اجتهاد
منبع: سید مصطفی حسینی دشتی، فرهنگ «معارف و معاریف»
«اجتهاد» در لغت و اصطلاح
واژه «اجتهاد» در لغت به معنی نهایت تلاش و کوشش در انجام هر کاری است.
بیشترین استعمال این کلمه در علم فقه و اصول می باشد. «اجتهاد» در اصطلاح فقها و اصوليين به معنای «تمام توان خود را در راه بدست آوردن حكم شرعى مبذول داشتن» است.
ابن اثير گفته: «الاجتهاد» بذل الوسع فى طلب الامر، و هو افتعال من الجهد: الطاقة. والمراد به: ردّ القضية التى تعرض للحاكم من طريق القياس الى الكتاب و السنة.[۱] (اجتهاد به معنی صرف همه توان در طلب چیزی است و از ریشه «جهد» به معنی طاقت و نیرو و از باب افتعال می باشد، و منظور از آن عرضه یک مسئله شرعی به قرآن و سنت پیامبر است).
و به تعريف متأخرين یعنی: «ملكةٌ يقتدر بها على استنباط الحكم الشرعى» خوى و تسلطى علمى كه به وسیله آن حكم شرعى را بتوان استنباط نمود.
تعريف اول به معنى لغوى نزديكتر، و تعريف اخير به مفهوم ثانوى «مجتهد» مناسبتر است.
شايان ذكر است كه معنى اصطلاحى اجتهاد، ريشه در حديث نبوی دارد: «روى ان النبى (صلی الله علی و آله) لما ارسل معاذاً الى اليمن قال له: بماذا تقضى؟ قال: بكتاب الله. قال: فان لم تجد فى كتاب الله؟ قال: بسنة رسول الله. قال: فان لم تجد فى سنة رسول الله؟ قال: اجتهد رأيى...»[۲]:(روايت شده موقعى كه پپامبر(صلی الله علیه و آله) معاذ بن جبل را به ولايت يمن اعزام داشت به وى فرمود: در آنجا بر چه مبنائى قضاوت مى كنى؟ گفت: طبق كتاب خدا. فرمود: اگر مورد منظور، در كتاب خدا نبود، گفت: طبق سنت رسول. فرمود: اگر در سنت نيز آن را نيافتى، گفت: با رأى خود «اجتهاد» مى كنم. فرمود: سپاس خداوندى كه نماينده پيامبرش را بدانچه پسنديده خود است موفق داشت.
همچنین از حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) روايت است كه فرمود: «چون والى اجتهاد كند وبه حق اصابت كند دو اجر دارد واگر خطا كند يك اجر دارد.»[۳]
امام رضا (علیه السلام) به اصحاب خود فرمود: بر ما است كه اصول را به شما القاء كنيم و بر شما است كه شاخه ها را از آن منشعب سازيد.[۴]
پیوند
پانویس
- ↑ النهایة فی غریب الحدیث و الأثر:1/319.
- ↑ بحارالانوار:2/310.
- ↑ كنزالعمال:1411.
- ↑ سفينة البحار.