شورای انقلاب اسلامی
با شتاب گرفتن مبارزات مردم علیه رژیم شاه، وجود مرکزیتی برای سازماندهی این مبارزات، سوق دادن آن در امتداد نهضت اسلامی و جلوگیری از حرکتهای انحرافی ضروری مینمود. رژیم شاه که در پی اوجگیری این مبارزات، تا حدودی مستأصل شده بود با اقداماتی به ظاهر آشتیجویانه درصدد مهار بحران و سوق دادن افکار عمومی به سوی حرکتهای انحرافی بود که مقابله با آن، مستلزم ائتلاف و اتحاد همهی نیروهای مبارز با رهبری امام و توسط مرکزی منتسب و مرتبط به ایشان بود. علاوه بر آن شتاب گرفتن مبارزات مردم علیه رژیم، نویدبخش پیروزی نهضت اسلامی بود که میبایست تدابیری برای ادارهی جامعه بعد از پیروزی بر رژیم شاه اندیشیده میشد. به این دلایل بود که حضرت امام (ره) به عنوان رهبر نهضت اسلامی، ضرورت وجود این مرکز را بیش از هر کسی احساس میکرد و آن را با یاران خود در میان میگذاشت (قاسمپور، ۱۵).
امام خمینی همواره مطالب را با دو گروه از انقلابیون مطرح میکرد: ۱ـ کسانی که بتوانند در ایران با حضورشان به گستردهتر شدن حرکت اجتماعی شتاب بدهند و ۲ـ کسانی که پس از پیروزی بتوانند در ادارهی جامعه نقشی برعهده گیرند. (نظری، ۱۹۹). بعد از هجرت حضرت امام (ره) به پاریس، مبارزان و فعالان سیاسی از داخل کشور و نیز نقاط مختلف جهان به دیدار ایشان میرفتند و در این دیدارها بود که امام، ادارهی مبارزات سیاسی داخل کشور و کادرسازی برای آیندهی نهضت اسلامی را که دورنمای پیروزی آن روشن بود، با آنان در میان نهاد.
تشکیل شورایی که بعدها به «شورای انقلاب اسلامی» موسوم شد، در همین دیدارها مطرح گردید. امام این موضوع را با شهید بهشتی، شهید مطهری و آقای هاشمی رفسنجانی در میان نهاد و از آنان خواست تا مشاوران و افراد معتمد را معرفی کنند؛ به همین منظور به شهید مطهری دستور دادند به پاریس بیایند تا در این زمینه، حضوری صحبت کنند (سائلی کرده ده، ۲۳). گویا سفر شهید مطهری به پاریس با تأخیر مواجه شده بود، چرا که حضرت امام در نامهای در آبان ۱۳۵۷ به شهید بهشتی از تأخیر شهید مطهری اظهار نگرانی میکند (صحیفهی امام، ج ۴، ۷و۳). به دنبال این تصمیم، شهید مطهری در آبان ۱۳۵۷ به پاریس رفت و با امام دیدار کرد. در این دیدار، دربارهی ترکیب شورای انقلاب با امام مذاکره کردند و فهرستی از فعالان و مبارزان سیاسی برای عضویت در شورای انقلاب به امام ارائه شد. شهید مطهری بعد از ارائهی فهرست به امام و نیز کسب دستور از ایشان در جریان کامل تصمیمات امام قرار گرفت و به کشور بازگشت (هاشمی رفسنجانی، ۱۲۳). امام علاوه بر شهید مطهری از دیگر مبارزان سیاسی ـ مذهبی نیز کمک و مشورت میگرفت.
