛ به ویژه از جهت فصاحت و [[بلاغت]]. با توجه به این نکته بود که به جمع‌آورى نهج‌البلاغه اقدام نمود؛ چرا که در آن عصر سخنان امام(ع) در حوزه‌ها و موضوعات مختلف سخت پراکنده شده بود و کتاب مدونى که در زمینه‌هاى مختلف سخنان مولا را دربرداشته باشد، وجود نداشت. علاوه بر این سیدرضى(ره) چون اهداف فوق را در نظر نداشت، از ارایه مآخذ و منابع براى سخنان برگزیده صرف‌نظر کرد؛ مگر در موارد اندکى که در نهج‌البلاغه مضبوط است.
  
از آنجا كه در اين كتاب (نهج‌البلاغه) به صحابه رسول خدا(ص) تعرض شده است، لذا آن را نمى‌توان به على(ع) نسبت داد.
+
با عنایت به مطلب ذکر شده، مى‌توان این نکته را یادآورى کرد که منظور از ارایه مصادر نهج‌البلاغه مستند کردن سخنان مولا است که در منابع مختلف به صورت‌هاى گوناگون و با اختلاف واژگانى و البته وحدت معانى ضبط شده است.
  
در نهج‌البلاغه از وصيت و وصايت سخن رفته است؛ در حالى كه در ميان مسلمانان چنين مبحثى مطرح نبوده است.
+
==اقسام مصادر نهج‌البلاغه==
  
نهج‌البلاغه به سبك مسجع نوشته شده و از صناعات لفظى و معنوى زيادى استفاده شده كه تا آن زمان مرسوم نبوده است. لذا اين كتاب را نمى‌توان به على(ع) نسبت داد، بلكه در دوره‌هاى متأخر(نزديك به قرن هفتم زمان حيات [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌خلكان]]) نوشته شده است.
+
اسناد نهج‌البلاغه را بر حسب تحقیقات به چند قسم مى‌توان تقسیم کرد:
  
درباره موضوعاتى؛ مانند خفاش، طاووس، مورچه و ملخ چنان سخنان دقيقى مطرح شده است كه تا آن زمان مطرح نبوده، بلكه اين علوم و اطلاعات محصول عصر حاضر (عصر [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌خلكان]]) است نه عصر على(ع)، به علاوه در سرزمين عربستان چنين حيواناتى يافت نمى‌شد.
+
*مصادر و منابعى که پیش از سال ۴۰۰ق تألیف شده‌اند و اکنون نیز در دسترس‌اند.
 +
*منابعى که قبل از تألیف نهج‌البلاغه تألیف شده‌اند که در این اثر با واسطه نقل شده‌اند.
 +
*کتاب‌هایى که بعد از زمان [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شریف رضى]] تألیف شده و کلام مولا علیه‌السلام را با اسناد متصل نقل کرده‌اند ولى سیدرضى نتوانسته به اسناد اصلى آن‌ها دست یابد.
 +
*کتاب‌هایى که بعد از رضى تألیف شده، ولى سخنان امام(ع) را به صورتى متفاوت و مختلف با آن چه در نهج‌البلاغه نقل شده، نقل کرده‌اند.
  
در نهج‌البلاغه سخنانى مطرح شده كه از آن بوى علم غيب به مشام مى‌رسد؛ يعنى گويى كه على(ع) داراى علم غيب بوده است و اين ادعا از على(ع) سخت به دور است.
+
مؤلف مصادر از این دسته مآخذ نهج‌البلاغه ۱۱۴ مأخذ را ذکر کرده است که به برخى از آن‌ها اشاره مى‌شود. براى نمونه مى‌توان منابع زیر را از مآخذ اصلى مصادر قسم ۱ و ۲ شمرد که عبارتند از:
  
در نهج‌البلاغه ترغيب و تشويق زيادى نسبت به زهد و ترك دنيا شده است كه از تعاليم حضرت مسيح(ع) به شمار مى‌رود.
+
اثبات الوصیه، نوشته على بن حسین مسعودى (متوفى: ۳۳۳ یا ۳۴۵)، الاخبار الطوال، تألیف ابوحنیفه احمدبن داود دینورى (متوفى: ۲۹۰)، [[الاختصاص|الإختصاص]]، تألیف [[شیخ مفید]] (متوفى ۴۱۳ ق)، الاغانى، [[ابوالفرج اصفهانی|ابوالفرج على بن حسین اصفهانى]] (متوفى: ۳۵۶ ق)، [[كمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|اکمال‌الدین و اتمام‌النعمه]]، [[شیخ صدوق]] (متوفى: ۳۸۰ق)، الامامه و السیاسه، [[ابن قتیبه دینوری|ابن قتیبه دینورى]]، (متوفى: ۲۷۶ ق)، انساب الاشراف، ابوجعفر احمد بن یحیى بن جابر بغدادى [[بلاذری، احمد بن یحیی|بلاذرى]] (متوفى: ۲۷۹ ق)، [[الغارات (کتاب)|الغارات]]، [[ابراهیم بن هلال ثقفی|ابراهیم بن هلال ثقفى]] (متوفى: ۲۸۳ق) و... .
  
زندگى اجتماعى در اين كتاب به گونه‌اى مطرح شده كه تا آن زمان چنين مباحثى مطرح نبوده است، بلكه اين مباحث در عصر حاضر (قرن هفتم) مطرح است نه در آن زمان.
+
[[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سید رضى]](ره) در نهج‌البلاغه از منابعى یاد مى‌کند که برخى از مطالب نهج‌البلاغه را از آنها نقل کرده است. مؤلف برخى از این مصادر را نام مى‌برد.
  
برخى از مطالب نهج‌البلاغه در برخى آثار به افراد ديگر منسوب است و اين نشان مى‌دهد كه اين بخش از نهج‌البلاغه متعلق به على(ع) نيست.
+
==سخنان على(ع) قبل از نهج‌البلاغه==
  
كتب ادبى حاضر حتى از برخى از مطالبى كه در نهج‌البلاغه آمده، بى‌بهره است و اين نشان مى‌دهد كه نهج‌البلاغه كتاب على(ع) نيست.
+
سخنان مولا على علیه‌السلام پیش از تألیف نهج‌البلاغه به صورت‌هاى گوناگون گردآمده و شکل تألیف یافته‌اند که مؤلف به برخى از آنها اشاره مى‌کند؛ از جمله:
  
== نقد نظرات [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌خلكان]] ==
+
خطبه‌هاى امیرمؤمنان بر منابر در اجتماعات و جشن‌ها، تألیف زید بن وهب جهنى (متوفى:۹۶ق)، خطبه‌هاى امیرمؤمنان، تألیف مسعدة بن صدقه عبدى، کتاب خطبه زهرا براى امیرمؤمنان، تألیف [[ابومخنف]] لوط بن یحیى بن مخنف بن سلیم ازدى (متوفى:۱۵۷ق)، خطبه امیرمؤمنان روایت شده از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]، تألیف ابو روح فرج بن فروه که از مسعدة بن صدقه روایت کرده است، خطبه‌هاى امیرمؤمنان، تألیف اسماعیل بن مهران بن ابى‌نصر زید سکونى کوفى، خطبه‌هاى [[امام على(ع)|امیرمؤمنان(ع)]] که [[حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام|سیدعبدالعظیم حسنى]](ره) گرد آورده است و... .
  
