جارودیه
«جارودیّه» منسوب به زیاد بن منذر عبدى با كنیه «ابو الجارود»، از انشعابهاى فرقه زیدیه به شمار مىروند. آنان امیرالمؤمنین علیهالسلام را خلیفه بلافصل رسول خدا صلى الله علیه و آله مىدانند و معتقدند، مردم با رویگردانى از امامت آن حضرت، گمراه و كافر شدند.
ابو الجارود
تاریخ تولد و وفات ابو الجارود در منابع مشخص نشده ولی با توجه به تاریخ وفات برخی از مشایخ وی، همچون حسن بصری (متوفی ۱۱۰)، اصبغ بن نُباته (متوفی نیمه اول قرن دوم) و بُرَیْد بن عبداللّه اشعری (متوفی نیمه اول قرن دوم)، احتمالاً قبل از سال ۸۰ به دنیا آمده است. ابوالجارود از ابوطُفَیل عامر بن واثله صحابی (متوفی ۱۰۰ یا ۱۱۰) نیز روایت نقل کرده که ظاهراً بر همین اساس، شیخ طوسی او را از تابعین شمرده است.[۱] ذهبی ابوالجارود را از جمله درگذشتگان بین ۱۴۰ تا ۱۵۰ ذکر کرده است.[۲]
نجاشی ابوالجارود را از امامیان کوفی نسب دانسته و گفته که وی از شاگردان امام باقر (علیهالسلام) بوده است.[۳] کشّی نیز روایاتی در ذم ابوالجارود، به نقل از امام صادق (علیهالسلام)، آورده است.[۴]
ابوالجارود در قیام زید بن علی بن الحسین از جمله همراهان او بوده که نشان دهنده تغییر عقیده ابوالجارود از امامیه به زیدیه است.[۵]
شیخ طوسی از آثار ابوالجارود به کتاب «اصل» و کتاب «التفسیر عن ابی جعفر الباقر (علیهالسلام)» اشاره کرده،[۶] در حالی که نجاشی تنها از کتاب «تفسیرالقرآن ابوالجارود»، به روایت از امام باقر (علیهالسلام)، نام برده است.[۷]
عقاید جارودیه
آنان امیرالمومنین علیهالسلام را خلیفه بلافصل رسول خدا صلى الله علیه و آله مىدانند و معتقدند آن حضرت، امام على علیهالسلام را با اوصاف به مردم معرفى كرد؛ لیكن مردم با رویگردانى از امامت ایشان، گمراه و كافر شدند.
جارودیه شرط پذیرش دعوی امامت را تنها خروج و قیام میدانستند و از دو خلیفه نخست برائت میجستند و آنها را به دلیل کنار نهادن علی (علیهالسلام) و غصب خلافت وی، کافر میشمردند.
همچنین جارودیه به امامت امام حسن و امام حسین علیهماالسلام پس از امامت حضرت على علیهالسلام اعتقاد دارند؛ لیكن مىگویند: پس از امام حسین علیهالسلام، امامت به صورت شورایى در میان فرزندان امام حسن و امام حسین علیهماالسلام و هر كس از آنان كه عالم و فاضل باشد و قیام كند جریان دارد.[۸]
ابوالجارود معتقد بوده که امام به همه آنچه مورد نیاز امت است، علم دارد و علویان همه مستعد داشتن چنین علمیاند و صرف رسیدن به بلوغِ سِنی ، موجب حصول این فضیلت در میان آنان خواهد شد. وی معتقد به الهام به امام بود و میگفت که علوم در مواجهه با حوادث جدید به امام الهام میشود.[۹]
روایات تفسیری ابوالجارود در بر دارنده برخی آرای اوست. ابوالجارود در مخالفت با معتزله و نظریات آنها، روایاتی نقل کرده است.
احکام فرقه جارودیه
عنوان «جارودیّه» به مناسبت در باب وقف بكار رفته است. جارودیه از فرقههاى شیعه - به معناى عام آن - به شمار مىروند، از این رو، اگر مالى بر شیعه - بدون تقیید به امامى بودن یا فرقهاى دیگر - وقف گردد و قرینه و شاهدى نیز موجب انصراف آن به فرقهاى خاص نگردد، شامل جارودیه نیز مىشود؛ لیكن شامل برخى فرقههاى دیگر زیدى همچون بتریّه كه قائل به خلافت بلافصل حضرت على علیهالسلام نیستند، نمىشود.[۱۰]
جارودیه و دیگر فرقههاى شیعه غیر دوازده امامى در صورتى كه ناصبى نباشند، بنابر قول مشهور محكوم به اسلام مىباشند و احكام مخالف بر آنان جارى است.[۱۱]
پانویس
- ↑ طوسی، رجال الطوسی، ج۱، ص۱۳۵.
- ↑ ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۱۴۰- ۱۴۱.
- ↑ نجاشی، رجال النجاشی، ج۱، ص۱۷۰.
- ↑ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص ۴۹۵.
- ↑ نجاشی، رجال النجاشی، ج۱، ص۱۷۰.
- ↑ طوسی، فهرست کتب الشیعة، ج۱، ص۱۳۱.
- ↑ نجاشی، رجال النجاشی، ج۱، ص۱۷۰.
- ↑ بحوث فى الملل والنحل ج7، ص453؛ كتاب الملل والنحل ج1، ص 140-141.
- ↑ سعدبن عبداللّه اشعری، المقالات و الفرق، ج۱، ص۷۱ - ۷۲.
- ↑ المقنعة، ص654؛ جواهرالكلام، ج8، ص 40-41.
- ↑ التنقیح (الطهارة) ج2، ص 83-87.
منابع
- دانشنامه جهان اسلام، برگرفته از مقاله "فرقه جارودیه".
- فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، سید محمود هاشمى شاهرودى، ج 3، ص 35.