محمدتقی شوشتری
منبع: تلخيص از كتاب گلشن ابرار، جلد 2، صفحه 967
نویسنده: جمعي از پژوهشگران حوزه علميه قم
علامه شوشتری
مولود نجف
از آن هنگام كه حضرت امام علی علیه السلام آن پیكر پاكی و راستی و عدالت در سرزمین نجف اشرف به خاك سپرده شد تا اندك زمانی پیش از این همیشه شهر مقدس نجف دیار دانش و دین و شهر جهاد و اجتهاد و سرزمین صفا و نور بود. گویی با دفن جسم مقدس مولا علی علیه السلام، خورشید آسمان را نیز در خاك نجف دفن كردند.
نزدیك به چهارده قرن است كه ستارگان آسمان دانش و تقوا از آن سرچشمه خورشید سر برآورده، سپهر صفا و صمیمیت را جذابیتی بیشتر و ملاحتی افزونتر بخشیدهاند و این همه چیزی نبود جز پرتوی از آن آفتاب كه در دل شب و دور از چشم اغیار در سرزمین نجف به خاك سپرده شد.
در زمانی هم كه بیش از هزار سال از پیشینه حوزه علمیه نجف میگذشت (1320 ق.) حلقههای درس و بحث همچون گذشته و بلكه پررونقتر در آن دیار دایر بود. هزاران نفر از طالبان دانش، وطن خود را ترك گفته، در كنار آستان مقدس مولا علی علیه السلام گرد هم آمده بودند تا ضمن ارادت به آستان ولایت و تحصیل علم و كمال، ارزش های علوی را كه چیزی جز اسلام پیامبر نیست، پاس دارند.
آن روزها برای فضلای حوزه نجف روزهای پرباری بود چرا كه اساتید بزرگ و ارزندهای چون آیت الله سید محمدكاظم یزدی و آیت الله آخوند خراسانی كه در فیض بخشی دستی توانا و بیانی گویا داشتند و به خوبی تشنگان دشت طلب را سیراب میكردند، سر حلقه حوزویان بودند.
آن سال برای شیخ كاظم شوشتری سالی بس پربركت و با میمنت بود. چنین مینمود كه خدای رحیم، لطف بزرگی در حق او فرموده و چشمش را با میلاد پسری بااستعداد و شایسته روشنی بخشیده است.[۱] پدر او را به نام نهمین پیشوای شیعیان «محمدتقی» نامید تا هر لحظه به یاد دوستی بزرگ از دوستان برگزیده خدا، یعنی حضرت جوادالائمه علیه السلام باشد و همیشه ذكر و سپاس حق گوید.
پدر و مادر
خاندان مادری محقق از خانوادههای متدین ایرانی بودند كه از مدت ها پیش، شهر نجف را برای سكونت برگزیده بودند. مادرش متولد نجف اشرف بود و در همان شهر با روحانی جوان شوشتر، محمدكاظم شوشتری ازدواج كرد. شیخ محمدكاظم از تباری تابناك بود كه نسل در نسل از نوریان و دانشمردان شوشتر بودند و پیش از میلاد محقق، مردان نام آور بسیاری چون شیخ جعفر شوشتری و... را در كهكشان درخشانشان نظارگر بودند.
پدر دانشمند محقق، یگانه مرجع شوشتر و از مردان مبارز آن دیار بود. او در دفاع از كیان مسلمانان به ویژه در حریم حجاب اسلامی، مرزبانی مبارز و مبارزی بیدار بود كه توسط طاغوتیان از شوشتر به بروجرد تبعید شد و روزگار درازی را ـ هم در زمان رضاخان و هم در عصر محمدرضا پهلوی ـ دور از وطن، غریبانه در بروجرد زیست.[۲]
اقبال شوشتر
مولود نجف، با طراوتترین بهاران عمرش را تا هفت سالگی در نجف اشرف تنفس كرد. نخستین سال های سبز زندگی را در آن شهر نجابت و نور، سپری ساخت. پس از آن همراه مادر مهربانش، ناخواسته شهر نجف را به قصد شوشتر ترك كرد و در حدود سال 1327 ق وارد آن شهر گردید.[۳]
آن روزها (1314 ش) روزگار ایران سیاه بود و دست نشانده بیگانگان، رضاخان میرپنج، آشكارا با مظاهر اسلامی به ستیز برخاسته بود! در این زمان طلبه فارغ التحصیل حوزه نجف، آقا محمدتقی شوشتری، شیخ شهر و به جای پدر مظلوم و تبعید شده خویش، مرجع مردم در آن دیار بود.
