مهمانی و مهمانداری
این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.
(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)
ضيافت و داشتن دستى باز و سفره اى گشوده و عطايى پيوسته و مهمان دارى و مهمان نوازى، از نشانه ها و جلوه هاى اين روحيه فتوت و جوانمردى است. معاشرت ها، ديد و بازديدها و رفت و آمدها، گاهى به صورت مهمانى است. از اين رو آشنايى با آداب ضيافت و رسوم دينى مهمانى، در محدوده اخلاق معاشرت مى گنجد. اين موضوع، دو جنبه و دو طرف دارد: يكى كسى كه مهمان مى كند، ديگرى آن كه مهمان مى شود. و هر كدام را آداب و روش و حد و حدودى است.
محتویات
اهمیت و فضیلت مهمانی
ثواب مهمانی بسيار و پاداش آن نيكو و عالى است. رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: كسى كه مهمانى نمى كند خيرى در او نيست. همه اخبارى كه در فضيلت طعام دادن مؤمن وارد شده بر فضيلت ميهمانى نيز دلالت دارد، مانند گفتار پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم هنگامى كه از آن حضرت پرسيدند: حج مقبول چيست؟ فرمود: اطعام طعام و خوبى كلام.
كسى كه خانه اى وسيع، امكاناتى فراوان و دستى سخاوتمند دارد، شكرانه نعمت هاى الهى را گاهى بايد با انفاق و صدقه، گاهى با اطعام و مهمانى، هديه، دستگيرى از بينوايان، كمك به محرومان و... ادا كند، و گرنه شهرت و ثروت و مال، و بال او خواهد شد.
مهمانى سنتى اسلامى است كه دلها را به هم مهربان تر و صفا و صميميت ميان جامعه را بيشتر مى كند و اقوام و دوستان، يكديگر را مى بينند و آشناتر مى شوند، روح ها شاداب تر وزندگي ها بانشاط تر مى شود.
در روايات اسلامى، حتى فصلى به عنوان باب اقراء الضيف و اكرامه[۱] وجود دارد كه به تكريم و گرامى داشتن و احترام و پذيرايى از مهمان سفارش مى كند و مهمان دوستى را خوش مى دارد و خوشحال شدن از آمدن مهمان را بسيار نيكو مى شمارد و خانه بى مهمان را دور از فرشتگان مى داند.
هر عمل خير و شايسته اى، گاهى دچار برخى آفت ها مى شود. با همه ستايشى كه از پذيرايى شايسته از مهمان شده، اگر جنبه تعادل رعايت نشود و به مرز اسراف و ولخرجي هايى برسد كه اغلب، روى چشم و هم چشمى است، يا ريشه در خودنمايى و تفاخر دارد، ناپسند است و همين كار مقدس و خداپسند، از قداست و محبوبيت نزد خدا مى افتد.
اطعام، با همه ارزشى كه دارد، آنجا است كه فى الله و لله باشد و به قصد سير كردن شكمى گرسنه يا شاد كردن برادرى مؤمن يا تقويت رابطه هاى خويشاوندى و صله رحم باشد.
هاشم، جد بزرگ رسول خدا، هميشه سفره اى باز داشت و غذاى آماده او و خانه مهيايش براى عامه مردم، او را به سيادت و آقايى قريش رسانده بود.
حاتم طايى، سخاوتمند معـروف عـرب، خانه اى داشت كه ملجا مردم و محل اميد بينوايان و مسافران و مهمانان مختلف بود.
امام حسن مجتبى عليه السلام مهمان خانه اى در منزل داشت كه به طور معمول، از طبقات مختلف، بويژه افراد غريب و بى خانه و بينوا و مسافران و يتيمان و محرومان، پيوسته از آن بهره مند مى شدند.
براى كريمان بلند همت، اطعام لذتى بيش از طعام خوردن دارد و حظ روحى آنان از اين رهگذر است. چه زيباست اين كلام مولا على عليه السلام كه فرمود: قوت الاجساد الطعام، و قوت الارواح الاطعام؛[۲] قوت و غذاى جسم، غذا خوردن است، ولى غذاى روح، اطعام و غذا دادن.