 +
==تألیف سخنان على(ع) پس از نهج‌البلاغه==
  
[[حسینی، عبدالزهراء|سيد عبدالزهرا حسينى]] با استناد به دلايل عقلى، قرآنى و روايى به نقد برجسته‌ترين نظرات [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌خلكان]] پرداخته است كه به طور مختصرى به آن‌ها مى‌پردازيم:
+
«دستور معالم‌الحکم و مأثور مکارم الشیم من کلام امیرالمؤمنین على ابن ابى‌طالب»، تألیف ابوعبدالله محمد بن سلامه بن جعفر فقیه شافعى معروف به قاضى قضاعى، کلام على(ع) و خطبه‌هاى آن حضرت، تألیف ابوالعباس یعقوب بن احمد ضمیرى، دیون‌الحکم و المواعظ و ذخیره‌المتعظ و الواعظ، تألیف شیخ على بن محمد بن شکار مودب لیثى واسطى، این اثر در سال ۴۵۷ق به اتمام رسیده است، [[غرر الحکم (کتاب)|غررالحکم و دررالکلم]]، تألیف ابوالفتح ناصح‌الدین عبدالواحدین محمد بن عبدالواحد آمدى و... .
  
شبهه مربوط به صحابه. [[حسینی، عبدالزهراء|سيد عبدالزهرا حسينى]] درباره اين شبهه مى‌نويسد: «صحبه» به معناى معاشرت است و اختصاص به زمان كوتاه يا بلند ندارد، بلكه همين كه اندك مصاحبتى حاصل شود «صحبه» معنا پيدا مى‌كند. همچنين به كافر يا مؤمن هم اختصاص ندارد.
+
==مجلدهاى مصادر در یک نگاه==
  
از سوى ديگر همان گونه كه در ميان مردم، افراد خوب، بد، مؤمن، كافر، صالح و ناصالح وجود دارد، در ميان صحابه نيز افراد مختلفى وجود داشت. بنابراين، بر اساس اعمال و رفتار و عقايد آنان بايد قضاوت كرد و صحابه بودن براى درستى رفتار آنان هيچ گونه توجيهى نمى‌تواند باشد. بلكه همان گونه كه قرآن كريم فرموده است، معيار برترى تقوى است و در اين زمينه هيچ تفاوتى ميان افراد اعم از صحابه و غيرصحابه وجود ندارد.
+
علاوه بر مطالبى که از جلد اول مصادر آوردیم از صفحه ۲۰۰ به بعد مطالب ذیل آمده است:
  
شبهه وصيت و وصايت؛ [[حسینی، عبدالزهراء|سيد عبدالزهرا حسينى]] درباره شبهه وصيت و وصايت بر اين نكته تأكيد كرده است كه وصيت امرى مرسوم و بلكه واجب بوده است. در ميان پيامبران و صيت امرى مرسوم بوده است و پيامبر اسلام(ص) نيز وصيت‌هاى مهمى از جمله در انتخاب جانشينى خود داشته است. به علاوه در قرآن هم اين امر ذكر شده است. خليفه اول نيز عمر را جانشين خود قرار داده و نسبت به اطاعت از او وصيت كرد. حال با عنايت به اين موارد چه ايرادى دارد كه اميرمؤمنان هم وصيت بكند؟
+
کتابخانه نهج‌البلاغه؛ در این قسمت مؤلف به ثمرات و فواید تألیف و گردآورى نهج‌البلاغه اشاره و آنها را در دو دسته کلى شروح نهج‌البلاغه و کتب مربوط به نهج‌البلاغه به ویژگى کارهاى تکمیلى نهج‌البلاغه تقسیم کرد و به بیان آنها مى‌پردازد. بخش اخیر به موضوعات مختلف مربوط مى‌شود که از آن جمله‌اند: کتاب‌هاى ترجمه نهج‌البلاغه به زبان‌هاى مختلف، به‌نظم کشیدن نهج‌البلاغه (نهج‌البلاغه‌هاى منظوم)، پیرامون اسناد و مدارک نهج‌البلاغه، تکمیل نهج‌البلاغه با استفاده از سایر منابع، دفاع از نهج‌البلاغه و یا تألیف با استفاده از محتوى و روش نهج‌البلاغه.
  
نويسنده كتاب با ذكر 80 حديث و نقل قول و شعر از پيامبر(ص) و ياران آن حضرت به ذكر موارد مختلف از وصيت آن حضرت پرداخته است كه بخش عمده‌ى آن وصيت به جانشينى [[امام على(ع)|مولا على(ع)]] اختصاص يافته است. وى در پايان به ذكر اسامى 17 تن از وصيت‌نامه‌نويسان پرداخته است.
+
مؤلف محترم ۱۰۱ شرح نهج‌البلاغه نام برده و معرفى کرده است و از بخش دوم ۳۳ کتاب را به فارسى و عربى نام برده و معرفى کرده است. از مستدرکات نهج‌البلاغه نیز نمونه‌هایى ذکر کرده است.
  
شبهه سجع و آرايش لفظى؛ مؤلف محترم در چند مرحله به شبهه [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌خلكان]] درباره سجع پاسخ داده است:
+
از صفحه ۲۷۴ تا ۲۷۹ به شرح زندگانى سیدرضى(ره) پرداخته است.
  
سجع اگر بر گوش شنونده يا خواننده سنگين نباشد و با تصنع و تكلف همراه نباشد، نشانه‌ى بلاغت و فصاحت است.
+
بررسى اسناد و مدارک خطبه‌ها؛ از صفحه ۲۸۳ جلد ۱ بررسى اسناد و مدارک خطبه‌ها آغاز شده است که در ضمن آنها نکات زیر مورد توجه قرار گرفته شده است:
  
با وجود آن كه سجع امرى نيكوست؛ اما نهج‌البلاغه تماماً به شيوه‌ى سجع گفته نشده است و اين امر نشان مى‌دهد كه مولا(ع) به طور طبيعى و شرايط مختلف و اقتضائات و بدون تكلف از اين هنر بهره برده است. به عنوان مثال نامه‌هاى نهج‌البلاغه يا اصلاً سجع ندارد و يا بسيار اندك و غير معتنابه است.
+
*آوردن متن خطبه.
 +
*معنا کردن و توضیح دادن برخى از واژگان مشکل خطبه در پاورقى.
 +
*ذکر اسناد و مآخذ اصلى خطبه به طور متصل و تحلیلى.
 +
*توضیح اعلام و رجال وارد شده در متن.
  
اگر مسجع گفتن عيب باشد، بر قرآن و سخنان رسول خدا هم اين عيب وارد است. مؤلف محترم با ذكر آيات و احاديثى از پيامبر(ص) به استدلال عليه [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌خلكان]] پرداخته است. به علاوه، مؤلف به ذكر پاره‌اى از سخنان مسجع خلفاى ديگر (ابوبكر، عمر و عثمان) پرداخته است تا ثابت كند كه مسجع سخن گفتن امرى مرسوم و رايج بوده است. لذا از بيان امير نيز چنين انتظارى مى‌رفت.
+
در این مجلد ۴۴ خطبه مورد بررسى قرار گرفته است.
 
 
شهرت دقت در وصف طبيعت و حيوانات و تقسيمات عددى؛ [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌خلكان]] ادعا كرده است كه در عربستان طاووس وجود نداشت كه [[امام على(ع)|مولا على(ع)]] به شرح آنها پرداخته است؟ در حالى كه ابن ابى‌الحديد به اشكال جواب داده است به اين صورت كه: اميرمؤمنان در مدينه طاووس، نديده، بلكه در كوفه ديده است.
 
