مباهله پیامبر اسلام با مسیحیان نجران

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۴ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۱:۳۴ توسط Zamani (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

تقویم هجری قمری

روز واقعه:24 ذی الحجه
سال 9 هجری قمری


وقتى مسیحیان نجران از روى لجاجت و عناد سخن پیامبر را درباره یگانگى آفریدگار و شخصیت حضرت عیسی علیه‌السلام نپذیرفتند، خداوند به پیامبر دستور داد كه آنان را براى نفرین بر ضد یكدیگر بخواند و هر دو گروه در برابر هم بایستند و از خدا بخواهند كه هر كس در این موضوع دروغ‌گو است، خداوند بر او غضب كند (سوره آل عمران/آیه61)

بر اساس روایات پرشمارى از شیعه و سنى، رسول خدا صلى الله علیه و آله در صبح روز مقرر آمد؛ در حالى كه امام حسین علیه السلام را در آغوش داشت و دست امام حسن علیه السلام را گرفته بود و حضرت فاطمه و امام على علیهماالسلام در پشت سر حضرت حركت مى‌كردند.

وقتى بزرگ مسیحیان چنین دید، از مباهله انصراف داده، تسلیم امر پیامبر شدند و به پرداخت جزیه گردن نهادند.[۱]

مباهله پیامبر با نصرانیان نجران، علاوه بر آنکه نشان حقانیت و درستی دعوت پیامبر است، دلیلی بر فضیلت و برتری اهل‌ بیت علیهم السلام و عصمت و امامت امام علی علیه السلام نیز می باشد.

معنای مباهله

مباهله از ریشه «بهل» به معنای رهاساختن، ترک گفتن، به خود واگذاشتن[۲] و قید و بند چیزی را برداشتن و نیز لعنت کردن آمده است.[۳] که از زبان‌های عبری و سریانی وارد زبان عربی شده است.[۴] و در اصطلاح به عملی گفته می‌شود که دو یا چند نفر که در مسأله مهم دینی با یکدیگر اختلاف دارند، در یکجا جمع شوند و با اصرار و تضرع به درگاه خداوند، از او بخواهند آن را که بر باطل است، رسوا و مجازات کند. تفاوت میان مباهله و لعنت کردن آن است که مباهله از شدت و تأکید بیشتری برخوردار است.[۵]

جریان مباهله

پس از فتح مكه معظمه و طائف و مسلمان شدن اهالي يمن و عمان، تقريباً تمامي مناطق جزيرة العرب در پوشش نظام اسلامي و حكومت توحيدي پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله قرار گرفت. اما در اين منطقه بزرگ عربي اقوام، قبايل و طوايفي بودند كه هنوز در برابر اسلام تسليم نشده و يا حتي دشمني و فتنه‌انگيزي مي‌كردند.

منطقه نجران كه در حد فاصل حجاز و يمن قرار دارد در عصر پيامبر صلی الله علیه و آله تنها منطقه مسيحي‌نشين حجاز بود كه مسيحيان مقيم آن با پشتيباني‌هاي كشورهاي مسيحي شاخ و شمال آفريقا و قيصر روم ادامه حيات مي‌دادند. پيامبر صلی الله علیه و آله براي بزرگان اين منطقه نامه‌هايي ارسال كرد و آنان را به پذيرش دين اسلام و يا پرداخت جزيه (ماليات ويژه اهل كتاب) فراخواند.

سران مسيحي نجران درباره نامه پيامبر صلی الله علیه و آله به مشورت پرداخته و با افراد زيادي در اين باره گفتگو كردند. ولي به خاطر تبليغات و فضاي ويژه مسيحيان در آن منطقه، آنان هيچيك از پيشنهادهاي رسول خدا صلی الله علیه و آله را نپذيرفتند و براي رفع اين معضل سه تن از بزرگان نجران، يعني: ابوحارثة بن علقمه (اسقف اعظم نجران و نماينده رسمي كليساي روم در حجاز)، عبدالمسيح بن شرحبيل معروف به عاقب (پيشواي اهالي اين منطقه) و اهتم (يا ايهم) بن نعمان معروف به سيد (شخصي كهن سال و ريش‌سفيد و مورد احترام نجرانيان) به همراه ده تن و به روايتي سي تن و به روايتي ديگر شصت تن از مسيحيان نجران عازم مدينه منوره شده تا با رسول خدا صلی الله علیه و آله به گفتگو بپردازند و راه حلي پيدا نمايند.

آنان پس از ورود به مدينه منوره، وارد بر پيامبر خدا صلی الله علیه و آله در مسجدالنبی شدند ولي پيامبر صلی الله علیه و آله اعتناي چنداني به آنان ننمود. مسيحيان علت آن را نمي‌دانستند و به نزد عثمان بن عفان و عبدالرحمن بن عوف كه پيشينه آشنايي با آنان داشته رفتند و علت آن را جويا شدند. ولي آن دو نيز چيزي در اين باره نمي‌دانستند و آنان را به نزد امام علي بن ابي‌طالب علیه‌السلام راهنمايي كرده برده و از آن حضرت، علت آن را پرسيدند.