رجعت به شهر عشق
شیخ شوشتر كه فرزند پدری چنان مبارز و بیدار بود تحمل هیچ تهاجمی را بر ساحت مقدس تشیع و اسلام روا نمیدید. چنین بود كه عَلَم مخالفت با مزدوران اجانب را مردانه برافراشت.
محقق برای بیداری مردم و تهییج آنان بر ضد طاغوت وقت، شوشتر را ترك گفته، همراه خانوادهاش راهی كربلا گشت... پس از چند صباحی كه در كربلا مشغول زیارت و درددل كردن با سالار شهیدان بود، ضمن گلگشتی كه در حلقههای درسی آن شهر داشت به این نتیجه رسید كه عازم نجف اشرف گردد تا به دریای دانش هایی كه در حلقههای درس و بحث آن روز حوزه نجف موج میزد، بپیوندد.[۴]
همان روزها در نجف اشرف یكی از آثار پربارش را با نام «قضاء امیرالمؤمنین علیه السلام» (پیرامون قضاوت های امام علی علیه السلام) برای نخستین بار به دست چاپ سپرد[۵] و با انتشار آن، چشم دانشورانِ نجف را معطوف خود ساخت.
محقق تا سال 1321 ش. (1360 ق) در حوزه نجف بود. پس از آن كه رضاشاه از قدرت به زیر كشیده شد به شهرش شوشتر برگشت.[۶] او تا واپسین روزهای عمرش در آن دیار ماند تا آن جا كه در سایه سار و سعی و كوشش های شبانه روزیاش نام شوشتر بر سر زبان ها افتاد و گذشته درخشان خود را كه روزی به «دارالمؤمنین» شهرت داشت دوباره بازیافت چنان كه هر دانشمندی كه به زیارت او در شوشتر توفیق مییافت جهانی جمیل و عالمی پر از صفا را در آن دیار میدید و بیاختیار بیت زیر در ذهنش تداعی میشد:
هر آن كس ز دانش برد توشهای × جهانی است بنشسته در گوشهای
برزیگران نور
مربیان و معلمان بزرگی كه در شكوفایی آن استعداد درخشان و در طلوع آن آفتاب روشنگر، به نوعی سهیم بودند، به عنوان استادان محقق نام برده میشوند:
- 1. حجه الاسلام سید حسین نوری:
- 2. حجه الاسلام سید علیاصغر حكیم (1348 ق)؛
- 3. حجه الاسلام سید محمدعلی امام، معروف به امام شوشتری، (1308ـ1394 ق)؛
- 4. آیه الله شیخ محمدكاظم شوشتری (پدرشان)؛
- 5. آیت الله سید مهدی آل طیب جزایری (1362 ق)؛
- 6. آیت الله سید محمدتقی شیخ الاسلام. (1342 ق).[۷]
حلقه نور
بعضی از بزرگان و دانشوران معاصری كه از محقق شوشتری اجازه روایتی داشته و از طرف ایشان مجاز در نقل حدیث هستند عبارتاند:
- 1. آیت الله العظمی مرعشی نجفی؛
- 2. آیت الله شیخ غلامرضا عرفانیان؛[۸]
- 3. استاد حجه الاسلام رضا استادی؛
- 4. استاد قیس آل قیس؛
- 5. دكتر سید كمال حاج سید جوادی؛
- 6. سید جمال الدین دین پرور؛
- 7. سید محمدحسن آل غفور؛
- 8. استاد محمدعلی جاودان...
آثار پربار و ابتكاری
بیش از پنجاه سال است كه كتابهای محقق، به ویژه «قاموس و نهج الفصاحه و اخبار دخیله» ایشان از منابع مهم و مرجع شمرده میشوند و همین ما را از توصیف بیشتر آن ها مستغنی میكند. پس تنها به نامبری آن ها اكتفا میشود:
- 1. شرح وجیزه شیخ بهایی (نخستین نوشته ایشان).
- 2. حاشیه بر متن لمعه و بر شرح لمعه.
- 3. النجعه فی شرح اللمعه، در 11 جلد.
- 4. الاخبار الدخیله، در 4 جلد.
- 5. قضاء امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام (پرانتشارترین اثر محقق كه به زبان فارسی دهها بار به چاپ و به زبان انگلیسی هم نشر یافته است).
- 6. آیات بینات فی حقیّه بعض المنامات، به تازگی به زبان فارسی نیز ترجمه و انتشار یافت.
- 7. الاوائل.
- 8. قاموس الرجال فی تحقیق رواه الشیعه و محدّثیهم، در 14 جلد و پرآوازهترین و پربارترین كتاب محقق شوشتری است در علم رجال.
- 9. رساله فی تواریخ النبی و الآل (تاریخ چهارده معصوم علیهم السلام).
- 10. رساله فی سهو النبی صلی الله علیه و آله.
- 11. الدر النظیر فی المكنین بابی بصیر.
- 12. البدایع (گلستانی كه از هر چمن گلی را به ارمغان دارد).
- 13. بهج الصباغه فی شرح نهج البلاغه در چهارده جلد (تفسیر موضوعی و انتقادی).
- 14. مقدمهای بر توحید مفضّل، به زبان فارسی.
- 15. الاربعون حدیثا، (چهل حدیث در فضائل ائمه معصومین و مسائل فقهی).
- 16. الاربعینیات الثلاث.
- 17. كشكول، در 237 صفحه جیبی (غیر از كتاب البدایع است).
- 18. نوادر الاخبار و جواهر الآثار.
- 19. حواشی بر توضیح المسائل آیت الله خویی.
- 20. حواشی و استدراكات بر كتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال.
- 21. جزوه كوچكی در ادعیه و اذكار.
- 22. حواشی بر «منتخب المنتخب» (رساله عملیه پدرشان).
- 23. غرر و درر، در ادبیات.
- 24. تفسیر قرآن، محقق شوشتری در این تفسیری كه آرزوی اتمام و انتشارش را داشت، بیشتر به دو تفسیر معروف شیعی نظر داشت. تفسیر تبیان، اثر بزرگ شیخ طوسی و تفسیر المیزان اثر جاوید علامه طباطبایی این اثر سالهاست كه در دست استاد علیاكبر غفاری است تا توسط انتشارات مكتبه الصدوق چاپ و منتشر شود.
مكتب تربیت
علامه شوشتری در مكتب تربیتی خویش نیز اشخاص بسیاری را تربیت كرده و به جامعه دانش و فرهنگ تحویل داده است كه ما تنها به افراد خانواده ایشان بسنده میكنیم و برخی را به اختصار نام میبریم:
- 1. شیخ بهاءالدین شوشتری معروف به آقا شیخ بهاء: وی برادر محقق شوشتری و اهل علم و فضل است و امروزه از رجال بنام شوشتر شمرده میشود با وجود این كه در حدود 90 سال از عمرشان میگذرد همچنان مشغول تبلیغ دین و تعلیم اخلاق و آداب اسلامی است و همه روزه در مسجد و مدرسه مرحوم شیخ جعفر شوشتری به امامت و ارشاد میپردازد.
- 2. دكتر محمدعلی شیخ شوشتری: تنها پسر علامه شوشتری است كه عمری را در اعتلای فرهنگ اسلامی و یاری پدر دانشمندش كوشیده است و تاكنون دهها كتاب و مقاله پربار نوشته و منتشر ساخته است كه میتواند دانشوران را بكار آید. ایشان از اساتید نامدار دانشگاه تهران بود تا این كه اخیراً از طرف مردم شوشتر به نمایندگی انتخاب شد و به مجلس شورای اسلامی راه یافت. استاد دكتر شیخ فرزند فرزانهای به نام مسعود داشت كه با اشتیاق در جبهههای جهاد شركت جست تا مفقود الاثر گشت و جاودانه شد.
