منابع و پی نوشتهای متوسط
رعایت سطح مخاطب عام متوسط است
رعایت ادبیات دانشنامه ای متوسط
مقاله بدون شناسه یا دارای شناسه ضعیف است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

ابن هیثم

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۳۰ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۳۸ توسط سید مهدی خدایی (بحث | مشارکت‌ها) (پروژه2: سنجش کیفی)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از فرهنگ معارف و معاریف است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


ابوعلى حسن بن حسن بن هيثم، مهندس بصرى نزيل مصر. صاحب تصانيف و تؤاليف نامى در علم هندسه.

زندگی نامه

مولد او به بصره به سال 354 هجرى، او عالم به غوامض اين علم و معانى آن و به ساير علوم عقلى نيز بصير بود و مردم عصر از او فوائد بسيار گرفتند. وقتى به حاكم علوى صاحب مصر كه متمايل به حكمت بود. درجه اتقان ابن هيثم را در اين علم خبر دادند . او آرزومند ديدار وى گشت و بر اين آرزوى او بيفزود آنگاه كه گفتند: ابن هيثم گفته است؛ اگر من به مصر بودمى در نيل تصرفى كردمى كه در حالت طغيان و نقصان هر دو سودمند باشد چه شنيده ام نيل در طرف اقليم مصرى از مكانى بلند سرازير مىگردد.

الحاكم بالله سرّاً مالى بدو فرستاد و وى را به آمدن به مصر ترغيب كرد و او به مصر رهسپار شد. آنگاه كه خبر وصول او به حاكم رسيد حاكم به تن خويش او را پذيره گشت و در قريه معروف به خندق به ظاهر قاهره معزّ يكديگر را ديدار كردند و حاكم امر به فرود آوردن وى و اكرام او داد و چون از رنج سفر بياسود از او ايفاى وعد امر نيل خواست و وى با حاكم و جماعتى از دستكاران و معماران براى انجام منظور خويش اقليم مصر را به درازا بپيمود و چون آثار سكنه پيشين مصر را در غايت اتقان و احكام صنعت وجودت هندسه بديد و محتويات آن را از اشكال سماويه و مثالات هندسيه با تصوير معجز مشاهده كرد دانست كه قصد او به عمل نتواند آمدن چه بر پيشينيان مصر چيزى از علم او مجهول نبوده و اگر اين قصد ممكن و ميسّر بودى آنان خود بدان توفيق يافته بودندى.

پس بدو نوميدى راه يافت خاصه آنگاه كه به موضع معروف به جنادل قبلى شهر اسوان رسيد و آن موضعى مرتفع است كه نيل از آنجا به نشيب افتد و پس از معاينه و اختبار و ديدن دو ساحل نيل يقين كرد كه اين امر بر وفق مراد او نرود و از وعد خويش خجل و شرمنده گشت و از حاكم پوزش خواست و حاكم عذر او نپذيرفت و از آن پس او را توليت بعض دواوين داد و او از ترس، نه به رغبت آن شغل قبول كرد و يقين داشت كه تقليد خدمت حاكم غلط است. چه او متلون و خونخوار بود و بى سببى يا به ضعيفترين سبب به سفك دماء مى پرداخت.

عاقبت براى نجات خويش حيلتى انديشيد و آن اظهار ديوانگى بود و چون خبر ديوانگى او به حاكم رسيد امر داد تا او را در خانه وى در بند كردند و پرستارانى به خدمت او گماشت و اموال او را به نام خود او به نواب خويش سپرد و او بدين تظاهر بپائيد تا حاكم بمرد و چند روز پس از وفات حاكم اظهار عقل كرد و از خانه بيرون شد و در قبه بر در جامع از هر منزل گرفت و مال سپرده بدو باز دادند و به شغل تصنيف پرداخت وى خطى نيكو داشت و در مدت يك سال در ضمن مشاغل علمى خود سه كتاب اقليدس و متوسطات مجسطى را به خط خويش مى نوشت و به يكصد و پنجاه دينار مى فروخت و مؤونه سال او همان بود و بدين سان در قاهره مى زيست تا در حدود سال 430 يا كمى پس از آن درگذشت.