 
 
اما تقسيمات عدد؛ مثلاً استغفار بر چند نوع است... ايمان بر چهار پايه است و... اينها امرى مرسوم بوده است و ده‌ها روايت از پيامبر(ص) رسيده است كه از اين تقسيمات دارد. پس اين اشكال هم وارد نيست.
 
 
 
شبهه علم غيب؛ درباره علم غيب ذكر اين نكته را كافى مى‌دانيم كه به تعبير خود على عليه‌السلام هر چه درباره آينده‌نگرى مى‌داند، از علم پيامبر(ص) است و جزئيات را از آن حضرت آموخته است.
 
 
 
شبهه تشويق به زهد؛ واقعيت آن است كه [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌خلكان]] توجه نكرده است كه شيوه قرآن در امر دنيا چيست، به علاوه او نهج‌البلاغه را مطالعه كرده، اما يا گزينشى برخورد كرده است و يا بخش اندكى را حفظ و بخش ديگر را فراموش كرده و يا از آنها غفلت كرده است.
 
 
 
شبهه زندگى اجتماعى؛ [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌خلكان]] ندانسته است كه نظر قرآن درباره اجتماع چيست و متوجه نشده است كه على در اجتماعيات هرگز از قرآن پا فراتر نگذاشته است. و اين هنر او را مى‌رساند كه به اجتماع به طور تخصصى نگريسته است.
 
 
 
== سابقه مأخذپژوهى نهج‌البلاغه ==
 
 
 
 
 
مرحوم [[حسینی، عبدالزهراء|سيد عبدالزهرا حسينى]]، گزارش مختصرى پيرامون منبع‌شناسى نهج‌البلاغه آورده است و به ذكر برخى از آثار نوشته شده، در اين موضوع پرداخته است. از جمله آثارى كه در اين مقدمه ذكر شده عبارتند از:
 
 
 
1) مدارك نهج‌البلاغه نوشته هادى كاشف‌الغطاء2) نهج‌البلاغه چيست؟ نوشته‌ى سيد هبةالدين شهرستانى3) روش، نوشته حسين بستانه، استناد نهج‌البلاغه، امتياز على عرشى از علماى هند.
 
 
 
== مفهوم مصادر نهج‌البلاغه ==
 
 
 
 
 
مؤلف كتاب، مصادر را به آن معناى مرسوم و معروف در نظر نگرفته است؛ يعنى منظور وى از مصادر آن دسته مآخذ نيستند كه مرحوم سيدرضى در نهج‌البلاغه از آنها ياد نكرده است، بلكه منظور آن است كه پاره‌اى از عبارات مولى اعم از خطبه، نامه، حكمت و... در ميان راويان، منسوب به على(ع) بوده و از شهرت بالايى برخوردار است. چرا كه وقوف بر مآخذى كه [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] در تأليف و تنسيق نهج‌البلاغه از آنها بهره برده، زياد و بسيار پراكنده بوده است و برخى از آنها در اثر گذر زمان از ميان رفته است.
 
 
 
با توجه به آن كه سيدرضى درصدد نبود تا با جمع‌آورى نهج‌البلاغه به لحاظ فقهى، معرفتى و تاريخى منبع و مدركى فراهم نمايد تا علما و پژوهش‌گران در تحقيقات خود بدان رجوع كنند، بلكه قصدش آن بود تا مطالب و سخنانى از مولا عليه‌السلام گرد آورد كه از جوانب مختلف اهميت داشته باشد؛ به ويژه از جهت فصاحت و بلاغت. با توجه به اين نكته بود كه به جمع‌آورى نهج‌البلاغه اقدام نمود؛ چرا كه در آن عصر سخنان امام(ع) در حوزه‌ها و موضوعات مختلف سخت پراكنده شده بود و كتاب مدونى كه در زمينه‌هاى مختلف سخنان مولا را دربرداشته باشد، وجود نداشت. علاوه بر اين سيدرضى(ره) چون اهداف فوق را در نظر نداشت، از ارايه مآخذ و منابع براى سخنان برگزيده صرف‌نظر كرد؛ مگر در موارد اندكى كه در نهج‌البلاغه مضبوط است.
 
 
 
با عنايت به مطلب ذكر شده، مى‌توان اين نكته را يادآورى كرد كه منظور از ارايه مصادر نهج‌البلاغه مستند كردن سخنان مولا است كه در منابع مختلف به صورت‌هاى گوناگون و با اختلاف واژگانى و البته وحدت معانى ضبط شده است.
 
 
 
== اقسام مصادر نهج‌البلاغه ==
 
 
 
 
 
اسناد نهج‌البلاغه را بر حسب تحقيقات به چند قسم مى‌توان تقسيم كرد:
 
 
 
مصادر و منابعى كه پيش از سال 400ق تأليف شده‌اند و اكنون نيز در دسترس‌اند.
 
 
 
منابعى كه قبل از تأليف نهج‌البلاغه تأليف شده‌اند كه در اين اثر با واسطه نقل شده‌اند.
 
 
 
كتاب‌هايى كه بعد از زمان [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] تأليف شده و كلام مولا عليه‌السلام را با اسناد متصل نقل كرده‌اند ولى سيدرضى نتوانسته به اسناد اصلى آن‌ها دست يابد.
 
 
 
كتاب‌هايى كه بعد از رضى تأليف شده، ولى سخنان امام(ع) را به صورتى متفاوت و مختلف با آن چه در نهج‌البلاغه نقل شده، نقل كرده‌اند. مؤلف مصادر از اين دسته مآخذ نهج‌البلاغه 114 مأخذ را ذكر كرده است كه به برخى از آن‌ها اشاره مى‌شود:
 
 
 
براى نمونه مى‌توان منابع زير را از مآخذ اصلى مصادر قسم 1 و 2 شمرد كه عبارتند از:
 
 
 
[[إثبات الوصية للإمام علي بن أبي‌طالب|اثبات الوصيه]]، نوشته [[مسعودی، علی بن حسین|على بن حسين مسعودى]] (متوفى: 333 يا 345)، الاخبارالطوال، تأليف ابوحنيفه احمدبن داود دينورى (متوفى: 290)، [[الإختصاص]]، تأليف [[شيخ مفيد]] (متوفى 413 ق)، الاغانى، ابوالفرج على بن حسين اصفهانى (متوفى: 356 ق)، ا[[كمال‌الدين و تمام النعمة (انتشارات اسلامیه)|كمال‌الدين]] و اتمام‌النعمه، [[شيخ صدوق]] (متوفى: 380ق)، الامامه و السياسه، [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه دينورى]]، (متوفى: 276 ق)، انساب‌الشراف، ابوجعفر احمد بن يحيى بن جابر بغدادى [[بلاذری، احمد بن یحیی|بلاذرى]] (متوفى: 279 ق)، الغارات، ابراهيم بن هلال ثقفى (متوفى: 283ق) و....
 
 
 
== منابع رضى در نهج‌البلاغه ==
 
 
 
 
 
[[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]](ره) در نهج‌البلاغه از منابعى ياد مى‌كند كه برخى از مطالب نهج‌البلاغه را از آنها نقل كرده است. مؤلف برخى از اين مصادر را نام مى‌برد.
 
