حوقله: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(منابع)
(ویرایش)
 
(۵ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{نیازمند ویرایش فنی}}
+
{{خوب}}
 +
[[پرونده:حوقله.jpg|بندانگشتی|لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ إِلّا بِاللّه]]
  
حَوْقَلَه یا حَوْلَقَه، ذکر « لاحَولَ وَ لا قُوَّةَ إِلّا بِاللّه » گفتن می‌باشد.
+
«حَوْقَلَه» یا «حَوْلَقَه»، گفتن [[ذکر (اصطلاح اخلاق و عرفان)|ذکر]] «لاحَولَ وَلا قُوَّةَ إِلّا بِاللّه» می‌باشد. مفهوم این ذکر آن است که قدرت و نیرو تنها از آن [[الله|خدا]] و به خواست اوست. [[حدیث|احادیث]] متعددی در فضیلت ذکر مزبور نقل شده و مسلمانان به بسیار گفتن آن توصیه شده اند.<ref>احمد بن محمد برقی، کتاب المحاسن، ج۱، ص۱۱، چاپ جلال الدین محدث ارموی، تهران۱۳۳۰ش.</ref>
  
== ماهیت حوقله ==
 
  
حَوْلَقَه و حَوْقَلَه، هر دو، مصدر منحوتِ (تراشیده شده) و جعلی عبارت « لاحَولَ وَ لاقُوَّةَ إِلّا بِاللّه » هستند [۱] [۲] [۳] مانند بسمله که از « بِسمِ اللَّه الرَّحمنِ الرَّحیم » ساخته شده است.
+
==ماهیت حوقله==
در زبان عربی برای اختصار در بیان دو یا چند کلمه یا عبارت پرکاربرد، آن‌ها را باهم ترکیب کرده عبارت جدیدی پدید می‌آورند، حوقله و حولقه نیز از این جمله اند. [۴] [۵] [۶]
 
  
== معنای دیگر حوقله ==
+
«حَوْقَلَه» یا «حَوْلَقَه»، هر دو مصدر منحوتِ (تراشیده شده) و جعلی عبارت «لاحَولَ وَ لاقُوَّةَ إِلّا بِاللّه» هستند.<ref>محمد بن احمد ازهری، تهذیب اللغة، ج۵، ص۳۷۰، ج۵، چاپ عبداللّه درویش، قاهره.</ref> مانند «[[بسمله]]» که از «بِسمِ اللَّه الرَّحمنِ الرَّحیم» ساخته شده است. در زبان عربی برای اختصار در بیان دو یا چند کلمه یا عبارت پرکاربرد، آن‌ها را با هم ترکیب کرده عبارت جدیدی پدید می‌آورند، حوقله نیز از این جمله است.<ref>ابن انباری، الزاهر فی معانی کلمات الناس، ج۱، ص۱۰۳، چاپ حاتم صالح ضامن، دمشق ۱۴۲۴/۲۰۰۴.</ref>
  
معنای دیگر حوقله پیر و ناتوان شدن یا نوع راه رفتنِ پیرمردان است، [۷] از این رو ابن دَحْیَه استفاده از واژه حوقله را برای اختصارِ ذکرِ « لاحول ولا قوّة الّا باللّه » خطا و کاربرد حولقه را صحیح دانسته است [۸].
+
معنای دیگر «حوقله» پیر و ناتوان شدن یا نوع راه رفتنِ پیرمردان است،<ref>اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، ذیل «حقل».</ref> از این رو ابن دَحْیَه استفاده از واژه حوقله را برای اختصارِ ذکرِ «لاحول ولا قوّة الّا باللّه» خطا، و کاربرد حولقه را صحیح دانسته است.<ref>سیوطی، المزهر فی علوم اللغة و انواعها، ج۱، ص۴۸۳ـ۴۸۴.</ref>
  
