محمدعلی حائری کرمانی

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۱۲ توسط شیرین سادات حسینی (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای جدید حاوی ' {{بخشی از یک کتاب}} امين مرجعيت '''تولد''' عالم جليل القدر آيت الله حاج شيخ محمدعل...' ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

امين مرجعيت

تولد

عالم جليل القدر آيت الله حاج شيخ محمدعلي حائري كرماني رحمه الله يكي از فقهاي متقي و وارسته حوزه علميه قم و از علماي طراز اول كرمان بشمار مي‌رود كه در سال 1303 ق.[۱] در شهرستان كرمان ديده به جهان گشود.

خاندان

خاندان آيت الله حائري كرماني در كرمان اكنون هم به شرافت و نجابت، معروف و مورد احترام اهالي آن سامانند. پدر بزرگوار وي مردي متدين، داراي مناعت طبع و عزت و مورد احترام همگان بود.

تحصيلات

حائري كرماني دروس مقدمات و ادبيات را در حوزه علميه كرمان سپري كرد و آن گاه در سال 1335 ق. عازم مشهد مقدس گرديد و به مدت سه سال در مدرسه ميرزا جعفر به تحصيل ادامه داد. سپس به زادگاهش بازگشت و با خانواده‌اي مذهبي و سرشناس ازدواج كرد. بعد از يك سال، در سال 1339 ق. براي تحصيل علوم و معارف الهي عازم نجف اشرف گرديد. به سبب هوش و حافظه و استعداد فراوانش مراحل تحصيلي را به سرعت طي كرد و مدت ده سال در دروس خارج فقه و اصول آيات عظام: آقا سيد ابوالحسن اصفهاني و آقا ضياءالدين محقق عراقي و... حضور يافت. پس از چندي، استعداد و تلاش او به بار نشست و از آن بزرگواران اجازات اجتهاد كم نظيري اخذ كرد؛ حتي در شمار شاگردان خاص آيت الله آقا ضياء قرار گرفت.

هجرت به ايران

آب و هواي نجف اشرف با وي و خانواده وي سازگاري نداشت. اين مشكل او را وادار داشت تا بعد از اتمام تحصيلات، نجف اشرف را به قصد ايران ترك كند و در زادگاهش كرمان رحل اقامت افكند. در اين شهر به مدت چهارده سال به تدريس در حوزه علميه كرمان و نيز اقامه جماعت و ارشاد و هدايت خلق مشغول شد.

آيت الله موسوي كرماني، داماد وي، در اين باره مي‌فرمايد: در كرمان مرحوم آيت الله حاج ميرزا محمدرضا كرماني - كه يك آيت الله مطلقي در كرمان بودند؛ لكن از روي جهاتي از منزل بيرون نمي‌آمدند.(*) محل نماز خودش را كه مسجد جامع كرمان بود، به آيت الله حائري كرماني واگذار كرد و ايشان از سال 1303 ش. - سال تاجگذاري -، تا سال 1317 ش. اوج قدرت رضاخان بود اجراي شد؛ در كرمان علاوه بر اقامه جماعت و تبليغ شعائر ديني و مذهبي به تدريس علوم ديني مشغول بودند كه بنده در آن ايام نيز لمعه را در نزد معظم‌له مي‌خواندم. سالياني كه مسئله جواز داشتن لباس روحانيت، مسئله كشف حجاب و برچيدن بساط روحانيت و... توسط رضاخان سال‌هاي بسيار تلخ و ناگواري براي روحانيت بوده است؛ به طوري كه حتي مرحوم آقا شيخ محمدتقي آملي شش ماه نتوانسته بود از منزل بيرون بيايند؛ زيرا شهرباني دستور داده بود كه تمام طلبه هاي داراي معافيت تحصيلي بايد سربازي بروند.

فشارهاي مأموران دولتي او را واداشت تا به قصد اقامت دائم روانه مشهد مقدس شود. او در مشهد در دروس خارج فقه و اصول آيات عظام: حاج آقا حسين قمي و آقازاده خراساني شركت مي جويد و خود نيز به تدريس مي‌پردازد؛ اما پس از چندي، باز هم مشكلات سياسي مانع از اقامت او شد و او مشهد را به قصد حوزه علميه قم ترك كرد.