 
 
== سخنان على(ع) قبل از نهج‌البلاغه ==
 
 
 
 
 
سخنان مولا على عليه‌السلام پيش از تأليف نهج‌البلاغه به صورت‌هاى گوناگون گردآمده و شكل تأليف يافته‌اند كه مؤلف به برخى از آنها اشاره مى‌كند؛ از جمله:
 
 
 
خطبه‌هاى اميرمؤمنان بر منابر در اجتماعات و جشن‌ها، تأليف زيد بن وهب جهنى (متوفى:96ق)، خطبه‌هاى اميرمؤمنان، تأليف مسعدة بن صدقه عبدى، كتاب خطبه زهرا براى اميرمؤمنان، تأليف ابومخنف لوط بن يحيى بن مخنف بن سليم ازدى (متوفى:157ق)، خطبه اميرمؤمنان روايت شده از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]، تأليف ابوروح فرج بن فروه كه از مسعدة بن صدقه روايت كرده است، خطبه‌هاى اميرمؤمنان، تأليف اسماعيل بن مهران بن ابى‌نصر زيد سكونى كوفى، خطبه‌هاى [[امام على(ع)|اميرمؤمنان(ع)]] كه سيدعبدالعظيم حسنى(ره) گرد آورده است و....
 
 
 
== تأليفات سخنان على(ع) پس از نهج‌البلاغه ==
 
 
 
 
 
دستور معالم‌الحكم و مأثور مكارم الشيم من كلام اميرالمؤمنين على ابن ابى‌طالب، تأليف ابوعبدالله محمد بن سلامه بن جعفر فقيه شافعى معروف به قاضى قضاعى، كلام على(ع) و خطبه‌هاى آن حضرت، تأليف ابوالعباس يعقوب بن احمد ضميرى، ديون‌الحكم و المواعظ و ذخيره‌المتعظ و الواعظ، تأليف شيخ على بن محمد بن شكار مودب ليثى واسطى، اين اثر در سال 457ق به اتمام رسيده است، غررالحكم و دررالكلم، تأليف ابوالفتح ناصح‌الدين عبدالواحدين محمد بن عبدالواحد آمدى و....
 
 
 
== مجلدهاى مصادر در يك نگاه ==
 
 
 
 
 
علاوه بر مطالبى كه از جلد اول مصادر آورديم از صفحه 200 به بعد مطالب ذيل آمده است:
 
 
 
كتابخانه نهج‌البلاغه؛ در اين قسمت مؤلف به ثمرات و فوايد تأليف و گردآورى نهج‌البلاغه اشاره و آنها را در دو دسته كلى شروح نهج‌البلاغه و كتب مربوط به نهج‌البلاغه به ويژگى كارهاى تكميلى نهج‌البلاغه تقسيم كرد و به بيان آنها مى‌پردازد. بخش اخير به موضوعات مختلف مربوط مى‌شود كه از آن جمله‌اند: كتاب‌هاى ترجمه نهج‌البلاغه به زبان‌هاى مختلف، به‌نظم كشيدن نهج‌البلاغه (نهج‌البلاغه‌هاى منظوم)، پيرامون اسناد و مدارك نهج‌البلاغه، تكميل نهج‌البلاغه با استفاده از ساير منابع، دفاع از نهج‌البلاغه و يا تأليف با استفاده از محتوى و روش نهج‌البلاغه.
 
 
 
مؤلف محترم 101 شرح نهج‌البلاغه نام برده و معرفى كرده است و از بخش دوم 33 كتاب را به فارسى و عربى نام برده و معرفى كرده است. از مستدركات نهج‌البلاغه نيز نمونه‌هايى ذكر كرده است.
 
 
 
از صفحه 274 تا 279 به شرح زندگانى سيدرضى(ره) پرداخته است.
 
 
 
بررسى اسناد و مدارك خطبه‌ها
 
 
 
از صفحه 283 جلد 1 بررسى اسناد و مدارك خطبه‌ها آغاز شده است كه در ضمن آنها نكات زير مورد توجه قرار گرفته شده است:
 
 
 
== آوردن متن خطبه ==
 
 
 
 
 
معنا كردن و توضيح دادن برخى از واژگان مشكل خطبه در پاورقى.
 
 
 
ذكر اسناد و مآخذ اصلى خطبه به طور متصل و تحليلى.
 
 
 
توضيح اعلام و رجال وارد شده در متن.
 
 
 
در اين مجلد 44 خطبه مورد بررسى قرار گرفته است.
 
  
 
مجلد دوم  
 
مجلد دوم  
  
در مجلد دوم از خ 45 تا آخر خ 185 به همان ترتيب ذكر شده در مجلد اول خطبه‌ها بررسى شده است.
+
در مجلد دوم از خ ۴۵ تا آخر خ ۱۸۵ به همان ترتیب ذکر شده در مجلد اول خطبه‌ها بررسى شده است.
  
 
مجلد سوم  
 
مجلد سوم  
  
در اين مجلد از خ 185 تا خ 23 و از نامه 1 تا نامه 79 مورد بررسى قرار گرفته است.
+
در این مجلد از خ ۱۸۵ تا خ ۲۳ و از نامه ۱ تا نامه ۷۹ مورد بررسى قرار گرفته است.
  
 
مجلد چهارم  
 
مجلد چهارم  
  
در اين مجلد اسناد و مدارك 480 حكمت نهج‌البلاغه بررسى شده است. مؤلف در خاتمه از برخى افراد و مؤسسات تشكر كرده است. 1395 بيروت.
+
در این مجلد اسناد و مدارک ۴۸۰ حکمت نهج‌البلاغه بررسى شده است. مؤلف در خاتمه از برخى افراد و مؤسسات تشکر کرده است. ۱۳۹۵ بیروت.
 
 
== اهميت كتاب مصادر نهج‌البلاغه و نظرات علما ==
 
 
 
 
 
با توجه به نقدهايى كه به انتساب مطالب نهج‌البلاغه به [[امام على(ع)]] مى‌شد و افرادى نظير [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] (متوقى 681 ق) نسبت دادن محتواى نهج‌البلاغه را به [[امام على(ع)]] خدشه بردار دانسته و در رد آن نه تنها كتاب و مقاله نوشته‌اند، بلكه از مردمان مى‌خواستند تا چنين انتسابى را نپذيرند و تا حد امكان اين سخنان را به صاحبان اصلى‌اش نسبت دهند. در عصر حاضر نيز افراد و پژوهش‌گرانى مدعياتى كم و بيش مشابه با نظرات [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن‌خلكان]] مطرح مى‌كنند، مستند ساختن نهج‌البلاغه براى عصر جديد كه همه چيز را مورد نقد عقلى - علمى قرار مى‌دهد از مهم‌ترين كارهايى است كه در هر زمينه‌اى بايد صورت پذيرد، به ويژه منابعى كه به دين و آموزه‌هاى دينى مربوط‌اند و ارزش دينى آنها در گرو صحت انتساب به شخصيت‌هاى برجسته است. از اين رو برخى از شخصيت‌هاى بزرگ و عالم و آدم‌شناس معاصر انجام چنين امرى را ضرورى مى‌دانسته‌اند. در ميان اين بزرگان مى‌توان آيت شيخ محمدحسين آل كاشف‌الغطا را نام برد كه در اين باب مى‌فرمايد؛ «من نسبت به گردآورى اسناد نهج‌البلاغه به شدت احساس خلاء مى‌كنم و انجام آن در اين عصر بسيار ضرورى مى‌نمايد؛ ولى من چنان موقعيتى ندارم كه خود بدان اهتمام ورزم. اى كاش برخى از افاضل علما نسبت به اين امر قيام كنند.»
 