امام علي علیه‌السلام فرمودند: چون شما با لباس‌هاي فاخر و تزئين كرده و صليب به گردن آويخته وارد مسجد شديد، پيامبر صلی الله علیه و آله را از كردارتان ناخوش آمد، بايد لباس‌هاي خود را تغيير داده و با وضع ساده و بدون هيچ‌گونه تزيين به زر و زيوري بر آن حضرت وارد شويد تا مورد استقبال وي قرار گيريد.

مسيحيان نجران بر اساس فرموده حضرت علي علیه‌السلام لباس و ظاهر خود را تغيير داده و با وضع ساده و عادي بر پيامبر صلی الله علیه و آله وارد شدند و با آن حضرت به گفتگو پرداختند. پيامبر صلی الله علیه و آله با آنان درباره توحيد و شرك، نحوه آفرينش حضرت عیسی علیه‌السلام و ارتباط وي با خداي سبحان و باطل دانستن عقايد مسيحيان گفتگو كرد، اما سران نجران گفتار آن حضرت را نپذيرفته و بر عقايد باطل خويش اصرار ورزيدند.

آنان براي فرار از پذيرش حق پيشنهاد مباهله دادند. بدين معنا كه در وقت معين در جايي به عبادت و راز و نياز به درگاه خداوند متعال پرداخته و بر طرف مقابل نفرين كنند تا خداوند متعال بر دروغگو و باطل‌گرا عذابي نازل كرده و او را نابود سازد. در همين زمان بر پيامبر صلی الله علیه و آله آيه‌اي نازل شد و از مباهله با مسيحيان استقبال كرد:

«فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ».[۶]
پس هر کس با تو درباره عیسی در مقام مجادله برآید بعد از آنکه به احوال او آگاهی یافتی، بگو: بیایید ما و شما فرزندان و زنان و کسانی را که به منزله خودمان هستند بخوانیم، سپس به مباهله برخیزیم (در حق یکدیگر نفرین کنیم) تا دروغگویان (و کافران) را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم.

بنابراين، طرفين به مباهله رضايت داده و قرار شد در روز ديگر در مكاني در بيرون شهر مدينه گرد هم آمده و اقدام به مباهله نمايند. سران نجران پيش از رسيدن به مكان مباهله به يكديگر گفتند: اگر رسول خدا صلی الله علیه و آله با فرماندهان و ياران خود به مباهله آمد، معلوم است كه مقاصد دنيوي دارد و از رسالت و نبوت او خبري نيست و ما بايد با وي مباهله كنيم. اما اگر با فرزندان و اهل بيتش براي اين كار اقدام كرد، دانسته مي‌شود كه او مقاصد دنيوي ندارد و قصدش هدايت و راهنمايي انسان‌ها از جهالت و كفر و شرك است. در آن صورت مباهله كردن با او خطرناك است و بايد به او ايمان آورد و يا حداقل با وي مصالحه كرد.

موعد مقرر فرارسيد و پيامبر صلی الله علیه و آله به همراه دخترش حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و دامادش حضرت امام علی علیه‌السلام و دو سبطش حضرت امام حسن علیه‌السلام و حضرت ابا عبدالله الحسين علیه‌السلام از مدينه حركت كرد و به جايگاه مقرر رفت. مسلمانان مدينه نيز آن حضرت را مشايعت كرده و با ذكر صلوات، سلام و تكبير آنان را همراهي مي‌نمودند.

مسيحيان نجران، زودتر از پيامبر صلی الله علیه و آله در مكان مقرر اجتماع كردند. آنان همين كه ديدند پيامبر صلی الله علیه و آله نزديكترين اقربا و اهل بيت ويژه خويش را براي مباهله آورد، احساس خطر كرده و از مبارزه و مباهله با آن حضرت منصرف شدند و منظره زيبا و نوربخش حضور پيامبر صلی الله علیه و آله به همراه امام علي علیه‌السلام و فاطمه زهرا سلام الله علیها و حسنين علیهم‌السلام آنان را مات و مبهوت كرد. به ناچار از مباهله سرباز زده و به آن حضرت پيشنهاد مصالحه دادند.

بدين ترتيب در برابر عظمت و حقانيت دين مبين اسلام سر فرود آورده و به يكي از پيشنهاد پيامبر صلی الله علیه و آله يعني پرداخت جزيه و كمك به مسلمانان در جنگ با دشمنان اسلام رضايت دادند و صلحنامه‌اي در اين باب تحرير كرده و طرفين امضا نمودند. اين واقعه علاوه بر اين كه يكي از معجزات بزرگ پيامبر صلی الله علیه و آله است، دليل روشني بر حقانيت و معصوميت خاندان پاك رسول خدا صلی الله علیه و آله يعني حضرت علي، حضرت فاطمه، امام حسن و امام حسين صلوات الله عليهم اجمعين مي‌باشد.[۷]

برخي از تاريخ‌نگاران و سيره‌نويسان، مباهله را در ذی الحجه سال دهم برشمرده اند.

