محمد فاضل لنکرانی

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۴ مهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۲۱:۴۱ توسط Goodosuser (بحث | مشارکت‌ها) (اصلاح ي ها و ك ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

مقاله‌ی مربوط به این عنوان از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon article.jpg
محتوای فعلی "مقاله‌ یک نشریه" متناسب با این عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

آیت ‌الله محمد فاضل لنکرانی

دوران کودکی و تحصیل

آیت ‌الله حاج ‌محمد فاضل لنکرانی در ذی القعده 1350 ق/1310 ش در قم به دنیا آمد. پدرش آیت ‌الله حاج شیخ عبدالله فاضل موحدی مشهور به فاضل لنکرانی در 1314 ق در حومه‌ی لنکران، جمهوری آذربایجان به دنیا آمد و در 1330 ق به ایران مهاجرت کرد. ابتدا به اردبیل و پس از سه سال به زنجان رفت و در 1337 ق راهی مشهد شد و از درس‌های آقازاده میرزا احمد کفایی، شیخ مرتضی آشتیانی و آیت ‌الله حسین قمی بهره برد.

یک سال پس از تأسیس حوزه‌ی علمیه‌ی قم توسط آیت ‌الله عبدالکریم حائری یزدی به قم رفت و فقه و اصول را نزد ‌آیت ‌الله حائری و سپس از آیت ‌الله بروجردی فراگرفت. پس از اتمام بنای مسجد اعظم قم، امامت جماعت آن مسجد به وی سپرده شد.

آیت ‌الله عبدالله فاضل لنکرانی مجتهد بود و رساله‌ی علمیه‌‌ ‌خود را با نام نهایة ‌الاحکام به عربی نوشت. وی با دختر آیت ‌‌الله سید ‌عباس فیض برقعی ازدواج کرد که حاصل آن 4 پسر و 5 دختر بود و محمد فاضل موحدی لنکرانی چهارمین فرزند او بود.(1)

آیت ‌الله محمد ‌فاضل لنکرانی دوره‌ی ابتدایی را در قم گذراند. پس از پایان دوره‌ی ابتدایی به دلیل علاقه به دروس دینی به حوزه‌ی علمیه‌ی قم رفت و در مدرسه‌ی فیضیه به تحصیل علوم دینی پرداخت. در آن زمان حوزه‌ی علمیه‌ی قم طلاب زیادی نداشت و تعداد کمی مشغول به تحصیل بودند. از هم مباحثه‌ای‌های وی در مدرسه فیضیه حاج سید ‌مصطفی خمینی بود که نقش مهمی در پیشرفت علمی ایشان داشت.

آیت ‌الله لنکرانی در این‌ باره گفته بود: «وجود این دوست عزیز در شدت علاقه‌ی ما به راهی که در پیش گرفته بودیم، نقش مهمی داشت و از همان اوان به کمک یکدیگر و به عنوان دو هم مباحثه مشغول تحصیل شدیم».(2) وی قسمتی از مطول و بخشی از شرح لمعه را نزد آیت ‌الله حسنعلی منتظری و قسمتی دیگر را نزد شیخ‌ اسدالله نوراللهی نجف ‌آبادی خواند، رسایل و مکاسب را نزد چند تن از اساتید حوزه چون، پدرش آیت ‌الله فاضل موحدی، آیت ‌الله آقا شیخ عبدالجواد جبل عاملی سدهی و ‌آیت ‌الله شیخ مرتضی حائری بهره برد.(3)

آیت ‌الله لنکرانی به دلیل شور و علاقه به تحصیل علوم دینی در زمان کوتاهی دوره‌های ادبیات عربی و سطوح را که معمولاً طلاب دیگر در 8 یا 9 سال به پایان می‌رسانند در مدت 6 سال گذراند، لذا در سن 19 سالگی وارد آخرین مرحله‌ی تحصیلات حوزوی یعنی درس خارج فقه گردید.(4) پس از تشکیل کلاس‌های آیت ‌الله بروجردی در قم، وی در درس خارج فقه ایشان شرکت جست و این در حالی بود که هنوز قسمتی از کفایه را به اتمام نرسانده بود. به این دلیل صبح‌ها اول وقت در مسجد عشقعلی دروس کفایه را نزد آقا شیخ عبدالجواد می‌خواند و پس از پایان درس همراه استاد در درس خارج فقه آ‌یت ‌الله بروجردی شرکت می‌کرد و از جوانترین شاگردان استاد بود.