 
 
در اهميت اين اثر سترگ و ضرورت انجام چنين امرى همين بس كه بزرگان اسلام در قرن حاضر هجرى هم ضرورت انجام چنين كارى را يادآور شده‌اند و هم با نوشتن تقريظ و مقدمه بر نويسنده عظيم‌القدر آن «دست مريزاد» گفته و اثر گرانقدرش را ارج گداشته‌اند. در ميان اين سروران مؤمن مى‌توان از آيت‌الله آل ياسين، دكتر مصطفى جواد و استاد توفيق فكيكى نام برد كه هر كدام به ارزش اين اثر تأكيد كرده‌اند.
 
 
 
== وضعيت كتاب ==
 
 
 
  
كتاب، مشتمل بر پاورقى‌هايى به قلم مؤلف و فهرست اعلام و مطالب در انتهاى هر جلد مى‌باشد. همچنين فهرست منابع و مآخذ كتاب در پايان جلد چهارم درج گرديده است.
+
==اهمیت کتاب مصادر نهج‌البلاغه==
  
== منابع مقاله==
+
با توجه به نقدهایى که به انتساب مطالب نهج‌البلاغه به [[امام على(ع)]] مى‌شد و افرادى نظیر [[ابن خلکان|ابن خلکان]] (متوقى ۶۸۱ ق) نسبت دادن محتواى نهج‌البلاغه را به امام على(ع) خدشه بردار دانسته و در رد آن نه تنها کتاب و مقاله نوشته‌اند، بلکه از مردمان مى‌خواستند تا چنین انتسابى را نپذیرند و تا حد امکان این سخنان را به صاحبان اصلى‌اش نسبت دهند. در عصر حاضر نیز افراد و پژوهش‌گرانى مدعیاتى کم و بیش مشابه با نظرات ابن‌خلکان مطرح مى‌کنند، مستند ساختن نهج‌البلاغه براى عصر جدید که همه چیز را مورد نقد عقلى - علمى قرار مى‌دهد از مهم‌ترین کارهایى است که در هر زمینه‌اى باید صورت پذیرد، به ویژه منابعى که به دین و آموزه‌هاى دینى مربوط‌اند و ارزش دینى آنها در گرو صحت انتساب به شخصیت‌هاى برجسته است. از این رو برخى از شخصیت‌هاى بزرگ و عالم و آدم‌شناس معاصر انجام چنین امرى را ضرورى مى‌دانسته‌اند. در میان این بزرگان مى‌توان آیت شیخ [[محمد حسین کاشف الغطاء|محمدحسین آل کاشف‌الغطا]] را نام برد که در این باب مى‌فرماید؛ «من نسبت به گردآورى اسناد نهج‌البلاغه به شدت احساس خلاء مى‌کنم و انجام آن در این عصر بسیار ضرورى مى‌نماید؛ ولى من چنان موقعیتى ندارم که خود بدان اهتمام ورزم. اى کاش برخى از افاضل علما نسبت به این امر قیام کنند.»
  
 +
در اهمیت این اثر سترگ و ضرورت انجام چنین امرى همین بس که بزرگان اسلام در قرن حاضر هجرى هم ضرورت انجام چنین کارى را یادآور شده‌اند و هم با نوشتن تقریظ و مقدمه بر نویسنده عظیم‌القدر آن «دست مریزاد» گفته و اثر گرانقدرش را ارج گداشته‌اند. در میان این سروران مؤمن مى‌توان از آیت‌الله آل یاسین، دکتر مصطفى جواد و استاد توفیق فکیکى نام برد که هر کدام به ارزش این اثر تأکید کرده‌اند.
  
1- قنبرى، بخشعلى، معرفى‌نامه مصادر نهج البلاغه، سايت تبيان، 1389/3/19.
+
==وضعیت کتاب==
  
2- متن كتاب.
+
کتاب، مشتمل بر پاورقى‌هایى به قلم مؤلف و فهرست اعلام و مطالب در انتهاى هر جلد مى‌باشد. همچنین فهرست منابع و مآخذ کتاب در پایان جلد چهارم درج گردیده است.
  
3- معرفى مؤلف به قلم محمد سعيد الطريحى.
+
==منابع مقاله==
  
 +
۱- قنبرى، بخشعلى، معرفى‌نامه مصادر نهج البلاغه، سایت تبیان، ۱۳۸۹/۳/۱۹.
  
 +
۲- متن کتاب.
  
 +
۳- معرفى مؤلف به قلم محمد سعید الطریحى.
  
==منبع ==
+
==منبع==
 
ویکی نور
 
ویکی نور

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۰۵:۰۰

مصادر نهج‌البلاغة و أسانیده


«مصادر نهج‌البلاغه و اسانیده» اثر سید عبدالزهراء الحسینى الخطیب، کتابى است به زبان عربى در چهار جلد درباره مصادر و اسناد کتاب شریف نهج‌البلاغه.

ساختار کتاب

کتاب، مشتمل بر برخى تقریظها و مقدمه‌ها و نیز سه باب اصلى است: باب المختار من خطب امیرالمؤمنین و کلامه الجارى مجرى الخطب، باب المختار من کتب امیرالمومنین و عهوده و وصایاه، باب المختار من حکم امیرالمؤمنین و کلماته القصار.

گزارش محتوا

سید عبدالزهرا، شهرها و کتاب‌خانه‌ها را چونان صاحب الغدیر براى نگارش کتاب مصادر خود درنوردیده است. مصادر نهج‌البلاغه استمرار راه پژوهش‌گرانى است که سخنان مولا را در منابع و کتب معتبر مورد کاوش قرار داده‌اند تا به طالبان مأخذ و منبع عرضه کنند و ایشان را به منبع علوم نبوى رهنمون شوند.

سید عبدالزهرا حسینى، در اثر خود پس از آوردن مقدمه مرتضى آل‌یاسین، دکتر مصطفى جواد و توفیق فکیکى که همگى از صاحب‌نظران نهج‌البلاغه هستند، مقدمه‌اى ذکر کرده و به معنا، مفهوم مصادر، انواع و اقسام آن، توصیف نهج‌البلاغه و ویژگى‌هاى آن پرداخته است. آن گاه به ذکر شبهات ابن‌خلکان مى‌پردازد و آن را نقد مى‌کند و به دنبال آن وارد اصل مطلب که مأخذشناسى و منبع‌یابى نهج‌البلاغه است، شده است.

ویژگى‌هاى ادبى و معرفتى نهج‌البلاغه

سید عبدالزهرا حسینى، پس از نقل سخنانى از ادباى بزرگ درباره سخنان على (ع) به اسلوب‌هاى جارى نهج‌البلاغه پرداخته است که به اختصار به ذکر آنها مى‌پردازیم:

  • نهج‌البلاغه مملو و مشحون است از واژگان مفرد، جمع، مذکر، مؤنث، حقیقت و مجاز؛ استفاده از مجازها و کنایه‌ها به صورت زیبا و قالبى تازه.
  • نهج‌البلاغه کتابى است که در جاى خود از ایجاز و اطناب بهره شایسته برده است. این امر در پاره‌هاى نهج‌البلاغه و مسجعات جداگانه آن آشکار شده است. این عبارات به گونه‌اى جذاب است که هر ادیبى مایل است، آنها را حفط نماید تا بیان عربى‌اش با سلامتى تکون یابد و به کمال رسد.
  • زیبایى‌هاى بدیع در قالبى ویژه؛ از جمله جناس، مطابقه، ترصیع، قلب و عکس. با به کار بردن این صناعات بلاغت به کمال مى‌رسد.
  • برخوردارى از موسیقى که اهل فن آن را به نیکویى درمى‌یابند.