جایگاه ابن هیثم در تاریخ علم

خاورشناسان اروپایی به پژوهشهای گسترده‌ای دربارۀ آثار ابن هیثم پرداخته و با ابراز شگفتی بسیار تواناییهای این دانشمند نوآور را تحسین کرده و مقام او را در تاریخ علم بسیار والا شمرده‌اند. تا پایان سدۀ 19م وی بیشتر به دلیل آثارش در نورشناسی مورد ستایش قرار می‌گرفت، اما وقتی کسانی چون ویدمان، زوتر، شوی، شرام و نیز مصطفی نظیف بک به بررسی و معرفی مفصل‌تر آثار او پرداختند، آشکار شد که ابتکار حل شماری از مسائل دشوار ریاضیات نیز از آن اوست.

کارل شوی در مقدمۀ ترجمۀ رسالۀ استخراج سمت القبله دربارۀ وی گوید: نوشته‌های ابن هیثم نشان می‌دهد که این دانشمند، با تبحر بسیار توانسته است مسائل دشوار مثلثات را نیز از راههای صرفاً هندسی حل کند. سارتن وی را بزرگ‌ترین نمایندۀ روح تجربی در سده‌های میانه خوانده است. ماتیاس شرام استعداد نبوغ‌آمیز ابن هیثم را در ریاضیات می‌ستاید و در شرح ابن هیثم بر مجسطی و نیز حل الشکوک فی کتاب المجسطی، بر مطالبی که برای ارزیابی ابن هیثم به عنوان ریاضی‌دان مناسب یافته، تأکید ورزیده است. همو، پژوهشهای ابن هیثم در نورشناسی را نیز گواه بر استعداد فوق‌العادۀ وی در ریاضیات می‌شمارد. به گفتۀ وی گرچه ابن هیثم، همانگونه که در شرح سلوک علمی خویش آورده، نخست پیرو ارسطو بوده است، اما پژوهشهای وی در علوم دقیقه و تعمق پیرو ارسطو بوده است، اما پژوهشهای وی در علوم دقیقه و تعمق او در فلسفه و ریاضیات موجب شد که از آن عقیدۀ نخستین برگردد و بدین‌سان، شیوۀ علمی ابن هیثم، از اعتبار احکام جزمی ارسطو کاست.

ابن هیثم مبتکر روشهای تجربی است و آزمایش علمی به عنوان یکی از وسایل سیستماتیک کار، دستاورد ابن هیثم است. تحول جهش‌وار دانش نورشناسی در آثار مربوط به مکتب اکسفورد، تا حدود زیادی مرهون آشنایی با منابع عربی و به‌ویژه آثار ابن هیثم بوده است. شرام با بررسی تفصیلی 3 اثر از ابن هیثم، یعنی ضوء القمر، المناظر و هیئه العالم، بر آن است که ابن هیثم کوشیده است میان طبیعیات ارسطویی از یک سو و ریاضیات به کار رفته در ستاره‌شناسی و نورشناسی کهن، پیوندی برقرار سازد و این تلاش، به‌ویژه در 3 کتاب یاد شده، نمونه‌وار است.

راجر بیکن، دانشمند انگلیسی سدۀ 13م در تحقیقات علمی خویش از نتایج پژوهشها و آزمایشهای ابن هیثم استفادۀ فراوان برده است، کاربرد ریاضیات در پژوهشهای مربوط به علوم طبیعی، از جمله شیوه‌هایی است که راجربیکن را پایه‌گذار آن می‌شناسند، در حالی که استفاده از ریاضیات در دانشهای طبیعی از سوی ابن هیثم به‌ویژه در المناظر و المرایا المحرقه به روشن‌ترین وجه و بسیار جدی‌تر از آنچه بیکن انجام داده، صورت گرفته است.