آيت الله موسوي كرماني نقل كرده است: «روزي ايشان عازم درس بودند كه سربازان دولت رضاخان جلو ايشان را گرفته، درخواست جواز پوشيدن لباس روحاني مي‌كنند. وي كپي جواز را به آن ها نشان مي‌دهد؛ ولي آنان اصل جواز را از وي طلب مي‌نمايند و او هم امتناع مي‌كند. ايشان را به پاسگاه مي‌برند. رئيس كلانتري مي‌گويد: شما دو كار را بايد انجام دهيد: يا اصل جواز را بايد به ما بدهيد و يا بايد لباس متحد الشكلي بپوشيد. اما آيت الله پيشنهاد ديگري مي‌دهد و آن اين كه مشهد را ترك كند. اين پيشنهاد پذيرفته مي‌شود و او راهي تهران مي‌شود».

البته ناگفته نماند، گويا او هنگام عزيمت به مشهد، چند روز در قم توقف داشته است و آيات عظام: سيد محمدتقي خوانساري، امام خمینی، مرعشي نجفي و گلپايگاني، بر توقف او در قم اصرار داشته و اقامت در مشهد را به صلاح او ندانسته و پيشنهاد تدريس اصول را به او داده‌اند؛ اما او نمي‌پذيرد. همچنين در مسير خود به مشهد، در تهران نيز چند روزي ماندگار مي‌شود و آيات بزرگوار: حاج شريعتمدار رشتي، بحرالعلوم، آملي و...، كه از هم دوره‌هايش در نجف اشرف و از شاگردان آقا ضياء بودند، از وي تقاضاي سكونت در تهران مي‌كنند كه پذيرفته نمي شود. هنگام بازگشت از مشهد نيز همين پيشنهاد به وسيله آنان داده مي شود؛ ولي او به اقامت در قم تصميم داشت و سرانجام در سال 1356 ق. در اين شهر رحل اقامت افكند.

شاگردان

پس از ورود به قم، حوزه درسي را تشكيل داد كه جمعي از فضلاي حوزه علميه در آن شركت مي‌جستند. نوآوري‌هاي درس آيت الله حائري كرماني منحصر به فرد بود؛ زيرا وي به سبك استادش آقا ضياء تدريس مي‌كرد و اين نوع تدريس براي آن دسته از فضلا كه به نجف نرفته بودند، بسيار جذاب بود و تازگي داشت. تعدادي از شاگردان ممتاز ايشان از اين قرارند:

  • 1. حاج سيد مهدي اخوان مرعشي؛
  • 2. حاج سيد كاظم اخوان مرعشي؛
  • 3. حاج آقا رضا صدر؛
  • 4. امام موسي صدر؛
  • 5. سيد حسين موسوي كرماني؛
  • 6. حاج شيخ علي پناه اشتهاردي؛

ايشان به نگارنده اين مقاله فرمود: «بنده كفايه را در مدرسه فيضيه نزد وي خواندم. او مسلط بر كفايه بود. مردي خوشنام، ملا، متقي و جزو آن دسته از افرادي بود كه مرحوم آيت الله بروجردي خيلي خاطرش را مي‌خواستند».

  • 7. شيخ محمدحسن طالقاني.

آيت الله حائري كرماني بعد از ورود آيت الله بروجردي به قم، علاوه بر تدريس سطوح نهايي به مباحثه علمي با حضرات آيات: صدرالدين صدر، حاج سيد احمد زنجاني و آقاي حاج ميرزا مصطفي صادقي قمي پرداخت؛[۲] اما پس از مدتي، به دليل فشارخون و كسالت‌هاي گوناگون، به دليل منع پزشكان، مباحثات خود را تعطيل و به بهره‌گيري از مجلس درس حضرت آيت الله بروجردي و نوشتن جواب استفتائات بسنده كرد.[۳]

خصوصيات علمي و اخلاقي

او از خواص استاد مراجع، مرحوم محقق عراقي بود. رابطه وي و استاد بزرگوارش چنان صميمي و عميق بود كه از هنگام ورود تا آخر سال اقامتش، همواره شبانه‌روز نزد استاد فرزانه‌اش بود و به تقرير مطالب علمي او مي‌پرداخت. و نيز در درس خصوصي اصول مرحوم آقا ضياء شركت مي‌جست. وي همه امور مربوط به آقا ضياء را سامان مي‌داد؛ حتي تزويج سه دختر استادش را بر عهده داشت.

آيت الله حاج سيد محمدحسن مرتضوي لنگرودي دامت بركاته به نقل از آيت الله حائري كرماني، خاطره جالبي را نقل كرده است كه نشان مي دهد آيت الله آقا ضيا حتي در برخورد با نزديكترين شاگردانش، از احتياط و توجه به تقوايي غافل نبوده است. ايشان نقل كرده است: ابوالزوجه ما، مرحوم آيت الله آقا شيخ محمدعلي حائري كرماني، از بزرگان و اساتيد حوزه علميه قم بود. ايشان از شاگردان ممتاز مرحوم محقق عراقي و جزو خواص وي بود. ايشان مي‌گفت: «از مرحوم آقا ضياء خواستم اجازه‌اي براي من مرقوم فرمايد؛ ايشان در اجازه‌نامه نوشت: «...وله تصدّي الفتوي».