آیت ‌الله لنکرانی از همان روزهای نخست تقریرات درس خارج فقه آیت ‌الله بروجردی را به عربی می‌نوشت که پس از چند سال نگارش تقریرات با نظارت و به دستور استاد جلد اول تقریرات با عنوان نهایة التقریر که مشتمل بر قسمت زیادی از مباحث صلاة بود به چاپ رساند. چند سال بعد جلد دوم آن را منتشر کرد که شامل تمامی مباحث صلاة به جز نماز جمعه و نماز مسافر بود، ایشان حدود یازده سال در درس فقه ‌آیت ‌الله بروجردی شرکت کرد و علاوه بر بحث صلاة مباحث خمس و آخرین آن کتاب قضا، که به اتمام نرسید را نزد آیت ‌الله بروجردی تلمذ کرد و تقریرات آ‌ن دروس را نیز نگاشت. او مدتی نیز در درس اصول آیت ‌الله بروجردی شرکت جسته و قسمت اعظم مباحث عقلیه را نوشت و نیز بحث راجع به خلل حج که آن نیز ناتمام ماند.(5)

پس از تشکیل کلاس‌های درس اصول امام خمینی، آیت ‌الله لنکرانی از همان ابتدا در کلاس‌های ایشان حاضر شده و هر روز دو نوبت در درس امام شرکت کرده و مباحث اجتهاد و تقلید را به طور کامل با ایشان گذراند. مبحث طهارت در فقه را نیز نزد امام فراگرفت و مطالب دروس امام را نیز تقریر می‌کرد. زمانی که در سال 1352 ش به یزد تبعید شده بود، پنج جلد از شرح تحریرالوسیله امام را به اتمام رساند و پس از آن نیز به این کار ادامه داد و 25 جلد از این شرح را منتشر کرد. وی در مجموع به مدت 9 سال از دروس امام بهره برد. در 18 ربیع ‌الاول 1386 از امام خمینی اجازه‌ی امور حسبیه را دریافت کرد و از آن برای تأسیس مدارس دینی و تبلیغات اسلامی بهره برد.(6)

آیت ‌الله فاضل لنکرانی خیلی زود به درجه اجتهاد رسید. در زمان حیات آیت ‌الله بروجردی و سال‌های مرجعیت ایشان به تقلید از وی پرداخت. در 25 سالگی به اجتهاد رسید و این امر مورد تأیید آیت ‌الله بروجردی قرار گرفت. پس از وفات آیت ‌الله بروجردی در 1340 ش. وی در سن 30 سالگی به استنباط خود مسایل دینی را اجتهاد می‌کرد. ایشان علاوه بر دروس فقه و اصول، در درس‌های فلسفه و حکمت علامه طباطبایی نیز شرکت جسته و قسمتی از مباحث منظومه سبزواری و کتاب اسفار ملاصدرای شیرازی را از ایشان آموخت.

در نخستین سال‌های تحصیل در حوزه‌ی علمیه قم، در سال‌های سوم و چهارم، زمانی که هنوز شانزده سال نداشت. ضمن تحصیل‌، تدریس نیز می‌کرد. نخستین تدریس وی مربوط به کتاب حاشیه‌ی ملا عبدالله و معالم بود. بعدها شرح لمعه را شروع کرد و طلبه‌های بیشتری در درس وی حاضر می‌شدند. او لمعه را در دو دوره و کتاب ارث را در سه دوره تدریس کرد. سپس به تدریس رسائل و مکاسب مشغول شد. مکاسب را پنج دوره و کفایة‌الاصول را شش دوره تدریس کرد. از آخرین دوره‌ی درس کفایة الاصول وی،‌ نوار تهیه شد و طلاب در قم و شهرستان‌های دیگر از آن بهره می‌بردند. بسیاری از شاگردانش از نظر سنی بزرگتر از استاد خود بودند و در بیشتر اوقات صدها نفر در کلاس‌های درس ایشان شرکت می‌جستند. آیت ‌الله لنکرانی از سال 1360 ش به تدریس درس خارج فقه و اصول پرداختند و در مدت 25 سال گروه کثیری از طلاب از محضر وی بهره‌منده شدند. این درس از رادیو معارف نیز پخش می‌شد.(7)

