سید محمد مهدی بحرالعلوم

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)



منبع: تلخيص از كتاب فقهاي نامدار شيعه، صفحه 290

نویسنده: عقيقي بخشايشي

سید مهدی بحرالعلوم، شاگرد بزرگ و بزرگوار وحید بهبهانی است و از فقهای بزرگ است منظومه‌ای در فقه دارد كه معروف است آرا و نظریات او مورد عنایت و توجه فقها است بحرالعلوم به علت مقامات معنوی و سیر و سلوكی كه طی كرده است، فوق‌العاده مورد احترام علما شیعه است و تالی معصوم به شمار می‌‌رود كرامات فراوانی از او نقل شده است كاشف الغطا (شیخ جعفر) آتی الذكر با تحت الحنك عمامه خود، غبار نعلین او را پاك می‌‌كرد بحرالعلوم در سال 1154 یا 1155 متولد شده و در سال 1212 هـ.ق درگذشته است.[۱]

خاندان

سید مرتضی طباطبائی بروجردی كه از علما و مراجع كربلا بود، دارای دو فرزند می‌‌باشد. یكی سید جواد كه جد مرحوم آیت الله العظمی ‌‌بروجردی است و دیگری، سید محمدمهدی بحرالعلوم هر دو از بزرگان فقها و علمای اسلامی ‌‌می‌‌باشند.

ولادت:

سید محمدمهدی بحرالعلوم، پیش از پگاه عید فطر در سال 1155 هـ.ق در شب جمعه چشم به دنیا گشود پدر ارجمندش می‌‌گوید: در آن شب كه ولادت فرزندم مهدی بود، در عالم رؤیا امام هشتم علیه السلام را دیدم كه شمع بزرگی را به شاگردش محمد بن اسماعیل بن بزیع می‌‌دهد محمد آن شمع را بر فراز بام منزل ما برده و روشن می‌‌كند ناگهان نور آن شمع تا آسمان بالا رفته و دنیا را فرامی‌‌گیرد.[۲] آری شمعی كه توسط امام رضا علیه السلام افروخته شود، باید نورش جهان را روشن سازد و جهانیان را فرابگیرد.

تحصیلات:

بحرالعلوم مقدمات نحو و صرف و ادبیات و منطق و فقه و اصول را با كوششی بی‌نظیر نزد پدر خود و سایر فضلا و دانشمندان، در مدتی كمتر از چهار سال فراگرفت در اوایل بلوغ به درس خارج پدر خود و همچنین درس استاد كل، وحیدبهبهانی و نیز درس شیخ یوسف بحرانی صاحب حدائق راه یافت و از محضر آن بزرگان استفاده شایانی برد و پس از پنج سال درس و بحث فشرده و عمیق و طی مرحله سطح به درجه اجتهاد عالیه نائل آمد و هر سه استاد بزرگ اجتهاد او را امضا كردند.

پس از آن از كربلا به نجف مهاجرت كرد و در مركز بزرگ دانش‌های اسلامی به بحث و تحقیق پرداخت و در مدتی كم كه هنوز سنش از 30 سال تجاوز نكرده بود، ارشاد و رهبری مسلمانان را بر عهده گرفت و در عین حال كه به تدریس و تالیف اشتغال می‌‌ورزید به امور فقرا و مستمندان نیز رسیدگی كرده، مسائل و مشكلات اجتماعی مردم را حل و فصل می‌‌نمود.

آثار علمی‌‌ و عملی:

سید بحرالعلوم پس از وفات استادش وحید بهبهانی قدس سره، رهبری كامل و زعامت و مرجعیت شیعه را بدست گرفت و دنیا در برابر این دریای دانش و بینش و تقوی و پارسائی و فضیلت خضوع نمود و آوازه او آفاق را پر كرد. در این فرصت پیش آمده، برای این كه بتواند به مسائل اجتماعی و مشكلات گوناگون و فراوان امت اسلام رسیدگی نماید و نظمی‌‌ به حوزه‌های علمیه بدهد، تمام اوقات خود را برای این كار وقف نمود و با كمال اخلاص و جدیت مشغول خدمت شد و برای این كه بهتر به كارهایش برسد، از شخصیت های برجسته‌ای كه معاصر او بودند، دعوت به عمل آورد شاگرد بزرگوارش شیخ جعفر كاشف الغطاء را برای فتوی و پاسخ ‌به احكام شرعی تعیین نمود.

و همچنین آیت الله شیخ حسین نجفی را كه از علمای مقدس و پارسای نجف اشرف بود به عنوان امام جماعت در مهمترین و مشخص‌ترین مسجد، مسجد هندی نصب نمود و شیخ شریف‌الدین محی الدین را برای قضاوت و حل و فصل دعاوی مردم گماشت و خود بار سنگین تدریس و مشكلات حوزه و اداره امور مردم را بر دوش گرفت.