پرسيدم: «چرا قضا را ننوشتيد؟» فرمود: «چون قضاوت، ريزه‌كاري‌هايي دارد كه تا خودم بحث قضا را مطرح نكنم و شما حاضر نشويد، نمي‌توانم چنين اجازه‌نامه‌اي به شما بدهم.» ايشان درس قضا را شروع كرد و از آغاز تا پايان، من هم شركت كردم. آن گاه در اجازه نامه مرقوم فرمود: «له تصدّي الفتوي والقضاء».[۴]

از نگاه مرجعيت

آيت الله حائري كرماني در قم بود كه آيت الله بروجردي به قم تشريف آورد. وي به همراه بسياري از بزرگان و اساتيد مبرز آن زمان، همانند آيات عظام: خوانساري، حجت، امام خمینی، صدر و... در درس آيت الله بروجردي شركت مي‌كرد و بعد از سه چهار ماه، روزي آيت الله بروجردي مي‌فرمايند: «آقايان! از فردا درس هايتان را شروع كنيد.». مرحوم آيت الله بروجردي حافظه قوي داشت. زماني كه آقاي حائري كرماني را مي‌بيند، مي‌فرمايد: من شما را در منزل آقا ضيا نديده‌ام؟

آيت الله موسوي كرماني پس از بيان اين موضوع، مي‌افزايد: در دستگاه آيت الله بروجردي از نظر علم و عمل و دينداري كسي مثل آقاي حائري وجود نداشت. همه اصحاب خوب بودند؛ وليكن كسي كه از ديدگاه آيت الله بروجردي داراي اعتبار علمي، امانتداري و رازدار باشد، منحصراً آقاي حائري بود و هيچ كدام ديگر اين گونه تا آخر عمر ايشان نبودند».

كارهاي مهمي كه آيت الله بروجردي بر عهده وي نهاده بود، عبارت بود از:

1. پاسخ به استفتائات و مسائل علمي: علم، تقوا و امانت داري وي موجب شده بود تا آيت الله بروجردي اين مسئوليت را منحصراً به وي واگذار كند و او هم به دقت اين امور را انجام مي‌داد.

2. اقامه جماعت در مسجد اعظم: آيت الله حائري كرماني در بناي مسجد اعظم همكاري و همفكري شاياني دشت. زماني كه ديوارهاي مسجد بالا رفته و هنوز سقف آن ساخته نشده بود، مرحوم آيت الله بروجردي به ايشان امر فرمود كه او به اقامت جماعت در اين مسجد بپردازد. اين در حالي بود كه برخي با اصرار و با قرار دادن واسطه‌هايي سعي داشتند تا لااقل اقامه جماعت نماز صبح را بر عهده گيرند؛ اما آيت الله بروجردي مخالفت مي‌كند و در جواب اصرار برخي، مي‌فرمايد: «مسجد يك امام جماعت مي‌خواهد، كه دارد».

3. احياي كتابخانه مسجد اعظم: اين عالم بزرگوار يكي از بانيان اصلي كتابخانه مسجد اعظم و از اهداكنندگان كتاب به اين كتابخانه، كه زير نظر آيت الله بروجردي بود، بشمار مي رفت. آيت الله استادي ضمن بيان اين مطلب، درباره منزلت آيت الله حائري كرماني نزد حضرت آيت الله العظمي بروجردي مي‌نويسد: «آيت الله حاج شيخ محمدعلي كرماني، ابوالزوجه آيت الله حاج سيد محمدحسن لنگرودي و آيت الله حاج سيد حسين كرماني؛ ايشان را هم حقير زيارت كرده بودم و اين بزرگوار هم از حواريون آيت الله العظمي بروجردي بود و اين كه مرحوم آيت الله بروجردي اطرافياني مانند ايشان و آيت الله فاضل لنكراني (والد آيت الله العظمي فاضل) و آيت الله حاج سيد مصطفي خوانساري و امثال آنان داشته، دليلي بر عظمت مقام علمي و تقوايي آن بزرگوار است».[۵]

يادي از نخودكي اصفهاني

آيت الله حائري كرماني زماني كه براي تحصيل (قبل از ورود به نجف اشرف) به مشهد مقدس مشرف مي شود، روزي مشاهده مي‌كند كه پيرمردي روحاني در پشت بام حرم مطهر در دستي تسبيح دارد و دست ديگرش را بلند كرده و سخت مشغول ذكر گفتن است. مجذوب حال خوش او مي شود. وقتي جوياي نام شريفش مي شود، به او مي‌گويند كه او «شيخ حسنعلي نخودكي» معروف به «اصفهاني» است. اين آشنايي باعث ارتباط معنوي بيشتر با مرحوم حاج شيخ مي‌گردد.