== اِعراب و معنای حوقله ==
+
این عبارت در [[قرآن|قرآن کریم]] نیامده، اما عبارت «لا قُوَّة إِلّا باللّه» یک بار در [[آیه 39 سوره کهف|آیه ۳۹ سوره کهف]] بکار رفته است. عبارت فوق به صورت «لاحَیْل وَ لاقُوَّةَ إِلّا باللّه» نیز آمده است.<ref>ابن منظور، لسان العرب، ذیل «حول».</ref>
  
درباره اِعراب و درنتیجه معنای این عبارت، اقوال مختلفی وجود دارد و میان ادیبان و نحویان در این باره اختلاف هست.
+
==معنای حوقله==
ابن انباری [۹] پنج وجه اعرابی، و به تبع آن، پنج معنای متفاوت برای این عبارت ذکر کرده است.
 
  
== معنای ذکر حوقله ==
+
درباره اِعراب و در نتیجه معنای این عبارت، اقوال مختلفی وجود دارد و میان ادیبان و نحویان در این باره اختلاف هست. ابن انباری پنج وجه اعرابی و به تبع آن، پنج معنای متفاوت برای این عبارت ذکر کرده است.<ref>ابن انباری، الزاهر فی معانی کلمات الناس، ج۱، ص۱۰۳ـ۱۰۷، چاپ حاتم صالح ضامن، دمشق ۱۴۲۴/۲۰۰۴.</ref>
  
مفاد ذکر حولقه آن است که روى گردانى از گناه و توانایى بر طاعت جز به حول و قوّه خداوند امکان‌پذیر نیست و در حقیقت، بنده با این ذکر، فقر و نیاز مطلق خود را در همه چیز به خدای متعال مى‌نمایاند و رفع نیاز خویش را از او مى‌طلبد. [۱۰]
+
مفاد ذکر «لاحول ولا قوّة الّا باللّه» آن است که روی گردانی از معصیت و توانایی بر طاعت جز به حول و قوّه [[الله|خداوند]] امکان‌پذیر نیست و در حقیقت، بنده با این ذکر، فقر و نیاز مطلق خود را در همه چیز به خدای متعال می‌نمایاند و رفع نیاز خویش را از او می‌طلبد.<ref>مرآةالعقول، ج۱۲، ص۲۱۳.</ref>
حَوْل به معنای حرکت، نیرو و نیز قدرت بر تصرف در امور ( حیله ) است و مفهوم این ذکر آن است که قدرت و نیرو تنها از آن خدا و به خواست اوست. [۱۱] [۱۲] [۱۳]
 
مقصود از این عبارت، اظهار نیاز به درگاه خدا و درخواست کمک از او در کارهاست که این کار حقیقت عبودیت دانسته شده است. [۱۴]
 
این عبارت به صورت «لا حَیْل وَ لاقُوَّةَ إِلّا باللّه» نیز آمده است. [۱۵]
 
این عبارت در قرآن کریم نیامده، اما عبارت «لا قُوَّة إِلّا باللّه» یک بار در آیه ۳۹ سوره کهف [۱۶] به کار رفته است.
 
  
== حوقله در روایات ==
+
حَوْل به معنای حرکت و قدرت بر تصرف در امور (حیله) است و مفهوم این ذکر آن است که قدرت و نیرو تنها از آن خدا و به خواست اوست.<ref>اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، ذیل «حول».</ref> و نیز گفته شده مقصود از این عبارت، اظهار نیاز به درگاه خدا و درخواست کمک از او در کارهاست که این کار حقیقت عبودیت دانسته شده است.<ref> ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث والاثر، ذیل «حولق».</ref>
  
