آیه 69 نساء
نسخهٔ تاریخ ۴ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۱۸ توسط مرضیه الله وکیل جزی (بحث | مشارکتها)
متن آیه
ترجمه آیه
و كسانى كه از خدا و پيامبر اطاعت كنند در زمره كسانى خواهند بود كه خدا ايشان را گرامى داشته يعنى با پيامبران و راستان و شهيدان و شايستگانند و آنان چه نيكو همدمانند.
نزول
محل نزول:
این آیه در همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]
شأن نزول:[۲]
«شیخ طوسی» گوید: حسن بصرى و سعيد بن جبير و مسروق و قتادة و ربيع و سدى و عامر گويند: كه سبب نزول آيه اين بود كه بعضى از مردم چنين توهم ميكردند كه چون انبياء در بالاترين مقام آخرت يعنى اعلى عليين هستند دسترسى به آنان و ديدار و حضور با آنان با وجود بر تقوى و پرهيزكارى و اطاعت از خدا و رسول ميسر نخواهد بود و به همين مناسبت اين آیه نازل گرديد.[۳][۴]
پانویس
- ↑ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 3.
- ↑ محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 217.
- ↑ صاحبان روض الجنان و مجمع البيان گويند: اين آيه درباره ثوبان مولى رسول الله نازل گرديد كه علاقه شديدى به رسول خدا صلى الله عليه و آله داشت به قسمى كه درباره ديدار پيامبر كم صبر بود در يكى از روزها رنگ صورت وى تغيير يافته و جسم او لاغر شده بود پيامبر وقتى او را به اين حال ديد، فرمود: اى ثوبان تو را چه شده است؟ كه رنگ پريده و لاغر شده اى. عرض كرد: يا رسول الله مريض نيستم و دردى هم ندارم ولى گاهى كه شما را نمى بينم بر من سخت ميگذرد و در اين انديشه ام كه در آخرت شما را نخواهم ديد زيرا جايگاه شما در اعلى عليّين است و مرا بدان جا دسترسى نيست و در اين فكرم كه اگر شما را در آخرت نبينم به من چه خواهد گذشت سپس اين آيه نازل گرديد، - قتادة و مسروق الاجدع گويند كه اصحاب پيامبر گفتند: سزاوار نيست يا رسول اللّه در دنيا ما از تو جدا باشيم و تو را نبينيم و در آخرت همچون جايگاه تو در بالاترين درجات است لذا از ديدار تو محروم ميباشيم و اين آية نازل گرديد.
- ↑ صاحب كشف الاسرار گويد: اين آيه درباره عبدالله بن زيد بن عبد ربّه الانصارى الخزرجى كه سخت رسول خدا صلی الله علیه و آله را دوست ميداشت، نازل گرديد روزى نزد پيامبر آمد و گفت: يا رسول الله ما جز ديدار تو آرزو و نصيبى در دنيا نداريم و نيز از وى نقل كرده و گويند كه گفت: گاهى اتفاق افتاده كه گرسنه بودم و دست به طعام برده بودم و در آن ميان پيامبر در ياد من مى افتاد، نمى توانستم آن طعام را بخورم مگر اين كه طعام را مى گذاشتم و به ديدار رسول خدا صلی الله علیه و آله مى شتافتم و گويد كه به خود پيامبر گفتم: يا رسول الله هر وقت وجود شما در يادم مى آيد، شتابانه به ديدار شما مى شتابم سپس گفتم: يا رسول الله فردا كه در بهشت خواهى بود ما تو را چگونه مى توانيم ببينيم و اين آيه در جواب او نازل گرديد، گويند: روزى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله از دنيا رفت خبر به عبدالله رسيد از كثرت تأثر دست به دعا برداشت و گفت: خدايا بعد از دوست خود نمى توانم كسى را ببينم و نميخواهم كه چيزى را ببينم از تو ميخواهم كه مرا كور نمائى، - طبرانى و ابن مردويه در تفسير خود حكايت مزبور را بدون ذكر نام كسى روايت نموده اند و در تفسير ابن ابىحاتم از عكرمة نقل شده كه حكايت مزبور مربوط به جوانى بوده است چنان كه در تفسير طبرى نيز از سعيد بن جبير و مسروق و ربيع و قتادة و سدى روايت شده است.
منابع
- قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند.
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، انتشارات اسلامی، تهران، 1361 ش.
- فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات ناصرخسرو، تهران، 1372 ش.