منابع و پی نوشتهای متوسط
جامعیت مقاله متوسط
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

احمد بن یحیی بلاذری

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۸ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۶ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها) (تحصیل و استادان)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«احمد بن یحیی بَلاذُری» (م، ۲۷۹ ق)، مورخ، جغرافیدان، نسب‌شناس، ادیب، شاعر و مترجم نامدار مسلمان در قرن سوم قمری است. بسیاری از اخبار منقول در آثار وی، مورد توجه علمای بزرگ شیعه بوده است. دو کتاب «أنساب الأشراف» و «فتوح البُلدان» از تألیفات معروف اوست.

نام کامل احمد بن یحیی بَلاذُری
زادگاه بغداد
وفات ۲۷۹ قمری
مدفن بغداد

Line.png

اساتید

عفان بن مسلم، عبدالاعلی بن حماد، علی بن محمد مدینی، ابوعبید قاسم بن سلاّم، عثمان بن ابی شیبه،...

شاگردان

یحیی بن الندیم، احمد بن عمّار، ابویوسف یعقوب بن نعیم،...

آثار

جمل من أنساب الأشراف، فتوح البُلدان، عهد اردشیر،...

زندگی‌نامه

ابوالحسن احمد بن یحیی بن جابر بن داوود بلاذری به احتمال بسیار در بغداد زاده شد، اما در مآخذ موجود به تاریخ آن اشاره ای نشده است. سهیل رکاز با توجه به مدح مأمون (م، ۲۱۸ ق) توسط بلاذری، تولد او را میان سالهای ۱۷۰-۱۸۰ ق. دانسته است. از سوی دیگر، از آنجا که یکی از شیوخ وی عفان بن مسلم (م، ۲۱۹ق. در بغداد) است، می‌توان حدس زد که تولد او دیرتر و میان سالهای ۱۹۵-۲۰۰ ق. بوده است.

در هیچ یک از مآخذ موجود، از نسبت بلاذری یا یکی از نیاکانش به یک قبیله و تیرۀ عربی، حتی به صورت «ولاء» یاد نشده است. از سوی دیگر، می‌دانیم که بلاذری از مترجمان زبان فارسی به عربی بوده است. همین نکته کمتر جایی برای تردید در اصالت ایرانی او بر جای می‌گذارد. ولى نشو و نمایش در بغداد بود.

نیاکان بلاذری شغل دیوانی داشتند و از یک اشارۀ او در باب مشکلات تاریخ‌گذاری چنین برمی‌آید که خود وی نیز از آگاهیهای لازم برای شغل دبیری و کتابت بهره داشته است. چنانکه در پاره‌ای مآخذ به وی «کاتب» نیز اطلاق کرده‌اند و او دست‌کم در دوره‌ای از زندگی شغل دیوانی داشته است. همچنین می‌دانیم که نهضت ترجمه به عربی در عهد مأمون به اوج خود رسید و به احتمال بسیار، این یکی دیگر از اسباب ارتباط بلاذری با دربار آن خلیفه بوده است.

بلاذری از حضور خود در منطقۀ ربذه در ۲۳۱ق. یاد کرده است، و بعید نیست که با توجه به جایگاه ربذه در نزدیکی مدینه، سفر او برای گزاردن حج بوده باشد. احتمالاً بلاذری در ادامۀ همین سفر به شام رفت و در شهرهای گوناگون مانند دمشق، حمص، حلب، منبج و انطاکیه از شیوخ عهد استماع کرد.

از نکته‌ای که از او دربارۀ تفاوت تاریخ‌گذاری ایرانیان و عربها در حضور متوکل عباسی (حک‍ ۲۳۲-۲۴۷ق) نقل شده، معلوم می‌شود که پیش از ربیع‌الاول ۲۴۵ ق. در سامرا بوده است. وی را از ندیمان و جلیسان متوکل عباسی شمرده‌اند. اما در دوره‌های بعد، بلاذری به ویژه در عهد خلیفه معتمد (حک‍ ۲۵۶-۲۷۹ق) برای گذران زندگی ناچار از توسل به بزرگان و وزرای عهد همچون عبیدالله بن یحیی بن خاقان و اسماعیل بن بلبل و احمد بن صالح ابن شیرزاد و صاعد ابن مخلد (م، ۲۷۶ق) بود که سرانجام، کار در باب برخی از آنها به سرودن هجویه نیز کشید.

در سبب مرگ بلاذری برخی گفته‌اند که وی بدون اطلاع از میزان مصرف یا عواقب سوء دارویی به نام «تمر البلاذری» در نوشیدن آن افراط کرد و به همین سبب، به ضعف عقل و اختلال حواس دچار شد، و سرانجام در بیمارستان بغداد جان داد. از این رو، برخی برآنند که شاید نسبت بلاذری به وی، می‌باید از این هنگام و برخلاف معمول پس از مرگ به وی اطلاق شده باشد. همچنین بلاذری در آثار موجود خویش، خود را تنها «احمد بن یحیی بن جابر» بدون شهرت «بلاذری» خوانده است.

تاریخ دقیق درگذشت بلاذری نیز با توجه به سرنوشتی که در پایان زندگی یافت، روشن نیست. بنابر کهن‌ترین روایات، وی در اواخر دورۀ معتمد عباسی درگذشت و احتمالاً مدتی از اوایل خلافت معتضد را نیز درک کرد. از آنجا که معتمد در اواخر رجب ۲۷۹ ق. درگذشته است و تا پایان سال حدود ۵ ماه باقی مانده بود، تاریخ ۲۷۹ق. برای تعیین تاریخ درگذشت بلاذری که در برخی مآخذ آمده است، درست به نظر می‌رسد.

