مقاله بدون شناسه یا دارای شناسه ضعیف است
عنوان بندی متوسط
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

حکم تکلیفی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (پروژه5: رتبه بندی، اولویت بندی ، سنجش کیفی)
(ویرایش)
 
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{خوب}}
 
{{خوب}}
 
{{مدخل دائرة المعارف|[[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام]]}}
 
{{مدخل دائرة المعارف|[[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام]]}}
 +
«حکم تکلیفى» - در برابر [[حکم وضعی]] -، مستقیم به فعل مکلّف تعلّق مى‌گیرد و وظیفه او را در ابعاد مختلف زندگى مشخص مى‌سازد. از این عنوان در [[اصول فقه]] سخن گفته‌اند.
 +
==تعریف حکم تکلیفی==
 +
«حکم تکلیفى»، عبارت است از [[احکام شرعی|حکمى شرعى]] که مستقیم به فعل مکلّف تعلّق مى‌گیرد و وظیفه او را در ابعاد مختلف زندگى، اعم از شخصى، عبادى، خانوادگى، اقتصادى و سیاسى مشخص مى‌سازد، مانند حرمت نوشیدن [[شراب خواری|شراب]]، وجوب [[نماز]]، وجوب [[انفاق]] بر بعضى از نزدیکان و ... .<ref>دروس فى علم الاصول ۱/۲۵۷ ؛ المعالم الجدیدة/۱۰۰.</ref>
  
==حكم تكليفی: مقابل [[حكم وضعى]]==
+
توجه حکم تکلیفى به انسان، منوط به تحقق شرایط [[تکلیف|تکلیف]] است؛ از این رو، انسان غیر [[بلوغ‌|بالغ]]، دیوانه و ناتوان، مکلّف به عمل به آن نیست.<ref>اوثق الوسائل/۴۷۶.</ref>
  
حكم تكليفى در برابر [[حكم وضعى]]، عبارت است از حكمى شرعى كه مستقيم به فعل مكلّف تعلّق مى‌گيرد و وظيفه او را در ابعاد مختلف زندگى، اعم از شخصى، عبادى، خانوادگى، اقتصادى و سياسى مشخص مى‌سازد، مانند حرمت نوشيدن شراب، وجوب نماز، وجوب انفاق بر بعضى از نزديكان و اباحه احياى زمين موات و وجوب عادل بودن حاكم.<ref>دروس فى علم الاصول 1/257 ؛ المعالم الجديدة/100.</ref> از اين عنوان در [[اصول فقه]] سخن گفته‌اند.
+
==اقسام حکم تکلیفى==
  
==اقسام حكم تكليفى==
+
«حکم تکلیفى» به [[واجب|وجوب]]، [[استحباب]]، [[حرام|حرمت]]، [[مکروه|کراهت]] و [[مباح|اباحه]] تقسیم مى‌شود.
 
 
حكم تكليفى به وجوب، استحباب، حرمت، كراهت و اباحه تقسيم مى‌شود.
 
 
 
وجوب عبارت است از الزام شارع، مكلّف را به عملى همچون [[نماز]]، [[روزه]] و [[حج]]؛ در نتيجه واجب به فعلى گفته مى‌شود كه شارع به گونه الزامى آن را از مكلّف خواسته است، بدون آن كه در ترك آن ـ جز در حال ضرورت ـ رخصتى به وى داده باشد.
 
 
 
استحباب عبارت است از اين كه شارع انجام دادن كارى را از مكلّف بخواهد؛ بدون آن كه الزامى در كار باشد؛ در نتيجه مستحب به فعلى گفته مى‌شود كه شارع آن را از مكلّف خواسته، ليكن رخصت ترك آن را نيز به وى داده است، مانند [[نماز نافله]].
 
