شیخ حر عاملی
شیخ محمد بن حسن حُرّ عاملی در سال 1033 ق در روستای «مشغره» از توابع جبع چشم به جهان گشود. صاحب اعیان الشیعه درباره این منطقه مینویسد: «جبع یكی از مراكز مهم جبل عامل است كه شخصیت های ارزندهای همچون شیخ بهایی و شهید ثانی، تحویل جامعه اسلامی داده است».[۱]
دیاری كه شیخ حُرّ عاملی در آن چشم به جهان گشود یكی از سرزمین های تشیع و عالم پرور است كه تشیع آن ریشه در تبعید ابوذر دارد. شیخ حُرّ عاملی در امل الآمل در این باره مینویسد: «هنگامی كه در زمان عثمان ابوذر به شام تبعید شد و مدتی در آن جا ماند گروه زیادی در آن سامان شیعه شدند. سپس معاویه او را به روستاها تبعید كرد و او به جبل عامل آمد و از آن روز مردم به تشیع رو آوردند».[۲]
گذشته از این، قاضی نورالله شوشتری میافزاید: «...هیچ قریهای از آن نیست كه جمعی از فقها و فضلای امامیه در آن جا نباشند».[۳] گویا دست تقدیر روزگار بر آن بود كه او در یكی از بهترین نقاط معنوی و از میان بهترین خاندان پا به عرصه گیتی نهد.
در محضر معرفت
هیچ كس منكر این مسأله نیست كه وراثت در شكلگیری شخصیت كودك بیتأثیر نیست و خانواده اولین كلاس درس زندگی است. شیخ حر پاكی و لطافت را تنها از یك سو به ارث نبرده بود. مادرش طلایه دار زهد و تقوا بشمار میرفت بلكه در زمره ادیبان و فاضلان زمان خود و دارای مرتبه بلندی بود.
آیه الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی در سجع البلابل درباره خانواده مادر شیخ مینویسد: «مادر بزرگوار حُرّ عاملی دختر علامه شیخ عبدالسلام فرزند حُرّ است كه دختری فاضل و ادیب بود.»
شیخ حُرّ درباره پدربزرگ مادری خود مینویسد: «او دانشمندی عظیم الشأن و بلندپایه و زاهدی عابد و پارسا و فقیهی حدیثدان و مورد اعتماد بود كه زهد و عبادت هیچ كس به اونمیرسد. او در فقه و ادبیات عرب استادی زبردست بود».[۴]
گذشته از زهد و پارسایی پدربزرگ مادریاش كه همراه شیر مادر زاهدش به او به ارث رسیده بود شیخ حُرّ از پدربزرگ پدری خود نیز شهادت را چون سر سلسله این خاندان حُرّ بن یزید ریاحی به ارث برده بود. شهید شیخ علی فرزند محمد حُرّ عاملی مشغری پدربزرگ شیخ حُرّ عاملی است.
شیخ حُرّ عاملی درباره پدربزرگ ادیب و دانشمندش مینویسد: «او عالمی فاضل بود و عابدی ستوده كردار و عظیم الشأن و شاعر كارآزموده و ادیب. تحصیلاتش نزد شیخ حسن (مؤلف كتاب معالم) و سید محمد (مؤلف مدارك) و دیگر استادانش صورت گرفت... نویسندگان ریاض العلماء و روضات الجنات، نجوم السماء و دیگر فرهنگهای رجال از او تجلیل كرده و نوشتهاند كه بر اثر مسمومیت شهید شد.»[۵] از این شهید بزرگ چهار فرزند برجای ماند.
- شیخ حسین كه دارای فضل و دانش و شیوا گویی و شاعر و فردی شایسته بود.
- شیخ محمد كه به گفته شیخ حر عاملی فاضلی دانشمند و محققی دقیق و حافظ قرآن و عابد و شاعری كارآزموده و ادیب و شخصی مورد اطمینان بود.