شبهات ابن‌خلکان درباره نهج‌البلاغه

ابن خلکان (متولد ۶۰۸ ق. در اربل و متوفى ۶۸۱ ق. در دمشق) شبهاتى درباره نهج‌البلاغه و گردآورنده آن مطرح کرده است که ذیلاً به فشرده‌اى از آنها اشاره مى‌کنیم:

  1. جامع نهج‌البلاغه سیدرضى است یا سید مرتضى؟ برخى گفته‌اند که نهج‌البلاغه سخنان گردآورنده آن است که به على(ع) نسبت داده است. از آنجا که در این کتاب (نهج‌البلاغه) به صحابه رسول خدا(ص) تعرض شده است، لذا آن را نمى‌توان به على(ع) نسبت داد.
  2. در نهج‌البلاغه از وصیت و وصایت سخن رفته است؛ در حالى که در میان مسلمانان چنین مبحثى مطرح نبوده است.
  3. نهج‌البلاغه به سبک مسجع نوشته شده و از صناعات لفظى و معنوى زیادى استفاده شده که تا آن زمان مرسوم نبوده است. لذا این کتاب را نمى‌توان به على(ع) نسبت داد، بلکه در دوره‌هاى متأخر (نزدیک به قرن هفتم زمان حیات ابن‌خلکان) نوشته شده است.
  4. درباره موضوعاتى؛ مانند خفاش، طاووس، مورچه و ملخ چنان سخنان دقیقى مطرح شده است که تا آن زمان مطرح نبوده، بلکه این علوم و اطلاعات محصول عصر حاضر (عصر ابن‌خلکان) است نه عصر على(ع). به علاوه در سرزمین عربستان چنین حیواناتى یافت نمى‌شد.
  5. در نهج‌البلاغه سخنانى مطرح شده که از آن بوى علم غیب به مشام مى‌رسد؛ یعنى گویى که على(ع) داراى علم غیب بوده است و این ادعا از على(ع) سخت به دور است.
  6. در نهج‌البلاغه ترغیب و تشویق زیادى نسبت به زهد و ترک دنیا شده است که از تعالیم حضرت مسیح(ع) به شمار مى‌رود.
  7. زندگى اجتماعى در این کتاب به گونه‌اى مطرح شده که تا آن زمان چنین مباحثى مطرح نبوده است، بلکه این مباحث در عصر حاضر (قرن هفتم) مطرح است نه در آن زمان.
  8. برخى از مطالب نهج‌البلاغه در برخى آثار به افراد دیگر منسوب است و این نشان مى‌دهد که این بخش از نهج‌البلاغه متعلق به على(ع) نیست.
  9. کتب ادبى حاضر حتى از برخى از مطالبى که در نهج‌البلاغه آمده، بى‌بهره است و این نشان مى‌دهد که نهج‌البلاغه کتاب على(ع) نیست.

نقد نظرات ابن‌خلکان:

سید عبدالزهرا حسینى با استناد به دلایل عقلى، قرآنى و روایى به نقد برجسته‌ترین نظرات ابن‌خلکان پرداخته است که به طور مختصرى به آن‌ها مى‌پردازیم:

  1. شبهه مربوط به صحابه. سید عبدالزهرا حسینى درباره این شبهه مى‌نویسد: «صحبه» به معناى معاشرت است و اختصاص به زمان کوتاه یا بلند ندارد، بلکه همین که اندک مصاحبتى حاصل شود «صحبه» معنا پیدا مى‌کند. همچنین به کافر یا مؤمن هم اختصاص ندارد. از سوى دیگر همان گونه که در میان مردم، افراد خوب، بد، مؤمن، کافر، صالح و ناصالح وجود دارد، در میان صحابه نیز افراد مختلفى وجود داشت. بنابراین، بر اساس اعمال و رفتار و عقاید آنان باید قضاوت کرد و صحابه بودن براى درستى رفتار آنان هیچ گونه توجیهى نمى‌تواند باشد. بلکه همان گونه که قرآن کریم فرموده است، معیار برترى تقوى است و در این زمینه هیچ تفاوتى میان افراد اعم از صحابه و غیرصحابه وجود ندارد.
  2. شبهه وصیت و وصایت؛ سید عبدالزهرا حسینى درباره شبهه وصیت و وصایت بر این نکته تأکید کرده است که وصیت امرى مرسوم و بلکه واجب بوده است. در میان پیامبران وصیت امرى مرسوم بوده است و پیامبر اسلام(ص) نیز وصیت‌هاى مهمى از جمله در انتخاب جانشینى خود داشته است. به علاوه در قرآن هم این امر ذکر شده است. خلیفه اول نیز عمر را جانشین خود قرار داده و نسبت به اطاعت از او وصیت کرد. حال با عنایت به این موارد چه ایرادى دارد که امیرمؤمنان هم وصیت بکند؟ نویسنده کتاب با ذکر ۸۰ حدیث و نقل قول و شعر از پیامبر(ص) و یاران آن حضرت به ذکر موارد مختلف از وصیت آن حضرت پرداخته است که بخش عمده‌ى آن وصیت به جانشینى مولا على(ع) اختصاص یافته است. وى در پایان به ذکر اسامى ۱۷ تن از وصیت‌نامه‌نویسان پرداخته است.
  3. شبهه سجع و آرایش لفظى؛ مؤلف محترم در چند مرحله به شبهه ابن‌خلکان درباره سجع پاسخ داده است: سجع اگر بر گوش شنونده یا خواننده سنگین نباشد و با تصنع و تکلف همراه نباشد، نشانه‌ى بلاغت و فصاحت است. با وجود آن که سجع امرى نیکوست؛ اما نهج‌البلاغه تماماً به شیوه‌ى سجع گفته نشده است و این امر نشان مى‌دهد که مولا(ع) به طور طبیعى و شرایط مختلف و اقتضائات و بدون تکلف از این هنر بهره برده است. به عنوان مثال نامه‌هاى نهج‌البلاغه یا اصلاً سجع ندارد و یا بسیار اندک و غیر معتنابه است. اگر مسجع گفتن عیب باشد، بر قرآن و سخنان رسول خدا هم این عیب وارد است. مؤلف محترم با ذکر آیات و احادیثى از پیامبر(ص) به استدلال علیه ابن‌خلکان پرداخته است. به علاوه، مؤلف به ذکر پاره‌اى از سخنان مسجع خلفاى دیگر (ابوبکر، عمر و عثمان) پرداخته است تا ثابت کند که مسجع سخن گفتن امرى مرسوم و رایج بوده است. لذا از بیان امیر نیز چنین انتظارى مى‌رفت.
  4. شهرت دقت در وصف طبیعت و حیوانات و تقسیمات عددى؛ ابن‌خلکان ادعا کرده است که در عربستان طاووس وجود نداشت که مولا على(ع) به شرح آنها پرداخته است؟ در حالى که ابن ابى‌الحدید به اشکال جواب داده است به این صورت که: امیرمؤمنان در مدینه طاووس ندیده، بلکه در کوفه دیده است.
  5. اما تقسیمات عدد؛ مثلاً استغفار بر چند نوع است... ایمان بر چهار پایه است و... اینها امرى مرسوم بوده است و ده‌ها روایت از پیامبر(ص) رسیده است که از این تقسیمات دارد. پس این اشکال هم وارد نیست.
  6. شبهه علم غیب؛ درباره علم غیب ذکر این نکته را کافى مى‌دانیم که به تعبیر خود على علیه‌السلام هر چه درباره آینده‌نگرى مى‌داند، از علم پیامبر(ص) است و جزئیات را از آن حضرت آموخته است.
  7. شبهه تشویق به زهد؛ واقعیت آن است که ابن‌خلکان توجه نکرده است که شیوه قرآن در امر دنیا چیست، به علاوه او نهج‌البلاغه را مطالعه کرده، اما یا گزینشى برخورد کرده است و یا بخش اندکى را حفظ و بخش دیگر را فراموش کرده و یا از آنها غفلت کرده است.
  8. شبهه زندگى اجتماعى؛ ابن‌خلکان ندانسته است که نظر قرآن درباره اجتماع چیست و متوجه نشده است که على در اجتماعیات هرگز از قرآن پا فراتر نگذاشته است. و این هنر او را مى‌رساند که به اجتماع به طور تخصصى نگریسته است.