 
 
حرمت عبارت است از الزام شارع، مكلّف را به اجتناب از عملى همچون [[دروغ]] و [[غيبت]]؛ در نتيجه حرام به فعلى گفته مى‌شود كه شارع به گونه الزامى ترك آن را از مكلّف خواسته است، يعنى رخصتى در فعل آن ـ جز در حال ضرورت ـ به وى نداده است.
 
 
 
كراهت عبارت است از نهى شارع، مكلّف را از انجام دادن كارى با رخصت ارتكاب آن؛ در نتيجه مكروه به فعلى اطلاق مى‌گردد كه شارع از آن نهى كرده، ليكن رخصت انجام دادن آن را نيز داده است مانند آروغ زدن روبه آسمان.
 
 
 
اباحه عبارت است از مخيّر كردن شارع، مكلّف را بين فعل و ترك عملى بدون ترجيح يكى بر ديگرى؛ در نتيجه مباح به عملى اطلاق مى‌شود كه فعل و ترك آن بر مكلّف به طور يكسان روا است، مانند راه رفتن قطع نظر از احكام عارضى آن<ref>دروس فى علم الاصول1/258؛ الاصول العامة/58ـ65.</ref>
 
 
 
توجه حكم تكليفى به انسان منوط به تحقق شرايط تكليف است؛ از اين رو، انسان غير بالغ، ديوانه و ناتوان مكلّف به عمل به آن نيست.<ref>اوثق الوسائل/476.</ref>
 
  
 +
* «وجوب» عبارت است از الزام مکلَّف توسط شارع، به اعمالى همچون [[نماز]]، [[روزه]] و [[حج]]؛ در نتیجه واجب به فعلى گفته مى‌شود که شارع به گونه الزامى آن را از مکلّف خواسته است، بدون آن که در ترک آن ـ جز در حال ضرورت ـ رخصتى به وى داده باشد.
 +
* «استحباب» عبارت است از این که شارع انجام دادن کارى را از مکلّف بخواهد؛ بدون آن که الزامى در کار باشد؛ در نتیجه مستحب به فعلى گفته مى‌شود که شارع آن را از مکلّف خواسته، لیکن رخصت ترک آن را نیز به وى داده است، مانند نماز [[نافله های شبانه روز|نافله]].
 +
* «حرمت» عبارت است از الزام شارع، مکلّف را به اجتناب از عملى همچون [[دروغ]] و [[غیبت (گناه)|غیبت]]؛ در نتیجه حرام به فعلى گفته مى‌شود که شارع به گونه الزامى ترک آن را از مکلّف خواسته است، یعنى رخصتى در فعل آن ـ جز در حال ضرورت ـ به وى نداده است.
 +
* «کراهت» عبارت است از نهى شارع، مکلّف را از انجام دادن کارى با رخصت ارتکاب آن؛ در نتیجه مکروه به فعلى اطلاق مى‌گردد که شارع از آن نهى کرده، لیکن رخصت انجام دادن آن را نیز داده است، مانند آروغ زدن رو به آسمان.
 +
* «اباحه» عبارت است از مخیر کردن شارع، مکلّف را بین فعل و ترک عملى بدون ترجیح یکى بر دیگرى؛ در نتیجه مباح به عملى اطلاق مى‌شود که فعل و ترک آن بر مکلّف به طور یکسان روا است، مانند راه رفتن قطع نظر از احکام عارضى آن.<ref>دروس فى علم الاصول۱/۲۵۸؛ الاصول العامة/۵۸ـ۶۵.</ref>
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
{{پانویس}}
 
{{پانویس}}
 
 
==منابع==
 
==منابع==
* [http://lib.eshia.ir/23017/4/779/%D8%B3%D8%B1%DA%A9%D8%B4 فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج3، صص 356-355.] تاریخ بازیابی: 2 مرداد 1392.
+
*[http://lib.eshia.ir/23017/4/779/%D8%B3%D8%B1%DA%A9%D8%B4 فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۳، صص ۳۵۶-۳۵۵.] تاریخ بازیابی: ۲ مرداد ۱۳۹۲.
 +
== مطالب مرتبط ==
 +
* [[حُکم]]
 +
* [[حكم وضعى]]
 
