بهشت
بهشت منزلگاه ویژه ای است در جهان آخرت که بندگان صالح خداوند پس از عبور از عالم دنیا به آن وارد می شوند و زندگی آرمانی در آن را تجربه می کنند. قرآن کریم از این منزلگاه با نام «جَنَّةِ» نام برده است.
محتویات
بهشت در آموزه های ادیان
ادیان الهی از جایگاهی ویژه نزد خداوند برای پرهیزکاران و بندگان صالح خدا خبر داده اند و آن جایگاه را به گونه ای که برای پیروانشان قابل درک باشد توصیف نموده اند.
این جایگاه نیکو در اوستا به صورت «وَهشیته اَنهو» و در پهلوی به صورت «وَهشت» گفته می شود که جایگاه خوشی و سرزمین پندارهای پسندیده است. نیکوکاران در آنجا از برکات و طیّبات روحانی برخوردارند و با یاران و همنشینان سعادتمند روزگار می گذرانند.در کتاب اوستا به رستگاران وعده داده شده است که در پایان سومین شب پس از مرگشـان یکباره در میان انبوهی از گیاهان خوشبو چشم خواهند گشود و وزش نسـیم نوازشگری را بـر پوست تن خود احساس خواهند کرد که از جنوب، یعنی از سوی بهشت می وزد. باغ بهشت با یک نور ازلی به نام «خورنه » روشن است که همان روشنایی جاودانی ایزدی ،پاینده ی فر پادشاهی و شکوفایی سرزمین است. [۱]
در اسفار پنجگانه تورات، کتاب مقدس یهودیان، از بهشت و جهنم و معاد سخن چندانی به میان نیامده است. در سایر کتب عهد قدیم هم در مورد مرحله پس از مرگ تنها اشاراتی به عالم مـردگان مـی بـاشد. این بی اعتنایی حاصل تحریف کتاب مقدس و دنیا خواهی و گرایشهای مادی حاکمان و عالمان یهود است. با این همه می توان در عهد عتیق اشاراتی به این موضوع یافت. در کتاب دانیال و اشعیاء نبی چنین آمده است : «تمام مردگان زنده خواهند شد، بعضی برای زنـدگی جـاودانی و برخـی بـرای شرمسـاری و خـواری جاودانی»[۱]
در عهد جديد مسأله معاد و رستاخيز نسبت به عهد عتيق به طور صريح تر و با توصيفات بيشـتری ذکر شده است. عهد جدید از زندگی جاویدان پس از مرگ خبر داده و با تعابیری مانند «برکات ملکوت خدا» به توصیف نعمتهای بهشتی پرداخته است. نمونه ای از توصيفات عهد جديد از بهشت در مکاشفه يوحنا است: «آنان از اين پس از گرسنگی و تشنگی و گرمای سوزان نيمروز در امان خواهند بود»[۱]
و اما قرآن کریم و روایات اسلامی در توصیف بهشت و بهشتیان به تفصیل سخن گفته اند و عالمان مسلمان هر یک با مشرب و مکتب عرفانی، فلسفی و اعتقادی خود به تبیین و توصیف آن پرداخته اند.