سابقه مأخذپژوهى نهج‌البلاغه

مرحوم سید عبدالزهرا حسینى، گزارش مختصرى پیرامون منبع‌شناسى نهج‌البلاغه آورده است و به ذکر برخى از آثار نوشته شده در این موضوع پرداخته است. از جمله آثارى که در این مقدمه ذکر شده عبارتند از:

۱). مدارک نهج‌البلاغه نوشته هادى کاشف‌الغطاء ۲). نهج‌البلاغه چیست؟ نوشته‌ى سید هبةالدین شهرستانى ۳). روش، نوشته حسین بستانه، استناد نهج‌البلاغه، امتیاز على عرشى از علماى هند.

مفهوم مصادر نهج‌البلاغه

مؤلف کتاب، مصادر را به آن معناى مرسوم و معروف در نظر نگرفته است؛ یعنى منظور وى از مصادر آن دسته مآخذ نیستند که مرحوم سیدرضى در نهج‌البلاغه از آنها یاد نکرده است، بلکه منظور آن است که پاره‌اى از عبارات مولى اعم از خطبه، نامه، حکمت و... در میان راویان، منسوب به على(ع) بوده و از شهرت بالایى برخوردار است. چرا که وقوف بر مآخذى که سید رضى در تألیف و تنسیق نهج‌البلاغه از آنها بهره برده، زیاد و بسیار پراکنده بوده است و برخى از آنها در اثر گذر زمان از میان رفته است.

با توجه به آن که سیدرضى در صدد نبود تا با جمع‌آورى نهج‌البلاغه به لحاظ فقهى، معرفتى و تاریخى، منبع و مدرکى فراهم نماید تا علما و پژوهش‌گران در تحقیقات خود بدان رجوع کنند، بلکه قصدش آن بود تا مطالب و سخنانى از مولا علیه‌السلام گرد آورد که از جوانب مختلف اهمیت داشته باشد؛ به ویژه از جهت فصاحت و بلاغت. با توجه به این نکته بود که به جمع‌آورى نهج‌البلاغه اقدام نمود؛ چرا که در آن عصر سخنان امام(ع) در حوزه‌ها و موضوعات مختلف سخت پراکنده شده بود و کتاب مدونى که در زمینه‌هاى مختلف سخنان مولا را دربرداشته باشد، وجود نداشت. علاوه بر این سیدرضى(ره) چون اهداف فوق را در نظر نداشت، از ارایه مآخذ و منابع براى سخنان برگزیده صرف‌نظر کرد؛ مگر در موارد اندکى که در نهج‌البلاغه مضبوط است.

با عنایت به مطلب ذکر شده، مى‌توان این نکته را یادآورى کرد که منظور از ارایه مصادر نهج‌البلاغه مستند کردن سخنان مولا است که در منابع مختلف به صورت‌هاى گوناگون و با اختلاف واژگانى و البته وحدت معانى ضبط شده است.

اقسام مصادر نهج‌البلاغه

اسناد نهج‌البلاغه را بر حسب تحقیقات به چند قسم مى‌توان تقسیم کرد:

  • مصادر و منابعى که پیش از سال ۴۰۰ق تألیف شده‌اند و اکنون نیز در دسترس‌اند.
  • منابعى که قبل از تألیف نهج‌البلاغه تألیف شده‌اند که در این اثر با واسطه نقل شده‌اند.
  • کتاب‌هایى که بعد از زمان شریف رضى تألیف شده و کلام مولا علیه‌السلام را با اسناد متصل نقل کرده‌اند ولى سیدرضى نتوانسته به اسناد اصلى آن‌ها دست یابد.
  • کتاب‌هایى که بعد از رضى تألیف شده، ولى سخنان امام(ع) را به صورتى متفاوت و مختلف با آن چه در نهج‌البلاغه نقل شده، نقل کرده‌اند.

مؤلف مصادر از این دسته مآخذ نهج‌البلاغه ۱۱۴ مأخذ را ذکر کرده است که به برخى از آن‌ها اشاره مى‌شود. براى نمونه مى‌توان منابع زیر را از مآخذ اصلى مصادر قسم ۱ و ۲ شمرد که عبارتند از:

اثبات الوصیه، نوشته على بن حسین مسعودى (متوفى: ۳۳۳ یا ۳۴۵)، الاخبار الطوال، تألیف ابوحنیفه احمدبن داود دینورى (متوفى: ۲۹۰)، الإختصاص، تألیف شیخ مفید (متوفى ۴۱۳ ق)، الاغانى، ابوالفرج على بن حسین اصفهانى (متوفى: ۳۵۶ ق)، اکمال‌الدین و اتمام‌النعمه، شیخ صدوق (متوفى: ۳۸۰ق)، الامامه و السیاسه، ابن قتیبه دینورى، (متوفى: ۲۷۶ ق)، انساب الاشراف، ابوجعفر احمد بن یحیى بن جابر بغدادى بلاذرى (متوفى: ۲۷۹ ق)، الغارات، ابراهیم بن هلال ثقفى (متوفى: ۲۸۳ق) و... .

سید رضى(ره) در نهج‌البلاغه از منابعى یاد مى‌کند که برخى از مطالب نهج‌البلاغه را از آنها نقل کرده است. مؤلف برخى از این مصادر را نام مى‌برد.

