الدیباج الوضی فی الکشف عن أسرار کلام الوصی (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
Ketab87.jpg
نویسنده یحیى بن حمزه
موضوع شرح نهج البلاغه
زبان عربی
تعداد جلد ۳

«الدّیباج الوَضی فی الکشف عن أسرار کلام الوصی» تألیف یحیى بن حمزه حسینی (م، ۷۴۹ ق) عالم زیدی مذهب قرن هشتم هجری است. «الدّیباج الوضى» شرحى سه جلدى به زبان عربى بر کتاب شریف «نهج‌البلاغه» است، که بیشتر به جنبه‌های ادبی و بلاغی آن می‌پردازد.

مؤلف

المؤید بالله یحیى بن حمزة الحسینی (٦٦٩-٧٤٩ ق)، از علمای شیعه زیدی مذهب اهل یمن و صاحب کرامات است، که نسبش با ده واسطه به امام علی النقی علیه السلام می رسد.

وی در عقاید، فقه، اصول، نحو و معانی و بیان، متبحر بوده و صاحب تألیفات متعددی است، از جمله: در اصول دین: التمهید فی شرح معالم العدل والتوحید، المعالم الدینیة فی العقائد الإلهیة؛ در اصول فقه: الحاوی لحقائق الأدلة الفقهیة، القسطاس؛ در نحو: الإقتصار فی النحو، المنهاج الجلی فی شرح جمل الزجاج؛ در معانی و بیان: الطراز المتضمن لأسرار البلاغة و علوم حقائق الإعجاز، الدیباج الوضی؛ در فقه: الانتصار الجامع لمذاهب علماء الأمصار، العمدة فی مذاهب الأئمة، الاختیارات المؤیدیة.

معرفی کتاب

اگر از سیماى کلّى یحیى بن حمزه در مقام شارح نهج‌البلاغه جویا شویم، سیماى او سیماى ادیبى است که به شرح نهج‌البلاغه نشسته و جایگاه «الدّیباج الوضى» در میان شروح ادبى است. دیدگاه‌هاى نویسنده‌ در این کتاب، نمودار دینْ‌نگرى زیدى در عهود متأخّر مى‌باشد.

یحیى بن حمزه در دیباجه‌ى شرحش از مهجور و مهمل و متروک ماندن نهج‌البلاغه (احتمالاً: در جامعه‌ى زیدی پیرامونش) گله مى‌کند و آن گاه به چرائى این چگونگى پرداخته، مهجوریت نهج‌البلاغه را ناشى از دشوارى آن و باریکى راز و رمزهایش، به ویژه در پرسمان‌هاى خداشناختى و مباحث الاهیات، مى‌داند.

یحیى بن حمزة تألیف این کتاب را در ربیع‌الآخر سال ۷۱۸ قمری به پایان برده است.

محتوای کتاب

«الدّیباج الوضى»، بر بنیاد چینش متن نهج‌البلاغه که - به ترتیب - خطبه‌ها و نامه‌ها و کلمات قصار را در برگرفته است، شامل سه «قطب» می باشد و در هر «قطب»، یکى از این بخش‌هاى سه گانه را شرح داده است.

یحیى بن حمزه، دیباجه‌ى شریف رضى را در شرح خود نیاورده است، لیک خود دیباجه‌اى نه چندان کوتاه به قلم آورده که در آن - از جمله - به معرّفى نهج‌البلاغه شریف رضى و تبیین شیوه‌ى شرح خویش دست یازیده است.

شیوه‌ى مؤلف چنین است که عبارات نهج‌البلاغه را در بخش‌هاى خرد خرد - و حتّى یک کلمه‌اى- تقطیع کرده و توضیح مى‌دهد. شرح او بر نهج‌البلاغه برخلاف برخى شرح‌هاى دیگر این متن، اهتمام به توضیح عبارات خود کتاب دارد و از مباحث حاشیه‌اى دامنه‌دار استقبال چندانى نمى‌کند.

یحیى بن حمزه در متن «الدیباج الوضی» پاره‌اى از اشکالات را در قالب «پرسش» و «پاسخ» و زیر سرنویس‌هایى از همین دست، مورد بحث قرار داده است.

در پایان کتاب نیز افزونه‌اى بر نهج‌البلاغه که در پاره‌اى در دست نوشته‌هاست آمده، و پس از آن گزارشى است از نقش‌هاى انگشترى‌هاى امیرمؤمنان علیه‌السلام که نویسنده خود افزوده است. یحیى بن حمزه در این بخش، توضیحى جالب توجّه به رقم آورده، که به ویژه یارى جستن گوینده از سنّت علوى براى روشن ساختن گوشه‌هایى از سنّت نبوى که مبهم یا مجمل مانده، نگریستنى است.

نویسنده‌ به شرح نهج‌البلاغه‌ى شریف علىّ بن ناصر حسینى، موسوم به «اَعلام نهج‌البلاغه»، نظر داشته و گاه به نقد گفتارها و راى‌هاى این شارح کوشیده است. وى به ویژه در پرسمان‌هاى امامت و رخدادهاى روزگار عثمان و گزارش کردارهاى طلحه و زبیر و عایشه و معاویه، بسیار بر کتاب «المغنى» اثر قاضى عبدالجبّار اعتماد نموده است.

یحیى بن حمزه با آنکه حجم انبوهى از موادّ دانش‌هاى نقلى را در «الدّیباج الوضى» در میان آورده، اغلب از منابع و مآخذ خود نامى نمى‌برد و در گفتاوردها به عباراتى چون «و یحکى» یا «حکى» یا «یروى» یا «رُوى» و مانند آن بسنده مى‌کند. گاه نیز نام گوینده را مى‌برد، بى آن که به مأخذ گفتار و نام کتاب آن گوینده تصریح نماید. به طور کلی، منابع و مآخذى که در «الدّیباج الوضى» به روشنى از آن‌ها نام رفته است، اندک شمارند.

منابع