بحرالعلوم چرا؟

و اما این كه چرا به او بحرالعلوم گفته‌اند، مورخین نقل كرده‌اند كه سید مهدی به عنوان دانشجو برای استفاده از محضر درس فیلسوف بزرگ، میرزا سید محمدمهدی اصفهانی به خراسان سفر كرد. مدت 6 سال در آنجا اقامت گزید و بالاترین بهره‌ها را از استاد خود گرفت میرزا اصفهانی كه از هوش سرشار شاگردش شگفت زده شده بود، روزی در اثنای درس خطاب به او گفت: (انما انت بحرالعلوم؛ به راستی تو دریای دانشی) و از آن لحظه سید به این لقب مشهور شد و امروز خانواده بحرالعلوم از خانواده‌های معروف و مشهور نجف اشرف می‌‌باشند و چهره‌های شاخصی در علم و عمل در بین آنان وجود دارد.

گفتار بزرگان:

استادش وحید بهبهانی در ستایش او گوید: عزیزترین و گرامی‌‌ترین فرزندانم، پژوهشگر و محقق بزرگ، فرزند روحانی من، دانشمند مطلع و باهوش، عالم باتقوا، سید نجیب محمدمهدی. محقق خوانساری و سید حسین در اجازه‌ای كه به او داده است، متذكر می‌‌شود كه ایشان مجتهد در فروع و اصول و مقتدای خاص و عام و یگانه روزگار می‌‌باشد.

صاحب منتهی المقال می‌‌نویسد: رهبر دینی وارسته‌ای كه دوران مانند او سراغ ندارد و شخصیتی كه روزگار از آوردن نظیر او، عقیم مانده است. سید دانشمندان و عالمان و ولی فاضلان، علامه دهر و یگانه عصر كسی كه اگر در معقول سخن گوید، می‌‌پندارم شیخ الرئیس ابوعلی سینا است و اگر در منقول بحث كند، بگویم این علامه و محقق است كه در فروع و اصول دریا آساست و اگر در كلام مناظره كند، نخواهم گفت جز این كه او به خدا سید مرتضی (علم‌الهدی) است و اگر قرآن را تفسیر كند و به او گوش فرادهم، حیرت زده خواهم گفت: گویا خدا قرآن را بر او نازل كرده است كه این چنین از رموز و اسرار آن آگاه است.

شاگردان:

علما و دانشمندان بسیاری از محضر درس ایشان استفاده كرده و به مقامات والائی رسیده‌اند كه نام برخی از آنان را می‌‌آوریم:

  1. شیخ جعفر كاشف الغطا، بزرگ شخصیت برجسته جهان اسلام؛
  2. سید محمدجواد عاملی، صاحب موسوعه بزرگ فقهی مفتاح الكرامه؛
  3. شیخ محمدتقی اصفهانی، صاحب حاشیه بر معالم؛
  4. شیخ احمد نراقی، صاحب مستند الشیعه فی احكام الشریعه؛
  5. شیخ ابوعلی حائری، مؤلف كتاب منتهی المقال در علم رجال؛
  6. شیخ اسدالله تستری، نویسنده كتاب المقابیس در اصول؛
  7. شیخ محمدعلی زینی عاملی نجفی؛
  8. سید میرعلی طباطبائی، صاحب الریاض در فقه؛
  9. مولی محمد شفیع استرآبادی؛
  10. شیخ حسین نجف؛
  11. شیخ شمس‌الدین بن جمال‌الدین بهبهانی.

آثار و تالیفات:

بحرالعلوم دارای تالیفات ارزنده‌ای در علوم مختلفه می‌‌باشد كه چند نمونه ذكر می‌‌شود:

  1. مصابیح، كتابی ارزنده در فقه (در عبادات و معاملات)؛
  2. الدره النجفیه، منظومه‌ای در فقه، مشتمل بر دو هزار بیت شعر كه چندین بار تفسیر و شرح شده است.
  3. مشكاه الهدایه، شاگردش مرحوم شیخ جعفر كاشف الغطا، به امر استاد بر آن شرحی نوشته است.
  4. الفوائد الاصولیه؛
  5. حاشیه علی طهاره شرائع المحقق الحلی؛
  6. الفوائد الرجالیه پیرامون علم شامخ رجال؛
  7. رساله فی الفرق والملل؛
  8. تحفه الكلام فی تاریخ مكه و بیت الله الحرام؛
  9. شرح باب الحقیقه والمجاز؛
  10. قواعد احكام الشكوك؛
  11. الدره البهیه فی نظم بعض المسائل الاصولیه؛
  12. دیوان شعری كه دارای بیش از یك هزار بیت می‌‌باشد.

سیره سید بحرالعلوم:

بحرالعلوم دارای اخلاق پسندیده انسانی و پیامبرگونه بود تواضع و فروتنی او زبانزد خاص و عام بود. او كم سخن می‌‌گفت، همواره در حال تفكر و اندیشیدن بسر می‌‌برد، اگر سخنی به زبان می‌‌آورد با ذكر خدا همراه بود. در بین مردم كه می‌‌نشست، نشستن حالت تشهد در نماز را داشت هنگام راه رفتن هیبت و وقار خاصی داشت هیچ گاه به پشت سر خود یا به اطراف خود نگاه نمی‌‌كرد، مگر در حال ضرورت گام‌های استوار خود را بیشتر با اندیشه‌های شگرف می‌‌آمیخت. دریافته بود كه هیبتش مانع از سخن گفتن مردم با وی می‌‌شود، لذا همیشه ملازمان خود را سفارش می‌‌كرد باب سخن گفتن با مردم را بگشایند تا از راز دل مردم باخبر شده، در رفع گرفتاری‌های آنان بیشتر بكوشند.