از جملهی آن افراد، مهندس مهدی بازرگان بود که به پاریس رفت و با امام دیدار کرد و بر اساس خواست امام، فهرستی از فعالان انقلابی را جهت عضویت در شورا به امام ارائه کرد (بازرگان، ۱۸ ـ ۲۰) پس از آن، امام موضوع را با یاران خود در میان نهاد و در نهایت پنج نفر را به عنوان هستهی مرکزی شورا تعیین کرد. این افراد عبارت بودند از: شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید باهنر و آیتالله موسوی اردبیلی و هاشمی رفسنجانی (نظری، ۱۹۹ ـ ۲۰۱) بنابراین هستهی اولیهی شورای انقلاب با عضویت پنج نفر روحانی تشکیل شد. مقرر شده بود که در این شورا افراد انقلابی عضو شوند و تعداد اعضا افزایش یابد.
به مرور، افراد دیگری هم برای عضویت در شورای انقلاب دعوت شدند. بیشتر این افراد از طرف شهید مطهری به شورا دعوت میشدند. در جلسات ابتدایی، تصمیم بر این شد که حتیالامکان ترکیب شورا از اعضای روحانی و غیرروحانی به نسبت مساوی و نزدیک به هم باشد. در این میان چون امام حرفها را برای شهید مطهری زده بود، ایشان در این زمینه فعالتر بودند (رضوی، ۱۴۱). بنابراین شهید مطهری ابتدا با تکتک افرادی که قرار بود به عضویت شورای انقلاب درآیند مذاکره کرده، پس از آگاهی از آمادگی آنان، اسم آنان را به امام ارائه میکرد و پس از تأیید به شورای انقلاب دعوت مینمود.
وقتی پیشنهاد عضویت در شورا به یکی از افراد داده میشد، از بردن اسامی سایر اعضا خودداری میگردید و به این وسیله این اسامی پنهان میماندند. پس از این دعوتها و در پی تأیید امام، اعضای شورای انقلاب تعیین شد و در اوایل آذر، جلسات مخفی خود را به طور رسمی برگزار کرد. با تشکیل این شورا، روند انقلاب اسلامی شدت گرفت و نهضت اسلامی دارای یک شورای متمرکز گردید. شورای انقلاب اسلامی چهار دورهی مشخص دارد:
دورهی اول، قبل از انقلاب: دربارهی ترکیب اولیه و نهایی این شورا در قبل از انقلاب، نظرهای گوناگونی ابراز شده است و با توجه به مخفی بودن اسامی اعضای آن، گمانهزنیها دربارهی آن بیشتر است. در یک جمعبندی کلی میتوان اعضای اولیهی شورای انقلاب را اینگونه ذکر کرد:
آیتالله مرتضی مطهری، آیتالله دکتر سیدمحمد حسینی بهشتی، آیتالله موسوی اردبیلی، دکتر محمد جواد باهنر، آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی، آیتالله محمدرضا مهدوی کنی، آیتالله سیدعلی حسینی خامنهای، آیتالله سیدمحمود طالقانی، مهندس مهدی بازرگان، دکتر یدالله سحابی، مهندس مصطفی کتیرایی، مهندس عزتالله سحابی، احمد صدر، حاج سیدجوادی، سرتیپ مسعودی و سرلشکر قرنی (نظری، ۲۰۲؛ رضوی، ۱۴۱ و بازرگان، ۲۵ ـ ۲۶). علاوه بر این افراد، از تعداد دیگری از روحانیون و نیز سیاسیون به عنوان اعضای اولیهی شورای انقلاب ذکر میشود که یا آنها از اعضای شورا نبودند یا اینکه بعدها به عضویت شورای انقلاب درآمدند.
علت اختلافنظرها دربارهی اعضای شورای انقلاب به خاطر پنهانکاری شورا بود و چنانچه پیشتر گفته شد، غیر از حضرت امام و اعضای شورا هیچکس از هویت آن مطلع نبود. جلسات این شورا با احتیاط کامل برگزار میشد و تقریباً غیر از امام و اعضای شورا، کسی از وجود آن اطلاعی نداشت تا اینکه حضرت امام در اعلامیهای در ۲۲ دی ۱۳۵۷ رسماً موجودیت شورای انقلاب را مطرح و وظایف آن را به این شرح اعلام کرد:
به موجب حق شرعی و بر اساس رأی اعتماد اکثریت قاطع مردم ایران که به اینجانب ابراز شده است در جهت تحقق اهداف اسلامی، شورایی به نام شورای انقلاب اسلامی مرکب از افراد با صلاحیت، مسلمان و متعهد و مورد وثوق به طور موقت تعیین شده و شروع به کار خواهند کرد. اعضای این شورا در اولین فرصت مناسب معرفی خواهند شد. این شورا موظف به انجام امور معین و مشخص شده است و از آن جمله مأموریت دارد شرایط تأسیس دولت انتقالی را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد و مقدمات اولیهی آن را فراهم سازد (صحیفهی امام ، ج ۵ ـ ۴۲۶). اعلام رسمی موجودیت شورای انقلاب از سوی امام، رژیم پهلوی و رسانههای جمعی را به تکاپو انداخت تا از هویت اعضای آن اطلاع پیدا کنند، ولی پنهانکاری اعضای شورا باعث شد تا نه عوامل رژیم موفق به شناسایی آن شوند و نه رسانههای جمعی اطلاعی از آن به دست آورند. در شورای انقلاب تصمیمات حساسی اتخاذ و این تصمیمات بلافاصله با امام در میان گذاشته میشد و پس از کسب تکلیف به مرحلهی اجرا درمیآمد. از جمله اقدامات مهم شورای انقلاب، گفتگوهایی با مقامات نظامی، نیروهای مسلح و دیدارهای دیپلماتیک بود. از جملهی این دیدارها، قرار دیدار اعضای شورای انقلاب با ژنرال قرهباغی، رئیس ستاد ارتش وقت بود (نظری، ۱۷۷ـ ۱۷۸). در این میان نقطهی عطف تصمیمات شورای انقلاب را میتوان سازماندهی تظاهرات تاسوعا و عاشورا نامید که به مثابه رفراندومی، خواست و ارادهی مردم را به رژیم نشان داد. علاوه بر این، شورا در تشکیل کمیتهی استقبال از امام خمینی (مدخل «کمیتهی استقبال»، از همین مجموعه) خیلی مؤثر بود و در روز ۱۲ بهمن، نقش زیادی در ساماندهی استقبال از امام خمینی داشت.
دورهی دوم، پس از ورود امام به کشور: دورهی دوم شورای انقلاب اسلامی با ورود امام خمینی به کشور آغاز میشود.
در این دوران، این شورا در کنار امام و به عنوان مشاور و بازوی فکری انقلاب، نقش مهمی در ساماندهی امور ایفا کرد. اعضای این شورا در این دوره با استقرار در مدرسهی رفاه و علوی، به مشاوره با امام میپرداختند و اوج آن در انتخابات مهندس مهدی بازرگان به سمت نخستوزیری دولت موقت بود. به این صورت که امام خمینی تصمیمگیری دربارهی انتخاب نخستوزیر دولت موقت را به این شورا واگذار کرد و این شورا نیز پس از بحث و بررسی، در نهایت مهندس بازرگان را به عنوان نامزد نخستوزیری به امام معرفی کرد (هاشمی رفسنجانی، ۱۶۹ ـ ۱۶۸).
دورهی سوم، از پیروزی انقلاب اسلامی تا سقوط دولت موقت: پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام اسلامی، شورای انقلاب اسلامی به عنوان نهاد قانونگذاری در غیاب مجلس شورای اسلامی عمل میکرد. در این دوره تعدادی از اعضا به علت عضویت در دولت موقت، از عضویت شورا خارج و اعضای جدیدی جایگزین آنان شدند؛ به این صورت که آقایان: بازرگان، یدالله سحابی، احمد صدر حاج سید جوادی و مهندس کتیرایی از عضویت شورا خارج و به جای آنان ابوالحسن بنیصدر، صادق قطبزاده، میرحسین موسوی، حبیبالله پیمان، احمد جلالی، عباس شیبانی و حسن حبیبی وارد شورا شدند (بازرگان، ۲۵ و ۴۰ و نیز سائل کرده ده، ۵۱ و رضوی، ۲۷۳).
