آیه ۵۱ عنکبوت

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

متن آیه

مشاهده آیه در سوره

«أَوَلَمْ یَكْفِهِمْ أَنَّا أَنزَلْنَا عَلَیْكَ الْكِتَابَ یُتْلَى عَلَیْهِمْ إِنَّ فِی ذَلِكَ لَرَحْمَةً وَذِكْرَى لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ».

مشاهده آیه در سوره


ترجمه

آیا آنان را بسنده نیست که بر تو کتاب فرستاده ایم و بر آنها خوانده می شود. در این کتاب برای مؤمنان رحمت و اندرز است.

نزول

«شیخ طوسى» گویند: این آیه درباره قومى نازل شده که چیزهائى از کتاب‌هاى اهل کتاب که شبیه به خرافات بوده، نوشته بودند. سپس خداوند طى نزول این آیه به آن‌ها فرمود: آیا قرآن از براى آن‌ها کفایت نمى کند؟[۱]

پانویس

  1. طبرى و ابن ابى حاتم در تفاسیر خود و دارمى در مسند خویش از طریق عمرو بن دینار از یحیى بن جعده روایت کنند که گفت: عده اى از مسلمین کتاب‌هائى آورده بودند که در آن بعضى چیزهائى که از یهودیان شنیده بودند، نوشتند سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: از گمراهى و ضلالت قومى همین قدر بس که از شنیدن حقایقى که پیامبر آن‌ها آورده بى‌میل باشند و در امورى رغبت نمایند که از خدا و کتاب او نباشد سپس این آیه نازل گردید. صاحب کشف الاسرار گوید: این آیه درباره عمر بن الخطاب نازل شده زیرا نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم آمد در حالتى که نوشته اى در دست داشت، گفت: یا رسول الله این نوشته را یک نفر یهودى به من داده که بخوانم. پیامبر فرمود: اگر از تورات باشد که خداوند به حضرت موسی علیه‌السلام داده است. بخوان، عمر به خواندن آن نوشته شروع کرد در ضمن خواندن او رنگ پیامبر تغییر کرد و حال وى دگرگون گشت و عمر متوجه نبود و به خواندن خود ادامه می‌داد تا این که عبدالله بن ثابت جوان انصارى که خادم رسول خدا صلی الله علیه و آله بود دست به پهلوى عمر زد و گفت: مادرت به عزایت بنشیند مگر نمى بینى که رنگ پیامبر تغییر کرده، عمر ساکت شد و این آیه نازل گردید.

منابع

پیوندها