آخوند ملا علی همدانی
ملا علی معصومی همدانی (متولد 1312/متوفی 1398 هـ.ق) فقیه شیعه و از اساتید حوزه علمیه قم و سپس همدان بود. او در فقه و اصول از شاگردان حاج شیخ عبدالکریم حائری و در معقول از شاگردان حکیم هیدجی بود. وی در پی درخواست مردم همدان از آیت الله حائری به امر ایشان به همدان رفت و زعامت حوزه علمیه همدان را بر عهده گرفت و در همانجا وفات نمود.
محتویات
ولادت
او در سال 1212 ه.ق در یکی از قراء همدان به نام «وفس» به دنیا آمد. پدرش مرحوم مشهدی ابراهیم معصومی یک کشاورز ساده و معمولی ولی اهل ایمان و تقوی و مذهب بود از این رو او را به عنوان تحصیل علوم شرعی و اخذ تربیت اسلامی پیش یکی از علمای متقی و پرهیزکار محل، مرحوم آخوند ملا محمدتقی ثابتی سپرد.
تحصیل
او تحصیلات مقدماتی و مبادی علوم را پیش ملا محمدتقی ثابتی آموخت و پس از طی آن مراحل به عنوان تعقیب تحصیلات خویش در اوائل نوجوانی عازم همدان شد و نزد اساتید و علمای بزرگ آن روز همدان، به یادگیری نحو و منطق و معانی و بیان و علم اصول فقه پرداخت و سپس برای تکمیل مراتب علمی و مدارج کلام و فلسفه و علوم متعالیه و ریاضیات و هیئت به حوزه علمیه تهران که در آن زمان جزو غنیترین مراکز حوزوی به شمار میرفت، رهسپار گردید و در آن جا حدود پنج سال از محضر اساتید فن، به ویژه حکیم و عارف هیدجی و مرحوم شیخ عبدالنبی نوری استفاده کرد و تحت تربیت روحی حکیم هیدجی قرار گرفت، طوری که بعدها از این حکیم فراوان یاد مینمود. پس از ورود آیت الله العظمی حائری به قم در سال 1340 هـ.ق، همانند بسیاری از فضلا و مدرسین شهرستانها به قم عزیمت نمود و به تعلم و فراگرفتن علوم اسلامی پیش آن دانشمند بزرگ پرداخت و درست ده سال تمام در عتبه مقدسه قم اعتکاف ورزید تا به مراحل عالیه اجتهاد و فقاهت نائل آمد. او به علت داشتن استعداد بارز و سعی و تلاش فراوان، اراده محکم، حافظه قوی و اخلاق حسنه و رفتار نیک اسلامی، یکی از شاگردان مورد توجه و عنایت استاد بودهاند. و یکی از نزدیکان استاد نقل مینمودند که آن مرحوم هر وقت نیاز به کشف معنای لغت یا مراجعه به آدرس و سند روایتی را داشتند میفرمودند: «از کتابخانه سیار یا متحرک(مقصود آخوند ملا علی) استفاده شود».
تدریس
او یکی از مدرسین سرشناس و یکی از اساتید معتبر و نامور حوزه علمیه قم گردید و حوزه درسی او که شرح لمعه شهیدین را شامل میگشت یکی از حوزههای پرجمعیت آن روز گردید و جمع گرم و پرجاذبهای را به خود اختصاص داد
بازگشت به همدان
در سال 1350 هـ.ق، وقتی مردم همدان از محضر مؤسس حوزه علمیه قم تقاضا مینمایند که آخوند ملا علی را به سرپرستی حوزه علمیه همدان به آن شهر برگردانند، مرحوم آیت الله حائری با توجه به نیاز مبرم منطقه غرب کشور، پیشنهاد آنان را با سختی میپذیرد و به آنان میفرماید: من مجتهد عادلی را برای سرپرستی شما مردم همدان فرستادم...
با این که در آن ایام در شهر همدان شخصیت های بزرگ علمی و فقهی و اجتماعی همچون مرحوم آیت الله حاج میرزا محمد جولائی و حاج شیخ علی دامغانی و مرحوم سید نصرالله بنیصدر... زندگی میکردند، ولی در اثر حسن خلق و تدبیر و علم وافر مرحوم آخوند معصومی، زعامت امور دینی مردم به صورت طبیعی به عهده ایشان قرارگرفت. معظمله جهت فعالیت علمی خویش مدرسه مخروبه آخوند ملا حسین را تجدید بنا نمود و خود در آن مدرسه مشغول تدریس طلاب گردید و جمعی از شیفتگان معارف اهل بیت علیهم السلام را دور خود گرد آورد.
مقامات علمی آخوند ملا علی همدانی
علاوه بر مقام فقهی و اصولی کمنظیرشان، با استفاده از حافظه قوی و نیرومند خویش در شناخت رجال حدیث و آشنائی با معارف قرآن نیز مبرز بودند. همیشه در مباحث تاریخی و فلسفی و رجال، سخن نو و تازهای داشتند.
ویژگیهای اخلاقی آخوند ملا علی همدانی=
محاسن اخلاقی و ویژگیهای کمالی ایشان فوقالعاده فراوان بود و به جهت همین خصوصیات بود که در اندک مدت هم محبوب خاص و عام گردید، به حدی که اقلیتهای مذهبی شهر نیز او را از صمیم قلب دوست میداشتند و با او در مسائل انسانی تشریک مساعی مینمودند.
مقامات معنوی
او زاهد واقعی به تمام معنی کلمه بود و این زهد و بیاعتنائی به مال و جاه را از مکتب انسانساز استادش مرحوم آیت الله حائری فراگرفته بود او هرگز خود را اسیر دنیا ننمود و همواره سعی داشت زندگی بسیار متعارف و معمولی را داشته باشد و از حداقل معیشت برخوردار باشد و از تجمل و اعتبارات ظاهری گریزان بود در این باره بیمناسبت نخواهد بود که داستان واقعی زیر را از زندگی آن عالم ربانی آورده باشیم.
مرحوم آیت الله آخوند معصومی، مرد خدا، اهل دعا، حلیف خلوت و جلیس تهجد و انیس جلوت بود او این سیر و سلوک باطنی و عرفانی را از استاد بزرگوارش مرحوم عارف ربانی و سالک صمدانی، آقای حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی فراگرفته بود. استادی که همیشه به او ارادت میورزید و ذکر جمیلش، همیشه بر سر زبانش بود.
او در صدر منبر و خطابه، همانند منابر مرحوم حاج شیخ جعفر شوشتری از جذبه خاصی برخوردار بود و مستمع را تحت تاثیر بیانات سبحانی خود قرار میداد. او در ایام ماه رمضان در مسجدی که در جوار منزل وی و نزدیکی های مقبره باباطاهر در همدان قرار داشت، اغلب از نهج البلاغه سخن میگفت. وقتی خطبه همام را با آن لحن سوزان و بیان شافی از عمق دل بیان میداشت، هم خود در بالای منبر گریان بود و هم صدای شیون حضار از پای منبر به آسمان بلند میشد. مسجد یکسره ناله بود و زاری و سوز و گداز و نوعا منبر ایشان یک ساعت و نیم یا دو ساعت بدون ایجاد خستگی به درازا میکشید. مسجد او مالامال از جمعیت بود. گاهی جهت تهیه جا، چند ساعت جلوتر راه میافتادند. در ایام ماه رمضان، فروش جا یک امر معمولی در مسجد بود، و تعدادی هم مستمع ثابت و همیشگی بودند که جانمازهای پهن شده آنان نشانی از تحجیر تلقی میشد. مکبر نمازش، داماد بزرگوارش آقای حاج حسین آقای خیاط بود که در تقوی و زهد و عبادت، نمونه بود.
طبع شعر
مرحوم آخوند معصومی علاوه بر فقاهت و اجتهاد، دارای طبع شعر و ذوق خاصی بود و در مناسبتها از شعر و عرفان، سخن به میان میآورد و گاهی تک بیتیها را چاشنی سخن خود مینمود. او سرودههائی دارد که با تخلص «فنا» انشاء مینمود. از نمونه اشعار او بنا به نقل حضرت آقای صابری همدانی دام عزه العالی شعر معروف «دل» باشد که میگوید:
به خرابات روم بهر پرستاری دل × به بر پیر برم شکوه ز بیماری دل
اشک من سرخ رخم زرد شد و موی سفید × چه کنم چاره چه سازم ز سیه کاری دل؟
خواب هرگز نکند آن که دلش بیدار است × ما نکردیم شبی صبح، ز بیداری دل
ای «فنا» چاره دردت نتوان کرد × مگر اشک خونین و دعای سحر و زاری دل.
بارها این شعر را زمزمه میکرد:
به ذره گر نظر لطف بوتراب کند × به آسمان رود و کار کبریای کند.
یا:
اولماز اولا گول تیکان، تیکان گول × گر ایستسن آغلا، ایستسن گول
ممکن نیست گلی خار، یا خاری گل شود. اگر خواهی خنده نما، یا خواهی گریه کن.
اساتید
او از محضر جمع کثیری از بزرگان کسب علم و دانش نموده است که اسامی برخی از آنان به این ترتیب میباشد:
- آیت الله میرزا عبدالرزاق محدث حائری؛
- آیت الله شیخ علی گنبدی (4 سال در همدان)؛
- آیت الله شیخ علی دامغانی؛
- آیت الله حاج میرزا محمود آقا مدرس کهکی معروف به رضوان (5 سال در تهران)؛
- آیت الله حکیم آخوند ملا محمد هیدجی (معقول و فلسفه در تهران)؛
- آیت الله شیخ عبدالنبی نوری؛
- آیت الله حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی (اخلاق و عرفان)؛
- آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری (به مدت 10 سال، اصول و فقه).
بیشترین بهره علمی را در معقول از حکیم هیدجی و در منقول از محضر شریف استاد اخیر الذکر داشته است.
شاگردان آخوند ملا علی همدانی
از محضر او جمع کثیری از پویندگان معارف اسلامی بهره جستهاند و تدریس ایشان از سال 1340 هـ.ق تا اواخر عمر که سال 1398 بوده باشد. ادامه یافته است یعنی درست به مدت 58 سال مدام در حال تدریس و پرورش طالبان علم بودهاند. تدریس ایشان در اواخر مختص تفسیر، فقه و اصول بود و از جمع شاگردان فراوان ایشان میتوان:
- آیت الله حاج سید محمود طالقانی (ابوذر زمان)؛
- آیت الله شهید دکتر محمد مفتح (پایهگذار وحدت حوزه و دانشگاه)؛
- آیت الله حاج شیخ حسین نوری همدانی (مؤلف کتب اسلامی فراوان و از مدرسین عالی قدر حوزه علمیه قم)؛
- حجت الاسلام والمسلمین و حاج میرزا حسن نوری (از وعاظ محترم قم)؛
- آیت الله مرحوم حاج شیخ علی اوسطی (از مدرسین)؛
- آیت الله حاج سید احمد خسروشاهی تبریزی (از آیات و مجتهدین تبریز)؛
- آیت الله آقای حاج شیخ محمدحسین بهاری (از آیات و مجتهدین همدان)؛
- آیت الله حاج شیخ علی انصاری (امام جماعت همدان)؛
- حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا رضا انصاری (امام جماعت و عالم بزرگوار همدان)؛
- حجت الاسلام والمسلمین آقای سید باقر سجادی (امام جماعت همدان)؛
- حجت الاسلام والمسلمین آقای حسین احمد مروج (یکی از وعاظ و گویندگان همدان)؛
- آیت الله حاج شیخ احمد صابری (مؤلف کتاب ولایة الفقیه والحج. یکی از مدرسین عالیقدر حوزه قم)؛
- آیت الله حاج سید صادق شریعتمداری تبریزی (یکی از آیات و حجج شهر ری)؛
- حجت الاسلام والمسلمین آقای شیخ احمد رحمانی واعظ همدانی (مقیم تهران، از وعاظ شهر تهران)؛
- حجت الاسلام والمسلمین آیت الله سید مصطفی هاشمی (از آیات و حجج همدان)؛
- آیت الله شیخ محمدعلی دامغانی (از آیات و حجج همدان)؛
- حجت الاسلام والمسلمین شیخ حسن جورکانی (از آیات و حجج همدان)؛
- حجت الاسلام والمسلمین شیخ شهاب الدین ملایری (از آیات و حجج ملایر)؛
- حجت الاسلام والمسلمین شیخ نوح معروف به عرب (از مدرسین عالی قدر همدان)؛
- حجت الاسلام والمسلمین شیخ علیاصغر باقری همدانی (از مدرسین همدان)؛
- عبدالرحیم عقیقی بخشایشی
آثار و تالیفات
با توجه به اشتغالات فراوان مرجعیت و گرفتاریهای وقتگیر آن، که مجال تالیف و تصنیف را سلب مینمود در عین حال ایشان در ایام فراغت به تالیف و تحقیق نیز پرداختهاند که این تالیفات را میتوان نام برد که متاسفانه هیچکدام به حلیه طبع آراسته نشدهاند:
- رساله در اجتهاد و تقلید.
- رساله در حالات صحابی معروف ابوبصیر.
- رساله در لباس مشکوک.
- رساله در قاعده لاضرر و لاضرار.
- رساله در عصیر عنبی و زبیبی و ثمری.
- رساله در کلام نفسی.
- رساله در اطراف احوال اصحاب اجماع.
- رساله در اسرار الصلوة.
- رساله در اربعین حدیثا.
- رساله در حبط و تکفیر.
- رساله در بیان «عده» کافی.
- حاشیه بر رساله انیس النجاة.
- حاشیه بر العروة الوثقی سید یزدی.
- تقریرات فقه و اصول آیت الله حائری.
- دیوان اشعار و سرودهها.[۱]
خدمات اجتماعی و فرهنگی
آثار فرهنگی و اجتماعی متعددی از آن عالم ربانی به یادگار مانده است که به چند نمونه از آن باقیات صالحات اشاره میکنیم:
- 1- تربیت شاگردان: خدمات تعلیمی و تدریسی ایشان در خور نگرش و توجه میباشد ایشان در طول نیم قرن از عمر تدریسی خویش، دهها نفر از پژوهندگان معارف الهیه را تعلیم و تربیت داد. شاگردان و اخلاف علمی و تربیتی آن بزرگمرد الهی، یکی از آثار ماندگار آن مرجع عالیقدر میباشند که اسامی جمعی از آنان در بخش شاگردان گذشت.
- 2- تاسیس حوزه همدان: ایشان در پایهگذاری حوزه علمیه همدان و راهاندازی آن و تاسیس کتابخانه وابسته آن به استادش مرحوم آیت الله حائری تاسی نموده و گام جای گام ایشان نهاد.
- 3- تعمیر مدرسه مخروبه آخوند: ایشان از نخستین روزهای ورود به همدان، به تعمیر و مرمت مدرسه مخروبه آخوند ملا محمدحسن بن حسین مختاری متخلص به «مجرم» همدانی(متوفی 1275 هـ.ق) صاحب «مصائب العلماء» (خطی موجود در کتابخانه غرب همدان) همت گمارد و آن را در سالهای 1321 تا 1323 هـ.ش بازسازی نمود و به نام خود بانی اصلی مدرسه، «آخوند» اشتهار یافت. ازدیاد طلاب و توسعه و گسترش حوزه همدان ایجاب نمود که برخی از همسایگان نیکوکار مدرسه، مانند مرحوم حاج جواد کرمانشاهی را وادارد که حیاط وسیعی را به مدرسه واگزارد که در آن حیاط اهدایی، ساختمان حجرهها و رواق وسیع کتابخانه غرب همدان پیریزی گردید.