علامه شوشتری دارای سه دختر نیز بود كه در این جا لازم است از داماد با فضلشان آقای حاج سید ابوالحسن شوشتری نام برد كه عمری را در لباس مقدس روحانیت و در سنگر سجاده و محراب و منبر به نورافشانی و ارشاد مردم پرداخت و پیش از علامه شوشتری بدرود حیات گفت.[۹]
آیینه اخلاق
محققِ متقی، مرد محراب محبت و الهی ملكوتی در وادی ولایت بود. از ایشان سؤال شد كه اگر خداوند شما را دوباره جوان كند و قدرت و توانایی سابق را بدهد چه خواهید كرد؟ در پاسخ فرمود: «تحقیق در آثار اهل بیتعلیهم السلام».
وفات
خورشید خوزستان پس از عمری نورافشانی در آسمان دانش و دین بالاخره در 29/2/74 (19 ذی الحجه 1415) غروب كرد و روزنامهها با تیترهای درشتی چون «حضرت آیت الله العظمی شیخ محمدتقی شوشتری به ملكوت اعلی پیوست» خبر از وصالش دادند و شروع فصل فراق و هجرانِ فرهنگ دوستان را اعلام كردند.
چنین بود كه نابغهای به خواست خویش رسید و پرواز تا برِ دوست را آغاز كرد و این بار نیز همگان در سوگ نشستند و افسوس كنان كه چرا تا زنده بود غریب و ناشناخته ماند و چرا پس از مرگ او را شناختیم زبان حال مردم بود. باری نوری كه از نجف تابیده بود. بالاخره در شوشتر غروب كرد و دفینهای دیگر در «مقام سید محمد گلابی» و خاك پاك ایران زمین دفن شد.
این مقاله را با ابیاتی كه حكایت از ارادتِ این كوچكترین به ساحت آن شیعی مرد پارسا و آزاداندیش است به پایان میبریم تا كه قبول افتد و چه در نظر آید:
شیخ ما نه مشرب «مشّا» گزید × نه به حكمت ماه ما «اشراقی» است.
مِهر ما از مكتب آل علی × آفتابی است كه خود آفاقی است.
گرچه این دفتر به پایانش رسید × همچنان اما حكایت باقی است.
پانویس
- ↑ تاریخ تولد محقق شوشتری به نوشته نقباء البشر، ج 1، ص 265، سال 1321 ق. ولی بنا به گفته خود محقق در مصاحبه با كیهان فرهنگی، سال دوم، شماره اول، ص 5، در سال 1320 ق.
- ↑ كیهان فرهنگی، سال 2، شماره 1، ص 6 و 11.
- ↑ بهج الصباغه فی شرح نهج البلاغه، محقق شوشتری، ج 1، ص 13، (مقدمه).
- ↑ قاموس الرجال، ج اول، ص 5 و 6، (مقدمه چاپ جدید).
- ↑ كیهان فرهنگی، سال 2، شماره اول، ص 5.
- ↑ قاموس الرجال، ج 1، ص 6.
- ↑ ماهنامه وحید، سال 3، شماره 3، ص 186ـ184 (اسفند 1344).
- ↑ میان محقق شوشتری و استاد عرفانیان دام ظله مكاتبات و نامههای بسیاری مكاتبه میشد كه احتمال دارد نزدیك به پنجاه نامه رقم زده شود. استاد عرفانیان لطف فرموده و بیش از بیست نامه برگزیده را كه به دست خط مرحوم محقق شوشتری است در اختیار نویسنده قرار دادند كه آكنده از مطالبی مفید و... هست و هر كدام برگ سبزی از تاریخ فرهنگ معاصر محسوب میشود. سوگمندانه این نامههای گرانبها پس از حروفچینی كتاب «محقق شوشتری، قاموس پژوهش» به دست نویسنده رسید و...!
- ↑ این بخش را از آقای فرهنگ كه سالها در خدمت و ملازم علامه شوشتری بود سود بردیم، در ضمن همین مكالمه تلفنی كه در تاریخ 19/1/76 ش با ایشان داشتیم ایشان گفت: اینك دو كتابخانه و چندین مؤسسه فرهنگی و مذهبی به نام علامه شوشتری در شهر شوشتر دایر است یكی از آن ها «كتابخانه آستان قدس رضوی، اهدایی حاج شیخ شوشتری» و دیگری كتابخانه علامه شوشتری است.