ردّیه

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۳ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۶:۰۴ توسط Zamani (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

نوشته‌هایی را كه در ردّ و ابطال نظریه یا بینشی علمی، دینی، عرفانی و جز آن نوشته شده باشد، ردّیه می‌خوانند. ردّیه‌نویسی علمی و فلسفی از پیش از اسلام رایج بوده و به بسیاری از آنها در الفهرست ابن ندیم (380 ق.) اشاره شده است.

احتجاجِ حضرت امام علی علیه السلام با معاویه كه ایشان و پیروانشان را، طی نامه‌ای به قتل عثمان (35 ق.) متّهم كرده بود، جزو نخستین ردّیه‌های دوره اسلامی است. پیشینه ردّیه‌نویسی به مجادلات و مناظرات مذهبی پایان دوره امویان (41-132 ق) می‌رسد. اما بیشترین سهم ردّیه‌نویسی مربوط به روزگار معتزلیان (از میانه سده 2 ق. به‌ بعد) است.

مسلمانان پس از آن كه دروسی را نزد استادان یهودی، مسیحی، صائبی و زردشتی فراگرفتند، در مقام پاسخگویی به آنها برآمدند و رفته‌ رفته این‌گونه پاسخگویی و ردّیه‌نویسی در میان خود آنان نیز رواج یافت. یكی از بهترین نمونه‌های ردّیه‌نویسی در میان مسلمانان الشافی فی الامامه و ابطال حجج‌العامه نوشته شریف مرتضی (355-436 ق.) است كه آن را در ردّالمغنی فی الامامه قاضی عبدالجباربن احمد معتزلی (359-415 ق.) نوشته است.

مسلمانان معمولاً درباره هر اندیشه‌ای كه از سوی متفكران مطرح می‌گردید یا از بیرون وارد جامعه اسلامی می‌شد به بحث و گفتگو می‌پرداختند و به ردّ و قبول آن می‌اندیشیدند. فقط فیلسوفان نبودند كه آرای یكدیگر را محك می‌زدند بلكه به نقد و بررسی آرای خوارج، معتزله، زیدیه، اشاعره، شیعیان، سُنّیان و مكاتب گوناگون فقهی مانند اخباریان، اصولیان، اصحاب تناسخ، زنادقه، اهل منطق، اهل قیاس، جبری‌باوران، غُلات، صوفیه، قرامطه و باطنیان، مجسّمه، مشبّهه، كرامیان و فرقه‌ها و نحله‌های دیگر نیز می‌پرداختند.

از رویدادهای بزرگ در تاریخ ردّیه‌نویسی اسلامی ورود مبلّغان مسیحی به سرزمین‌های اسلامی بود كه موجب گردید مسیحیان و مسلمانان كتاب‌هایی در ردّ آیین یكدیگر بنویسند كه آیینه حق‌نما به فارسی از فرانسواگزاویه (912-960 ق.) در ردّ اسلام و مصقل صفا به فارسی (1044 ق.) در ردّ مسیحیت از آن جمله است.

در هنر نیز پیروان مذاهب اسلامی ردّیه‌هایی بر باورهای یكدیگر می‌نوشتند كه مشهورترین آنها تحفه اثنی عشریه به فارسی (1215 ق.) و وسیله‌النجاه از عبدالعزیز دهلوی (1114-1176 ق.) در ردّ مذهب شیعه است.

از مهم‌ترین كتاب‌های ردّیه عربی مخاریق‌الانبیا از ابوبكر محمدبن زكریای رازی (251-313 ق.) در انكار ضرورت وجود نبوت و اعلام‌النبوه از ابوحاتم رازی (322 ق.) در ردّ نظریات ابوبكر رازی است.