نامهای بهشت
قرآن کریم از منزلگاه پاکان در آخرت با نامهای مختلفی یاد نموده است. برخی از آن نامها برای اشاره به ویژگیهای مختلف بهشت است و برخی اشاره به بهشت های مخصوصی که متناسب با درجات بهشتیان تدارک دیده شده است. تعدادی از این نامها عبارتند از : جنات نعيم [۲]، جنات عَدْن[۳]، جنات فردوس: [۴]؛ جنة الخلد[۵]،جنة المأوی [۶]، دارالسلام [۷]، دارالمقامه [۸]و دارُالْقرار[۹]
گستره بهشت
قرآن کریم وسعت بهشت را برابر با پهنه همه آسمانها و زمين دانسته است و می فرماید:«وَ سارِعُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقين»[۱۰] نگارنده تفسیر المیزان معتقد است منظوراز«عرض بهشت»، چيزى در مقابل طول آن نيست، و تعبیر «عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ» کنایه از وسعت خارج از حد تصور بشر است.[۱۱] در لغت عرب نيز هر گاه چيزى را با وصف وسعت و بزرگى ياد مىكنند آن را به عرض، متصف مىسازند؛ نظير «بِلادٌ عَريضَةً و «أرضٌ عَريضَة» [۱۲]
درجات بهشت
بندگان صالح خداوند در ایمان و عمل و قرب خداوند صاحب درجاتی هستند. قرآن کریم می فرماید: «انْظُرْ كَيْفَ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ وَ لَلْآخِرَةُ أَكْبَرُ دَرَجاتٍ وَ أَكْبَرُ تَفْضيلا»[۱۳] ؛ ببین چگونه بعضی را در دنیا به خاطر تلاششان بر بعضی دیگر برتری بخشیده ایم درجات آخرت و برتری هایش از این هم بیشتر است.
از این رو نزدیکی جایگاه بندگان نسبت به رحمت الهی متفاوت است که از آن به درجات بهشت تعبیر می شود. امام صادق علیه السلام می فرمایند: «لَا تَقُولُوا جَنَّةٌ وَاحِدَةٌ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ دَرَجَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْض»؛ نگوييد يك بهشت است، خدای تعالی فرموده:درجاتی هست که بعضی از آن برتر از بعضی ديگر است. [۱۴]
درهای بهشت
مراد از «درها» یا «ابواب بهشت» که در قرآن و روایات به فراوانی از آن یاد شده راههای وصول به آن است که برای نیکوکاران که در دنیا به آن دست یافته اند، گشوده و برای نا اهلان بسته است.
بر اساس روایات جهنم 7 باب و بهشت دارای 8 باب است.[۱۵] در حدیثی از امام علی علیه السلام آمده است: «بهشت دارای هشت در است: دری هست که از آن پیامبران و صدّیقان وارد می شوند؛ دری هست که شهدا و صالحان از آن وارد می شوند؛ از پنج در دیگر شیعیان و دوستداران ما وارد می شوند... و از آخرین باب سایر مسلمانانی که به یگانگی خدا عقیده دارند و در دل آنان ذرّه ای از بغض و کینه نسبت به ما اهل بیت(ع) وجود ندارد وارد می شوند» [۱۵]
نعمتها و لذتهای بهشت
بهشت چنانکه قرآن و روایات وصف نموده اند مجمع همه خوبیهاست[۱۶] آن گونه که هر نعمت و لذتی در مقابل آن ناچیز است.[۱۷] رسول خدا در این باره می فرمایند:«إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ أَعْدَدْتُ لِعِبَادِيَ الصَّالِحِينَ مَا لَا عَيْنٌ رَأَتْ وَ لَا أُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لَا خَطَرَ عَلَى قَلْبِ بَشَر»[۱۸]؛ «خداوند فرمود: براى بندگان نيك خود چيزهايى فراهم آورده ام كه نه چشمى ديده است و نه گوشى شنيده است و نه به ذهن بشرى خطور كرده است». نعمتها و لذتهای بهشت تجلی اعمال و صفات پرهیزکاران است. از این رو دارای مراتب و مقامات و اشکال گوناگون بوده و دسترسی اهل بهشت به آن نعمتها به میزان درجات قرب آنان است.
باغهای بهشت
دهها آیه از قرآن در وصف باغهای بهشت و مراتب آن سخن گفته است. این باغها در قرآن کریم با با واژه هایی مانند "جنت" [۱۹]، "حدیقه" [۲۰]و "روضه" [۲۱] به صورت مفرد یا جمع یاد شده است.
چشمه ها
از نعمتهای بهشت چشمه هایی جوشان و جاری است[۲۲] است. برخی از این چشمه داری نامهای خاص و مخصوص گروهی از اهل بهشت هستند. مانند چشمه تسنیم[۲۳] ،چشمه کافور[۲۴] و چشمه سلسبیل [۲۵]
رودها
از دیگر نعمتهای بهشت نهرهای جاری از زیر درختان [۲۶] است. در برخی از آنها آب پاکیزه و خالص و برخی دیگر شراب، شیر یا عسل جاری است. قرآن کریم می فرماید: « مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فيها أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَيْرِ آسِنٍ وَ أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَ أَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبينَ وَ أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى...»[۲۷]؛ وصف بهشتى كه به پرهيزگاران وعده داده شده اين است كه در آن نهرهايى است از آبهايى تغييرناپذير و نهرهايى از شيرى كه طعمش دگرگون نمىشود و نهرهايى از شراب كه آشامندگان از آن لذت مىبرند و نهرهايى از عسل مصفى... .
خوردنی ها و نوشیدنیها
از نعمتهای بهشت خوراکی ها و نوشیدنی های آن است. خداوند به اهل بهشت می فرماید: « كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنيئاً بِما أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخالِيَةِ»[۲۸] از طعام و شرابهاى لذيذ و گواراى بهشتى هر چه خواهيد تناول كنيد، شما را گوارا باد، كه اين پاداش اعمال ايّام گذشته دنياست.
- نوشیدنها: به جز آب، شراب، شیر و عسلی که در نهرهای بهشت جاری و برای نوشیدن بهشتیان مهیاست. نوشیدنی های دیگری نیز وجود دارد. از جمله نوشیدنی زنجبیل که از چشمه سلسبیل است: « وَ يُسْقَوْنَ فيها كَأْساً كانَ مِزاجُها زَنْجَبيلاً ، عَيْناً فيها تُسَمَّى سَلْسَبيلاً»[۲۹]؛ و در آنجا به ايشان جامى بنوشانند كه آميزه ى آن زنجبيل است. از چشمهاى در آنجا كه سلسبيل ناميده مى شود.
- میوه ها:در بهشت میوه های فراوان [۳۰] از هر گونه ای که بهشتیان تمایل داشته باشند[۳۱] موجود است. قرآن کریم برخی از میوه های دنیا مانند انار، خرما ،[۳۲] انگور[۳۳] و موز[۳۴] را نیز به عنوان میوه های بهشت نام برده است.
- گوشتها:متناسب با اشتهای اهل بهشت خوراکهایی از گوشت فراهم است [۳۵] و از خوراکهای لذیذ بهشت گوشت پرندگان است: «وَ لَحْمِ طَيْرٍ مِمَّا يَشْتَهُون»؛ [۳۶]
همسران بهشتی
بانوان صالح در بهشت به همسران پرهیزکارشان ملحق می شوند. [۳۷]. همچنین اهل بهشت چه از زنان باشند و چه از مردان همسرانی به دلخواهشان خواهند داشت. [۳۸]. قرآن کریم برای حوریان بهشتی ویژگی هایی بیان نموده است.از جمله اینکه می فرماید: « وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ عين »[۳۹] زنانى درشت چشم كه تنها به شوهران خود نظر دارند، همدم آنهايند. از ویژگی های دیگر این همسران بهشتی این است که دارای جوانی [۴۰] و بکارت [۴۱] هستند. قرآن همچنین از آنان با تعابیری مانند« اللّؤلو المكنون» [۴۲] و «خَيْراتٌ حِسان» [۴۳] یاد نموده که نشان دهنده ارزشمندی و حسن سیرت و زیبایی بی نظیر آنان است.
زینتهای بهشت
قرآن کریم متناسب با آنچه که برای اهل دنیا قابل تصور است زینت اهل بهشت را توصیف نموده است. آنها دستبندهایی از طلا و مروارید [۴۴] و نقره [۴۵] بر دست و جامه هایی از حریر نازک و دیبا [۴۶] بر تن دارند و بر تختهای زیبا [۴۷] و فرشهای ابریشمین[۴۸] تکیه می کنند.
