منابع و پی نوشتهای متوسط
جامعیت مقاله متوسط
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

ارتباط نبوت و امامت

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

نبوت و امامت دو اصل از اصول پنج‌گانه مذهب حقه شیعه است. نبی و امام در اعتقاد شیعه در بسیاری از شئون همچون خلافت الهی، واسطه فیض بودن، عصمت، حجت بودن، علم لدنی و مسئولیت رهبری جامعه با یکدیگر اشتراک دارند.

معنای نبوت و امامت

پیامبر عبارت از انسانی است که از خدای تعالی بدون میانجی‌گری بشری دیگر خبر می‌دهد.[۱] و امامت آن است که شخص به گونه‌ای باشد که غیر او به او اقتدا کند، به این صورت که اعمال و گفتار خود را با قصد تبعیت، با افعال و گفتار او تطبیق دهد.[۲]

همچنین کسى که حامل روح وحى و نبوت و متصدى دریافت احکام و شرایع آسمانى از جانب خدا مى باشد «نبى» نام دارد. و کسى که متصدى حفظ و نگهدارى دین آسمانى است و از جانب خدا به این سمت اختصاص یافته، «امام» نامیده مى شود.[۳]

فرق میان نبى و امام

  • علامه طباطبائی مطابق با آیاتی همچون «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یهْدُونَ بِأَمْرِنا» و آیات مربوط به امر الهی، بیان می‌کند که: امام هدایت کننده‌ای است که به امری ملکوتی که همنشین اوست هدایت می‌کند و به حسب باطن، نحوی ولایت بر مردم در اعمالشان دارد و هدایتش، رساندن آن‌ها به مطلوب به امرالله است، نه مجرد ارائه طریق که شأن نبی و رسول و هر مومنی است که به خدای سبحان با نصیحت و موعظه هدایت می‌کند.[۴]
  • دریافت داشتن احکام و شرایع آسمانى به واسطه پیغمبران انجام مى گیرد، و لازم نیست که استمرار و همیشگی داشته و از این رو لزوم ندارد پیوسته پیغمبرى در میان بشر وجود داشته باشد، ولى وجود امام که نگهدارنده دین آسمانى است، پیوسته در میان بشر لازم است و هرگز جامعه بشرى از وجود امام خالى نمى شود، چه او را بشناسند یا نشناسند.[۵]

امکان جمع شدن نبوت و امامت

نبوت و امامت گاهى در یک نفر جمع مى شود و یک فرد داراى هر دو منصب پیغمبرى و پیشوایى (اخذ شریعت آسمانى و حفظ بیان آن) مى شود و گاهى از هم جدا مى شوند، چنانکه در زمانهایى که از پیغمبران خالى است، در هر عصر امام حقى وجود دارد و بدیهى است عدد پیغمبران خدا محدود بوده و همیشه وجود نداشته اند.

خداى متعال در کتاب خود جمعى از پیغمبران را به امامت معرفى فرموده است. چنانکه درباره حضرت ابراهیم علیه‌السلام مى فرماید: «و اِذ ابتَلى ابراهیمَ ربُّه بِکلماتٍ فاَتمّهنّ قالَ انّى جاعِلُک للناسِ اماماً قالَ و مِن ذُرّیتى قال لایَنالُ عَهدِى الظالِمین»؛[۶] وقتى که خداوند ابراهیم را به «کلمات» امتحان کرد و او آن‌ها را تمام کرده و به آخر رسانید، فرمود: من تو را براى مردم امام و پیشوا قرار مى دهم، ابراهیم گفت و از فرزندان من، فرمود عهد و فرمان من به ستمکاران نمى رسد.

و نیز مى فرماید: «وجعلناهُم ائمةً یَهدون بِاَمرِنا»؛[۷] و ما ایشان را پیشوایانى قرار دادیم که به امر ما هدایت و رهبرى مى کردند.[۸]

پانویس

  1. شرح باب حادی عشر، فاضل مقداد، ترجمه علی‌اصغر حلبی، انتشارات اساتیر، تهران، ۱۳۷۳ ش، ص ۱۳۹.
  2. المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۲۷۱.
  3. شیعه در اسلام، علامه طباطبائی.
  4. المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۲۷۲.
  5. شیعه در اسلام، علامه طباطبائی.
  6. سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  7. سوره انبیاء، آیه ۷۳.
  8. شیعه در اسلام، علامه طباطبائی.