فعالیت‌های علمی

نگاهی به فهرست شیوخ بلاذری نشان از تلاش گستردۀ او برای گردآوری مواد و روایتهای تاریخی دارد: او در عراق از کسانی چون عفان بن مسلم و عبدالاعلی بن حماد و علی بن المدینی و عبدالله بن صالح عجلی و مصعب زبیری و ابوعبید قاسم بن سلاّم و عثمان بن ابی شیبه استماع کرد. روایاتی که در حوادث گوناگون تاریخی از اخباریان بزرگ چون علی بن محمد مداینی (م، ۲۳۰ق) به طور مستقیم یا از واقدی از طریق محمد بن سعد نقل کرده، در سراسر آثار موجود از وی پراکنده است.

وی در سفر شام نیز در شهرهای گوناگون از شیوخی چون هشام بن عمار، ابوحفص عمر بن سعید، محمد بن مصفّی، محمد بن عبدالرحمان و احمد بن برد علومی را آموخت. بلاذری به مطالب هر کسی که صاحب اطلاع می‌دانسته، استناد کرده است.

گفته‌اند که کسانی چون یحیی بن الندیم و احمد بن عمّار و ابویوسف یعقوب بن نعیم از وی روایت کرده‌اند.

در میان رشته‌های گوناگون علمی ‌و ادبی و تاریخی در عهد بلاذری، تاریخ‌نگاری مراحل تکامل را می‌گذرانید و تک نگاشتهای اخباریان و مؤلفان کهن در باب رویدادها و مسائل مختلف تاریخی در کتابهای بزرگ‌تر با موضوعاتی فراتر از یکی دو حادثۀ کوچک جای می‌گرفت. بلاذری یکی از نخستین کسانی است که آثار محدثان و اخباریان کهن را از اجزاء مختلف در آثار بزرگ و گستردۀ خویش گرد آورد. اهتمام بلاذری به تاریخ نگاری و ثبت و ضبط اخبار عرب آن هم بر مبنای انساب، با اینکه خود تبار ایرانی داشت، جالب توجه به نظر می‌رسد؛ به ویژه که وی ظاهراً چندان هم در تألیفات خود دیدگاه مذهبی خاصی را رعایت نمی‌کرده، و اگرچه بسیاری از اخبار منقول در آثار وی، مورد توجه علمای بزرگ شیعه بوده، ولی روابط با متوکل و اینکه از او با لقب «امیرالمؤمنین» یاد کرده است، وی را از تعلق خاطر محض به تشیع دور نگه می‌دارد. به نظر می‌رسد که بلاذری بیشتر به گردآوری روایتهای تاریخی اهتمام داشته، و البته از ‌اندیشۀ نقد یا تلفیق منابع خود فارغ نبوده است.

بلاذری شاعر نیز بوده است و بسیاری از ابیات بر جای مانده از او را در کتاب یاقوت می‌توان یافت. این ابیات غالباً مشتمل بر هجویات است و از یکی دو روایت کهن نیز چنین بر می‌آید که بلاذری به هجوسرایی مشهور بوده، یا دست‌کم این‌گونه اشعار از او بیشتر نقل شده است. البته قطعه وعظ گونه‌ای که به درخواست محمود وراق (م، ۲۲۵ق) سرود، در منابع شهرت خاصی یافته است.

آثار و تألیفات

برخی کتاب‌ها و آثار بلاذری عبارت‌اند از:

  1. جُمل من أنساب ألاشراف، معروف به «أنساب ألاشراف»؛ بلاذری در این کتاب، آیاتی مانند آیه تطهیر، و روایات متعددی مانند حدیث ولایت، عقد اخوت، حدیث منزلت، و احادیث بسیار دیگر را در فضیلت امام علی(علیه السلام) نقل کرده، و امام علی(ع) را اولین مؤمن به رسول خدا(صلی الله علیه وآله) معرفی می‌کند. وی در این کتاب به شرح زندگی امام حسین(علیه السلام) و وقایع کربلا نیز پرداخت؛ لذا این کتاب یکی از مهم‌ترین منابع تاریخی در زمینه‌ی وقایع عاشورا به شمار می‌آید.
  2. البلدان؛ از آنجا که موضوع «فتوحات» بر دیگر مطالب این کتاب غلبه دارد، نام آن با توجه به عبارتی از آغاز کتاب، دست‌کم از سدۀ ۷ق به «فتوح البلدان» تغییر یافته است. بلاذری این کتاب را از هجرت پیامبر (ص) آغاز کرده، آن گاه به وصف فتوح اسلامی ‌بر حسب سرزمینها و ولایات با اختصاص فصلی جداگانه به هر کدام پرداخته است. آگاهیهایی که بلاذری در باب تشکیلات اداری و مالی مسلمانان و اقتباس آن از دیوان عهد ساسانی به دست می‌دهد، با توجه به اشتغال وی به دبیری، جالب توجه است. با اینکـه موضوع اصلی کتاب «فتوحات» است، اطلاعات جغرافیایی آن نیز مفید و سودمند است. همچنین آن بخش از کتاب فتوح که به مسأله مالکیت زمین و آب یا احکام اراضی و خراج اختصاص یافته، حائز کمال اهمیت است.
  3. عهد اردشیر؛ به نوشتۀ ابن ندیم، بلاذری کتاب عهد اردشیر را به شعر عربی ترجمه کرد. با توجه به روایت مبرّد که بنابر آن، مأمون به این اثر توجه خاص داشته است، می‌توان حدس زد که بلاذری ترجمه این عهد را در اوایل جوانی و در دورۀ مأمون به انجام رسانده باشد.

منابع