امام علی (علیه السلام) در پاسخ پرسشی از معنای این عبارت، بیان کرده است که « ما در برابر خدا از خود اختیاری نداریم و جز قدرتی که او به ما ارزانی کند قدرتی نداریم (قدرت و اختیار ما ذاتی نیست)؛ پس چون ما را مالک آن قدرت ـ که خود بدان سزاوارتر است ـ گرداند، مکلف می‌شویم و اگر آن قدرت را از ما بگیرد تکلیف را از ما برمی دارد ». [۱۷]
+
[[امام علی]] علیه السلام در پاسخ پرسشی از معنای این عبارت، بیان کرده است که «ما در برابر خدا از خود اختیاری نداریم و جز قدرتی که او به ما ارزانی کند، قدرتی نداریم (قدرت و اختیار ما ذاتی نیست)؛ پس چون ما را مالک آن قدرت که خود بدان سزاوارترست گرداند، مکلف می‌شویم و اگر آن قدرت را از ما بگیرد، [[تکلیف]] را از ما برمی دارد».<ref>علی بن ابیطالب علیه السلام، امام اول، نهج البلاغة، حکمت۴۰۴، چاپ صبحی صالح، قاهره۱۴۱۱/۱۹۹۱.</ref>
در احادیث دیگر، این عبارت را این گونه معنا کرده‌اند که « ما هیچ نیرو و قدرتی برای ترک معصیت ، جز با کمک خدا و هیچ توانی برای انجام طاعات جز با یاری او نداریم » [۱۸] بنابراین، هرکس این عبارت را بگوید کار خود را به خدا سپرده است. [۱۹]
 
  
== جایگاه حوقله ==
+
در [[حدیث|احادیث]] دیگر، این عبارت را این گونه معنا کرده‌اند که «ما هیچ نیرو و قدرتی برای ترک معصیت، جز با کمک خدا و هیچ توانی برای انجام طاعات جز با یاری او نداریم».<ref>ابن بابویه، معانی الاخبار، ج۱، ص۲۱، چاپ علی اکبر غفاری، قم۱۳۶۱ش.</ref> بنابراین هر کس این عبارت را بگوید کار خود را به خدا سپرده است.<ref>ابن بابویه، کتاب الخصال، ج۱، ص۲۹۹، چاپ علی اکبر غفاری، قم۱۳۶۲ش.</ref>
  
بنابر حدیثی از پیامبر اکرم (صلی اللّه علیه وآله وسلم) این جمله گنجی از گنج های بهشت است [۲۰] [۲۱].
+
==شأن و آثار حوقله==
و نیز این ذکر از اذکاری است که حضرت موسی (علیه‌السلام) هنگام شکافته شدن دریا بر زبان جاری کرد. [۲۲]
 
همچنین امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا پیوسته این ذکر را بر زبان جاری می کرد. [۲۳] [۲۴]
 
احادیث بسیاری در فضیلت این ذکر نقل شده است و مسلمانان به بسیار گفتن آن توصیه شده اند. [۲۵] [۲۶] [۲۷]
 
  
== آثار حوقله ==
+
[[جلال الدین سیوطی]] در کتاب «شرح الحوقلة والحیعلة» به توضیح درباره این ذکر و فضیلت آن پرداخته است.<ref>حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۲، ستون۱۰۴۰.</ref> بنابر حدیثی از [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] صلی اللّه علیه و آله این جمله گنجی از گنج های [[بهشت]] است.<ref>ابن حنبل، مسندالامام احمد بن حنبل، ج۲، ص۳۳۳، بیروت: دارصادر.</ref> و نیز این ذکر از اذکاری است که [[حضرت موسی]] علیه‌ السلام هنگام شکافته شدن دریا بر زبان جاری کرد.<ref>عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، الدرّالمنثور فی التفسیر بالمأثور، ج۶، ص۲۷۰، چاپ نجدت نجیب، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۱.</ref> همچنین [[امام حسین]] علیه السلام در [[روز عاشورا]] پیوسته این ذکر را بر زبان جاری می کرد.<ref>ابن طاووس، مقتل الحسین علیه‌السلام، ج۱، ص۷۰.</ref>
  