حضرت آيت الله سيد محمدحسن لنگرودي دامت بركاته داماد ايشان، فرموده است: «در ايامي كه مرحوم آيت الله حائري كرماني در قم تشريف داشتند، خانواده ايشان از عقرب مي‌ترسيدند. سابقاً قم خيلي عقرب داشت و مخصوصاً شب‌ها باعث ترس و وحشت و سلب آرامش خانواده‌اش گرديده بود؛ تا اين كه مرحوم آيت الله حائري در مشهد مقدس خدمت مرحوم حاج شيخ حسنعلي اصفهاني مي رسد و موضوع را به ايشان مي‌گويد. حاج شيخ هم دستور مي‌دهند - هنگام غروب آفتاب - آيه مباركه «سلامٌ علي نوح علي العالمين» را خوانده و آن وقت كف بزنيد تا شعاع صداي كف دستتان عقرب، نزديك نخواهد شد. خانواده ايشان با انجام دستورالعمل، از اين بليه نجات پيدا كردند».

رحلت

گذشت وي در منزل مرحوم آيت الله حاج سيد مرتضي لنگرودي (متوفاي 1383 ق) بر اثر سكته درگذشت. خبر رحلت او، براي آيت الله بروجردي بسيار تلخ و ناگوار بود و با اين كه كمتر در مراسم و مجالس شركت مي‌جست، اما در تشييع اين عالم برجسته، از مسجد عشقعلي تا حرم حضرت معصومه سلام الله علیها حضور يافت و بر پيكرش نماز گزارد. هنگام دفن، ساعتي بر سر قبر او نشست و دعاهاي فراواني را خواند و سپس دستور داد تا روي قبر پوشانده شود.

آيت الله بروجردي در فراق يار هميشگي خود، مكرراً مي‌فرمود: «حائري رفت و من تنها شدم» و آن گاه مي‌گريست. او به مدت يك هفته، كه دو روز آن از سوي وي بود، در مدرسه فيضيه مجالس ختمي برگزار كرد.

آيت الله موسوي كرماني ضمن شرح اين قضايا فرمود: «در طول عمر آيت الله بروجردي سابقه نداشت كه براي كسي يك هفته مجلس فاتحه منعقد سازد و حتي براي آيات عظام: اصفهاني و قمي يك روز مجلس فاتحه برگزار كرد. ايشان صبح ها از ساعت 8 تا 11 و بعدازظهرها از ساعت 3 تا 5، هر روز حضور مي‌يافت و مقيد بود كه يك جزه قرآن را بخواند. آيت الله بروجردي حتي همسر خود را به منزل آقاي حائري مي‌فرستد و همسرش بيست روز در منزل آن عالم وارسته مي‌ماند» ضمناً براي آيت الله حائري كرماني مجالس ختم متعددي در قم و كرمان برگزار گرديد.(')

پانویس

  1. در آثار الحجة تاريخ تولد وي 1308 ق. ذكر شده است كه بنا بر گفته آيت الله موسوي كرماني، داماد ايشان، اين تاريخ صحت ندارد.
  2. آثار الحجه، ج 2، ص 69.
  3. گنجينه دانشمندان، محمد شريف رازي، ج 2، ص 123.
  4. مجله حوزه، ش 55، فروردين و ارديبهشت 1372، ص 61، مصاحبه با حضرت آيت الله حاج سيد محمدحسن مرتضوي لنگرودي.
  5. مجله پيام حوزه، نشريه شوراي عالي حوزه علميه قم، ش 31، ص 169.

(*). در آن ايام كه دوران بسيار سخت و تاريك حكومت رضاخان بود، اكثر علما خانه‌نشين يا در تبعيد بودند و هر كدام از عالمان در برابر حكومت ننگين رضاخاني به گونه اي واكنش نشان مي‌دادند ايشان نيز در اعتراض به عملكرد حكومت، به مسجد و محراب نمي‌آمد و يا بهترين مصلحت را در گوشه‌نشيني و عزلت می‌دانست.


('). شايان توجه است كه بخش‌هايي از اين مقاله، برگرفته از مصاحبه نگارنده با آيت الله موسوي كرماني است.

منبع

محمدتقي ادهم نژاد, ستارگان حرم، جلد 15، صفحه 149-157