از جمله اقدامات شورای انقلاب در این دوران: تصویب برگزاری همه پرسی نظام اسلامی در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ (سائلی کرده ده، ۱۷۱ـ۱۷۳ و نیز قانون اساسی و… ۳۸)، تهیه و تصویب پیشنویس قانون اساسی (سائلی کرده ده، ۱۷۷)، تصویب برگزاری انتخابات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی (مجلس خبرگان قانون اساسی) (قانون اساسی و… ۹۹ـ ۱۰۶) و قانون تأسیس چندین نهاد انقلابی بود.
در این دوره، جهت هماهنگی دولت موقت با شورای انقلاب، جمعی از اعضای شورای انقلاب، بهعنوان معاونین چند وزارتخانه منصوب شدند: انتصاب اکبر هاشمی رفسنجانی به معاونت وزارت کشور، آیتالله سیدعلی حسینی خامنهای به معاونت وزارت دفاع، محمدرضا مهدوی کنی به ریاست کمیتههای انقلاب اسلامی و محمدجواد باهنر به معاونت آموزش و پرورش (سائلی کرده ده، ۵۵).
چهارمین دورهی شورای انقلاب اسلامی با استعفای دولت موقت جمهوری اسلامی آغاز شد.
مهندس بازرگان در آبان ۱۳۵۸ استعفا کرد و به این ترتیب، امام شورای انقلاب را مأمور ادارهی کشور کرد؛ بنابراین در این دوره، شورای انقلاب اسلامی توأمان، به عنوان قوهی مجریه و مقننه عمل میکرد. در اولین قدم، این شورا، کابینهی موسوم به کابینهی شورای انقلاب را تأسیس کرد و به این ترتیب، جمعی دیگر از اعضای شورا به خاطر عضویت در کابینه، از عضویت شورا خارج و جمعی دیگر به عضویت شورا درآمدند. به این صورت که مهندس بزرگان، رضا صدر، علیاکبر معینفر و مهندس کتیرایی به عضویت شورا درآمدند و در عوض احمد جلالی، مهندس میرحسین موسوی و حبیبالله پیمان از عضویت شورا خارج شدند (همان، ۵۷ ـ ۵۸).
با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در بهمن ۱۳۵۸ و به دنبال آن برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفند ۱۳۵۸ و فروردین ۱۳۵۹ و متعاقب آن تشکیل دولت دائمی جمهوری اسلامی در مرداد ۱۳۵۹ بر عمر دو سال و نیمهی آن شورا پایان داده شد. ریاست این شورا در دورهی اول و تا شهادت شهید مطهری در فروردین ۱۳۵۸ برعهدهی
آن بزرگوار بود و پس از شهادت او آیتالله طالقانی به ریاست آن شورا رسید. پس از فوت آن مرحوم در شهریور ۱۳۵۸ شهید بهشتی دبیری شورا را عهدهدار شد و پس از انتخاب ابوالحسن بنیصدر به ریاست جمهوری، ریاست شورا به او سپرده شد. در دورهی دبیری شهید بهشتی، عباس شیبانی به عنوان منشی شورا، مصوبات شورا را مینگاشت و در دورهی ریاست بنیصدر، مهندس بازرگان این وظیفه را انجام میداد (سائلی کرده ده، ۶۰ ـ ۶۱).
منابع
مرکز اسناد انقلاب اسلامی، فرهنگنامه نهادهای انقلاب اسلامی، مدخل "شورای انقلاب اسلامی" از داود قاسمپور، در دسترس در پایگاه دانشنامه های انقلاب اسلامی و تاریخ ایران، بازیابی: 20 مهرماه 1392.