ابن شعبه حرانی
منبع: تلخيص از كتاب گلشن ابرار، جلد 4، صفحه 27
نویسنده: محمداسماعيل نباتيان
ابن شعبه حرانی
تشیع در عصر ابن شعبه حرانی
از زمان رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم تا حدود سال 300 هـ.ق شیعیان وضع ناگوار و موقعیت تأثرآوری داشتند. در دولت بنیامیه و بنیعباس نیز سعی شد که از نفوذ امامان جلوگیری به عمل آید و رابطه آنها با شیعیان قطع شود؛ از این رو شیعیان در سراسر جهان اسلام به شدت مورد فشار و محدودیت بودند. از اواسط قرن چهارم هجری، شیعیان به میزان قابل توجهی از محدودیتها رهایی یافتند؛ زیرا از طرفی، خلفای فاطمی که شیعه اسماعیلی بودند در مصر دولت نیرومندی تشکیل داده و از سلطه فراگیر دولت عباسی کاسته بودند.
از طرف دیگر، سیف الدوله حمدانی شیعی در شام به قدرت رسیده بود. همچنین غوریان، صفاریان، طاهریان و علویان مازندران پرچم استقلال برداشته بودند و از همه مهمتر، ظهور دولت مقتدر آلبویه بود که از شیعیان به شمار میآمدند. این عوامل و زمینهها موجب شد که شیعیان به بیان عقاید پرداخته و به تشکیل جمعیتها و تأسیس حوزههای علمی و نشر معارف اهل بیت علیهمالسلام مبادرت ورزند.[۱]
و باعث شد علوم شیعی مانند فقه و کلام و حدیث شیعی به شدت رشد کند؛ به گونهای که آثار این دوره همواره مهمترین منابع حدیثی و کلامی شیعی قلمداد شدهاند. در این راستا، شیخ صدوق «من لایحضره الفقیه» و ثقةالاسلام کلینی «الکافی» را تألیف کرد و شیخ مفید عقلگرایی را در شیعه رواج داد و سید مرتضی اولین کتاب در اصول فقه «الذریعه» را نگاشت.
تولد و تحصیل حرانی
ابن شعبه اهل شهر «حران» بود. حران شهری است بر سر راه موصل، شام و روم. اهالی آن صابئی بودهاند و بسیاری از ریاضیدانان و پزشکان پیش و پس از اسلام از این شهر برخاستهاند. به ویژه اکثر مترجمان کتابهای حکمی و طبعی در دو دوره «نهضت ترجمه» از اهالی حران بودند. گفتهاند حران تعریف «هاران» اسم برادر حضرت ابراهیم علیهالسلام است که آن را بنا نهاد. بنا به نقلی، حران اولین شهری است که پس از طوفان نوح ساخته شد.[۲]
حسن بن علی در چنین محیط و فضای علمی به دنیا آمد. البته ثبت زمان تاریخ تولدش از قلم تاریخ افتاده است، ولی طبق منابع تاریخی، قبل از سال 381 هـ.ق زنده بوده است.[۳] او به خاطر علاقه به احادیث اهل بیت علیهمالسلام، به تحصیل در حدیث عصمت گمارد. همچنین در علم فقه نیز نزد عالمان زمانش شاگردی نمود و در آن تبحر یافت که عالمان بعد، او را فقیهی فاضل خواندهاند. متأسفانه از مکان و کم و کیف تحصیل او در منابع تاریخی سخنی به میان نیامده است.
شخصیت علمی و اخلاقی حرانی
حرانی، به تصدیق بسیاری از فرهیختگان، عالمی فاضل و عامل بود و در فقه و حدیث مورد توجه عالمان قرار داشت، به ویژه در حدیث که دو اثر «تحف العقول» و «التمحیص» بیانگر تبحر او در علم حدیث و وثاقتش در نقل حدیث است، به طوری که علامه مجلسی روایات او را با این که سلسله سندش ذکر نشده، مقبول میداند.[۴] و یا شیخ انصاری کتاب گرانمایه «المکاسب» را با روایتی از «تحف در باب معاملات آغاز میکند که درباره صناعات و تجارات و بیع و وجه حلال و حرام آنها است.[۵]
همچنین با نگاهی به مقدمه «تحف» و روایات مذکور در آن و نیز مناجات و توصیهها بدست میآید که او در اخلاق و حقوق نیز دستی داشته با طرحی نو، مجموعه روایات اخلاقی، حکمی و حقوقی را ارائه نموده است، به طوری که بیش از هزار سال این کتاب و روایات آن، نقل محافل علمی، منابر وعظ و مجالس اخلاقی بوده است و این خود نشان از رفعت مقام و جلالت جاه علمی و تقوای اوست.
استاد حرانی
حرانی از محضر محدثان و فقیهان بزرگ عصر خود بهره برد و در علوم حدیث و فقه تبحر یافت، به طوری که همه عالمانی که از او یاد کردهاند، وی را فقیه و محدث فاضل شیعه معرفی نمودهاند. متأسفانه از تحصیل و استادان وی جز اطلاعات اندکی در دست نیست و فقط در تراجم به ابوعلی محمد بن همام، از محدثان و فقیهان بزرگ شیعی اشاره شده که حرانی نزد وی شاگردی کرد و از او اجازه روایت دریافت داشت.
ابوعلی محمد بن همام کاتب اسکافی
وی از عالمان و محدثان نیمه اول قرن چهارم و از مشایخ بزرگ شیعه در بغداد (متوفی 332 هـ.ق) است. فقه و حدیث را از مفاخر بزرگی چون احمد بن بشر فراگرفت و جمعی از فقیهان و محدثان مشهور، از جمله ابن قولویه، شیخ صدوق و ابن شعبه حرانی را تربیت کرد. از آثار او کتاب «الانوار فی تاریخ الأئمه» است.[۶]
شاگردان حرانی
از تدریس و جلسات درس وی خبر قابل توجهی در دست نیست. به یقین، با آن تبحر و عمق علمیاش در حدیث و فقه ـ که بسیاری از عالمان بعدی بر آن صحه گذاشتهاند ـ باید مجلس پر رونق و شاگردان ممتازی داشته باشد که تاریخ، شاگردان او غیر از شیخ مفید را از ما پنهان داشته است.
محمد بن محمد بن نعمان عکبرائی بغدادی
(شیخ مفید ـ متوفی 412 هـ.ق) وی از فقیهان و متکلمان بزرگ شیعه است که در زمان خود شیعیان را از پراکندگی و اوضاع اسف بار رهایی بخشید و به اوج عزت رساند.[۷] عالمان شیعه و سنی به فضل و علم او اعتراف کردهاند.[۸] شیخ مفید در واقع موسس مکتب عقلگرایی در شیعه بود و آن را بسط و گسترش داد. او از حرانی روایت نقل کرده و حرانی از مشایخ او به شمار میرود.
جایگاه حرانی نزد علما
بسیاری از دانشوران از حرانی به بزرگی، فضل و علم یاد کردهاند و روایت بدون سند او را در «تحف العقول» پذیرفتهاند. شیخ مفید؛ شاگرد حرانی، ضمن تمجید از استاد، درباره کتاب تحف العقول مینویسد: «تحف العقول کتاب لم یسمح الدهر بمثله».[۹]
شیخ ابراهیم قطیفی ـ از عالمان قرن دهم هجری ـ در کتاب «الوافیه» ضمن نقل روایتی از «التمحیص»، مینویسد: «الحدیث الاول ما راواه العالم الفاضل العالم الفقیه ابومحمد الحسن بن علی بن شعبه الحرانی...».
شیخ حر عاملی در «الامل الآمل» بعد از ستودن مولف تحف به فاضل محدث، درباره کتابش میگوید: حسن کثیرالفوائد مشهور.[۱۰]
علامه مجلسی هم درباره تحف مینویسد: «...نظم این کتاب دلالت بر رفعت شأن مولف دارد و بیشتر در مواعظ و اصول معلومهای است که محتاج سند نیست».[۱۱]
میرزا عبدالله افندی اصفهانی در «ریاض العلما» درباره حرانی مینویسد: «عالم، فقیه و محدث».
میرزا محمدباقر خوانساری نیز در «روضات الجنات» مینویسد: «حسن بن علی بن حسین شعبه حرانی (یا حلبی) فاضلی است فقیه، متبحر، هوشیار، بلندپایه و آبرومند و کتابش مورد اعتماد اصحاب است».[۱۲]
تألیفات حرانی
از ابن شعبه دو اثر حدیثی بر جای مانده است: «تحف العقول» و «التمحیص».
تحف العقول:
این کتاب به قول مرحوم علیاکبر غفاری؛ مصحح و مترجم آن. «شامل رشتههایی از مرواریدهای گزیده حکمت و جنگی از مواعظ و وعده و وعید و پندآموزیها و بهترین اندرزها و خطبهها و زبده سخنان و جوهر ادب است که کام فرزانه را شیرین و نوشنده را سیراب میسازد».[۱۳]
حرانی در مقدمه تحف درباره انگیزهاش از تألیف این کتاب مینویسد: «دیدم دانشمندان و پیشین شیعه از گفتار ایشان (پیامبر و امامان معصوم علیهمالسلام) کتابهایی پیرامون حلال و حرام و فریضهها و سنت پرداخته... ولی به من خبر نرسیده که یکی از دانشمندان شیعه، در این خصوص (حکمتها رسا و اندرزهای شفابخش حضرات معصومین) تألیفی ساخته یا کتابی پرداخته باشد که من از آن آگاه شده و بدان پشت گرم شوم... پس به خوشهچینی پرداختم و از این دست مطالبی گرد آوردم و آنچه از خبرهای کمیاب و معانی نیکوی ناب همجنس و مانند و شبیه و نزدیک بدان بود بر آن افزودم».[۱۴]
برای شناخت این کتاب و استفاده مطلوب از آن، ویژگیهایش در ذیل بیان میشود به امید این که برای طالبان مفید باشد:
- 1. همان طور که مؤلف کتاب گفته، سلسله سند روایات به دلیل اختصار، حذف شده است. با این وصف، چون بیشتر این روایات آداب و حکم است، خود گواه بر درستی آنهاست.
- 2. تحف مشتمل بر روایات مربوط به آداب، حکم، پند و اندرزهای منقول از پیامبر و امامان علیهمالسلام ـ غیر از امام دوازدهم ـ است.
- 3. روایات آن از منابع معتبر شیعه و سنی است ولذا کتاب مورد قبول و تأیید فریقین قرار گرفته است و هیچ کس در آن اختلافی ندارد.
- 4. روایات بر اساس ترتیب مقامات حجتهای الاهی تنظیم شده است، یعنی از پیامبر شروع شده و در امام حسن عسکری علیهالسلام پایان یافته است.
- 5. در پایان، آن مناجات قدسی از حضرت موسی و حضرت عیسی علیهمالسلام و مواعظی از حضرت مسیح در «انجیل» ذکر شده است که میتواند باعث توجه مسیحیان و یهودیان به این کتاب شود.
- 6. حسن ختام کتاب، سفارشنامه مفضل بن عمر (از اصحاب امام صادق علیهالسلام) به شیعیان است.
التمحیص:[۱۵]
این کتاب شامل روایاتی است که مورد ابتلای مومن است و مورد اعتماد بزرگانی چون علامه مجلسی در «بحار» و فیض کاشانی در «الوافی»، و دیگران بوده است. با توجه به ناشناخته بودن حرانی، طبعاً در انتساب آثارش به وی نیز شک و تردیدهایی پدیدار شده است.
در این راستا، دانشوران دو گروه شدهاند، گروهی آن را تألیف ابن شعبه حرانی و گروه دیگر آن را، تألیف استاد حرانی؛ ابوعلی محمد بن همام دانستهاند.
مخالفان:
علامه مجلسی در «بحار» این کتاب را به ابوعلی محمد بن همام نسبت میدهد. دلیل او، عبارت «حدثنا ابوعلی محمد بن همام» در ابتدای روایات منقول در این کتاب است».[۱۶]
موافقان
عالمان بسیاری، «تمحیص» را به حرانی نسبت دادهاند. از جمله شیخ ابراهیم قطیفی در «الفرقه الناجیه». لذا شاگرد مجلسی، میرزا عبدالله افندی در «ریاض العلما»، نظر استادش را محل تأمل دانسته و معتقد است قطیفی اقرب به زمان مولف و اعرف از مولف «بحار» و دیگران به شناخت مولف «التمحیص» است. گذشته از این، اصحاب رجال چون شیخ طوسی و نجاشی که نزدیک به عهد ابوعلی محمد بن همام بودند، «التمحیص» را از آثار ابوعلی نام بردهاند و این خود دلیل بر آن است که این کتاب از آثار محمد بن همام نبوده است و بلکه از آثار ابن شعبه حرانی است.[۱۷] شیخ حر عاملی نیز در «الأمل الآمل» این کتاب را به حرانی منسوب میکند.[۱۸]
پانویس
- ↑ ر.ک: مفاخر اسلام، ج3، ص 240ـ239.
- ↑ یاقوت الحموی، معجم البلدان، تحقیق فرید عبدالعزیز الجندی (بیروت: دارالکتب العلمیه، 1410 هـ.ق)، ج 2، ص 271.
- ↑ عمر رضا کهاله، معجم المولفین (بیروت، دار احیاء التراث العربی)، ج 3 و 4، ص 252.
- ↑ مرتضی انصاری، المکاسب، (قم: کنگره شیخ انصاری، 1415 هـ.ق) ج1، ص 12ـ5.
- ↑ همان.
- ↑ مفاخر اسلام، ج 3، ص 46.
- ↑ همان، ص 240.
- ↑ ر.ک: همان، ص 253ـ242.
- ↑ سید حسن صدر، تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام (بیروت: دارالرائد العربی، 1401 هـ.ق)، ص 414.
- ↑ الامل الآمل، تحقیق سید احمد حسینی (قم، دارالکتاب الاسلامی، 1362)، ج 2، ص 74.
- ↑ بحارالانوار، مقدمه، فصل دوم.
- ↑ روضات الجنات (قم: اسماعیلیان، بیتا) ج 2، ص 290.
- ↑ تحف العقول، مقدمه مترجم.
- ↑ همان، مقدمه مولف.
- ↑ این کتاب به ضمیمه کتاب «المومن» حسین بن سعید اهوازی در قم توسط انتشارات شبستری چاپ شده است.
- ↑ ریاض العلما، ترجمه محمدباقر ساعدی (مشهد: انتشارات آستان رضوی، 1366)، ج 1، ص 279.
- ↑ الامل الآمل، ص 74.
- ↑ همان.