{{سنجش کیفی
 
{{سنجش کیفی
 
|سنجش=شده
 
|سنجش=شده
سطر ۴۰: سطر ۳۶:
 
|رده= دارد
 
|رده= دارد
 
}}
 
}}
 
 
 
[[رده:انواع حکم فقهی]]
 
[[رده:انواع حکم فقهی]]
 
[[رده: مقاله های مهم]]
 
[[رده: مقاله های مهم]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۰۶


Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

«حکم تکلیفى» - در برابر حکم وضعی -، مستقیم به فعل مکلّف تعلّق مى‌گیرد و وظیفه او را در ابعاد مختلف زندگى مشخص مى‌سازد. از این عنوان در اصول فقه سخن گفته‌اند.

تعریف حکم تکلیفی

«حکم تکلیفى»، عبارت است از حکمى شرعى که مستقیم به فعل مکلّف تعلّق مى‌گیرد و وظیفه او را در ابعاد مختلف زندگى، اعم از شخصى، عبادى، خانوادگى، اقتصادى و سیاسى مشخص مى‌سازد، مانند حرمت نوشیدن شراب، وجوب نماز، وجوب انفاق بر بعضى از نزدیکان و ... .[۱]

توجه حکم تکلیفى به انسان، منوط به تحقق شرایط تکلیف است؛ از این رو، انسان غیر بالغ، دیوانه و ناتوان، مکلّف به عمل به آن نیست.[۲]

اقسام حکم تکلیفى

«حکم تکلیفى» به وجوب، استحباب، حرمت، کراهت و اباحه تقسیم مى‌شود.

  • «وجوب» عبارت است از الزام مکلَّف توسط شارع، به اعمالى همچون نماز، روزه و حج؛ در نتیجه واجب به فعلى گفته مى‌شود که شارع به گونه الزامى آن را از مکلّف خواسته است، بدون آن که در ترک آن ـ جز در حال ضرورت ـ رخصتى به وى داده باشد.
  • «استحباب» عبارت است از این که شارع انجام دادن کارى را از مکلّف بخواهد؛ بدون آن که الزامى در کار باشد؛ در نتیجه مستحب به فعلى گفته مى‌شود که شارع آن را از مکلّف خواسته، لیکن رخصت ترک آن را نیز به وى داده است، مانند نماز نافله.
  • «حرمت» عبارت است از الزام شارع، مکلّف را به اجتناب از عملى همچون دروغ و غیبت؛ در نتیجه حرام به فعلى گفته مى‌شود که شارع به گونه الزامى ترک آن را از مکلّف خواسته است، یعنى رخصتى در فعل آن ـ جز در حال ضرورت ـ به وى نداده است.
  • «کراهت» عبارت است از نهى شارع، مکلّف را از انجام دادن کارى با رخصت ارتکاب آن؛ در نتیجه مکروه به فعلى اطلاق مى‌گردد که شارع از آن نهى کرده، لیکن رخصت انجام دادن آن را نیز داده است، مانند آروغ زدن رو به آسمان.
  • «اباحه» عبارت است از مخیر کردن شارع، مکلّف را بین فعل و ترک عملى بدون ترجیح یکى بر دیگرى؛ در نتیجه مباح به عملى اطلاق مى‌شود که فعل و ترک آن بر مکلّف به طور یکسان روا است، مانند راه رفتن قطع نظر از احکام عارضى آن.[۳]

پانویس

  1. دروس فى علم الاصول ۱/۲۵۷ ؛ المعالم الجدیدة/۱۰۰.
  2. اوثق الوسائل/۴۷۶.
  3. دروس فى علم الاصول۱/۲۵۸؛ الاصول العامة/۵۸ـ۶۵.

منابع

مطالب مرتبط