ابطال احكام نجوم از فارابی (260؟-339 ق.)؛ برخی رسایل ابوریحان بیرونی (362-440 ق.) در ردّ نظریات ارسطو و ابن‌سینا؛ تفسیر تبیان از شیخ ابوجعفر محمدبن حسن طوسی (385-460 ق.) در ردّ اشاعره؛ تهافت‌الفلاسفه از امام محمد غزالی (450-505 ق.) در ردّ برخی فلاسفه؛ تهافت‌التهافت از ابن رشد (520-595 ق.) در ردّ تهافت امام غزالی و تلبیس ابلیس از ابوالفرج ابن جوزی (سده ششم هجری) در ردّ فرقه‌های مختلف از دیگر ردّیه‌هاست.

ردّیه‌های دیگری نیز در مذاهب مختلف نوشته شده كه ردّ اهل سنت از حسن فرزند عبدالرزاق؛ ردّ بهائیت از آقا میرزا احمد كرمانی؛ ردّ بر تورات در بیست‌ و سه فصل كه هر فصل از یك كتاب گرفته شده؛ ردّ شبهات از حاج محمد كریم‌خان قاجار در شش فصل؛ ردّ بر شیعه از عبدالغفار فرزند شیخ خیرالدین محمد؛ ردّ بر قادیانی از سید محمد عصار لواسانی؛ ردّ بر نصارا از محمد خلیل فرزند محمد اشرف قاینی؛ ردّ هنری مارتین، كشیش انگلیسی در كتاب فیلیپ پادری در ردّ بر اسلام؛ و ردّ بر یهود از حاجی‌بابا فرزند محمد اسماعیل قزوینی كه پدر او یهودی بود و خود در یزد می‌زیست و به‌ سال 1211 ق. محضرالشهود فی ردّالیهود را نوشت از جمله آنهاست.

گاه علما كتابی را كه دانشمندی در ردّ كتاب دانشمند دیگری نوشته بود، دوباره رد می‌كردند، مانند: المصارع، نوشته امام تاج‌الدین محمد بن عبدالكریم شهرستانی (479؟-548 ق.) در ردّ اشارات ابن سینا (428 ق.) و مصارع‌المصارع خواجه نصیرالدین طوسی (597-672 ق.) كه ردّ بر ردّیه است. گاه نیز عالمی اندیشه‌ای را كه برای جامعه خطرآفرین می‌دانست بیش از یك‌بار رد می‌كرد؛ مانند كتاب‌های تخریب اسباب؛ ردّالباب؛ سدالباب؛ قلع‌الباب؛ و قمع‌الباب از ابوالقاسم زنجانی (1257؟-1329 ق.) كه در ردّ اندیشه‌های علی‌محمد باب (1236؟-1266 ق.) نوشته شده است.

برخی شرح‌ها، حاشیه‌ها و جوابیه‌هایی كه بر كتاب‌ها می‌نوشتند در شمار كتاب‌های ردّیه آمده است و گاه علما در پاسخ یكدیگر چندین كتاب شرح می‌نوشتند؛ مانند شرح جدید نوشته علاءالدین قوشچی (879 ق.) بر تجریدالكلام خواجه‌نصیرالدین طوسی كه جلال‌الدین دوانی (830-908 ق.) بر این شرح، حاشیه قدیم جلالیه را نوشت و میرصدرالدین محمد دشتكی شیرازی (903 ق.) بر حاشیه دوانی نیز حاشیه‌ای نوشت.

دوباره دوانی در جواب به حاشیه صدرالدین، حاشیه جدید جلالیه را نوشت و پس از جواب دوباره صدرالدین، دوانی حاشیه اَجَدّ جلالیه را بر آن تحریر كرد.

این‌گونه بحث‌های انتقادی در میان شعرا نیز پیش می‌آمد و در اشعار خود یكدیگر را ردّ می‌كردند؛ مانند قصیده معروف لامیه غضایری كه در آن از بخشش‌های محمود غزنوی اظهار ملال كرده و عنصری در جواب او قصیده‌ای سرود كه جزو قدیم‌ترین نقدهای ادبی فارسی است كه برجای مانده است.

منابع