در احادیثِ پیامبر و امامان (صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین)، گفتن این ذکر برای رفع وسوسه و حزن ، [۲۸] برطرف شدن بیماری و فقر ، [۲۹] [۳۰] پس از دعا و نمازهای ظهر و مغرب، [۳۱] [۳۲] [۳۳] هنگام خروج از منزل [۳۴] و پس از گفتن یا شنیدن « حَی عَلی الصَّلوةِ »، « حَی عَلی الْفَلاحِ » و « حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل » در اذان سفارش شده است. [۳۵] [۳۶] [۳۷]
+
ذکر «لاحول و لاقوّة الّا باللّه» از مصادیق [[باقیات الصالحات|باقیات صالحات]] دانسته شده است.<ref>سیوطی، الدرّالمنثور فی التفسیر بالمأثور، ج۵، ص۳۴۸ـ۳۵۱.</ref> در احادیث [[پیامبر اسلام|پیامبر]] و [[ائمه اطهار|امامان]] علیهم السلام، گفتن این ذکر برای رفع [[وسوسه]] و [[حزن]]،<ref>الفقه المنسوب للامام الرضا علیه‌السلام، ج۱، ص۳۸۵.</ref> برطرف شدن بیماری و فقر،<ref>کلینی، کتاب الکافی، ج۸، ص۹۳.</ref> پس از [[دعا]] و نمازهای ظهر و مغرب،<ref>کلینی، کتاب الکافی، ج۲، ص۵۲۸.</ref> هنگام خروج از منزل<ref>کلینی، کتاب الکافی، ج۲، ص۵۴۲.</ref> و پس از گفتن یا شنیدن «حَیّ عَلی الصَّلوةِ»، «حَیّ عَلی الْفَلاحِ» و «حَیّ عَلی خَیرِالْعَمَل» در [[اذان]] سفارش شده است.<ref>بخاری، صحیح البخاری، ج۱، ص۱۵۲.</ref>  
همچنین این ذکر از مصادیق باقیات صالحات دانسته شده است. [۳۸]از جمله، هنگام پوشيدن لباس نو، بسيار گفتن
 
لاحَوْلَ وَ لاقُوَّةَ إلاّ باللّه‌ِ (العَلىّ العَظيم)<ref> كشف الغطاء 3/ 38 ؛ وسائل الشيعة 5/ 47 </ref> مستحب است.
 
  
== کاربردحوقله در فارسی ==
+
همچنین از آن به مناسبت در [[فقه]] در باب صلات سخن گفته‌اند. حولقه از ذکرهای بسیار بافضیلت است که در اوقات و حالات مختلف بر آن سفارش شده است.<ref>وسائل الشیعة، ج۵، ص۳۲۶-۳۲۸.</ref> از جمله، هنگام پوشیدن لباس نو، بسیار گفتن «لاحَوْلَ وَ لاقُوَّةَ إلّاباللَّهِ (العَلیّ العَظیم)» [[استحباب|مستحب]] است.<ref>کشف الغطاء، ج۳، ص۳۸.</ref>
  
واژه حوقله در نثر فارسی نیز به کار رفته است. [۳۹]
+
واژه حوقله در نظم و نثر فارسی نیز بکار رفته است.<ref>احمد بن محمد شفیع وقار شیرازی، محاکمه انسان و حیوان «مرغزار»، ج۱، ص۱۳۷، چاپ محمد فاضلی، مشهد ۱۳۷۲ش.</ref> تعابیر «لاحول گویان» و «لاحول کنان» و گفتن «لاحول و لاقوّة الّا باللّه»، برای راندن [[شیطان]]، اظهار تعجب، اعتراض و نشان دادن ناخرسندی کاربرد دارد.<ref>احمد بن قوص منوچهری، دیوان، ج۱، ص۱۹۶، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۷۵ش.</ref>
در نظم و نثر فارسی تعابیر « لاحول گویان » و « لاحول کنان » و گفتن « لاحول ولاقوّة الّا باللّه »، برای راندن شیطان ، اظهار تعجب ، اعتراض و نشان دادن ناخرسندی کاربرد دارد. [۴۰] [۴۱] [۴۲] [۴۳] [۴۴] [۴۵]
 
  
== شرح الحوقلة و الحیعلة ==
+
==پانویس==
 
 
جلال الدین سیوطی در کتاب « شرح الحوقلة و الحیعلة » به توضیح درباره این ذکر و فضیلت آن پرداخته است. [۴۶]
 
 
 
== کاربرد حوقله در فقه ==
 
 
 
از آن به مناسبت در باب صلات سخن گفته‌اند.
 