در فرهنگ دينى ما، مهمان حبيب خدا و مايه بركت است، هديه اى از سوى پروردگار و عـامل افزايش رزق و سبب آمرزش گناهان صاحبخانه و سبب نزول مغـفرت الهى است.
مهمانى در روايات
الف ـ اجابت دعوت
- عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ عليه السلام قَالَ إِنَّ مِنْ حَقِّ الْمُسْلِمِ الْوَاجِبِ عَلَى أَخِيهِ إِجَابَةَ دَعْوَتِهِ؛ امام صادق عليه السلام: قبول دعوت از حقوق مسلمان بر برادر مسلمانش است. (وسائل الشيعة، ج24، ص270)
- عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام قَالَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم يُجِيبُ الدَّعْوَةَ؛ امام باقر عليه السلام فرمود: پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم دعوت را اجابت مى كرد. (وسائل الشيعة، ج24، ص270)
- قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله و سلم لَوْ دُعِيتُ إِلَى ذِرَاعِ شَاةٍ لَأَجَبْتُ؛ پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم: اگر به خوردن پاچه گوسفندى دعوت شوم حتما اجابت مى كنم. (وسائل الشيعة، ج24، ص271)
ب ـ مهمان دوستى
- عـَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام أَنَّهُ قَالَ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ يَسْمَعُ بِهَمْسِ الضَّيْفِ وَ فَرِحَ بِذَلِكَ إِلَّا غُفِرَتْ لَهُ خَطَايَاهُ وَ إِنْ كَانَتْ مُطْبَقَةً بَيْنَ السَّمَاءِ والْأَرْضِ؛ امام على عليه السلام: هيچ مؤمنى نيست كه صـداى پاى مهمان را بشنود و خوشحال شود الا اينكه خداوند گناهانش را بيامرزد اگر چه به اندازه فاصله بين زمين و آسمان باشد. (مستدرك الوسائل، ج16، ص257)
- عـَنْ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ عليه السلام قَالَ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ يُحِبُّ الضَّيْفَ إِلَّا وَ يَقُومُ مِنْ قَبْرِهِ وَ وَجْهُهُ كَالْقَمَرِ لَيْلَةَ الْبَدْرِ فَيَنْظُرُ أَهْلُ الْجَمْعِ فَيَقُولُونَ مَا هَذَا إِلَّا نَبِيٌّ مُرْسَلٌ فَيَقُولُ مَلَكٌ هَذَا مُؤْمِنٌ يُحِبُّ الضَّيْفَ وَ يُكْرِمُ الضَّيْفَ وَ لَا سَبِيلَ لَهُ إِلَّا أَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ؛ امام على عليه السلام: هر مؤمنى كه مهمان را دوست بدارد بيرون ميايد از قبرش در حالى كه صـورتش مانند ماه مي درخشد همه نگاه مي كنند و مي گويند اين پيامبر است اما ملكى مي گويد اين مؤمنى است كه مهمان دوست بوده و او را اكرام مي كرده و راه او به بهشت است. (مستدرك الوسائل، ج16، ص257)
- عـَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام أَنَّهُ قَالَ حُبِّبَ إِلَيَّ مِنْ دُنْيَاكُمْ ثَلَاثٌ إِطْعَامُ الضَّيْفِ وَ الصَّوْمُ بِالصَّيْفِ وَ الضَّرْبُ بِالسَّيْفِ؛ امام على عليه السلام: از دنياى شما سه چيز را دوست دارم، غذا به مهمان دادن، روزه گرفتن در تابستان، شمشير زدن در راه خدا. (مستدرك الوسائل، ج16، ص259)
ج ـ اقراء الضيف (نيكى كردن به مهمان)