مسکن های زیبا
قرآن کریم از منزلگاه های اهل بهشت به «مَساكِنَ طَيِّبَة» یاد می کند: «يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ يُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً في جَنَّاتِ عَدْنٍ ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظيم» [۴۹]
قرآن همچنین از قصرهایی در بهشت که نهرهای آب از زیر آن جاریست خبر می دهد:«وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ مِنَ الْجَنَّةِ غُرَفاً تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلينَ»؛ [۵۰]و مسلماً مؤمنان نيكوكار را در غرفه هایی از بهشت جاى مى دهيم كه نهرها در دامن آن جارى است و جاودانه در آن به سر برند، [براستى] پاداش اهل عمل نيكوست. امنیت و آرامش در این غرفه ها برای اهل بهشت همواره برقرار است[۵۱] منظور از " غرفه" در این آیه شریفه ساختمان بلندی است كه بر اطراف خود مشرف باشد
احوال و اعمال بهشتیان
قرآن کریم و روایات از احوال و اعمال و سخنان اهل بهشت با یکدیگر فراوان گفته اند که گوشه ای از آن را مرور خواهیم کرد:
ورود به بهشت
اهل بهشت پس از گذر از دنیا و پایداری نسبت به ناملایمات فراوان، با سلام و درود ملائکه الهی به بهشت وارد می شوند و جاودانه در آن خواهند ماند: « وَ سيقَ الَّذينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدينَ»[۵۲]؛ و آنان را كه تقوای الهی پیشه کرده اند، گروه گروه به بهشت مى برند. چون به بهشت برسند درهايش گشوده شود. و خازنان بهشت گويندشان: سلام بر شما، بهشتتان خوش باد، به درون بياييد، همواره در اينجا خواهيد بود.
برطرف شدن اندوه و ترس
هر گونه اندوه و ترس از اهل بهشت زدوده خواهد شد: «يا عِبادِ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ....ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَ أَزْواجُكُمْ تُحْبَرُونَ»[۵۳] اى بندگان من! امروز نه بيمتان هست و نه شما غمگين مي شويد. شما و همسرانتان به بهشت درون شويد و مسرور باشيد.
آنان نیز خداوند را بر این نعمت بزرگ ستایش می کنند: «وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَكُورٌ»، [۵۴]و گويند: «ستايش خداوند را كه از ما اندوه را برد، به راستى پروردگار ما آمرزنده اى قدرشناس است.»
نشنيدن سخن لغو و بيهوده
آنها هرگز در آنجا سخن لغو و بيهوده اى نمى شنوند، نه دروغى[۵۵]، نه دشنامى، نه تهمتى[۵۶] نه زخم زبانى، نه سخريه اى و نه حتى سخن بيهودهاى تنها چيزى كه در آنجا مرتبا به گوش مى خورد سلام است[۵۷]:«لا يَسْمَعُونَ فيها لَغْواً إِلاَّ سَلاماً...»[۵۸]
گفتگو با جهنمیان
در مراحلی از قیامت بهشتیان با اهل جهنم گفتگوهایی دارند که در قرآن و روایات بیان شده است. در سوره مبارکه مدثر آمده است که اصحاب یمین از اهل جهنم می پرسند: «ما سَلَكَكُمْ في سَقَرَ»[۵۹]؛ چه عاملى شما را به دوزخ كشاند؟ و آنان در جواب می گویند: «قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ وَ لَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكينَ . وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضينَ. وَ كُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ. حَتَّى أَتانَا الْيَقينُ»[۶۰]؛ پاسخ مى دهند: نمازگزار نبوديم، و بينوا را اطعام نمى كرديم، و با ياوه گويان هم آواز بوديم، و روز جزا را انكار مى كرديم، تا زمانى كه مرگ ما فرا رسيد
در جایگاهی دیگر آنان را ندا داده و می پرسند: «نادى أَصْحابُ الْجَنَّةِ أَصْحابَ النَّارِ أَنْ قَدْ وَجَدْنا ما وَعَدَنا رَبُّنا حَقًّا فَهَلْ وَجَدْتُمْ ما وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا قالُوا نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَنْ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمينَ»[۶۱]؛ و بهشتيان دوزخيان را ندا كنند كه آنچه پروردگارمان به ما وعده داد (از مقامات بهشتى) ما به حق و حقيقت يافتيم، آيا شما نيز بدانچه پروردگارتان وعده داد (از عذاب دوزخ) به حقيقت رسيديد؟ گويند: بلى. آن گاه ميان آنها مناديى ندا كند كه لعنت خدا بر ستمكاران باد.
همچنین اهل جهنم که خود را از مواهب بیشمار خداوند به اهل بهشت محروم می بینند به آنان می گویند: «وَ نادى أَصْحابُ النَّارِ أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفيضُوا عَلَيْنا مِنَ الْماءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُما عَلَى الْكافِرينَ»[۶۲]و اهل دوزخ بهشتيان را آواز كنند كه ما را از آبهاى گوارا يا از نعم بهشتى كه خدا روزى شما كرده بهره مند كنيد. آنها پاسخ دهند كه خدا اين آب و طعام را بر كافران حرام گردانيده است
پانویس
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ غلامحسین اعرابی, محمد معظمی گودرزی، بررسی تطبیقی معاد در کتب اوستا، عهدین، تلمود و قرآن کریم با تأکید بر اوصاف و ویژگی های بهشت.
- ↑ سوره مائده/ آیه 65- سوره يونس/آیه 9
- ↑ سوره توبه/ آیه 72؛ سوره رعد/ آیه 23
- ↑ سوره كهف/ آیه 107؛ سوره مؤمنون/ آیه 11.
- ↑ سوره فرقان/آیه 15
- ↑ سوره سجده/آیه19؛ سوره نجم/آیه 15
- ↑ سوره يونس/آیه 25؛سوره انعام/آیه127.
- ↑ سوره فاطر/آیه 35
- ↑ سوره غافر/ آیه 39
- ↑ سوره آل عمران/آیه133
- ↑ الميزان فى تفسير القرآن، ج4، ص: 19
- ↑ دائره المعارف قرآن کریم، مدخل بهشت،ج6
- ↑ سوره اسراء/آیه 21
- ↑ الزهد، النص، ص: 99
- ↑ ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ نوادر الأخبار فيما يتعلق بأصول الدين (للفيض)، النص، ص: 372
- ↑ امام صادق(ع) می فرمایند: «جَعَلَ الْخَيْرَ كُلَّهُ فِي الْجَنَّةِ»؛ تحف العقول، النص، ص: 306
- ↑ امام علی علیه السلام می فرمایند: «كُلُّ نَعِيمٍ دُونَ الْجَنَّةِ مَحْقُور»؛هر نعمتی درمقابل بهشت، ناچیز است؛ تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 168
- ↑ بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج8، ص: 92
- ↑ سوره بقره/آیه25
- ↑ سوره نبأ/آیه32
- ↑ سوره روم/آیه15؛ سوره شوری/آیه22
- ↑ سوره الرحمان/آیات: 46 و 50 و 62 و 66؛ سوره غاشيه /آیه 12؛ سوره حجر/ آیه 45؛ دخان (44) 51 و 52؛ ذاريات (51) 15؛ مرسلات (77) 41.
- ↑ سوره مطففین/آیه27
- ↑ سوره انسان/آیه 5 و 6
- ↑ سوره انسان/آیه 18
- ↑ در 38 آیه از قرآن کریم از این نهرها نام برده شده مانند: سوره بقره/ آیه۲۵؛ سوره نساء/ آیه۱۳
- ↑ سوره محمد/آیه 115.
- ↑ سوره حاقه/آیه 24.
- ↑ سوره انسان/آیه 17 و 18.
- ↑ وَ فاكِهَةٍ كَثيرَة؛ سوره واقعه/آیه 32.
- ↑ وَ فَواكِهَ مِمَّا يَشْتَهُون ؛ سوره مرسلات/آیه 42.
- ↑ فيهِما فاكِهَةٌ وَ نَخْلٌ وَ رُمَّان؛ سوره الرحمن/آیه 68.
- ↑ حَدائِقَ وَ أَعْناباً ؛ یوره نبأ/آیه 32.