- شیخ حسن (پدر بزرگوار شیخ حُرّ عاملی) كه شیخ حُرّ درباره ویژگی های این پدر فرزانه و عالم خود مینویسد: «او دانشمندی فاضل و زبردست و ماهر و شایسته و ادیب و فقیه و مورد اعتماد بود. وی حافظ قرآن و آشنا به رشتههای علوم عربی و فقه و ادب بود. مردم در مسائل فقهی به ویژه مسائل ارث به او مراجعه میكردند.»[۶]
تحصیلات
حضرت آیت الله مرعشی نجفی نام علماء و دانشمندانی كه شیخ حُرّ در محضر آنان زانوی ادب زده و در دروس مختلف از آنان كسب فیض نموده یا مفتخر به گرفتن اجازه نقل روایت شده است در مقدمه كتاب اثبات الهداه به رشته تحریر درآورده است؛ كه به طور فشرده به آن اشاره میشود.
- علامه شیخ حسن حر عاملی (پدر بزرگوارش) كه در محضر او درس خوانده و از او روایت نقل كرده است.
- علامه شیح محمد حُرّ (عموی او) علاوه بر درس فراگیری، از او روایت نقل میكند.
- علامه شیخ عبدالسلام (جد مادری).
- علامه شیخ علی فرزند محمود مشغری عاملی.
- علامه شیخ زین الدین فرزند محمد بن حسن فرزند شهید ثانی.
- علامه شیخ حسین فرزند حسن بن ظهیرالدین عاملی ظهیری.
- علامه سید حسن حسینی عاملی.
- علامه شیخ عبدالله فوشی حُرّ.
- علامه مجلسی كه مشهورترین و بزرگترین استادان شیخ حُرّ عاملی بوده و غواص دریاهای اخبار و احادیث شمرده میشود. شیخ حُرّ در موارد زیادی در كتاب امل الآمل تصریح كرده كه از مرحوم مجلسی حدیث نقل كرده است.
- فیض كاشانی كه زینت فقهای حدیث شناس و الگوی سالكان است. تصریح به نام وی را به خط برخی از شاگردان او دیدهام.
- علامه مولی محمدطاهر فرزند محمدحسن شیرازی نجفی، نویسنده كتاب های مشهور مثل «حجه الاسلام در شرح تهذیب الاحكام» و «حكمه العارفین» و «فوائد الدینیه در حكماء صوفیه» و غیر این ها. شیخ حر به شاگردی نزد این استاد در كتاب امل الآمل تصریح كرده است.
- علامه شیخ علی مؤلف «الدر المنثور» از نوادگان شهید ثانی.
- علامه سید علی فرزند علی موسی عاملی.
- علامه محقق آقا حسین خوانساری، شارح كتاب دروس.
- علامه سید هاشم بحرانی، صاحب تفسیر البرهان.
- علامه مولا محمد كاشانی مقیم قم.
آثار ماندگار
1. جواهر السنیّه:
در نخستین گام و در اولین تجربه نگارشی به جمعآوری احادیث قدسی كه همان كلام خداوند متعال است، میپردازد و چند سالی را در تدوین این احادیث به صورت كتابی مستقل میكوشد.