حولقه از ذکرهاى بسیار با فضیلت است که در اوقات و حالات مختلف و مناسب بر آن سفارش شده است. [۴۷] [۴۸] [۴۹] [۵۰] [۵۱]
 
از جمله، هنگام پوشیدن لباس نو، بسیار گفتن « لاحَوْلَ وَ لاقُوَّةَ إلّاباللَّهِ (العَلىّ العَظیم) » مستحب است. [۵۲] [۵۳]
 
حکایت فصول اذان همراه موذن یا پس از گفتن او مستحب است؛ لیکن- بنابر دیدگاه برخى- مى‌تواند حیعلات (حَىَّ عَلى الصَّلاة تا حَىَّ على‌ خَیرِ العَمَل) را به حولقه تبدیل کند. البته این در غیر نماز است.
 
استحباب حکایت در نماز اختلافى است؛ لیکن نمازگزار اگر بخواهد اذان را حکایت کند، نمى‌تواند حیعلات را حکایت نماید؛ چون کلام آدمى محسوب شده و موجب بطلان نماز مى‌گردد؛ بلکه باید آن ها را تبدیل به حولقه نماید. [۵۴] [۵۵] [۵۶] [۵۷]
 
 
 
==پانویس ==
 
 
<references />
 
<references />
 +
==منابع==
  
== منابع ==
+
*مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، جلد۳، صفحه۳۸۷، در دسترس در [http://lib.eshia.ir/23017/3/387 کتابخانه مدرسه فقاهت].
 
+
*[http://www.wikifeqh.ir/ "حوقله"، ویکی فقه]، بازیابی: ۲ بهمن ماه ۱۳۹۲.
*[http://www.wikifeqh.ir/%D8%AD%D9%88%D9%82%D9%84%D9%87 ویکی فقه]،بازیابی: 2 بهمن ماه 1392.
+
*[http://www.wiki.islamicdoc.org/wiki/index.php/ "حوقله"، دانشنامه علوم اسلامی]، بازیابی: ۲ بهمن ماه ۱۳۹۲.
*موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي،جلد 3، صفحه387،در دسترس در[http://lib.eshia.ir/23017/3/387 کتابخانه مدرسه فقاهت]
 
 
 
*[http://www/wiki.islamicdoc.org/wiki/index.php، دانشنامه علوم اسلامی]، بازیابی: 2 بهمن ماه 1392.
 
  
 
[[رده:نماز]]
 
[[رده:نماز]]
 
[[رده:آداب و سنن]]
 
[[رده:آداب و سنن]]
 +
[[رده:اذکار]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۱۸

لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ إِلّا بِاللّه

«حَوْقَلَه» یا «حَوْلَقَه»، گفتن ذکر «لاحَولَ وَلا قُوَّةَ إِلّا بِاللّه» می‌باشد. مفهوم این ذکر آن است که قدرت و نیرو تنها از آن خدا و به خواست اوست. احادیث متعددی در فضیلت ذکر مزبور نقل شده و مسلمانان به بسیار گفتن آن توصیه شده اند.[۱]


ماهیت حوقله

«حَوْقَلَه» یا «حَوْلَقَه»، هر دو مصدر منحوتِ (تراشیده شده) و جعلی عبارت «لاحَولَ وَ لاقُوَّةَ إِلّا بِاللّه» هستند.[۲] مانند «بسمله» که از «بِسمِ اللَّه الرَّحمنِ الرَّحیم» ساخته شده است. در زبان عربی برای اختصار در بیان دو یا چند کلمه یا عبارت پرکاربرد، آن‌ها را با هم ترکیب کرده عبارت جدیدی پدید می‌آورند، حوقله نیز از این جمله است.[۳]