مبارزات

آیت‌ الله فاضل لنکرانی از همان ابتدای مبارزات امام خمینی در دهه‌ی 1340 ش از اقدامات ایشان حمایت می‌کرد. وی ضمن تحصیل علوم دینی در مکتب امام خمینی، مباحث سیاسی را در چارچوب مسائل حوزوی دنبال می‌کرد به نحوی که عضو گروهی از استادان حوزه‌ی علمیه قم شد که بعدها با عنوان جامعه مدرسین حوزه علمیه قم شناخته گردید.(8)

این تشکل روحانیون سیاسی در موارد مختلف به حمایت از امام خمینی پرداخت. از جمله پس از تبعید امام خمینی به عراق در زمانی که رژیم پهلوی می‌پنداشت با تبعید امام مسئله ایشان خاتمه یافته است. اما پس از فوت آیت ‌الله حکیم در سال 1349 ش، دوازده نفر از روحانیون طرفدار امام تصمیم گرفتند به طور علنی مرجعیت امام را طی اعلامیه‌ای به اطلاع مردم برسانند، آیت ‌الله فاضل لنکرانی نیز در زمره‌ی افرادی بود که این بیانیه را امضا کرد و در چند سطر درباره‌ی صلاحیت رهبری ایشان نوشت:

«بسمه‌تعالی، صلاحیت علمی و تقوایی حضرت مستطاب آیت ‌الله العظمی آقای خمینی مدظله‌ العالی برای مقام شامخ مرجعیت تقلید و حفاظت از حوزه اسلام و حمایت مسلمین محرز و بدون تردید است. محمد موحدی فاضل».(9)

این بیانیه در آن دوران تأثیر بسزائی در تداوم نهضت امام خمینی بجای گذاشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز عده‌ای از روحانیون و علما اعلمیت و اعدلیت امام را مورد تأیید و تأکید قرار دادند، از جمله آیت ‌الله فاضل لنکرانی در اطلاعیه‌ای در این باره نوشته است: «بسمه‌تعالی، با توجه به تحقیقات و مطالعات زیادی که در رابطه با این موضوع انجام داده‌اند و با توجه به مقایسه آراء و نظرات و استدلالات معظم‌له با بزرگان دیگر، ‌اعلمیت و اعدلیت ایشان یعنی حضرت مستطاب آیت ‌الله العظمی الامام خمینی ادام الله ظله الوارف علی رؤوس المسلمین والمستضعفین جمیعاً محرز و جای هیچ‌گونه تردید و ابهام نیست. 28 شعبان المعظم 1402 ـ قم ـ حوزه علمیه ـ محمد فاضل».(10)

آیت‌ الله فاضل لنکرانی در حمایت از نهضت امام خمینی در اکثر اعلامیه‌هایی که در این باره منتشر می‌شد مشارکت داشت و در این رابطه چند بار توسط ساواک دستگیر و سپس تبعید شد. ابتدا چهار ماه دوران تبعید را در بندر لنگه با تحمل رنج و ناراحتی بسیار گذراند و پس از ‌آن به مدت دو سال و نیم به یزد تبعید شد. وی در آن شهر با آیت ‌الله صدوقی آشنا گردید و مراوداتی با آن روحانی انقلابی داشت و با کمک آیت ‌الله صدوقی به طور مخفیانه با مردم یزد دیدار داشته و در روشنگری مردم نقش فعالی ایفا نمود.(11)

از اعلامیه‌های بسیاری که امضای آیت ‌الله فاضل در بین آن‌ها وجود دارد می‌توان به موضوع چند اعلامیه اشاره کرد که عبارتند از:

  • 1. اعتراض و اعلام نظر روحانیت تبریز به هیئت اعزامی دولت، درباره‌ی وقایع تبریز در پی چهلم شهدای قم در اسفند 1356‌؛
  • 2. فاجعه‌ی 29 بهمن تبریز؛
  • 3. نامه‌ی جمعی از عالمان و استادان به آیت ‌الله صدوقی درباره‌ی فجایع یزد؛
  • 4. نامه به آیت ‌الله شریعتمداری درباره‌ی حمله ساواک به خانه وی در اردیبهشت 1357؛
  • 5. درباره‌ی اعتصاب در شرکت نفت؛
  • 7. تلگرام به آیت ‌الله شیرازی و آیت ‌الله قمی‌؛
  • 8. راهپیمایی تاسوعا و عاشورا؛
  • 9. خلع محمد‌رضا پهلوی از مقام سلطنت؛
  • 10. روی کار آمدن بختیار و اعلام عزای عمومی و اعلامیه‌های بسیاری که در حمایت از انقلاب و نهضت امام خمینی منتشر می‌شد.(12)

آیت ‌الله فاضل لنکرانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مدتی مسئولیت دادگاه انقلاب شهرستان قم را به امر امام خمینی بر عهده گرفت. سپس به عنوان نماینده‌ی استان مرکزی در نخستین دوره‌ی مجلس خبرگان رهبری حضور یافت. ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی کمتر به فعالیت‌های سیاسی روی آورد و بیشتر هم خود را به تقویت نهاد حوزه پرداخت، لذا در ارتباط با مراجع تقلید به عنوان ارشد شورای مدیریت حوزه علمیه قم مطرح شد و به مدت ده سال ریاست عالی این شورا را بر عهده داشت.

پس از رحلت آیت ‌الله اراکی به عنوان مرجع اعلم، جامعه روحانیت مبارز او را به عنوان یکی از سه مرجع مسلم تقلید در کنار آیت ‌‌الله خامنه‌ای و میرزا جواد تبریزی معرفی ‌کرد. همچنین جامعه مدرسین حوزه‌ی علمیه‌ی قم ایشان را در زمره‌ی هفت مرجع پیشنهادی خود به مردم معرفی کرد. آیت ‌الله لنکرانی پس از این فقط در جایگاه مرجعیت تقلید قرار گرفت و تدریس حوزوی را در فعالیت‌های خود قرار داد و دیگر در مدیریت حوزه و فعالیت جامعه مدرسین نقشی ایفا نکرد.(13)

ایشان علاوه بر تأسیس مرکز اعزام مبلغ برای ترویج مکتب تشیع و تربیت فقیهان و مجتهدان، مرکز فقهی ائمه اطهار که مرکزی آموزشی و پژوهشی است، را تأسیس کرد که در این مرکز علاوه بر آموزش محققان و تألیف کتاب‌ها، کتابخانه تخصصی فقه را راه‌اندازی کرد.(14)

وفات

آیت ‌الله محمد‌ فاضل لنکرانی سرانجام پس از مدتی عارضه‌ی قلبی در روز 26 خرداد 1386 دار فانی را وداع گفت و پیکر آن مرحوم روز 28 خرداد مصادف با شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها طی تشییع جنازه‌ی باشکوهی در حرم حضرت معصومه‌ سلام الله علیها به خاک سپرده شد.