خاورشناسان دقت ابن هیثم را در مقالۀ الشکوک علی بطلمیوس ستوده‌اند. در این اثر، وی تفاوتها و تناقضات میان دو اثر نجومی بطلمیوس، یعنی المجسطی و الاقتصاص را آشکار می‌سازد و نظریات دقیق‌تری را عرضه می‌دارد. همچنین در فی هیئه العالم می‌کوشد آنچه را بطلمیوس در الاقتصاص ناتمام گذارده، تکمیل کند. تحول دانش ستاره‌شناسی در مغرب زمین، بیش از همه مدیون این کتاب است. هارتنر ثابت کرده است که نظریۀ سیارات نو که در سدۀ 15م از جانب پورباخ بیان شده، در اساس چیزی جز تکرار نظریۀ ابن هیثم نبوده است. نظریۀ سیارات نو، به نوبۀ خود بزرگ‌ترین تأثیر را بر روی کپرنیک، رکیومونتان و راینهولد باقی گذارد.

پژوهشهای ابن هیثم دربارۀ نور ماه، از نظر کول که رسالۀ ضوء القمر را به آلمانی ترجمه کرده، نخستین تلاش در جهت یک تحقیق جامع فیزیک نجومی به شمار می آید و این واقعیت که ابن هیثم در این اثر، با ابزارهای آزمایش به پژوهش در اشعۀ ماه پرداخته و نخستین‌بار از « تاریکخانه » استفاده کرده، جایگاه او را به عنوان پژوهشگر طبیعی، بلکه پایه‌گذار روش نوین پژوهش طبیعت، نشان می‌دهد. از تحقیقات و بررسیهای نسخه‌های خطی باقی‌مانده از ابن هیثم که تاکنون انجام شده، معلوم می‌شود که ابن هیثم در نجوم بیشتر به مسائل فرعی و حل آنها که البته از اهمیت برخوردار هستند (از جمله تعیین دقیق سمت قبله و ارتفاع ستارگان)، پرداخته است که همپایه با شاهکارهای او در ریاضیات و فیزیک (نور) نبوده است. فهرست آثار او که از صد متجاوز است به وسیله ابن ابی اصیبعه در کتاب " طبقات الأطبا" فراهم آمده است. اکثر این آثار در بارۀ ریاضیات و فیزیک نوشته شده است. اما وی به مباحث فلسفی و طبی نیز پرداخته است. در سر تاسر آثار فلسفه او به احاطۀ کامل وی بر نوشته های مؤلفان یونانی بخصوص بطلیموس می توان اشاره کرد. ابن هیثم علت انکسار جدی افزایش قطر ظاهری خورشید وماه را در نزدیکی افق بدرستی توضیح داد. ابن الهیثم مانند ابو علی ابن سینا و بیرونی و ابن نفیس معتقد بود که جهت مسیر شعاع نور از طرف شیئی به طرف چشم است نه در جهت عکس آن که اقلیدس و بطلیموس و کثیری انگاشته بودند. در ریاضیات ابن هیثم مسأله ماهانی را به صورتی بدیع حل کرد و رساله های متعدد در بارۀ مطالب ریاضی نوشت. چنان که گفته شد ابن هیثم نه تنها در علم ریاضی که در دانش فیزیک و هندسه نیز سر آمد اقران خود بود.

تالیفات

بيش از دويست كتاب از تأليفات او نام برده اند از جمله: كتاب المناظر است كه به لاتينى ترجمه شده و از زمان روجرباكون تاكپلر در مغرب اهميت بسيار داشته و كمال الدين ابوالحسن فارسى متوفى به حدود 719 شرحى به عربى بر آن نوشته ديگر از كتب او كيفيات الاظلال، كتاب فى المرايا المحرقه بالقطوع، كتاب فى المرايا المحرقه بالدوائر، كتاب فى مساحة المجسم المكافى، فقراتى از رسالة فى المكان، فى مسئلة عدديّة، فى شكل بنى موسى، فى اصول المساحه كه به عربى با ترجمه آلمانى آن طبع و منتشر شده است و براى نام ساير كتب او رجوع به عيون الانباء ابن ابى اصيبعه شود و عدسى محدّب ذرهبين از اختراعات اوست و او را بطلميوس دوم گويند.

منابع

سيد مصطفى حسينى دشتى، معارف و معاریف.

ابن هیثم سایت رحماء ( بخش دانشنامه شخصیت ها) بازیابی:یازدهم مرداد 1394