آثار علمى امام صادق علیه السلام

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


نجاشى مؤلف رجال گويد كه وى به جز اين رساله، تصنيف ديگرى از امام صادق علیه السلام نديده است. اما مى توان نظر نجاشى را چنين توجيه كرد كه اين تنها اثرى است كه به دست امام صادق علیه السلام تدوين شده و باقى آثار از جمله چيزهايى است كه توسط راويان آن حضرت جمع آورى شده است.

  • 2- رساله اى از آن حضرت كه صدوق در كتاب خصال آن را ذكر كرده و سندش را از اعمش به امام صادق علیه السلام رسانيده است. اين نامه حاوى احكام اسلامى از قبيل وضو و غسل و انواع آن ها و نماز و اقسام آن و زكات، زكات مال و زكات فطره، و حيض و صيام و حج و جهاد و نكاح و طلاق، صلوات بر پيامبر صلی الله علیه و آله و دوستى اولياى خدا و برائت از دشمنان خدا و نيكى به پدر و مادر و حكم متعه ازدواج و حج و احكام اولاد و كردار بندگان و جبر و تفويض و حكم كودكان و عصمت پيامبران و ائمه و مخلوق بودن قرآن و وجوب امر به معروف و نهى از منكر و معناى ايمان و عذاب قبر و بعث و تكبير در عيد فطر و قربان و احكام زنى كه وضع حمل كرده و احكام خوردني ها و نوشيدني ها و صيد ماهى و قربانى و گناهان كبيره و مسائلى از اين قبيل، مى باشد.
  • 3- كتابى در توحيد كه به خاطر نام روايتگر آن توحيد مفضل نام دارد. اين كتاب در رد دهريون و اثبات خداوند جزو بهترين كتاب ها به شمار مى رود و تمام آن در ضمن بحارالانوار موجود است. همچنين اين كتاب به صورت جداگانه با چاپ سنگى در مصر به چاپ رسيده است. و بنابر آن چه در مجله المقتبس خوانده ام اين كتاب در استانبول هم به چاپ رسيده كه هنوز آن را نديده ام.
  • 4- كتاب اهليلجة، اين كتاب هم به وسيله مفضل بن عمر روايت شده و در ضمن بحارالانوار موجود است. در مقدمه بحار آمده است كه سياق كتاب هاى توحيد (مفضل) و اهليلجة بر صحت آن ها دلالت دارد.

سيد على بن طاوس در كشف المحجة لثمرة المهجه در آن جا كه فرزندش را سفارش مى كند، گويد: به كتاب مفضل بن عمر كه امام صادق علیه السلام آن را بر وى املا فرموده بنگر كه درباره آثار و پديده هايى است كه خداوند آفريده است. و نيز كتاب اهليلجة را بخوان كه كتاب بس پرارزشى است.

اما در فهرست ابن نديم آمده است: نويسنده كتاب اهليلجة معلوم نيست و گويند آن را امام صادق علیه السلام نوشته است اما اين محال است. اما ابن نديم درباره علت محال بودن اين امر هيچ دليلى نياورده است.

در اين كتاب مطالبى آمده كه خواننده خردمند و مطلع را با ترديد مواجه مى كند. اسلوب اين كتاب شبيه ديگر سخنان و آثار ائمه علیهم السلام نيست و الله يعلم. مؤلف كتاب وسايل در پايان كتاب هداية گويد:

از جمله كتاب هايى كه بر ما ثابت است كه قابل اعتماد نيست و از آن ها نقل نكرديم كتاب مصباح الشريعة منسوب به امام صادق علیه السلام است. زيرا سند آن ثابت شده نيست و در آن سخنانى آمده كه مخالف با تواتر است.

صاحب رياض العلما نيز به هنگام ذكر كتاب هاى مجهول و ناشناخته مى نويسد:

مصباح الشريعة در اخبار و مواعظ كتابى معروف و متداول است... بلكه اين كتاب از تاليفات يكى از صوفيان است. اما ابن طاوس و ظاهر عبارت سيد على بن طاوس در كتاب امان الاحظار نشان مى دهد كه وى بر اين كتاب اعتماد داشته است.

زيرا در آن جا مى گويد: از جمله كتاب هايى كه بايد با مسافر همراه باشد كتاب اهليلجة است. اين كتاب حاوى مناظره امام صادق علیه السلام با طبيبى هندى است كه درباره شناخت خداوند جل جلاله به طرزى عجيب و بديهى استدلال شده به طورى كه آن طبيب هندى پس از اين مناظره به الوهيت و يگانگى خداوند اقرار كرده است. همچنين كتاب مفضل بن عمر كه از امام صادق علیه السلام روايت كرده و در زمينه وجوه حكمت در خلقت گيتى و آشكار كردن اسرار آن است، بايد همراه مسافر باشد.

اين كتاب در نوع خود بسيار شگفت آور است. و نيز كتاب مصباح الشريعة و مفتاح الحقيقة از امام صادق علیه السلام بايد با مسافر باشد. اين كتاب درباره سلوك به سوى خداوند و توجه به او و دستيابى به اسرارى كه در آن نهفته است، بس لطيف و گرانقدر است.

كفعمى در مجموع الغرائب روايات بسيارى را با لفظ قال الصادق از مصباح الشريعة و مفتاح الحقيقة نقل كرده است. شهيد ثانى در كشف الريبة و نيز در منية المريد و مسكن الفواد و اسرارالصلاة رواياتى از مصباح الشريعة نقل كرده و آن ها را قاطعانه به امام صادق علیه السلام نسبت داده و در پايان برخى از آن ها آورده است:

آن چه گفته شد تماما از كلام امام صادق علیه السلام بود. سيد حسين قزوينى در كتاب جامع الشرايع، به هنگام ذكر مآخذ كتاب، گويد: مصباح الشريعة به شهادت شارح فاضل شهيد ثانى و سيد بن طاووس و مولانا محسن كاشانى و عده اى ديگر منسوب به امام صادق علیه السلام است. بنابراين، پس از تاييد اينان جايى براى تشكيك و ترديد در اين كتاب باقى نمى ماند.

  • 6- رساله آن حضرت خطاب به يارانش. كلينى اين رساله را در آغاز روضة كافى به سند خود از اسماعيل بن جابر از ابوعبدالله علیه السلام نقل كرده است: امام صادق علیه السلام اين رساله را براى اصحاب خود مرقوم داشت و به آن ها دستور داد كه آن را به يكديگر درس دهند و در آن نظر كنند و آن را فراموش نكنند و بدان عمل كنند. اصحاب نيز اين رساله را در جايگاه عبادت خود در خانه هاشان گذارده بودند و چون از كار فراغ مى يافتند آن را مى خواندند.

كلينى در همان كتاب به سند خود از اسماعيل بن مخلد سراج نقل كرده كه گفت: اين نامه از طرف امام صادق علیه السلام خطاب به اصحابش ابلاغ گرديد، آغاز اين نامه چنين است: «بسم الله الرحمن الرحيم. اما بعد، از پروردگارتان عافيت طلب كنيد».

آن گاه تمام نامه را ذكر كرده است. همچنين قسمتى از آغاز اين نامه در تحف العقول تحت عنوان رساله امام به گروهى از پيروان و يارانش، ذكر شده است.

  • 7- رساله امام به پيروان شيوه راى و قياس.
  • 8- رساله آن حضرت درباره غنايم و وجوب خمس در آن ها. در تحف العقول اين قسمت و تا بخش شانزدهم از اين رساله، نقل شده است.
  • 11- رساله اى كه برخى از شيعيان آن را نثرالدرر ناميده اند.
  • 13- رساله آن حضرت درباره وجوه معيشت و كسب و كار بندگان و وجوه اخراج اموال.

امام علیه السلام اين نامه را در پاسخ كسى كه از وى درباره جهات معيشت بندگان كه در آن ها كسب و كار و معامله بين يكديگر انجام مى دهند و نيز وجوه نفقات پرسيده بود، نوشت.

  • 14- رساله آن حضرت در احتجاج بر صوفيه كه آن حضرت را از طلب رزق و روزى نهى مى كردند.
  • 15- گفتار آن حضرت درباره خلقت انسان و تركيب او.
  • 16- كلمات قصار آن حضرت. ما برگزيده اى از اين سخنان را كه در تحف العقول نقل شده، در بخش حكم و آداب آن حضرت ذكر خواهيم كرد. در اين باره، كتاب هاى ديگرى از امام صادق علیه السلام موجود است كه اصحاب آن حضرت بر اساس آن چه كه از وى روايت شده، گرد آورده اند.

از اين رو منتسب ساختن كتب مزبور به امام صادق علیه السلام صحيح به نظر مى رسد. چرا كه املا خود يكى از طرق تاليف است. نجاشى در كتاب خود، نام پنج كتاب از اين قبيل را ياد مى كند و نحوه دستيابى خود را بدان ها تذكر مى دهد. البته بعيد نيست كه برخى از كتاب هايى كه نجاشى نام برده با آن چه قبلا ياد شد، تداخل پيدا كند.

اين كتاب ها عبارتند از:

  • الف: نسخه اى كه نجاشى به هنگام ذكر زندگانى محمد بن ميمون زعفرانى از آن ياد كرده است. وى درباره محمد بن ميمون گويد: او از اهل سنت است و فقط يك روايت از امام صادق علیه السلام نقل كرده است.
  • ب. روايتى كه فضيل بن عياض از امام صادق علیه السلام نقل كرده است. نجاشى در شرح زندگانى فضيل گويد: او از مردم بصره و از ثقات اهل سنت بود و از امام صادق علیه السلام يك روايت نقل كرده است.
  • د. نسخه اى كه ابراهيم بن رجاء شيبانى نقل كرده است. نجاشى گويد: وى از امام جعفر صادق علیه السلام نسخه اى روايت كرده است.
  • و. كتابى كه جعفر بن بشير بجلى روايت كرده است. شيخ طوسى در الفهرست گويد: جعفر كتابى دارد كه منسوب به امام صادق علیه السلام به روايت على بن موسى الرضا علیه السلام مى باشد.
  • ز. مجموعه رسايل آن حضرت كه جابر بن حيان كوفى آن را روايت كرده است. يافعى در كتاب مرآة الجنان گويد: امام صادق علیه السلام در علوم يكتاشناسى و غير آن سخنان ارزشمندى دارد. و شاگرد او، جابر بن حيان، كتابى در هزار برگ تاليف كرده كه رسايل آن حضرت را كه حدود پانصد رساله است، در بر مى گيرد.

نگارنده: هيچ يك از بزرگان شيعه، كه درباره رجال شيعه و اصحاب ائمه كتاب ها نوشته اند مانند شيخ طوسى و نجاشى و معاصران و پيشينيان و متاخران از آن ها، درباره اين كه جابر بن حيان از شاگردان يا اصحاب امام صادق علیه السلام بوده است، سخنى نگفته اند.

حال آن كه اينان در مذهب خود از ديگران آگاهتر هستند. البته در فهرست ابن نديم گفته شده است: شيعيان گويند كه جابر بن حيان يكى از بزرگان شيعه و ابواب آنان بوده است.

ابن نديم در ادامه گويد: «شيعيان گمان مى كنند كه جابر از اصحاب امام صادق علیه السلام بوده است... و سپس گفته است: جابر كتاب هايى در مذاهب شيعه دارد كه آن ها را در جاى خود ياد خواهم كرد».

البته تفصيل مطلب به هنگام شرح زندگانى جابر نقل خواهد شد. اين مطلبى بود كه ما در آغاز آن را نوشته بوديم، اما بعدا بر ما ثابت شد كه جابر بن حيان در زمره شاگردان امام صادق علیه السلام جاى داشته است.

  • ك. تقسيم الرؤيا، در كشف الظنون است كه تقسيم الرؤيا از تاليفات امام جعفر صادق علیه السلام است. در الذريعة آمده است كه ما سندى مبنى بر اين كه اين كتاب به كس ديگرى جز امام صادق علیه السلام منسوب باشد پيدا نكرديم. اما ظاهرا مى توان گفت كه اين كتاب تاليف يكى از شيعيان به استناد روايات امام صادق علیه السلام است.

آن چه گفته شد مربوط به كتاب هايى بود كه تاكنون تدوين گرديده و به نام هاى خاصى شناخته شده است. و گرنه آن چه دانشمندان از آن حضرت در شاخه هاى گوناگون علمى هم چون كلام و توحيد و ساير اصول دين و فقه و اصول فقه و طب و مناظره و حكمت و موعظه و آداب و غيره نقل كردند، آن چنان فراوان و بسيار است كه نمى توان آن ها را برشمرد. و براى آگاهى از آن ها بايد به كتاب هاى حديثى كه متكفل جمع آورى سخنان آن حضرت شده اند، رجوع كرد.(*1)

غالب آثار امام علیه السلام به عادت معهود عصر، كتابت مستقيم خود ايشان نيست و غالبا املاي امام علیه السلام يا بازنوشت بعدي مجالس ايشان است. بعضي از آثار نيز منصوب است و قطعي الصدور نيست.

  1. از آثار مكتوب امام صادق علیه السلام رساله به عبدالله نجاشي (غير از نجاشي رجالي) است. نجاشي صاحب رجال معتقد است كه تنها تصنيفي كه امام به دست خود نوشته اند همين اثر است.
  2. رساله اي كه شيخ صدوق در خصال و به واسطه اعمش از حضرت روايت كرده است شامل مباحث فقه و كلام.
  3. كتاب معروف به توحيد مفضل، در مباحث خداشناسي و رد دهريه كه املاء امام علیه السلام و كتاب مفضل بن عمر جعفي است.
  4. كتاب الاهليلجه كه آن نيز روايت مفضل بن عمر است و همانند توحيد مفضل در خداشناسي و اثبات صانع است و تماما در بحارالانوار مندرج است.
  5. مصباح الشريعه و مفتاح الحقيقه كه منسوب به امام صادق علیه السلام و بعضي از محققان شيعه از جمله مجلسي،‌ صاحب وسايل (حر عاملي) و صاحب رياض العلما، صدور آن را از ناحيه حضرت رد كرده اند.
  6. رساله اي از امام علیه السلام خطاب به اصحاب كه كليني در اول روضه كافي به سندش از اسماعيل بن جابر ابي عبدالله نقل كرده است.
  7. رساله اي در باب غنائم و وجوب خمس كه در تحف العقول مندرج است.
  8. بعضي رسائل كه جابر بن حيان كوفي از امام علیه السلام نقل كرده است.
  9. كلمات القصار كه بعدها به آن نثرالدرد نام داده اند كه تماما در تحف العقول آمده است.
  10. چندين فقره از وصاياي حضرت خطاب به فرزندش امام موسي كاظم علیه السلام سفيان ثوري،‌ عبدالله بن جندب، ابي جعفر نعمان احول، عنوان بصري، که در حليه الاولياء و تحف العقول ثبت گرديده است.

همچنين ادعيه امام صادق عليه السلام (الصحيفة الصادقية و الصادصية الجامعة): مجموعه ادعيه معتبره اي است که از دو امام بزرگوار پنجم و ششم عليهماالسلام در کتب روايي شيعه وارد شده و دانشگاه امام صادق علیه السلام آن را به مناسبت بيستمين سالگرد تأسيس دانشگاه همزمان با ميلاد مسعود نبي اکرم اسلام صلی الله علیه و آله و امام جعفر صادق علیه السلام منتشر کرده است.

منبع

سيد محسن امين با ترجمه على حجتى كرمانى, سيره معصومان، ج 5، ص 77.