ارتباط آیه مباهله و آیه تطهیر

علامه طباطبائی ره در مورد آیه مباهله می گوید: رسول خدا در مقام امتثال این فرمان از «انفسنا» به غیر از علی و از «نسائنا» بجز فاطمه سلام ‌الله ‌علیها و از «ابنائنا» بجز حسنین علیهم‌السلام را نیاورد، معلوم می‌شود. برای کلمه اول به جز علی و برای کلمه دوم به جز فاطمه سلام ‌الله ‌علیها و از سوم بجز حسنین علیهم‌السلام مصداق نیافت و کانه منظور از «ابناء» و «نساء» و «انفس» همان اهل بیت رسول خدا بوده، همچنان ‌که در بعضی روایات به این معنا تصریح شده، بعد از آن که رسول خدا نام‌بردگان را با خود آورد عرضه داشت: «بارالها اینان‌اند اهل بیت من»، چون این عبارت می‌فهماند پروردگارا من به‌جز اینان کسی را نیافتم تا برای مباهله دعوت کنم.[۸]

نظر علامه طبابطائی ره را برخی از نقل های جریان مباهله که به نزول آیه تطهیر در ان روز نیز اشاره کرده اند، تایید می کند. به عنوان نمونه شیخ عباس قمی در وقایع الایام می گوید:

«روز 24 ذی الحجه بنابر اشهر، روزيست است كه مباهله كرد و رسول خدا صلی الله علیه و آله با نصارى (نجران) و پيش از آن كه خواست مباهله كند، عبا بر دوش مبارك گرفت و حضرت امیرالمومنین علیه السلام و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسين عليهم السلام را داخل در زير عبا نمود و گفت: پروردگارا! هر پيغمبرى را، اهل بيتى بوده است كه مخصوصترين خلق خدا بوده اند به او، خداوندا اينها اهل بيت منند. پس از ايشان برطرف كن شك و گناه را و پاك كن ايشان را پاك كردنى. پس جبرئيل نازل شد و آيه تطهير در شان ايشان آورد. پس حضرت رسول صلی الله علیه و آله اين چهار بزرگوار را بيرون برد از براى مباهله.»[۹]

همچنین زمخشری در تفسیر کشاف ذیل آیه مباهله از عایشه نقل می‌کند که: حضرت رسول(ص) در روز مباهله بیرون آمد و عبایی از موی سیاه پوشیده بود چون امام حسن رسید، او را در ذیل عبای خود جای داد، سپس امام حسین رسید، او را نیز در ذیل عبای خود جای داد، و پس از آن، فاطمه و سپس علی؛ آنگاه گفت: إِنَّمَا یرِیدُ اللَّـهُ لِیذْهِبَ عَنکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَ کمْ تَطْهِیراً(سوره احزاب۳۳/آیه۳۳) (ترجمه: جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند.)[۱۰]

پانویس

  1. دائرة‌المعارف قرآن كریم، جلد 1، مدخل "آیه مباهله از علی خراسانی
  2. ابی الحسین احمد بن فارس بن زکریا، معجم مقاییس اللغه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 2001م، ج1، ص141.
  3. زمخشری، ابوالقاسم محمود بن عمر؛ اساس البلاغه، دمشق، دارالشعب، 1960، ص71.
  4. ماسینیون، لویی؛ مباهله در مدینه، تهران، رسالت، 1378، ص67.
  5. ابوهلال عسکری، حسن بن عبدالله؛ معجم الفروق اللغویه، قم، جامعه مدرسین، 1412.
  6. سوره آل عمران، آيه 61.
  7. نك: مسارالشيعه شیخ مفید، ص 22؛ الارشاد شيخ مفيد، ص 151؛ الاقبال بالاعمال الحسنة سيد بن طاووس، ج 2، ص 310؛ تاريخ ابن خلدون، ج 1، ص 451؛ زندگاني چهارده معصوم ترجمه اعلام الوري علامه طبرسی، ص 190؛ منتهی الآمال شیخ عباس قمی، ج 1، ص 93 و فرازهايي از تاريخ پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله جعفر سبحاني، ص 495.
  8. الميزان فى تفسير القرآن، ج‌3، ص237
  9. وقایع الایام شیخ عباس قمی، وقایع 24 ذی الحجه
  10. زمخشری، تفسیر الکشاف، ج۱، صص ۳۶۹-۳۷۰

منابع

  • دائرة‌المعارف قرآن كریم، جلد 1، مدخل "آیه مباهله از علی خراسانی
  • موسسه تبیان، نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام