شیخ مرتضی چهرگانی انزابی
چهره اى تابناك
خانواده چهرگانى انزابى از سه قرن گذشته تاكنون، مفتخر به كسوت مقدس روحانيت و خدمت به دين و مردم بوده است. مرحوم آيت الله حاج شيخ مرتضى چهرگانى انزابى در روزگار خود در عرصه هاى علمى و اجتماعى از جمله نوادر محسوب مى شد و فرزندان بزرگوارش، مرحومان آيت الله حاج شيخ عبدالحسين غروى و حاج شيخ محمدحسين انزابى، از اساتيد اخلاق حوزه علميه و از پيشتازان مبارزه عليه رژيم طاغوتى و از ياوران انقلاب اسلامى بشمار مى رفتند. نوشته حاضر مرور كوتاهى بر زندگى ستاره درخشان اين خانواده، آيت الله حاج شيخ مرتضى چهرگانى انزابى، است.
ولادت
آيت الله چهرگانى انزابى، در سال 1293 ق. در قريه چهرگان از منطقه انزاب(1) آذربايجان شرقى متولد شد. پدرش مرحوم ميرزا على چهرگانى معروف به «آقا على» از علماى نجف و مدرس حوزه هاى علميه مشهد مقدس و از علماى خدمتگزار منطقه ارونق و انزاب بود. او و پدرانش، طبق يادداشت هايى كه بجاى مانده تا دوازده نسل يعنى حدود سيصد سال، از عالمان نجف ديده و مفتخر به كسوت روحانى بودند و به خاطر علاقه به زادگاهشان، - كه مهد علم و ادب بود - بازگشته، به ارشاد و هدايت مردم مى پرداختند. جد اعلاى اين خاندان، كه در سيصد سال پيش امام جمعه خامنه بود، مدرسه اى داير مى كند و به تربيت طلاب علوم دينى مبادرت مى ورزد. مرحوم آيت الله شيخ عبدالحسين غروى در مصاحبه با مجله حوزه فرموده اند: «آقا على، جد اعلاى ما، كه امامت جمعه خامنه را بر عهده داشته، در پشت جلد شرح لمعه، با خط زيبا و خوانا، خطاب به فرزندانش نوشته است: فرزندانم! شما به شهرهاى بزرگ برويد و در آن شهرها بمانيد. من، در نجف تحصيل كردم. از نجف به مشهد مشرف شدم و در آن شهر، حوزه درسى داشتم؛ ولى مادرم نوشت: به چهرگان بيا! امر او را اطاعت كردم و به اين جا آمدم».(2)
تحصيلات
آيت الله چهرگانى پس از گذراندن دوران كودكى در زادگاه خود و پس از طى مراحل تحصيلات ابتدايى پيش پدر روحانى اش، براى ادامه تحصيل به شهر خوى رهسپار شد و پس از پنج سال اقامت در آن شهر، به شهر تبريز رفت و از محضر اساتيد بزرگ آن زمان، مانند مرحوم آيت الله انگجى و ميرزا حسن مجتهد، استفاده برد و پس از اتمام دروس سطح، براى تكميل تحصيلات عالى حوزه به نجف اشرف مهاجرت كرد. حدود 19 سال در نجف اقامت كرد و در فقه و اصول به مراتب والايى رسيد.(3)
اساتيد در تبريز
1. آيت الله ميرزا ابوالحسن انگجى: فرزند ميرزا محمد، در سال 1283 ق (1244 ش)، در شهر تبريز پا به عرصه گيتى نهاد. در 26 سالگى از آيات عظام نجف اشرف اجازه اجتهاد گرفت. در دوران مشروطيت زحمات زيادى كشيد و سرانجام در سال 1317 ش درگذشت.
2. آيت الله ميرزا حسن آقا مجتهد (مجتهد بزرگ): فرزند حاج ميرزا باقر مجتهد، از شاگردان حاج سيد حسين كوه كمره اى و حاج ميرزا محمدحسين شيرازى و ملا على نهاوندى متوفاى سال 1338 ق در تبريز.
اساتيد در نجف
1. آيت الله سيدكاظم يزدى (صاحب عروةالوثقى): ايشان در سال 1247 ق. در يكى از روستاهاى يزد به نام كشنويه متولد شد و در شب 27 ماه رجب 1327 ق. وفات يافت و در مقبره درب طوس در نجف اشرف مدفون گشت.
2. آيت الله ميرزا فتح الله شريعت اصفهانى (معروف به شيخ الشريعه اصفهانى): در سال 1266 ق. از محضر بزرگانى چون: ملا احمد سبزوارى و شيخ صادق تنكابنى و آقا نجفى اصفهانى كسب فيض كرد و در ربيع الثانى سال 1339 ق در نجف اشرف وفات كرد.
3. آيت الله محمدكاظم خراسانى (صاحب كفايه): معظم له در سال 1255 ق در مشهد متولد شد و در 21 ذی الحجه سال 1329 ق. وفات يافت و در مقبره مرحوم ميرزا حبيب الله رشتى در نجف اشرف به خاك سپرده شد.
4. آيت الله آقا ضياءالدين عراقى (1289-1361 ق): در اراك متولد شد و از محضر حضرات آيات آخوند خراسانى، سيد كاظم يزدى و شيخ الشريعه اصفهانى سود برد. شرح بر تبصره و مقالات الاصول از يادگارهاى ايشان است.
مشايخ اجازه
آيت الله شيخ مرتضى چهرگانى صاحب اجازه هاى اجتهاد و نقل حديث و اجازه در امور حسبيه از آيات عظام ذيل بود:
- 1. آقا ضياءالدين عراقى؛
- 2. فتح الله شريعت اصفهانى؛
- 3. سيد محسن طباطبائى حكيم: در سال 1264 در نجف متولد شد و در 27 ربيع الاول سال 1390 ق (1348 ش) در همان شهر رحلت كرد. قبر آن مرحوم در كنار كتابخانه اش است.
- 4. حاج سيد محمدهادى ميلانى: متولد 7 محرم سال 1313 ق. در نجف اشرف و متوفاى 17 مرداد سال 1354 ش. در مشهد مقدس.
گفتنى است كه آيت الله شيخ مرتضى چهرگانى خودش نيز چندين اجازه روايتى به ديگران داده بود كه مرحوم آيت الله العظمى مرعشى نجفى، شهيد محراب آيت الله قاضى طباطبائى و فرزند گرامى اش، مرحوم حجت الاسلام والمسلمين آقا محمدحسين انزابى، از جمله آن ها بودند.(4)
مراجعت به تبريز
مرحوم حجت الاسلام والمسلمين انزابى مى نويسند: «آيت الله چهرگانى بالاخره پس از تكميل دروس خارج و اخذ مدارك اجتهاد از اساتيد مبرز حوزه نجف، به تبريز مراجعت كرده و تا آخر عمر در تبريز به تدريس علوم دينى براى طلاب علوم دينيه و ارشاد و موعظه، اشتغال داشته است و الحق زهد و روحانيت را تا آخر عمر مراعات مى كرد».(5)
ازدواج و پسران
آيت الله شيخ مرتضى چهرگانى دوبار ازدواج كرد. دانشمند گرامى، حاج حسين آقا انزابى (نواده ايشان) در اين زمينه مى نويسد: «مرحوم مبرور در روزگارانى كه مقيم نجف اشرف بود، با خانواده اى وصلت انتخاب نموده كه ثمره آن ازدواج مبارك، فرزند بزرگ ايشان حضرت آيت الله شيخ عبدالحسين غروى (1286-1373 ش از علماى بزرگ تبريز و نماينده مجلس خبرگان رهبرى در دوره اول، آرميده در وادى السلام قم) بوده است... به هنگام مراجعت به آذربايجان، به امر بزرگان و علماى تبريز راضى به اقامت در شهر تبريز گشته.
پس از ماندگارى با خانواده اى از سادات، يعنى سادات حسينى كوه كمره اى - كه شاخه اى از آنان مقيم روستاى چهرگان بوده اند - حدود سال 1290 هجرى قمرى عقد ازدواج بسته است كه حاصل اين سنت الهى دو فرزند برومندش، يعنى مرحوم حجت الاسلام والمسلمين حاج شيخ محمدحسين انزابى (روحانى مبارز و نستوه و يار ديرين رهبر كبير انقلاب اسلامى، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى و نماينده مردم شريف تبريز در مجلس شوراى اسلامى در سه دوره متوالى و انيس مقام معظم رهبرى، حضرت آيت الله خامنه اى، فوت به سال 1378 شمسى و مدفون در وادى رحمت تبريز) و حاج غلامعلى انزابى (از مؤمنين و دينداران بازار تبريز و تهران، مقيم تهران) است».(6)
فعاليت هاى اجتماعى و مذهبى
اين عالم بزرگوار و بااخلاص، در مدت اقامت نزديك به پنجاه سال در محله شتربان (دوچى) تبريز، در سه وعده صبح و ظهر و شام به اقامه نماز جماعت اشتغال داشت و به موعظه و ارشاد مردم مى پرداخت و مراقب عقد معاملات و ازدواج آنان بود و پيوسته با ذكر و تسبيح و حمد ذات اقدس خداوند ملازمت داشت.
عشق به ائمه اطهار علیهم السلام
آن مرحوم دلى مالامال از محبت به اهل بيت عصمت و طهارت داشت. لذا در سال هاى اقامت در عراق، از زيارت عتبات عاليات، به ويژه سامرا، غافل نبود؛ به طورى كه بعضى تحريرات فقهى خود را در اين سامان، در محضر مرقد مطهر عسكريين و در پايگاه امامت و غيبت حضرت امام عصر علیه السلام نگاشت؛ چنان كه به نوشته آقا بزرگ تهرانى در الذريعه، نسخه اى از نگاشته هاى حاج شيخ مرتضى در كتابخانه اين شهر - كه وابسته به حرم است - نگهدارى مى شد.
آثار ماندگار
حاج شيخ مرتضى چهرگانى انزابى از مقام علمى و فقهى قابل اعتنايى برخوردار بود. او تقريرات درس هاى فقيه بارع، آيت الله مرحوم شريعت اصفهانى و ديگر بزرگانِ نجف كه در محضر درسشان بود، در چند جلد تحرير كرد كه اين تقريرات، ارزشمندترين ميراث فقهى و علمى ايشان شناخته مى شود. آن چه اكنون در اختيار بازماندگانش هست، به سه بخشِ تحرير، تنسيخ و تأليف تقسيم مى شود.
الف) تحريرها:
- 1. رسالة فى التعادل والتراجيح، از تقريرات استاد اعظم شريعت اصفهانى به سال 1321 ق؛
- 2. الرسالة العصرية (1321 ق)؛
- 3. كتاب الوصايا (1321 ق)؛
- 4. منجزات المريض (1321 ق)؛
- 5. تحرير كتاب الصوم الموسس العام والفقيه المحقق شيخ محمدهادى طهرانى (1322 ق)؛
- 6. تحرير رسالة فى الحق والحكم، تأليف آيت الله محمد بن عبدالحسين اصطهباناتى به سال 1326 ق.
ب) تنسيخ ها:
- 1. استنساخ دو رساله از مرحوم شريعت اصفهانى، به سال 1326 ق؛
- 2. استنساخ دو رساله فقهى از مرحوم شريعت اصفهانى به سال 1328 ق.
ج) تأليفات:
- 1. رسالة فى علم الاصول الفقه، به سال 1324 ق؛
- 2. رسالة فى التكليف، به سال 1325 ق؛
- 3. رسالة فى الظن، به سال 1325 ق؛
- 4. رسالة فى الوظائف المقررة للجاهل، به سال 1327 ق؛
- 5. رسالة فى الاستصحاب، به سال 1330 ق؛
- 6. رسالة فى الخيارات، به سال 1324 ق؛
- 7. رسالة فى الرضاع، به سال 1325 ق؛
- 8. رسالة فى الرهن، به سال 1326 ق؛
- 9. رسالة فى الخلل الواقع فى الصلوة، به سال 1326 ق؛
- 10. رسالة فى صلوة المسافر، به سال 1326 ق؛
- 11. كتاب القضاء، به سال 1326 ق؛
- 12. رسالة فى المكاسب (شرح على كتاب المكاسب شيخ اجل مرتضى انصارى) به سال 1328 ق. صاحب الذريعه در كتابش (ج 22، ص 123) تنها به اين كتاب آيت الله شيخ مرتضى چهرگانى اشاره كرده است.
ضيافت قدسيان
او پس از عمرى كوشش خالصانه در راه تحصيل معارف اهل بيت علیهم السلام و تفقه در علوم آل محمد صلی الله علیه و آله، در چند سال آخر زندگى، دچار ضعف بدنى و فرسودگى هاى ناشى از دوران تحصيل و رياضت شد و على رغم معالجه پزشكان معتمد تبريز، در دوازدهم رجب المرجب 1381 ق. (1339 ش) به ملكوت اعلى پيوست.
حاج آقا مردعلى چهرگانى، (برادرزاده آن مرحوم) نقل كرده: «پدرم مى فرمودند من در آخرين لحظات عمر آيت الله شيخ مرتضى چهرگانى نزد او بودم و سوره يس را تلاوت مى كردم. وقتى سوره مبارکه ياسين به آخر رسيد، روح ملكوتى ايشان نيز به آسمان ها پرواز كرد».(8)
صبح گاهان آن روز، جنازه ايشان باشكوه تمام، از بيت آن مرحوم تا مقابل مسجد سيد حمزه(مقبرة الشعراء) تشييع شد. سپس با حضور علماء، تجار، اصناف و نزديكانش و به امامت آيت الله شيخ عبدالحسين غروى، (فرزند بزرگوارش، نماز اقامه شد. بنا بر وصيتش دفن در نجف اشرف يا قم)، جنازه مطهرش با همراهى فرزندش، آقاى حاج غلامعلى انزابى، به قم انتقال يافت و طبق برنامه تنظيم شده با حضور علماى محترم، به ويژه آيت الله العظمى مرعشى نجفى، از مسجد امام حسن عسکری علیه السلام تا صحن حرم تشييع شد و سپس جهت دفن به قبرستان وادى السلام انتقال يافت و در حالى كه به تربت حضرت سيدالشهداء علیه السلام - كه آيت الله العظمى مرعشى نجفى عنايت كردند - معطر گشت، در مقبره خويى ها (حجره 123) دفن شد.
حاج آقا مردعلى چهرگانى در ضمن خاطره اى نقل مى كند: «هنگام تشييع آن مرحوم، آقاى مرعشى فرمودند: شما در حق آيت الله چهرگانى ظلم كرديد. ايشان عالم بزرگى بودند. اگر زودتر به من اطلاع مى داديد، مى گفتم بازار را تعطيل مى كردند و تشييع جنازه شايسته اى كه در شأن ايشان بود، بجا آورده مى شد».(9)
مجلس ترحيم و يادبود ايشان تا چهلم در تبريز ادامه داشت و هر روز در مسجدى از محله هاى اين شهر برگزار مى شد و مراسم اربعين اين عالم بزرگ و فقيه بارع، پايان بخش اين مجالس بود.(10)
پى نوشت
(1). در آذربايجان، به منطقه انزاب و ارونق، سرزمين آفتاب كوچك يا سرزمين آفتابگير كوچك «گونى» مى گويند. اين منطقه كه در شمال غربى تبريز واقع شده، از شمال به شهرستان مرند، از جنوب به درياچه اروميه و بخش اسكو، از مغرب به خوى و سلماس و از مشرق به رود گات محدود مى شود. آب و هواى معتدل و نسبتاً گرمى دارد و يكى از بخش هاى حاصلخيز و پرنعمت آذربايجان بشمار مى رود. كوه ميشاب در شمال اين بخش واقع شده است و بلندترين قله آن به نام كوسه بابا، 3040 متر ارتفاع دارد. اين كوه منبع اصلى آب رودخانه كوچكى است كه روستاهاى مختلف انزاب و ارونق از آن استفاده مى كنند.
(2). مجله حوزه، شماره 22، سال 1374.
(3). به نقل از مرحوم حجت الاسلام والمسلمين شيخ محمدحسين انزابى.
(4). به نقل از دانشمند گرانمايه حاج آقا حسين انزابى.
(5). جزوه پروردگان بارگاه علوى و وَلَوى، ص 7، به كوشش حاج احمد حسين انزابى.
(6) و (7). از يادداشت هاى حاج آقا حسين انزابى.
(8) و (9). گفتگو با حجت الاسلام والمسلمين حاج شيخ مردعلى چهرگانى.
(10). در اين جا لازم مى دانم از همكارى هاى دانشمند محترم و استاد گرامى، جناب حاج آقا احمد حسين انزابى، كه يكى از اساتيد عزيز دانشگاه آزاد اسلامى تبريز است و تلاش هاى ارزنده اى براى احياى آثار و تأليفات جد بزرگوارشان كرده اند، قدردانى كنم.
منبع
مجيد محبوبى, ستارگان حرم، جلد 12