- ↑ وَ طَلْحٍ مَنْضُود؛سوره واقعه/آیه 29.
- ↑ وأمددنهم بفكهة ولحم مّمّا يشتهون؛ سوره طور/آیه 22
- ↑ سوره واقعه/آیه 21
- ↑ سوره غافر /آیه 8.
- ↑ در حدیثی از رسول خدا آمده است: در بهشت بازارى است که در آن خرید و فروشى نیست، تنها در آن جا تصویر مردان و زنان وجود دارد. هر کس که تمایلى به آنان پیدا کند، از همان جا بر او وارد مى شود. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج8، ص: 148
- ↑ سوره صافات/آیه48
- ↑ سوره نبأ/آیه33
- ↑ سوره واقعه/آیه36
- ↑ كَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُون؛ همانند مرواريدهايى در صدف؛سوره واقعه/آیه23
- ↑ فيهِنَّ خَيْراتٌ حِسانٌ؛ در آنجا زنانى است نيكسيرت و زيباروى؛ سوره الرحمن/آیه70
- ↑ يُحَلَّوْنَ فيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً ؛ سوره حج/آیه 23
- ↑ حُلُّوا أَساوِرَ مِنْ فِضَّة ؛ سوره انسان/آیه 21
- ↑ َ ثِياباً خُضْراً مِنْ سُنْدُسٍ وَ إِسْتَبْرَق ؛ سوره کهف/آیه 31
- ↑ سوره کهف/آیه 33؛ سوره یس/آیه 55 و 56
- ↑ سوره الرحمن/آیه 54
- ↑ سوره صف/آیه 12
- ↑ سوره عنکبوت/آیه 58
- ↑ «...فِي الْغُرُفاتِ آمِنُون» سوره سبأ/آیه 37
- ↑ سوره زمر/آیه 73
- ↑ سوره زخرف/آیات 68 تا 70
- ↑ سوره فاطر/آیه 34
- ↑ «لا يَسْمَعُونَ فيها لَغْواً وَ لا كِذَّاباً» هرگز در آنجا سخن بيهوده و دروغ نشنوند. سوره نبأ/آیه35
- ↑ «لايسمعون فيها لغوا ولاتأثيما». نه آنجا هيچ حرفى لغو و بيهوده شنوند و نه به يكديگر گناهى بربندند. سوره واقعه/ آیه 25
- ↑ تفسير نمونه، ج13، ص: 106
- ↑ سوره مریم/آیه 62
- ↑ سوره مدثر/آیه 42
- ↑ سوره مدثر/آیات 43 تا 47
- ↑ سوره اعراف/آیه 44
- ↑ سوره اعراف/آیه 50
منابع
- قرآن کریم
- فرهنگ قرآن، هاشمى رفسنجانى، اكبر، قم: بوستان كتاب، نوبت چاپ: دوم، 1383 ش
- مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)، 111جلد، دار إحياء التراث العربي - بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق.
- ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول عن آل الرسول صلى الله عليه و آله، 1جلد، جامعه مدرسين - قم، چاپ: دوم، 1404 / 1363ق.
- تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، 1جلد، دفتر تبليغات - ايران ؛ قم، چاپ: اول، 1366ش.
- كوفى اهوازى، حسين بن سعيد، الزهد، 1جلد، المطبعة العلمية - قم، چاپ: دوم، 1402ق.
- فيض كاشانى، محمد محسن بن شاه مرتضى، نوادر الأخبار فيما يتعلق بأصول الدين (للفيض)، 1جلد، مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگى - تهران، چاپ: اول، 1371 ش.
- غلامحسین اعرابی؛ محمد معظمی گودرزی؛ بررسی تطبیقی معاد در کتب اوستا، عهدین، تلمود و قرآن کریم با تأکید بر اوصاف و ویژگی های بهشت؛ مجله «پژوهش دین » بهار و تابستان 1394 - شماره 30
- تفسير نمونه؛ مكارم شيرازى، ناصر؛ تهران: دار الكتب الإسلامية 1374 ش, چاپ: اول