تألیفات

  • 1. تفصیل الشریعة، شرحی است عربی بر کتاب تحریرالوسیله‌ی امام خمینی که 25 جلد آن چاپ شده و 5 جلد دیگر آماده چاپ است. پنج جلد اول این شرح در زمان تبعید آیت ‌الله لنکرانی در یزد نوشته شده ‌است. این کتاب یک دوره‌ی کامل فقه است و جدیدترین آراء فقهی در آن آمده است.
  • 2. نهایة التقریر، تقریرات درس آیت ‌الله بروجردی در سه جلد به زبان عربی منتشر شد.
  • 3. ‌ائمه اطهار یا پاسداران وحی در قرآن (شامل بحث‌هایی درباره‌ی علم ائمه از نظر قرآن است) این کتاب با همکاری شهاب‌الدین اشراقی و حاج ‌آقا مصطفی خمینی تألیف گردیده است.
  • 4. اهل بیت یا چهره‌های درخشان در آیه‌ی تطهیر که با همکاری آیت الله اشراقی و حاج ‌آقا مصطفی خمینی منتشر شده است.
  • 5. مدخل التفسیر، مشتمل بر بحث‌هایی درباره‌ی اعجاز، تواتر و عدم تحریف قرآن به زبان عربی.
  • 6. حاشیه بر عروة الوثقی، به زبان عربی.
  • 7. حاشیه بر کتاب الطهارة مصباح ‌الفقیه، محقق همدانی به زبان عربی.
  • 8. شرح الاجتهاد و تقلید از کتاب عروة الوثقی، به زبان عربی.
  • 9. کتاب الصوم.
  • 10. کتاب القضاء.
  • 11. المسائل المستحدثه.
  • 12. رساله‌ای در حکم نماز در لباس مشکوک به زبان عربی.
  • 13. رساله‌ای در خلل حج و عمره، به زبان عربی.
  • 14. الاحکام الواضحه (فتاوی به زبان عربی).
  • 15. احکام الحج حاشیه بر حج تحریرالوسیله، به زبان عربی.
  • 16. تقریرات الاصول، تقریرات اصول امام در 5 جلد به زبان عربی.
  • 17. القواعد الفقهیه به زبان عربی.
  • 18. تبیان الاصول، تقریرات درس امام در 4 جلد به زبان عربی.
  • 19. رساله‌ای در قاعده‌ی فراغ و تجاوز، به زبان عربی.
  • 20. مناسک حج به زبان فارسی.
  • 22. تقیه مداراتی، به زبان عربی.
  • 23. آیین کشورداری از دیدگاه امام علی علیه السلام.
  • 24. عصمت انبیاء.
  • 25. مجمع الفهارس (مجموعه فهرست‌های بحارالانوار، الغدیر والمیزان).
  • 26. مناسک حج به زبان عربی.
  • 27. استفتائات حول الحج.
  • 28. استفتائات حج.
  • 29. جامع‌المسائل (مجموعه‌ای از استفتائات در 2 جلد).
  • 30. تقریرات درس خارج اصول در 16 جلد به زبان فارسی.
  • 31. تقریرات الاصول، تقریرات درسی آیت ‌الله بروجردی به زبان عربی.
  • 32. رساله‌ی توضیح المسائل به زبان فارسی.


منابع

(1). اطلاعات، شماره 20348، 28 آبان 1373، ص 7؛ گلشن ابرار، ج 6، خلاصه‌ای از زندگی اسوه‌‌های علم و عمل، تهیه و تدوین جمعی از پژوهشگران پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام، قم، انتشارات نورالجساد، 1385.

(2). «ستارگان هدایت»، رسالت، ‌شماره 2462، 26 تیر 1373، ص 4.

(3). خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، دفتر دوم، دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، قم، 1379 ش، ص 536.

(4). اطلاعات، همان منبع، ص 7.

(5). خبرگان ملت، ‌ص 537ـ538.

(6). خبرگان ملت، ‌ص 540؛ گلشن ابرار، ‌ج 6، ص 580.

(7). اطلاعات، همان منبع، ص 7.

(8). «مرجعی مدافع استقلال حوزه»، هم میهن، ‌شماره 29، پیاپی، 93، 27 خرداد 1383، ص 3.

(9). روحانی، ‌حمید، نهضت امام خمینی، دفتر نخست، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، مؤسسه چاپ و نشر عروج، چاپ 15، 1381، ش، ص 81.

(10). روحانی، حمید، همان منبع، ص 85ـ86.

(11). «ستارگان هدایت»، همان منبع، ص 4.

(12). گلشن ابرار، همان منبع، ص 573.

(13). «مرجعی مدافع استقلال حوزه»، همان منبع، ص 3.

(14). همان منبع.

پیوندها