صبح‌ها را همواره در بحث و تدریس و قضاوت بین مردم و شب‌ها را در مطالعه و تحقیق می‌‌گذراند و پس از اندكی خواب و استراحت، برای عبادت و مناجات به درگاه خداوند ذوالجلال خود را كاملا آماده می‌‌ساخت و بسیار دیده شده بود كه پس از نیمه شب از نجف تا كوفه پیاده راه می‌‌رفت كه هنگام مناجات در مسجد كوفه باشد و پس از نماز صبح به نجف بازمی‌‌گشت و قبل از هر كار به حرم مطهر جد بزرگوارش امیرالمومنین علیه السلام مشرف می‌‌شد و با آن حالت معنوی و عرفانی كه داشت به زیارت مشغول می‌‌گشت و برخی از كتب رجال در احوال آن بزرگوار نوشته‌اند كه: گاهی سؤالاتی از امام می‌‌كرد و به نحوی كه ما نمی‌‌دانیم، پاسخ دریافت می‌‌نمود.

رسیدگی به حال بینوایان:

داستان‌های بسیاری درباره دستگیری بحرالعلوم از بینوایان و رسیدگی او به حال مستمندان نقل شده است و برخی از نویسندگان دارند كه شب‌ها همانند جدش امیرالمومنین علیه السلام كوله‌باری از مواد غذایی را بر دوش می‌‌گرفت و از تاریكی شب استفاده می‌‌كرد، در كوچه‌های نجف راه می‌‌افتاد و بر در خانه هر فقیر مستمندی كه می‌‌رسید، مقداری از غذا و پول قرار می‌‌داد و همواره از حال مردم سؤال می‌‌كرد و به بینوایان رسیدگی كامل داشت.

نوشته‌اند شبی شاگرد برجسته‌اش سید محمدجواد عاملی (صاحب مفتاح الكرامه) را فراخوانده، او را توبیخ و سرزنش نمود مرحوم عاملی دلیل نگرانی استادش را پرسید، استاد در پاسخ گفت: یكی از برادران مسلمان كه همسایه شما است، تهیدست است او هر شب خرمای بد و ارزان قیمتی از بقال می‌‌گرفت و بچه‌های خود را با آن سیر می‌‌كرد امروز رفته است از بقال خرما بگیرد، بقال از دادن خرما امتناع ورزیده است زیرا بدهكاری‌های آن بیچاره زیاد شده بود و امشب او و بچه‌هایش بی‌شام مانده‌اند. سید جواد عاملی از آقای بحرالعلوم معذرت‌خواهی می‌‌كند و از این كه از حال او خبر نداشته است، پوزش می‌‌طلبد.

بحرالعلوم در پاسخ او می‌‌گوید: معلوم است بی‌اطلاع بوده‌ای، چون اگر با علم به حال آن بیچاره شام می‌‌خوردی و به او اعتنا نمی‌‌كردی، كافر بودی ولی آن چه مرا نگران و ناراحت كرده است، این است كه تو چرا از برادر مسلمانت خبر نداشته‌ای؟[۳] باید از حال برادرانت جستجو كنی و آنان را دریابی.

در هر حال سید، سینی بزرگی پر از غذا با مقداری پول به آقای عاملی داد و از او خواست كه به منزل آن برادر مؤمن برود و با هم شام بخورند و این پول را هم به او بپردازد تا قرض‌های خود را ادا كند و خود همچنان منتظر ماند و شام تناول نكرد تا این كه آقای عاملی برگشت و به او خبر داد كه غذا را با همسایه‌اش تناول كرده و پول را هم به او رسانده است و جالب اینجاست كه انعام بحرالعلوم درست به اندازه قرض‌ها و دیون آن مؤمن بوده است.[۴]

وفات:

او سرانجام در ماه رجب سال 1212 هـ.ق در سن 57 سالگی، جهان فانی را وداع و ندای حق را لبیك گفت و به سوی محبوب خود شتافت جسد او را كنار قبر شیخ طوسی در مسجد طوسی به خاك سپردند كه امروزه این مقبره به اسم مقبره الطوسی و بحرالعلوم معروف است.

پانویس

  1. آشنایی با علوم اسلامی، ص 306.
  2. ریحانه الادب، ج 1، ص 234، چاپ دوم؛ اقبال الكرام البرره، ج 1، ص 172، چاپ دوم.
  3. ریحانه الادب، ج 1، ص 234، چاپ دوم؛ اقبال الكرام البرره، ج 1، ص 172، چاپ دوم.
  4. داستان راستان، شهید مطهری.