معنای دیگر «حوقله» پیر و ناتوان شدن یا نوع راه رفتنِ پیرمردان است،[۴] از این رو ابن دَحْیَه استفاده از واژه حوقله را برای اختصارِ ذکرِ «لاحول ولا قوّة الّا باللّه» خطا، و کاربرد حولقه را صحیح دانسته است.[۵]

این عبارت در قرآن کریم نیامده، اما عبارت «لا قُوَّة إِلّا باللّه» یک بار در آیه ۳۹ سوره کهف بکار رفته است. عبارت فوق به صورت «لاحَیْل وَ لاقُوَّةَ إِلّا باللّه» نیز آمده است.[۶]

معنای حوقله

درباره اِعراب و در نتیجه معنای این عبارت، اقوال مختلفی وجود دارد و میان ادیبان و نحویان در این باره اختلاف هست. ابن انباری پنج وجه اعرابی و به تبع آن، پنج معنای متفاوت برای این عبارت ذکر کرده است.[۷]

مفاد ذکر «لاحول ولا قوّة الّا باللّه» آن است که روی گردانی از معصیت و توانایی بر طاعت جز به حول و قوّه خداوند امکان‌پذیر نیست و در حقیقت، بنده با این ذکر، فقر و نیاز مطلق خود را در همه چیز به خدای متعال می‌نمایاند و رفع نیاز خویش را از او می‌طلبد.[۸]

حَوْل به معنای حرکت و قدرت بر تصرف در امور (حیله) است و مفهوم این ذکر آن است که قدرت و نیرو تنها از آن خدا و به خواست اوست.[۹] و نیز گفته شده مقصود از این عبارت، اظهار نیاز به درگاه خدا و درخواست کمک از او در کارهاست که این کار حقیقت عبودیت دانسته شده است.[۱۰]

امام علی علیه السلام در پاسخ پرسشی از معنای این عبارت، بیان کرده است که «ما در برابر خدا از خود اختیاری نداریم و جز قدرتی که او به ما ارزانی کند، قدرتی نداریم (قدرت و اختیار ما ذاتی نیست)؛ پس چون ما را مالک آن قدرت که خود بدان سزاوارترست گرداند، مکلف می‌شویم و اگر آن قدرت را از ما بگیرد، تکلیف را از ما برمی دارد».[۱۱]

در احادیث دیگر، این عبارت را این گونه معنا کرده‌اند که «ما هیچ نیرو و قدرتی برای ترک معصیت، جز با کمک خدا و هیچ توانی برای انجام طاعات جز با یاری او نداریم».[۱۲] بنابراین هر کس این عبارت را بگوید کار خود را به خدا سپرده است.[۱۳]

شأن و آثار حوقله

جلال الدین سیوطی در کتاب «شرح الحوقلة والحیعلة» به توضیح درباره این ذکر و فضیلت آن پرداخته است.[۱۴] بنابر حدیثی از پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله این جمله گنجی از گنج های بهشت است.[۱۵] و نیز این ذکر از اذکاری است که حضرت موسی علیه‌ السلام هنگام شکافته شدن دریا بر زبان جاری کرد.[۱۶] همچنین امام حسین علیه السلام در روز عاشورا پیوسته این ذکر را بر زبان جاری می کرد.[۱۷]

ذکر «لاحول و لاقوّة الّا باللّه» از مصادیق باقیات صالحات دانسته شده است.[۱۸] در احادیث پیامبر و امامان علیهم السلام، گفتن این ذکر برای رفع وسوسه و حزن،[۱۹] برطرف شدن بیماری و فقر،[۲۰] پس از دعا و نمازهای ظهر و مغرب،[۲۱] هنگام خروج از منزل[۲۲] و پس از گفتن یا شنیدن «حَیّ عَلی الصَّلوةِ»، «حَیّ عَلی الْفَلاحِ» و «حَیّ عَلی خَیرِالْعَمَل» در اذان سفارش شده است.[۲۳]