سخنان على(ع) قبل از نهج‌البلاغه

سخنان مولا على علیه‌السلام پیش از تألیف نهج‌البلاغه به صورت‌هاى گوناگون گردآمده و شکل تألیف یافته‌اند که مؤلف به برخى از آنها اشاره مى‌کند؛ از جمله:

خطبه‌هاى امیرمؤمنان بر منابر در اجتماعات و جشن‌ها، تألیف زید بن وهب جهنى (متوفى:۹۶ق)، خطبه‌هاى امیرمؤمنان، تألیف مسعدة بن صدقه عبدى، کتاب خطبه زهرا براى امیرمؤمنان، تألیف ابومخنف لوط بن یحیى بن مخنف بن سلیم ازدى (متوفى:۱۵۷ق)، خطبه امیرمؤمنان روایت شده از امام صادق(ع)، تألیف ابو روح فرج بن فروه که از مسعدة بن صدقه روایت کرده است، خطبه‌هاى امیرمؤمنان، تألیف اسماعیل بن مهران بن ابى‌نصر زید سکونى کوفى، خطبه‌هاى امیرمؤمنان(ع) که سیدعبدالعظیم حسنى(ره) گرد آورده است و... .

تألیف سخنان على(ع) پس از نهج‌البلاغه

«دستور معالم‌الحکم و مأثور مکارم الشیم من کلام امیرالمؤمنین على ابن ابى‌طالب»، تألیف ابوعبدالله محمد بن سلامه بن جعفر فقیه شافعى معروف به قاضى قضاعى، کلام على(ع) و خطبه‌هاى آن حضرت، تألیف ابوالعباس یعقوب بن احمد ضمیرى، دیون‌الحکم و المواعظ و ذخیره‌المتعظ و الواعظ، تألیف شیخ على بن محمد بن شکار مودب لیثى واسطى، این اثر در سال ۴۵۷ق به اتمام رسیده است، غررالحکم و دررالکلم، تألیف ابوالفتح ناصح‌الدین عبدالواحدین محمد بن عبدالواحد آمدى و... .

مجلدهاى مصادر در یک نگاه

علاوه بر مطالبى که از جلد اول مصادر آوردیم از صفحه ۲۰۰ به بعد مطالب ذیل آمده است:

کتابخانه نهج‌البلاغه؛ در این قسمت مؤلف به ثمرات و فواید تألیف و گردآورى نهج‌البلاغه اشاره و آنها را در دو دسته کلى شروح نهج‌البلاغه و کتب مربوط به نهج‌البلاغه به ویژگى کارهاى تکمیلى نهج‌البلاغه تقسیم کرد و به بیان آنها مى‌پردازد. بخش اخیر به موضوعات مختلف مربوط مى‌شود که از آن جمله‌اند: کتاب‌هاى ترجمه نهج‌البلاغه به زبان‌هاى مختلف، به‌نظم کشیدن نهج‌البلاغه (نهج‌البلاغه‌هاى منظوم)، پیرامون اسناد و مدارک نهج‌البلاغه، تکمیل نهج‌البلاغه با استفاده از سایر منابع، دفاع از نهج‌البلاغه و یا تألیف با استفاده از محتوى و روش نهج‌البلاغه.

مؤلف محترم ۱۰۱ شرح نهج‌البلاغه نام برده و معرفى کرده است و از بخش دوم ۳۳ کتاب را به فارسى و عربى نام برده و معرفى کرده است. از مستدرکات نهج‌البلاغه نیز نمونه‌هایى ذکر کرده است.

از صفحه ۲۷۴ تا ۲۷۹ به شرح زندگانى سیدرضى(ره) پرداخته است.

بررسى اسناد و مدارک خطبه‌ها؛ از صفحه ۲۸۳ جلد ۱ بررسى اسناد و مدارک خطبه‌ها آغاز شده است که در ضمن آنها نکات زیر مورد توجه قرار گرفته شده است:

  • آوردن متن خطبه.
  • معنا کردن و توضیح دادن برخى از واژگان مشکل خطبه در پاورقى.
  • ذکر اسناد و مآخذ اصلى خطبه به طور متصل و تحلیلى.
  • توضیح اعلام و رجال وارد شده در متن.

در این مجلد ۴۴ خطبه مورد بررسى قرار گرفته است.

مجلد دوم

در مجلد دوم از خ ۴۵ تا آخر خ ۱۸۵ به همان ترتیب ذکر شده در مجلد اول خطبه‌ها بررسى شده است.

مجلد سوم

در این مجلد از خ ۱۸۵ تا خ ۲۳ و از نامه ۱ تا نامه ۷۹ مورد بررسى قرار گرفته است.

مجلد چهارم

در این مجلد اسناد و مدارک ۴۸۰ حکمت نهج‌البلاغه بررسى شده است. مؤلف در خاتمه از برخى افراد و مؤسسات تشکر کرده است. ۱۳۹۵ بیروت.

اهمیت کتاب مصادر نهج‌البلاغه

با توجه به نقدهایى که به انتساب مطالب نهج‌البلاغه به امام على(ع) مى‌شد و افرادى نظیر ابن خلکان (متوقى ۶۸۱ ق) نسبت دادن محتواى نهج‌البلاغه را به امام على(ع) خدشه بردار دانسته و در رد آن نه تنها کتاب و مقاله نوشته‌اند، بلکه از مردمان مى‌خواستند تا چنین انتسابى را نپذیرند و تا حد امکان این سخنان را به صاحبان اصلى‌اش نسبت دهند. در عصر حاضر نیز افراد و پژوهش‌گرانى مدعیاتى کم و بیش مشابه با نظرات ابن‌خلکان مطرح مى‌کنند، مستند ساختن نهج‌البلاغه براى عصر جدید که همه چیز را مورد نقد عقلى - علمى قرار مى‌دهد از مهم‌ترین کارهایى است که در هر زمینه‌اى باید صورت پذیرد، به ویژه منابعى که به دین و آموزه‌هاى دینى مربوط‌اند و ارزش دینى آنها در گرو صحت انتساب به شخصیت‌هاى برجسته است. از این رو برخى از شخصیت‌هاى بزرگ و عالم و آدم‌شناس معاصر انجام چنین امرى را ضرورى مى‌دانسته‌اند. در میان این بزرگان مى‌توان آیت شیخ محمدحسین آل کاشف‌الغطا را نام برد که در این باب مى‌فرماید؛ «من نسبت به گردآورى اسناد نهج‌البلاغه به شدت احساس خلاء مى‌کنم و انجام آن در این عصر بسیار ضرورى مى‌نماید؛ ولى من چنان موقعیتى ندارم که خود بدان اهتمام ورزم. اى کاش برخى از افاضل علما نسبت به این امر قیام کنند.»

در اهمیت این اثر سترگ و ضرورت انجام چنین امرى همین بس که بزرگان اسلام در قرن حاضر هجرى هم ضرورت انجام چنین کارى را یادآور شده‌اند و هم با نوشتن تقریظ و مقدمه بر نویسنده عظیم‌القدر آن «دست مریزاد» گفته و اثر گرانقدرش را ارج گداشته‌اند. در میان این سروران مؤمن مى‌توان از آیت‌الله آل یاسین، دکتر مصطفى جواد و استاد توفیق فکیکى نام برد که هر کدام به ارزش این اثر تأکید کرده‌اند.

وضعیت کتاب

کتاب، مشتمل بر پاورقى‌هایى به قلم مؤلف و فهرست اعلام و مطالب در انتهاى هر جلد مى‌باشد. همچنین فهرست منابع و مآخذ کتاب در پایان جلد چهارم درج گردیده است.

منابع مقاله

۱- قنبرى، بخشعلى، معرفى‌نامه مصادر نهج البلاغه، سایت تبیان، ۱۳۸۹/۳/۱۹.

۲- متن کتاب.

۳- معرفى مؤلف به قلم محمد سعید الطریحى.

منبع

ویکی نور