او در تنظیم این اثر گرانبها نخست به قول پروردگار پیرامون انبیاء ـ از حضرت آدم علیه السلام تا خاتم مرسلین صلی الله علیه و آله ـ و سپس احادیث مربوط به ائمه اطهار رو میكند و در خاتمه كتاب را با احادیث اخلاقی (در تاریخ 1056) [۷] به پایان میرساند. شیخ حر عاملی در قسمتی از مقدمه آن مینویسد: «...البته این ها در میان علما، به احادیث قدسی معروف هستند هر چند من پیش تر ندیده بودم كه آن ها را در یك كتاب جمع و نشر كرده باشند. از همین رو علاقهمند شدم به این كه نخستین كسی باشم كه آن ها را در یك كتاب جمع كرده است...».[۸]
2. صحیفه ثانیه:
شیخ حُرّ عاملی در مقدمه این كتاب مینویسد: «صحیفه سجادیه كامل كه قمستی از دعاهای امام زین العابدین علیه السلام را دربردارد به مهمات دین و دنیا مربوط است. من به خاطر علاقهای كه برای جمع و تركیب این دعاهای پراكنده و متفرق داشتم در صحیفه دوم سایر دعاهای آن حضرت را كه علمای بزرگوار نقل كردهاند، گرد آوردم. پس بر شما باد كه این صحیفه شریف را با اولی همراه داشته، آن ها را تلاوت كنی.»[۹]
«محدث جزایری در اول شرح ملحقات صحیفه مینویسد باید جمع احادیث قدسی را (برادر قرآن) و صحیفه ثانیه را (خواهر قرآن) نام نهاد.»[۱۰]
شیخ حُرّ دفتر نگارش خود را با «كلام خدا» و دعای «امام سجاد علیه السلام» آغاز كرد و از آن پس دهها كتاب ارزشمند را به جامعه شیعی تحویل داد كه حتی معرفی اختصاری هر یك در این مقال نمیگنجد. نكتهای كه در بیشتر آثار شیخ حُرّ دیده میشود تقسیم بندی فصل ها و بخش های آن هاست كه به عدد معصومین یا ائمه اطهار به دوازده یا چهارده قسمت فصل بندی و تقسیم نموده است. این امر نشان از عشق و علاقه او حتی به عددی است كه یادآور وجود آن بزرگواران است.
3. الایقاظ من الهجعه برهان علی الرجعه:
شیخ آقا بزرگ درباره این كتاب مینویسد: شیخ در امل الآمل میگوید: «این كتاب حاوی بیش از ششصد حدیث و شصت و چهار آیه و ادله بسیاری از قدما و متأخرین و جواب شبهات در این موضوع است.»
«شیخ حُرّ در سال 1075 نگارش این كتاب را به اتمام رساند».[۱۱]
4. خلق الكافر:
شیخ آقا بزرگ تهرانی مینویسد: «...(مؤلف در این كتاب) آن چه در زمینه خلقت كافر به ذهنش رسیده است به رشته تحریر درآورده است... در آن به ذكر احادیثی پرداخته است كه نهی از بحث در قضا و قدر و امر به تكلم در مسأله بداء شده است.»[۱۲]
5. الفوائد الطوسیه:
شیخ حر در مقدمه این كتاب مینویسد: «این كتاب پاسخ برخی از احادیث مشكل و دُرّهای تحقیق بعضی از مسائل پیچیدهای است كه اهل علم و كمال در زمان اقامتم در طوس سؤال نمودهاند...».[۱۳]
6. بدایه الهدایه:
شیخ حُرّ عاملی پیرامون انگیزه نگارش این كتاب مینویسد: «گروهی از برادران مؤمن كه خواهان حق و حقیقت بودند از من درخواست كردند تا در حد توان احادیث مربوط به واجبات و محرمات را جمعآوری نمایم و در مواردی جزئی مستحبات و مكروهات و مباحات برگرفته از روایات ائمه اطهار در این زمینه به طور خلاصه آورده شود و...».[۱۴]
7. امل الآمل:
شیخ در جلد دوم این كتاب (ص 370) انگیزه نگارش این اثر را رؤیایی ذكر میكند كه در سال ورود به مشهد (1073 ه.ق) دیده است. او به دلیل مشاغل بسیار 23 سال بعد، آن را به رشته تحریر در میآورد.
در این باره نوشتهاند: شروع تألیف این كتاب سال 1096 ه.ق و پایانش اول جمادی الثانی 1097 بوده است. شرح حال علمای جبل عامل كه شیخ در این كتاب نگاشته 209 نفر و از علمای غیر جبل عامل 1110 نفر است».[۱۵]
8. اثبات الهداه:
این كتاب در اثبات نبوت و امامت و بیان معجزات پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار، از آثار شیرین و خواندنی است كه در 7 جلد به چاپ رسیده و برخی از جلدها به همت حجه الاسلام نصرالهی و برخی دیگر به قلم فقیه فرزانه حضرت آیت الله جنتی ترجمه شده است.