- عـَنْ أَبِي عبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ الْمَكَارِمُ عـَشْرٌ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَكُونَ فِيكَ فَلْتَكُنْ فَإِنَّهَا تَكُونُ فِي الرَّجُلِ وَلَا تَكُونُ فِي وَلَدِهِ وَ تَكُونُ فِي الْوَلَدِ وَ لَا تَكُونُ فِي أَبِيهِ وَ تَكُونُ فِي الْعَبْدِ وَ لَا تَكُونُ فِي الْحُرِّ قِيلَ وَ مَا هُنَّ قَالَ صِدْقُ الْبَأْسِ وَ صِدْقُ اللِّسَانِ وَ أَدَاءُ الْأَمَانَةِ وَصِلَةُ الرَّحِمِ وَ إِقْرَاءُ الضَّيْفِ وَ إِطْعـَامُ السَّائِلِ وَ الْمُكَافَأَةُ عـَلَى الصَّنَائِعِ وَ التَّذَمُّمُ لِلْجَارِ وَ التَّذَمُّمُ لِلصَّاحِبِ وَ رَأْسُهُنَّ الْحَيَاءُ؛ امام صادق عليه السلام: مكارم اخلاق ده چيز است اگر مي توانى آن ها را داشته باش زيرا گاهى شخصى آن ها را دارد و فرزندش ندارد و گاهى در فرزند هست در پدر نيست گاهى در برده هست در آزاد نيست، عرض شد آن ها چه هستند؟ حضرت فرمود: نوميدى حقيقى از آن چه در دست مردم است، راستى زبان و اداء امانت و صله رحم و پذيرائى از مهمان و غذا دادن به سائل و جبران نيكى ها و مراعات حق همسايه و رفيق و عالي تر از همه شرم و حيا است زيرا كسي كه در برابر خدا شرم داشته باشد همه اين مكارم را انجام مي دهد.(الكافي، ج2، ص55)
- وَ بِالْإِسْنَادِ أَنَّ رَجُلًا أَتَى النَّبِيَّ صلى الله عليه و آله و سلم فَقَالَ إِنِّي أُحْسِنُ الْوُضُوءَ وَ أُقِيمُ الصَّلَاةَ وَ أُوتِي الزَّكَاةَ فِي وَقْتِهَا وَ أُقْرِئُ الضَّيْفَ طَيِّبَةً بِهَا نَفْسِي فَقَالَ (رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله و سلم) مَا لِجَهَنَّمَ عَلَيْكَ سَبِيلٌ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَرَّأَكَ مِنَ الشُّحِّ إِنْ كُنْتَ كَذَلِكَ ثُمَّ نَهَى عَنِ التَّكَلُّفِ لِلضَّيْفِ بِمَا لَا يَقْدِرُ عَلَيْهِ إِلَّا بِمَشَقَّةٍ وَ مَا مِنْ ضَيْفٍ نَزَلَ بِقَوْمٍ إِلَّا وَ رِزْقُهُ مَعَهُ؛ مردى آمد خدمت رسول خدا عرض كرد من زيبا وضو مي گيرم و نماز مي خوانم و زکات مي پردازم و به مهمان نيكى مي كنم رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم: جهنم بر تو راهى ندارد و از فقر و تنگدستى دور هستى اگر اين چنين هستى سپس نهى فرمودند از تكلف و مشقت بخاطر مهمان و فرمودند هر مهمانى وقتى بر كسى وارد شود روزى خود را همراه مي برد. (وسائل الشيعة، ج24، ص 279)
- عـَنْ عـَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عليه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله و سلم إِنَّ مِنْ مَكَارِمِ الْأَخْلَاقِ إِقْرَاءَ الضَّيْفِ؛ امام على عليه السلام: از رسول خدا: يكى از مكارم اخلاق، پذيرائى و احترام مهمان است. (مستدرك الوسائل، ج16، ص241)
- عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه و آله و سلم أَنَّهُ قَالَ لَا يُضِيفُ الضَّيْفَ إِلَّا كُلُّ مُؤْمِنٍ وَ مِنْ مَكَارِمِ الْأَخْلَاقِ قِرَى الضَّيْفِ؛ رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم: پذيرائى نمي كند از مهمان مگر مؤمن و از جمله مكارم اخلاق، پذيرائى از مهمان است. (الكافي، ج6، ص283)
د ـ كراهت بكار گرفتن مهمان
- مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُوسَى عَنْ ذُبْيَانَ بْنِ حَكِيمٍ عَنْ مُوسَى النُّمَيْرِيِّ عَنِ ابْنِ أَبِي يَعـْفُورٍ قَالَ رَأَيْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام ضَيْفاً فَقَامَ يَوْماً فِي بَعْضِ الْحَوَائِجِ فَنَهَاهُ عـَنْ ذَلِكَ وَقَامَ بِنَفْسِهِ إِلَى تِلْكَ الْحَاجَةِ وَ قَالَ عليه السلام نَهَى رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله و سلم عَنْ أَنْ يُسْتَخْدَمَ الضَّيْفُ؛ ابن ابى يعفور مي گويد روزى نزد امام صادق عليه السلام ديدم مهمانى بلند شد تا كارى انجام دهد حضرت او را نهى كردند و خود اقدام كردند و فرمودند رسول خدا نهى فرمودند از بكار گماشتن مهمان. (الكافي، ج6، ص283)
- الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ السَّيَّارِيِّ عَنْ عُبَيْدِ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَغْدَادِيِّ عَمَّنْ أَخْبَرَهُ قَالَ نَزَلَ بِأَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا عليه السلام ضَيْفٌ وَ كَانَ جَالِساً عِنْدَهُ يُحَدِّثُهُ فِي بَعْضِ اللَّيْلِ فَتَغَيَّرَ السِّرَاجُ فَمَدَّ الرَّجُلُ يَدَهُ لِيُصْلِحَهُ فَزَبَرَهُ أَبُو الْحَسَنِ عليه السلام ثُمَّ بَادَرَهُ بِنَفْسِهِ فَأَصْلَحَهُ ثُمَّ قَالَ لَهُ إِنَّا قَوْمٌ لَا نَسْتَخْدِمُ أَضْيَافَنَا؛ مهمانى وارد بر امام رضا عليه السلام شد شب مشغول صحبت بودند چراغ كم نور شد مهمان دست برد تا چراغ را درست كند امام نگذاشتند و خودشان آن را درست كردند و فرمودند ما از مهمان كار نمي كشيم. (الكافي، ج6، ص283)
ه ـ مهمان رزقش همراه اوست
- علِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عنْ أَبِيهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحُسَيْنِ الْفَارِسِيِّ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ حَفْصٍ الْبَصـْرِيِّ عـَنْ أَبِي عـَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله و سلم إِنَّ الضَّيْفَ إِذَا جَاءَ فَنَزَلَ بِالْقَوْمِ جَاءَ بِرِزْقِهِ مَعَهُ مِنَ السَّمَاءِ فَإِذَا أَكَلَ غَفَرَ اللَّهُ لَهُمْ بِنُزُولِهِ عَلَيْهِمْ؛ رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم: هرگاه مهمانى وارد بر قومى شود روزيش هم از آسمان مي آيد وقتى خورد خداوند بخاطر او آن قوم را مي آمرزد. (الكافي، ج6، ص284)
- علِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله و سلم مَا مِنْ ضَيْفٍ حَلَّ بِقَوْمٍ إِلَّا وَ رِزْقُهُ فِي حَجْرِهِ؛ رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم: مهمانى كه وارد بر قومى مى شود روزيش هم همراه خود مي آورد. (الكافي، ج6، ص284)
و ـ حق مهمان و اكرام او
- مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ الْعَزِيزِ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَبْدِ الْعَزِيزِ وَ جَمِيلٍ وَ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ مِمَّا عَلَّمَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله و سلم فَاطِمَةَ عليه السلام أَنْ قَالَ لَهَا يَا فَاطِمَةُ مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَلْ يُكْرِمْ ضَيْفَهُ؛ امام صادق عليه السلام: از چـيزهايى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به فاطمه عليه السلام تعليم دادند اين بود كه فرمودند كسى كه خدا و قيامت ايمان دارد مهمان را اكرام مى كند. (الكافي، ج6، ص285)
- علِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عنْ أَبِيهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحُسَيْنِ الْفَارِسِيِّ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ حَفْصٍ عـَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله و سلم إِنَّ مِنْ حَقِّ الضَّيْفِ أَنْ يُكْرَمَ وَ أَنْ يُعَدَّ لَهُ الْخِلَالُ؛ رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم: حق مهمان اين است كه او را اكرام كنى. (الكافي، ج6، ص285)