- 4- تاسیس کتابخانه غرب: در کنار توسعه و مرمت مدرسه آخوند، در سال 1332 هـ.ش اقدام به احداث کتابخانه مجهز و وسیعی نمودند که هماکنون یکی از اعتبارات منطقه غرب بشمار میآید و حقیر تفصیلا در کتاب «زیربنای تمدن و علوم اسلامی» شرح آن را آوردهام، و اجمال مساله آن است که یکی از یاران جوان و اهل ذوق آیت الله آخوند، به نام حاج میرزا علی صفر ذکاوتی قراگوزلو (متوفی 1331 هـ.ش) متخلص به «زمزم»، از وضع اسفبار کتابخانه عارف شهیر و عالم حکیم میرزا محمدجعفر کبوترآهنگی (مجذوب علی شاه همدانی، 1171-1239 هـ.ق) آگاهی و نگرانی داشت، چون خود را از متولیان آن کتابخانه بود.
در وقفنامه کتابخانه مجذوب آمده بود که مجتهد زمان در همدان میتواند اعمال اشراف و نظارت بر آن بنماید. به اشارت آقای آخوند، شادروان ذکاوتی همتی شگرف نمود و بازمانده آن کتابخانه پیشین 4000 جلدی را که در آن زمان یک گاری ورق بیش از آن نمانده بود، از بویوکشاباد کبوترآهنگ به حوزه علمیه آخوند انتقال داد و با کار طاقت فرسای فنی و کتابشناسانه، از آن مورقات 400 نسخه خطی نفیس بازسازی کرد که اینک در فهرست کتابخانه مزبور شناخته شده است و همان پایه و مایه کتابخانهای گردید که اینک با افزایش کتابهای چاپی و خطی دیگر و با اهدای مجموعات برخی از معاریف همدان، از جمله 2000 جلد اهدایی خود آیت الله آخوند همدانی و مراجع دانشگاهی و جز آن ها، امروز در حدود 15000 جلد کتاب چاپی به زبانهای عربی، فارسی، انگلیسی و غیره دارد و به مثابه بزرگترین و معتبرترین کتابخانه حوزه عملیه همدان شناخته شده و از مصادیق بارز «ان آثارنا تدل علینا» میباشد.
گفتاری از کتاب زیر بنای تمدن و علوم اسلامی اینجانب که در سال 1342 ش پس از بازدید از آن کتابخانه نوشته شده است: «این کتابخانه در سه طبقه با بهترین لوازم بنا در وسط صحن مدرسه واقع شده است و بنای آن در سالهای 1338 و 1339 هـ.ش به اتمام رسیده و در رده کتابخانههای بزرگ روز تنظیم و تاسیس گردیده است و هم اکنون 14000 جلد کتاب نفیس در رشتههای مختلف دارد که از نفیسترین کتابهای آن، رسالههای فلسفی ابوعلی سینا و فارابی به خط خودشان میباشد. آقای دکتر جواد مقصودی، فهرست جامعی بر این نفایس نگاشتهاند».[۲]
- 5- ایجاد و راهاندازی مجله ماهانه پیک اسلام: یکی دیگر از خدمات ارزشمند و فرهنگی آن بزرگ مرجع تقلید، تاسیس و راهاندازی مجله علمی و اسلامی پربار «پیک اسلام» بود که به مثابه ارگان حوزه علمیه و کتابخانه غرب همدان به سرپرستی ایشان و زیر نظر هیئت تحریریه و با تلاش و کوشش مدیر محترم کتابخانه آقای دکتر جواد مقصودی تاسیس و انتشار مییافت. این مجله که به سبک مجله ماهانه مکتب اسلام حوزه علمیه قم بود، از دی ماه 1341 تا دی ماه 1342 استمرار و انتشار یافت و مجموعاً شش شماره از آن منتشر گردید. حقیر در آن مجله وزین چند مقاله داشت که یکی از آنها ترجمه وصیتنامه علامه حلی به فرزندش فخرالمحققین و دیگری ترجمه مقاله شیخ محمود شلتوت در مورد به رسمیت شناختن مذهب جعفری و چند مقاله دیگر بود. این مجله نوعاً از نویسندگان فاضل منطقه غرب و از اساتید حوزه علمیه قم و نجف تامین مطلب مینمود.
