آیه 93 اسراء: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه‌ای جدید حاوی '=== متن آیه === {{قرآن در قاب|أَوْ یَكُونَ لَكَ بَیْتٌ مِّن زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى ف...' ایجاد کرد)
 
سطر ۱: سطر ۱:
=== متن آیه ===
+
==متن آیه==
  
{{قرآن در قاب|أَوْ یَكُونَ لَكَ بَیْتٌ مِّن زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِی السَّمَاء وَلَن نُّؤْمِنَ لِرُقِیِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَیْنَا كِتَابًا نَّقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّی هَلْ كُنتُ إَلاَّ بَشَرًا رَّسُولاً |سوره=17|آیه=93}}
+
{{قرآن در قاب|«أَوْ یَكُونَ لَكَ بَیْتٌ مِّن زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِی السَّمَاء وَلَن نُّؤْمِنَ لِرُقِیِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَیْنَا كِتَابًا نَّقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّی هَلْ كُنتُ إَلاَّ بَشَرًا رَّسُولاً».|سوره=17|آیه=93}}
  
=== ترجمه ===
+
==ترجمه==
  
یا تو را خانه ای از طلا باشد، یا به آسمان بالا روی و ما به آسمان، رفتنت را باور نکنیم تا برای ما کتابی که از آن بخوانیم بیاوری بگو: پروردگار من منزه است آیا جز این است که من انسانی هستم که به رسالت آمده ام ?
+
یا تو را خانه ای از طلا باشد یا به آسمان بالا روی و ما به آسمان رفتنت را باور نکنیم تا برای ما کتابی که از آن بخوانیم بیاوری . بگو: پروردگار من منزه است آیا جز این است که من انسانی هستم که به رسالت آمده ام؟
  
=== شأن نزول آیات 90 تا 93 ===
+
==نزول==
  
«[[شیخ طوسى]]» ابن عباس گوید: این آیات درباره اقوامى نازل گردیده که در مقام اقتراح با [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله بوده و به او گفته بودند، ما هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد و تو را به نبوت تصدیق نخواهیم نمود تا از براى ما چیزهائى که می‌خواهیم انجام بدهى.
+
'''شأن نزول آیات 90 تا 93:'''
 +
 
 +
«[[شیخ طوسى]]» گوید: ابن عباس گوید: این آیات درباره اقوامى نازل گردیده که در مقام اقتراح با [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله بوده و به او گفته بودند، ما هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد و تو را به نبوت تصدیق نخواهیم نمود تا از براى ما چیزهائى که می‌خواهیم انجام بدهى.
  
 
اینان عتبه و شیبه پسران ربیعه و نبیه و منبه پسران حجاج و [[ابوسفیان]] و اسود بن مطلب بن اسد و زمعة بن الاسد و ولید بن مغیرة و ابوجهل بن هشام و عبدالله بن امیة و امیة بن خلف و عاص بن وائل از جماعت قریش بودند.<ref> در تفسیر برهان از على بن ابراهیم نقل شده که این آیه درباره عبدالله بن ابى‌امیه برادر ام‌سلمه زوجه پیامبر نازل شده زیرا او قبل از هجرت در [[مکه]] موضوعات مندرج در این آیات را به پیامبر گفته بود و هنگامى که مکه فتح گردید. عبدالله بن ابى‌امیه از پیامبر استقبال کرد و به وى سلام نمود. پیامبر جواب او را نداد و از وى دورى کرد لذا عبدالله نزد خواهرش آمد و گفت: پیامبر، اسلام همه را قبول کرد ولى اسلام آوردن مرا نپذیرفت. ام‌سلمه نزد [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله آمد و گفت: یا رسول الله پدر و مادرم فداى تو باد تمامى قریش به وجود شما سعادتمند گردیدند مگر برادرم، پیامبر فرمود: تکذیبى که برادرت از من نمود دیگران به آن کیفیت تکذیب نکردند زیرا او گفته بود (لن نؤمن؛ هرگز [[ایمان]] نمى آوریم) ام‌سلمه گفت: یا رسول الله مگر خودت نفرمودى که [[اسلام]] لغزش‌هاى پیش از آن را مى پوشاند. پیامبر فرمود: بلى گفته ام سپس اسلام عبدالله بن ابى‌امیه برادر ام‌سلمه را مورد قبول قرار داد.</ref><ref> طبرى صاحب جامع البیان از طریق ابن اسحق از شیخى از اهل [[مصر]] او از عکرمة او از ابن عباس نیز این روایت را نقل کرده است و در میان سران قریش نام ابوالبخترى را نیز افزوده است و همچنین سعید بن منصور در سنن خود از سعید بن جبیر روایت کرده و گوید: این آیات درباره برادر ام‌سلمة بنام عبدالله بن امیة نازل شده است.</ref>
 