ز ـ همراهى در خوردن با مهمان
- عـِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِيِّ عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله و سلم إِذَا أَكَلَ مَعَ الْقَوْمِ أَوَّلَ مَنْ يَضَعُ يَدَهُ مَعَ الْقَوْمِ وَ آخِرَ مَنْ يَرْفَعُهَا إِلَى أَنْ يَأْكُلَ الْقَوْمُ؛ امام صادق عليه السلام: رسول خدا هرگاه با گروهى غـذا مي خوردند اول شروع مي نمودند و آخر تمام مي كردند تا همه بخورند. (الكافي، ج6، ص285)
- عَنْهُ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ حَفْصٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى عليه السلام أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه و آله و سلم كَانَ إِذَا أَتَاهُ الضَّيْفُ أَكَلَ مَعَهُ وَ لَمْ يَرْفَعْ يَدَهُ مِنَ الْخِوَانِ حَتَّى يَرْفَعَ الضَّيْفُ يَدَهُ؛ امام هفتم عليه السلام: رسول خدا هرگاه مهمان داشت همراه او غذا مي خورد و دست از غذا خوردن نمي كشيد تا مهمان دست بكشد. (الكافي، ج6، ص286)
آداب ميهمانى و مهماندارى
ضيافت و مهمانى دو طرف دارد: يكى مهمان مى شود، ديگرى ميزبان است. يكى بر سر سفره ديگرى مى نشيند و طعام مى خورد، ديگرى سفره مى گسترد و اطعام مى كند.
در مهمانى اگر آداب و سنن اسلامى مراعات شود، ديگر مهمان، اسباب زحمت و بار خاطر نخواهد شد، بلكه مايه بركت و سبب خوشحالى خواهد بود و از همين جا است كه به مساله تكلف بر مى خوريم. چيزى به نام حفظ آبرو يا حيثيت، براى برخى چنان تكلف آور و مشقت بار است كه براى آن خود را به زحمت هاى بسيار دچار مى كنند. اين گونه مهمان كه ميزبان را به تكلف و زحمت مى افكند، نه تنها رحمت نيست كه شوم است. مردى حضرت على عليه السلام را به خانه دعوت كرد. حضرت فرمود: به سه شرط مى آيم. آن مرد پرسيد: آن شرايط چيست؟ امام پاسخ داد: يكى اين كه از بيرون خانه چيزى برايم تهيه نكنى. دوم آن كه آن چه را در خانه دارى، پنهان و ذخيره نسازى (هر چه دارى بياورى). سوم آن كه به خانواده ات اجحاف و فشار وارد نياورى. مرد گفت: باشد، مى پذيرم. حضرت قبول كرد و مهمان خانه او شد.[۳]
آداب مهماندارى
سزاوار است كه مقصود از ميهمانى دادن تقرّب به خدا و پيروى از سنّت رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلّم و دلجوئى برادران و شاد كردن دل مؤمنان بوده باشد، و به قصد خودنمائى و فخر فروشى و نازيدن و باليدن نباشد، و گر نه عمل ميزبان ضايع و تباه مى شود. و شايسته است كه فقيران و اهل تقوا را مهمان كند، اگر چه مهمانى اغنياء و مطلق مردم نيز فضيلت دارد.
و نيز شايسته است كه از ميهمانى خويشان و نزديكان و همسايگان غفلت نكند، كه ترك كردن آنان به منزله قطع رحم و اندوهگين ساختن است، و كسى را كه مى داند مهمانى رفتن بر او دشوار است دعوت نكند.
و سزاوار است كه غذا را زود حاضر كند، كه اين خود گرامي داشت مهمان است، و در حديث است كه شتاب در هر كارى از شيطان است مگر در پنج چيز كه شتاب در آن ها از سنّت رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم است: طعام آوردن براى مهمان، و برداشتن (تجهيز) ميّت، و شوهر دادن دختر دوشيزه، و اداء دين، و توبه از گناهان.
