ولید بن یزید بن عبدالملک
«ولید بن یزید بن عبدالملک» به عنوان یازدهمین خلیفه اموى، پس از هشام بن عبدالملک به خلافت رسید. ولید به میگساری و ساز و آواز، چنان سرگرم بود که مجال رسیدگی به امور حکومت را نداشت، تا اینکه مردم و برخی درباریان علیه او شوریدند و او را کشتند. حکومت وى بسیار کوتاه مدت بود و تنها از ربیع الاول سال ۱۲۵ تا جمادی الثانی ۱۲۶ قمرى دوام یافت.[۱]
ولادت و نسب
ولید بن یزید بن عبدالملک بن مروان، مکنّی به «ابوالعباس» از امحجاج دختر محمد بن یوسف بن حکم ثقفی، برادر زاده حجاج ثقفی، در سال ۷۰ هجری و به نقلی دیگر در سال ۸۸ هجری به دنیا آمد.[۲]
خلافت ولید بن یزید
ولید بن یزید یازده ساله بود که پدرش «یزید بن عبدالملک» به جهت سن کم ولید، برادر خود هشام بن عبدالملک را به ولایتعهدی خود برگزید؛ امری که بعدها همواره از آن ابراز ندامت میکرد.[۳] ولید بیست و پنج ساله بود که پدرش از دنیا رفت و هشام بن عبدالملک به خلافت رسید. هشام در ابتدا همواره او را محترم شمرده تقرب میداد؛ اما رفته رفته بیاعتنایی ولید نسبت به دین را، دستاویز خویش ساخته تصمیم به عزل او از ولایتعهدی گرفت؛ اما ولید نپذیرفت.[۴] با این حال هشام مخفیانه از عدهای از سران اموی برای پسرش «سلمه» بیعت گرفت. اوج گرفتن تحقیرها و سختگیریهای هشام نسبت به ولید و یارانش، باعث شد ولید به همراه غلامانش به «اَغدَف» رفته تا پایان عمر هشام بن عبدالملک در آنجا بماند.
ولید بن یزید که از مخالفان عمویش هشام بن عبدالملک بود، پس از مرگ هشام در نهم ربیع الاول سال ۱۲۵ قمرى، از این واقعه بسیار خوشحال شد و از شدت خوشحالى غش کرد و پس از هوش آمدن، برای کسب خلافت، از تبعیدگاه خویش به سوى دمشق حرکت کرد. ابن اثیر و طبرى آغاز خلافت ولید را ماه ربیع الثانی سال ۱۲۵ قمرى ذکر کرده اند.[۵]
ولید بن یزید از اهالى شام و سراسر مناطق اسلامى، براى خویش بیعت گرفت و پس از آن برخى از دست اندرکاران، عاملان و حاکمان هشام را از کار برکنار کرد و وابستگان و دوستان خویش را به جاى آنان گمارد.
"یوسف بن عمر ثقفى" حاکم کوفه در عصر وى به مقام والایى دست یافت و به مقتدرترین شخصیت پس از خلیفه تبدیل شد. زیرا وى در عصر هشام، خلیفه را از عزل ولید بن یزید از ولایتعهدى باز داشت.
در مقابل، "خالد بن عبدالله قسرى" که در ایام هشام بالاترین مقام وزارتى را بر عهده داشت و هشام را بر عزل ولید تشویق و ترغیب مى کرد، در ایام خلافت ولید به خوارى و زبونى افتاد و به دستور ولید، دستگیر و زندانى شد و از سوى یوسف بن عمر، رقیب دیرین خویش، به شدیدترین وجه شکنجه و آزار شد و به طرز فجیعى به قتل رسید.[۶]
شورش علیه ولید
ولید بن یزید فردی شرابخوار و عیاش بود و به طرب و سماع دلبسته بود، به طوری که قبل از رسیدن به خلافت در بیپروایی و میگساری شهرت داشت.[۷] او پیوسته به عیاشی و بیاحترامی به فرامین الهی اشتغال داشت و پس از رسیدن به خلافت، بر عیش و نوش و خوشگذرانی و شکار و همنشینی با تبهکاران و روسپیان و اهل فسق و فجور بیش از پیش افزود.
ولید در کار زمامداری اهمال کار، و نسبت به اطرافیان خود کم توجه بود. او به میگساری و ساز و آواز و کنیزان خواننده چنان سرگرم شده بود که مجال رسیدگی به امور مردم را نداشت تا اینکه مردم و سپاهیان به ستوه آمدند.[۸] حتى درباریان و دست اندرکاران حکومت در اندک مدتى از فرایند حکومت ولید به تنگ آمده و نسبت به ادامه آن ناخرسند بودند. بدین منظور برخى از امویان مردم را بر کشتن وى تحریک نمودند.
سرانجام، اعتراضات آنان به ثمر نشست و ولید بن یزید در جمادی الثانی ۱۲۶ قمرى به دست معترضان کشته شد و سرش از بدن جدا گردید و در دمشق به دار آویخته شد.[۹] بر جنازهاش کسی نماز نخواند و او را در «بَخراء» شام به خاک سپردند. اما مدتی بعد مخفیانه به دمشق منتقل و در باب فرادیس دفن شد.[۱۰]
پانویس
- ↑ نک: تاریخ الیعقوبى، ج ۲، ص ۳۳۱؛ الفتوح، ج ۸، ص ۱۳۷؛ الکامل فى التاریخ، ج ۵، ص ۲۶۴.
- ↑ طبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج ۶، ص ۴۳۴؛ ابن اثیر، الکامل، ج ۴، ص ۵۳۱.
- ↑ تاریخ الطبری، ج ۷، ص ۲۰۹؛ الکامل، ج ۵، ص ۲۶۴.
- ↑ الکامل، ج ۵، ص ۲۶۴؛ تاریخ الطبری، ج ۷، ص ۲۰۹.
- ↑ البدایة والنهایة، ج ۱، ص ۳؛ تاریخ الطبرى، ج ۵، ص ۵۲۰.
- ↑ روزشمار تاریخ اسلام (ماه محرم)، ص ۲۱۳.
- ↑ الکامل، ابن اثیر، ج ۵، ص ۲۶۵؛ تاریخ الطبری، طبری، ج ۷، ص ۲۰۹.
- ↑ تاریخ الیعقوبی، ص ۳۳۳؛ الکامل، ج ۵، ص ۲۸۰.
- ↑ تاریخ الطبری، ج ۷، ص ۲۴۶؛ الکامل، ج ۵، ص ۲۸۸.
- ↑ تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، ج ۶۳، ص ۳۴۸؛ انساب الاشراف، ج ۹، ص ۱۸۵.
منابع
- سید تقى واردى، روزشمار تاریخ اسلام، جلد سوم، ماه ربیع الاول.
- "ولید بن یزید"، سيد علیاكبر حسينی، سایت پژوهه.