همچنین از آن به مناسبت در فقه در باب صلات سخن گفته‌اند. حولقه از ذکرهای بسیار بافضیلت است که در اوقات و حالات مختلف بر آن سفارش شده است.[۲۴] از جمله، هنگام پوشیدن لباس نو، بسیار گفتن «لاحَوْلَ وَ لاقُوَّةَ إلّاباللَّهِ (العَلیّ العَظیم)» مستحب است.[۲۵]

واژه حوقله در نظم و نثر فارسی نیز بکار رفته است.[۲۶] تعابیر «لاحول گویان» و «لاحول کنان» و گفتن «لاحول و لاقوّة الّا باللّه»، برای راندن شیطان، اظهار تعجب، اعتراض و نشان دادن ناخرسندی کاربرد دارد.[۲۷]

پانویس

  1. احمد بن محمد برقی، کتاب المحاسن، ج۱، ص۱۱، چاپ جلال الدین محدث ارموی، تهران۱۳۳۰ش.
  2. محمد بن احمد ازهری، تهذیب اللغة، ج۵، ص۳۷۰، ج۵، چاپ عبداللّه درویش، قاهره.
  3. ابن انباری، الزاهر فی معانی کلمات الناس، ج۱، ص۱۰۳، چاپ حاتم صالح ضامن، دمشق ۱۴۲۴/۲۰۰۴.
  4. اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، ذیل «حقل».
  5. سیوطی، المزهر فی علوم اللغة و انواعها، ج۱، ص۴۸۳ـ۴۸۴.
  6. ابن منظور، لسان العرب، ذیل «حول».
  7. ابن انباری، الزاهر فی معانی کلمات الناس، ج۱، ص۱۰۳ـ۱۰۷، چاپ حاتم صالح ضامن، دمشق ۱۴۲۴/۲۰۰۴.
  8. مرآةالعقول، ج۱۲، ص۲۱۳.
  9. اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، ذیل «حول».
  10. ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث والاثر، ذیل «حولق».
  11. علی بن ابیطالب علیه السلام، امام اول، نهج البلاغة، حکمت۴۰۴، چاپ صبحی صالح، قاهره۱۴۱۱/۱۹۹۱.
  12. ابن بابویه، معانی الاخبار، ج۱، ص۲۱، چاپ علی اکبر غفاری، قم۱۳۶۱ش.
  13. ابن بابویه، کتاب الخصال، ج۱، ص۲۹۹، چاپ علی اکبر غفاری، قم۱۳۶۲ش.
  14. حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۲، ستون۱۰۴۰.
  15. ابن حنبل، مسندالامام احمد بن حنبل، ج۲، ص۳۳۳، بیروت: دارصادر.
  16. عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، الدرّالمنثور فی التفسیر بالمأثور، ج۶، ص۲۷۰، چاپ نجدت نجیب، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۱.
  17. ابن طاووس، مقتل الحسین علیه‌السلام، ج۱، ص۷۰.
  18. سیوطی، الدرّالمنثور فی التفسیر بالمأثور، ج۵، ص۳۴۸ـ۳۵۱.
  19. الفقه المنسوب للامام الرضا علیه‌السلام، ج۱، ص۳۸۵.
  20. کلینی، کتاب الکافی، ج۸، ص۹۳.
  21. کلینی، کتاب الکافی، ج۲، ص۵۲۸.
  22. کلینی، کتاب الکافی، ج۲، ص۵۴۲.
  23. بخاری، صحیح البخاری، ج۱، ص۱۵۲.
  24. وسائل الشیعة، ج۵، ص۳۲۶-۳۲۸.
  25. کشف الغطاء، ج۳، ص۳۸.
  26. احمد بن محمد شفیع وقار شیرازی، محاکمه انسان و حیوان «مرغزار»، ج۱، ص۱۳۷، چاپ محمد فاضلی، مشهد ۱۳۷۲ش.
  27. احمد بن قوص منوچهری، دیوان، ج۱، ص۱۹۶، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۷۵ش.

منابع