و شايسته است كه طعام را به قدر كفايت حاضر كند، زيرا كمتر از آن خلاف مروّت و موجب آبرو ريزى است، و زيادتر از آن ضايع كردن مال و اسراف است.
و نيز براى گرامي داشت مهمان بايد با او گشاده روئى و خوش سخنى نمايد، و در وقت رفتن او را تا در خانه مشايعت كند. و مهمان را به خدمت نگيرد، امام باقر عليه السّلام فرمود: به كار گرفتن مهمان جفاست.
آداب مهمان
سزاوار است كه مقصود از مهمانى رفتن شكم پرستى نباشد كه عملش از امور دنيوى محسوب خواهد شد، بلكه قصد وى پيروى از سنّت رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و اكرام برادر مؤمن خود باشد، تا در اين كار مطيع خدا باشد و به پاداش اخروى نائل شود.
براى هر مؤمنى شايسته است كه دعوت برادر مؤمن خود را بپذيرد و ميان غنى و فقير فرق نگذارد، بلكه دعوت فقير را زودتر اجابت كند، و دورى راه اگر معمولا قابل تحمّل است مانع قبول دعوت نشود. رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: حاضر و غايب امّت خود را سفارش مى كنم كه دعوت مسلمان را بپذيرد اگر چه به قدر پنج ميل راه باشد، و روزه مستحبى نبايد مانع از اجابت دعوت شود، بلكه به مهمانى برود و اگر ميزبان به خوردن چيزى خوشحال مى شود افطار كند و ثواب اين افطار بيش از روزه خواهد بود.
و اگر بداند كه ميزبان از ظالمان و فاسقان است، يا مهمانيش براى فخر فروشى و خودنمائى و نازيدن و باليدن است، يا غذايش حرام يا شبهه ناك است، يا خانه يا فرش و بساطش حلال نيست، يا در آنجا ظرف طلا يا نقره يا آلات لهو و لعب و مانند اين ها باشد، يا به لهو و لعـب و هرزه گوئى مشغول باشند، همه اين ها قبول دعوت را منع مى كند و موجب تحريم يا كراهت آن است.
امام صادق عليه السّلام فرمود: سزاوار نيست كه مؤمن در مجلسى بنشيند كه در آن خداى تعالى معصيت مى شود و نتواند منع كند، و كسى كه ناچار باشد (از روى اكراه و تقيّه) كه بر سفره ظالمى حاضر شود بايد كم بخورد و از غذاهاى مرغوب نخورد.
و نيز مهمان بايد وقتى وارد خانه اى مى شود در صدر مجلس ننشيند، و بهترين مكان ها را انتخاب نكند، بلكه فروتنى نمايد و به پائين مجلس خشنود باشد، و اگر صاحب خانه جائى بنمايد همان جا بنشيند و با او مخالفت نكند، اگر چه مهمانان جاى ديگرى از بالا يا پائين به وى نشان دهند. و مواظب باشد كه مقابل اطاق زنان ننشيند، و به جائى كه طعام از آنجا مى آورند بسيار نگاه نكند، كه اين عمل دليل بر آزمندى و پستى نفس است، و درود و سلام را از نزديكترين فرد آغاز كند.
و شايسته است كه دير به خانه ميزبان نرود و صاحب خانه را منتظر نگذارد، امّا شتاب هم نكند و زودتر از وقت و پيش از آن كه كاملا آمادگى داشته باشد نرود.
سفارش معاشرتى قرآن به مؤمنان درباره ادب مهمان شدن در خانه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم چنين است: اى كسانى كه ايمان آورده ايد! بدون اذن و اجازه و دعوت براى طعام، وارد خانه پيامبر نشويد، و هر گاه دعوت شديد، داخل شويد، و چـون غذا خورديد، پخش شويد) و برويد (و براى حرف زدن) و گپ زدن ننشينيد، اين كار شما سبب اذيت پيامبر است و از شما خجالت مى كشد، ولى خداوند از گفتن حق، حيا نمى كند![۴]
پانویس
منابع
گروهی از پژوهشگران، پذیرایی از مهمان، سایت دانلود بوک، بخش با معصومین، بازیابی :1 بهمن 1391.
اخلاق معاشرت (جواد محدثى)