- 6- تعمیر و تاسیس مساجد و تکایا: شاید دهها مسجد و حسینیه و حمام در شهرستانها و قراء و قصبات تابعه همدان و کرمانشاه و حومه، مستقیم یا غیرمستقیم با اشاره و عنایت آن بزرگوار تاسیس یا تعمیر یافت که آمار آن ها از عهده نگارنده خارج میباشد و تعداد آن ها هم کم نیست.
فرزندان
آیت الله آخوند همدانی سه فرزند ذکور به نامهای حسین و حسن و محمد، و چند داماد همدانی داشت:
- حسن معصومی، در پیکار با رژیم ستمشاهی در سال 1353 و پس از مدتی زندانی بودن به شهادت رسید.
- محمد معصومی که هم اکنون یکی از دبیران خدمتگزار در همدان میباشد.
- مهندس حسین معصومی، فاضل و هم اکنون مدرس تاریخ و فلسفه علم در دانشگاه صنعتی شریف، و دانشور و پژوهشگر و ویراستار دقیق و فرزانه معاصر میباشد. ایشان ایامی مسئول و سردبیر مجله نشر دانش بود.
وفات او
سرانجام این عالم بزرگ و مرجع عالیقدر منطقه غرب کشور، پس از یک بیماری شدید که جهت مداوا به انگلستان برده شد، در 31 تیرماه 1357، مطابق شعبان 1398 دیده از جهان فروبست. پیکر پاکش جهت دفن به همدان انتقال داده شد و در مسیر راه به همدان، با استقبال و احترام فوقالعاده مردم روبرو شد و در همدان تشییع فوقالعاده و باشکوهی از جنازه ایشان به عمل آمد و دوستداران انقلاب اسلامی، به برکت این پیکر شریف، تظاهرات وسیعی را بر ضد رژیم طاغوت راه انداختند.
پیکر پاکش در قبرستان عمومی شهر مدفون گردید. بر سنگ مزار او، آیت الله العظمی مرعشی نجفی این گونه نبشتند: هذا مغرب شمس العلم والحکمة والتقوی، رجل الرجال والدرایة، بطل الحدیث والروایة، طود الفضل و جوهر الفقه، فقه الاصول و اصل الفروع، الحبر الجلیل والبحاثة النقاد النبیل، بانی المدرسه الدینیة ببلدة همدان و القائم باحیاء حوزتها العلمیة و تاسیس مکتبتها المنیفة والمربی فی حجر تربیته جماعة من الاعاظم والاعلام...
بالاخره «ذوقی» شاعر معاصر و خوش ذوق همدان، در رثاء و تاریخ وفات او، سرودند:
در دامن الوند که شهر همدان است × ز آیات خدا «آیتی» امر عیان است
«آخوند» لقب، نام «علی»، مظهر تقوی × در علم و یقین، چشم و چراغ همگان است.[۳]
گویند پیش از وفات، برخی از علاقمندان از او خواسته بودند که اجازه دهند مقبره خاصی جهت وی تدارک ببینند. آن مرحوم ضمن رد این پیشنهاد فرموده بودند: میخواهم باران رحمت الهی، همراه قبر دیگر مؤمنان، مستقیم بر قبرم ببارد و مانع و رادعی نداشته باشد. از این رو قبر او در جوار دیگر قبور مؤمنین در قبرستان عمومی شهر و در دروازه قرار دارد
پانویس
منابع
- فقهای نامدار شیعه، عقیقی بخشایشی