ابان بن تغلب

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ابوسعید ابان بن تغلب بن رباح جریری، فقیه، ادیب، قاری، مفسر اصولی لغوی و از محدثان مشهور شیعه امامیه در قرن دوم هجری قمری است ابان بن تغلب، محضر سه امام معصوم شیعه (حضرت علی بن الحسین امام چهارم، حضرت محمدباقر امام پنجم و حضرت صادق علیهم‌السلام امام ششم) را درک کرده و از حوزه درس آنان استفاده فراوانی برد. علوم متداول آن زمان و احادیث بسیاری از این سه بزرگوار آموخت امام محمدباقر عليه السلام به او فرمودند: در مسجد مدينه بنشين و مردمان را فتوى ده، كه دوست مى دارم در ميان شيعه من مانند تو را ببينند.[۱] او بخصوص در مکتب امام صادق علیه السلام، به مقام و منزلت والایی رسید. آن چنان که به کثرت روایت از امام صادق علیه السلام، معروف بود زیرا تنها از آن حضرت سی هزار حدیث روایت کرده است.

کنیه

بعضی از مأخذ، کنیه او را "ابوامیمه" و "ابوسعد و ابن سعید" نیز گفته‌اند. همچنین او را به سبب اینست که او از موالی "بنی جریر بن عباده" بوده "جریری" و به علت این که نسبت او به "بکر بن وائل" جد بزرگ این خاندان می‌‌رسد "بکری" می گویند. نسب کامل او چنین است : أبان بن تغلب بن رباح (رياح) أبو سعيد البكري الجريري، مولى بني جرير بن عبادة بن ضبيعة بن قيس بن ثعلبة بن عكاشة ابن صعب بن صعب بن علي بن بكر بن وائل.

ولادت

از تاریخ دقیق تولد و زادگاهش اطلاعی نداریم ولی از آن جا که به "کوفی" ملقب است احتمالا او در کوفه به دنیا آمده و بیشتر سال‌های عمرش را آنجا گذرانده است.

تحصیل دانش

علم قرائت قرآن را از عاصم بن ابی النجود و سلیمان اعمش و صللحة بن مصرف یاد گرفت و یکی از سه نفری بود که توانست تمام قرآن را از "اعمش" یاد بگیرد. وی در این فن از افراد برجسته و ممتاز و از قاریان بزرگی بود که خودش، به روش خاصی قرآن را قرائت می‌‌کرد. ابان به برکت تلمذ در محضر ائمه اهل البیت علیهم السلام در قرآن و حدیث، فقه، ادب، لغت و نحو، صاحب‌نظر بود و چون در آن زمان بر اثر آشنایی مسلمانان با فرهنگ و معارف اقوام دیگر، جدال‌های فکری و اعتقادی زیادی در موضوعات دینی به وجود آمده بود و فرق گوناگونی با مبانی فکری خود به آراء فقهی و کلامی ‌‌برخاسته‌اند، لذا او با اتکا از آموزش‌های اهل بیت علیهم‌السلام از تشیع دفاع و در تبلیغ آن بسیار کوشش می‌‌کرد.

ابان در نظر امامان شیعه

امام محمدباقر علیه السلام در زمانی که در مدینه بودند به ابان تغلب فرمود: در مسجد مدینه بنشین و برای مردم در مسائل دینی فتوا بده. من دوست دارم افرادی مثل تو در میان شیعیانم دیده شوند. امام صادق علیه السلام به ابان فرمود: با اهل مدینه مناظره کن، چرا که من دوست دارم مثل تو از راویان حدیث و اصحاب من باشند.

امام باقر علیه السلام فرمود: در میان اصحاب ما، ابان بن تغلب، ثقه و جلیل القدر و صاحب منزلتی عظیم است. امام صادق علیه السلام، یکبار او را برای مناظره با یک مدعی، انتخاب کرد و هر وقت که وی بر امام صادق علیه السلام وارد می‌‌شد حضرت برمی‌‌خاست و با او مصافحه و معانقه می‌‌کرد و دستور می‌‌داد تا بالشی برای او اضافه کنند و با تمام وجود، به او اقبال می‌‌نمود.

ابان بن تغلب از دیدگاه دانشمندان

دانشمندان شیعه مانند شیخ طوسی و علامه حلی او را موثق می‌‌دانند. محققان رجالی اهل سنت مانند احمد بن حنبل، ابوحاتم و نسایی موثق بودن او را تایید کرده‌اند.

شيخ نجاشى روايت نموده كه: هرگاه ابان به مدينه مى رفت خلايق به جهت استماع حديث و استفاده مسائل به او هجوم مى كردند چنان كه غير ستون مسجد كه جهت او آن را خالى مى گذاشتند ديگر جايى خالى نمى ماند.

اساتید

غیر از امامان ثلاثه که ذکر شد، بعضی دیگر از مشایخ حدیث او عبارتند از: انس بن مالک، سلیمان اعمش، محمد بن منکدر، سماک بن حرب، ابراهیم نخعی، عطیه بن سعد عوفی و حکم و فضیل بن عمرو و...

بعضی راویانی که از او روایت کرده‌اند: تعداد آن‌ها را حدود پنجاه نفر گویند که برخی از آن‌ها عبارتند از: مسلم، حماد بن زید، سعید بن بشیر، عبدالله بن مبارک، محمد بن ابان بن تغلب، سعید بن ابی‌جهم، ابن مسکان و اصحاب سنن اربعه.

آثار و تالیفات

او دارای مصنفات مفیدی است از آن جمله:

  • 1- کتاب تفسیر «غریب القرآن الکریم» که اولین اثر در نوع و موضوع خود می‌‌باشد که در لغت و تفسیر، مهم است. در این کتاب، شواهد شعری از اشعار عرب برای قرآن کریم آورده است. وی در بیان و شرح الفاظ غریب قرآن، به شواهدی استناد کرده که خود از عرب، شنیده بوده است.
  • 2- کتاب «الفضائل».
  • 3- کتاب «صفین»، نام این کتب در فهارس نیامده است.

نکته: عبدالرحمن بن محمد ازدی کوفی کتاب ابان بن تغلب و محمد بن سائب کلبی و ابن روق عطیه بن حارث را با هم جمع و در یک کتاب واحد قرار داد که در آن موارد اتفاق و اختلاف اقوال روشن است. از این رو گاهی از کتاب ابان، منفرداً و گاهی مشترکاً نقل شده است.

وفات

مرگ ابان در سال 141 هـ.ق است. حضرت امام جعفر صادق عليه السلام او را از وفات او خبر داده بود و او در حيات امام جعفر صادق عليه السلام وفات يافت و چون خبر وفات او به آن حضرت رسيد، رحمت بر او فرستادند و سوگند ياد كردند كه موت ابان دل مرا به درد آورد [۲]

پانویس

  1. حاج شیخ عباس قمی, منتهی الآمال قسمت دوم، باب نهم: در تاريخ حضرت صادق عليه السلام
  2. حاج شیخ عباس قمی, منتهی الآمال قسمت دوم، باب نهم: در تاريخ حضرت صادق عليه السلام

منابع

  • امام شناسی، ج 16، سید محمدحسین حسینی تهرانی.
  • دائرة المعارف تشیع به نقل از تهذیب الکمال، الطبقات الکبیر، الفهرست و چندین منبع دیگر.
  • حاج شیخ عباس قمی, منتهی الآمال قسمت دوم، باب نهم: در تاريخ حضرت صادق عليه السلام