ارتباط نبوت و امامت

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱ فوریهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۳۱ توسط Zamani (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

نبوت و امامت دو اصل از اصول پنج‌گانه مذهب حقه شیعه است. نبی و امام در اعتقاد شیعه در بسیاری از شئون همچون خلافت الهی، واسطه فیض بودن، عصمت، حجت بودن، علم لدنی، مسئولیت رهبری جامعه با یکدیگر اشتراک دارند.


معنای نبوت

پیامبر عبارت از انسانی است که از خدای تعالی بی میانجی‌گری بشری دیگر خبر می‌دهد.[۱]


معنای امامت

امامت آن است که شخص به گونه‌ای باشد که غیر او به او اقتدا کند به این صورت که اعمال و رفتار و گفتار خود را با قصد تبعیت با افعال و گفتار او تطبیق دهد.[۲]

کسى که متصدى حفظ و نگهدارى دين آسمانى است و از جانب خدا به اين سمت اختصاص يافته «امام» ناميده مى شود. چنان که کسى که حامل روح وحى و نبوت و متصدى اخذ و دريافت احکام و شرايع آسمانى از جانب خدا مى باشد «نبى» نام دارد.[۳]


فرق ميان نبى و امام

  • 1. علامه طباطبائی علیه الرحمه مطابق با آیاتی همچون «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا» و آیات مربوط امر الهی تبیین می‌نمایند که: امام هدایت کننده‌ای است که به امری ملکوتی که همنشین اوست هدایت می‌کند و به حسب باطن نحوی ولایت بر مردم در اعمالشان دارد و هدایتش، رساندن آن‌ها به مطلوب به امرالله است نه مجرد ارائه طریق که شان نبی و رسول و هر مومنی است که به خدای سبحان با نصیحت و موعظه هدایت می‌کند.[۴]
  • 2. دريافت داشتن احکام و شرايع آسمانى به واسطه پيغمبران انجام مى گيرد، لازم نیست که استمرار و همیشگی داشته و از اين رو لزوم ندارد پيوسته پيغمبرى در ميان بشر وجود داشته باشد ولى وجود امام که نگهدارنده دين آسمانى است، پيوسته در ميان بشر لازم است و هرگز جامعه بشرى از وجود امام خالى نمى شود، بشناسند يا نشناسند.[۵]

امکان جمع شدن نبوت و امامت در یک نفر[۶]

نبوت و امامت گاهى جمع مى شود و يک فرد داراى هر دو منصب پيغمبرى و پيشوايى (اخذ شريعت آسمانى و حفظ بيان آن) مى شود و گاهى از هم جدا مى شوند، چنان که در ازمنه اى که از پيغمبران خالى است در هر عصر امام حقى وجود دارد و بديهى است عدد پيغمبران خدا محدود و هميشه وجود نداشته اند.

خداى متعال در کتاب خود جمعى از پيغمبران را به امامت معرفى فرموده است. چنان که درباره حضرت ابراهيم علیه‌السلام مى فرمايد: «و اذ ابتلى ابراهيم ربه بکلمات فاتمهن قال انى جاعلک للناس اماما قال و من ذريتى قال لاينال عهدى الظالمين؛[۷] وقتى که خداى ابراهيم او را به «کلمات» امتحان کرد پس آن‌ها را تمام کرده و به آخر رسانيد، فرمود: من تو را براى مردم امام و پيشوا قرار مى دهم، ابراهيم گفت و از فرزندان من، فرمود عهد و فرمان من به ستمکاران نمى رسد».

و مى فرمايد: «وجعلناهم ائمة يهدون بامرنا؛[۸] و ما ايشان را پيشوايانى قرار داديم که به امر ما هدايت و رهبرى مى کردند».

پانویس

  1. شرح باب حادی عشر از علامه حلی، فاضل مقداد، ترجمه و تصحیح و توضیح علی‌اصغر حلبی، انتشارات اساتیر، تهران، 1373 ش، ص 139.
  2. المیزان، ج 1، ص 271.
  3. شیعه در اسلام، علامه طباطبائی.
  4. الميزان في تفسير القرآن، ج 1، ص 272.
  5. شیعه در اسلام، علامه طباطبائی.
  6. شیعه در اسلام، علامه طباطبائی.
  7. سوره بقره، آیه 124.
  8. سوره انبياء، آیه 73.