اینان عتبه و شیبه پسران ربیعه و نبیه و منبه پسران حجاج و [[ابوسفیان]] و اسود بن مطلب بن اسد و زمعة بن الاسد و ولید بن مغیرة و ابوجهل بن هشام و عبدالله بن امیة و امیة بن خلف و عاص بن وائل از جماعت قریش بودند.<ref> در تفسیر برهان از على بن ابراهیم نقل شده که این آیه درباره عبدالله بن ابى‌امیه برادر ام‌سلمه زوجه پیامبر نازل شده زیرا او قبل از هجرت در [[مکه]] موضوعات مندرج در این آیات را به پیامبر گفته بود و هنگامى که مکه فتح گردید. عبدالله بن ابى‌امیه از پیامبر استقبال کرد و به وى سلام نمود. پیامبر جواب او را نداد و از وى دورى کرد لذا عبدالله نزد خواهرش آمد و گفت: پیامبر، اسلام همه را قبول کرد ولى اسلام آوردن مرا نپذیرفت. ام‌سلمه نزد [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله آمد و گفت: یا رسول الله پدر و مادرم فداى تو باد تمامى قریش به وجود شما سعادتمند گردیدند مگر برادرم، پیامبر فرمود: تکذیبى که برادرت از من نمود دیگران به آن کیفیت تکذیب نکردند زیرا او گفته بود (لن نؤمن؛ هرگز [[ایمان]] نمى آوریم) ام‌سلمه گفت: یا رسول الله مگر خودت نفرمودى که [[اسلام]] لغزش‌هاى پیش از آن را مى پوشاند. پیامبر فرمود: بلى گفته ام سپس اسلام عبدالله بن ابى‌امیه برادر ام‌سلمه را مورد قبول قرار داد.</ref><ref> طبرى صاحب جامع البیان از طریق ابن اسحق از شیخى از اهل [[مصر]] او از عکرمة او از ابن عباس نیز این روایت را نقل کرده است و در میان سران قریش نام ابوالبخترى را نیز افزوده است و همچنین سعید بن منصور در سنن خود از سعید بن جبیر روایت کرده و گوید: این آیات درباره برادر ام‌سلمة بنام عبدالله بن امیة نازل شده است.</ref>
  
==پانویس ==
+
==پانویس==
<references />
+
<references/>
===
 
 
 
 
 
=== منابع ===
 
  
 +
==منابع==
 
* قرآن کریم، ترجمه عبدالمحمد آیتی.
 
* قرآن کریم، ترجمه عبدالمحمد آیتی.
 +
* محمدباقر محقق، [[نمونه بینات در شأن نزول آیات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 512.
  
* محمدباقر محقق، [[نمونه بینات در شأن نزول آیات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و سایر مفسرین خاصه و عامه ، ص 512
+
==پیوندها==
 
+
* [[سوره اسراء]]
=== پیوندها ===
+
* [[سوره اسراء/متن و ترجمه سوره]]
 
 
*[[سوره اسراء ]]
 
 
 
*[[سوره اسراء /متن و ترجمه سوره]]
 
 
 
[[رده:آیات سوره اسراء ]]
 
  
 +
[[رده:آیات سوره اسراء]]
 
[[رده:آیات دارای شان نزول]]
 
[[رده:آیات دارای شان نزول]]

نسخهٔ ‏۲۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۱۹

متن آیه

مشاهده آیه در سوره

«أَوْ یَكُونَ لَكَ بَیْتٌ مِّن زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِی السَّمَاء وَلَن نُّؤْمِنَ لِرُقِیِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَیْنَا كِتَابًا نَّقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّی هَلْ كُنتُ إَلاَّ بَشَرًا رَّسُولاً».

مشاهده آیه در سوره


ترجمه

یا تو را خانه ای از طلا باشد یا به آسمان بالا روی و ما به آسمان رفتنت را باور نکنیم تا برای ما کتابی که از آن بخوانیم بیاوری . بگو: پروردگار من منزه است آیا جز این است که من انسانی هستم که به رسالت آمده ام؟

نزول

شأن نزول آیات 90 تا 93:

«شیخ طوسى» گوید: ابن عباس گوید: این آیات درباره اقوامى نازل گردیده که در مقام اقتراح با رسول خدا صلى الله علیه و آله بوده و به او گفته بودند، ما هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد و تو را به نبوت تصدیق نخواهیم نمود تا از براى ما چیزهائى که می‌خواهیم انجام بدهى.

اینان عتبه و شیبه پسران ربیعه و نبیه و منبه پسران حجاج و ابوسفیان و اسود بن مطلب بن اسد و زمعة بن الاسد و ولید بن مغیرة و ابوجهل بن هشام و عبدالله بن امیة و امیة بن خلف و عاص بن وائل از جماعت قریش بودند.[۱][۲]

پانویس

  1. در تفسیر برهان از على بن ابراهیم نقل شده که این آیه درباره عبدالله بن ابى‌امیه برادر ام‌سلمه زوجه پیامبر نازل شده زیرا او قبل از هجرت در مکه موضوعات مندرج در این آیات را به پیامبر گفته بود و هنگامى که مکه فتح گردید. عبدالله بن ابى‌امیه از پیامبر استقبال کرد و به وى سلام نمود. پیامبر جواب او را نداد و از وى دورى کرد لذا عبدالله نزد خواهرش آمد و گفت: پیامبر، اسلام همه را قبول کرد ولى اسلام آوردن مرا نپذیرفت. ام‌سلمه نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و گفت: یا رسول الله پدر و مادرم فداى تو باد تمامى قریش به وجود شما سعادتمند گردیدند مگر برادرم، پیامبر فرمود: تکذیبى که برادرت از من نمود دیگران به آن کیفیت تکذیب نکردند زیرا او گفته بود (لن نؤمن؛ هرگز ایمان نمى آوریم) ام‌سلمه گفت: یا رسول الله مگر خودت نفرمودى که اسلام لغزش‌هاى پیش از آن را مى پوشاند. پیامبر فرمود: بلى گفته ام سپس اسلام عبدالله بن ابى‌امیه برادر ام‌سلمه را مورد قبول قرار داد.
  2. طبرى صاحب جامع البیان از طریق ابن اسحق از شیخى از اهل مصر او از عکرمة او از ابن عباس نیز این روایت را نقل کرده است و در میان سران قریش نام ابوالبخترى را نیز افزوده است و همچنین سعید بن منصور در سنن خود از سعید بن جبیر روایت کرده و گوید: این آیات درباره برادر ام‌سلمة بنام عبدالله بن امیة نازل شده است.

منابع

پیوندها