روضة الواعظین و تبصرة المتعظین (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۶:۴۲ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

کتاب «روضة الواعظین و تبصرة المتعظین» تألیف فتال نیشابوری (م، ۵۰۸ ق)، از کتاب‌های معروف شیعه و مشتمل بر مباحث‌ معرفت‌شناسی و اصول دین، زندگی‌نامه و فضائل اهل بیت علیهم‌السلام و به دنبال آن، مواعظ و اخلاق و حکمت‌ها است.


روضةالواعظین.jpg
نویسنده فتال نیشابوری
موضوع زندگینامه معصومین و اخلاق و عقاید
زبان عربی
تعداد جلد ۲

مؤلف

«محمد بن حسن نیشابوری» معروف به «فتّال نیشابوری» (م، ۵۰۸ ق)، فقیه، متکلم، مفسر، محدث و واعظ نامدار شیعه در قرن پنجم و ششم قمری است. او در امر خطابه و وعظ و منبر سرآمد بوده و خطابه از جمله تخصص‌های او به شمار می‌آید.

شیخ طوسی و سید مرتضی را از جمله اساتید او برشمرده اند و ابن شهرآشوب مازندرانی نیز از شاگردان اوست. از دیگر آثار فتال، کتاب «التنویر فی معانی التفسیر» می باشد.

فتال نیشابوری در جلسات سخنرانى، در مقابل دشمنان مذهب شیعه ایستادگى فراوان کرد و حتّى در کتاب خود «روضة الواعظین» به دفاع از تشیع برخاست و سرانجام در همین راه به شهادت رسید.

انگیزه نگارش

فتال نیشابوری کتاب «روضة الواعظین» را در ایام جوانی به رشته تحریر درآورده است. مؤلف در مقدمه می‌گوید: «در ایام جوانی مجالس وعظ و موعظه زیاد برایم اتفاق می‌افتاد که مردم در آن مجالس از من، از اصول و فروع دین سوال می‌کردند و من جواب می‌دادم. از من موعظه طلب می‌کردند و از آداب سوال می‌نمودند و من برای جواب‌گویی به کتاب‌های اصحاب مراجعه می‌کردم. کتابی جامع که مشتمل بر این مطالب باشد نیافتم، پس به کتاب‌های مختلف رجوع کردم و مطالب زیادی را برداشت نمودم. به فکرم رسید همه این‌ها را جمع کنم که مشتمل باشد بر بعض کلمات خداوند و اخبار ائمه معصومین علیهم‌السلام. پس آنها را ذکر کردم و نام کتاب را "روضة الواعظین و تبصرة المتعظین" نامیدم که در جمع‌آوری آن خیلی زحمت کشیدم و خیلی هم خسته شدم. اسناد احادیث را حذف کردم؛ زیرا احادیث مشهور است، لذا نیازی ندیدم که سندها را ذکر کنم».

برخی نام کتاب را «روضة الواعظین و بصیرة المتعظین» نیز ذکر کرده اند.

محتوای کتاب

در این کتاب ۹۶ مجلس و در بعضی چاپ‌ها ۱۰۵ مجلس آمده است. سه مجلس اول درباره ماهیت عقل و فضل آن و معرفت خداوند است، چند مجلس درباره نبوت و معجزات پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و مجلس ۷ تا ۱۱ درباره حضرت امیرالمومنین علیه‌السلام است. مجلس دوازدهم درباره شرح حال حضرت ابوطالب علیه‌السلام و همسرش فاطمه بنت اسد علیهاالسلام است؛ مجالس سیزده و چهارده شرح حال حضرت فاطمه علیهاالسلام است؛ در مجلس ۱۷ تا ۳۱ شرح حال و فضائل اهل بیت علیهم‌السلام ذکر شده و در بقیه مجالس به امور اخلاقی و فروعات دین پرداخته شده است.

مولف در کتاب روضة الواعظین یک روش جامع دارد و آن اینکه: در ابتدای هر مجلس آیات قرآن را در آن موضوع می‌آورد، سپس روایات پیامبر اکرم و ائمه اطهار علیهم‌السّلام را ضمیمه کرده، مطلب را تا حد امکان روشن و مبرهن می‌سازد. بحث‌های عقلی از قبیل توحید و عدل و جبر و اختیار را هم با کمک روایات مطرح کرده و بحث عقلی محض ندارد.

همه منابعی که در تألیف روضة الواعظین از آن‌ها استفاده شده در این کتاب از آن‌ها نام برده شده، با این که چنین کاری معمول نبوده است. مصادر مهم مورد استفاده در تألیف این کتاب عبارتند از: «کافی» شیخ کلینی، «امالی» و «الاقتصاد» شیخ طوسی، «امالی» و «خصال» شیخ صدوق، و «امالی» و «ارشاد» شیخ مفید.

اعتبار روایات کتاب

چنانکه ذکر شد، مؤلف محترم در مقدمه این را هم تذکر داده که در این کتاب کلیه اسناد روایات را حذف کرده، چرا که اولا روایاتی که در این کتاب به آنها استناد شده است، روایاتی معروف‌اند و در کتب دیگر، اسناد آنها آمده، ثانیا هدف از تألیف این کتاب، نوشتن یک کتاب روایی نیست بلکه هدف، نوشتن کتابی اخلاقی است که برای تهذیب و سیر و سلوک از آن استفاده شود و در چنین کتابی حذف اسناد روایات مطلوبتر است و از خستگی خواننده و پر حجم شدن کتاب جلوگیری می‌کند.

در مورد اعتبار روایات این کتاب دو نکته هست:

الف- گر چه روایات این کتاب سند ندارند، اما این ضرری به اعتبارشان نمی‌زند؛ چرا که مؤلف تصریح کرده که فقط به جهت اختصار سند آنها را حذف کرده و الا اصل روایات با سند کامل پیش او بوده و روایاتی که ایشان نقل می‌کند همه معروفند و روایات شاذی نیست که کسی نتواند سند آنها را بیابد.

ب- نکته دیگر اینکه بعضی روایات این کتاب ظاهرشان مخالف شیعه و مطابق حشویه و... است، که باید در آنها دقت کرد تا معنای صحیح آنها را فهمید و الا از اهلش سؤال شود، زیرا مؤلف تاکید می‌کند که هیچ روایتی در این کتاب نیاورده مگر اینکه معنای صحیح و مطابق نظر شیعه برای آن داشته است.

منابع