شیخ در مقدمه كتاب مینویسد: «من به كتابی كه در این باب كافی باشد و آن چه را عقلا به گرد آوردنش علاقهمندند... دست نیافتم بلكه دیدم این مطالب در وادی پراكندگی پنهان مانده و كسی كه بخواهد بر آن ها مطلع شود محتاج به صرف وقت زیادی است».
9. هدایه الاُمّه:
شیخ حر در مقدمه این كتاب مینویسد: «...این كتابی است حاوی احكامی كه برای هر فرد ضرورت دارد... این كتاب را به خاطر پاسخگویی و درخواست گروهی از برادران دینی به رشته تحریر درآوردهام...».[۱۶]
دیگر كتاب های شیخ حر عاملی عبارتند از:
- تعلیقهای بر كتاب مزار تألیف علامه نسب شناس مرحوم سید شرف الدین علی حسینی مرعشی حائری. (متوفی 1316 ق)
- كتاب الفصول المهمه فی اصول الائمه. دربردارنده قواعد كلی كه از ائمه اطهار علیهم السلام درباره اصول دین و فروع دین و طب و اصول فقه و غیره وارد شده و بیش از هزار باب است و به چاپ رسیده است.
- كتاب اجازات: در بردارنده انبوه اجازههای پیشینیان است.
- كتاب كشف التعمیه فی حكم التسمیه: پیرامون نامیدن حضرت امام مهدی علیه السلام به نام اصلی اوست كه همنام پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله است.
- كتابی در اثبات این كه نماز جمعه واجب عینی است (در رد نظر علامه محمد ابراهیم نیشابوری).
- كتاب نزهه الاسماع فی الاجماع: اقسام و احكام اجماع در آن بیان شده است.
- كتابی در اثبات متواتر بودن قرآن.
- كتابی در رجال.
- كتابی در احوال اصحاب شایسته و ستایش شده پیامبر و ائمه علیهم السلام.
- كتابی درباره منزه بودن امامان معصوم از فراموشی و سهو.
- كتابی در رد نظرات اهل سنت.
- وصیت به پسرش علامه شیخ محمدرضا (به شیوه كشف المحجه علامه سید بن طاووس).
- كتابی پیرامون زیارتگاه ها و زیاتنامهها.
- كتابی در اخلاق: كتاب طهاره الاعراق ابن مسكویه را شرح داده و روایاتی كه از ائمه اطهار وارد شده بر آن افزوده است.
- كتاب در ابطال مسأله عمومیت داشتن «حدیث منزلت».
- دیوان امام زین العابدین علیه السلام كه اشعار امام را گردآوری و به ترتیب حروف تنظیم كرده است (در بمبئی چاپ شده است).
- حاشیه بر كتاب كافی مرحوم كلینی.
- حاشیه بركتاب «من لایحضره الفقیه» مرحوم شیخ صدوق.
- حاشیه بر كتاب تهذیب شیخ طوسی.
- حاشیه بر استبصار شیخ طوسی.
10. وسائل الشیعه:
اما كتابی كه شیخ حُرّ را با آن و آن را با شیخ حُرّ میشناسیم كتاب گران سنگ «وسائل الشیعه» است. این اثر یكی از كتاب های مرجع در زمینه احادیث اهل بیت است كه از اعتبار و اعتماد خاصی در میان كتاب های حدیثی برخوردار است.
در این كتاب، نویسنده روش خاص خود را بكار برده و احادیث فقهی كه فقها در استنباط احكام شرعی بدان نیازمندند و بر آن ها تكیه میزنند جمعآوری كرده است و شمار آنان به بیست هزار حدیث میرسد كه شیخ حر از مصادر و كتب معتبر شیعه چون اصول كافی، من لایحضره الفقیه، استبصار، تهذیب و كتب دیگر كه شمار آن ها به هفتاد منبع و مأخذ میرسد جمعآورده است. شیخ حُرّ كتاب را با احادیثی در مقدمه عبادات افتتاح كرده و سپس بر طبق كتب فقهی آن را از بحث طهارت تا مبحث بیان دیهها تقسیم بندی نموده است.
شیخ حُرّ دو سوم این كار بزرگ را در زادگاهش «مشغر» به رشته تحریر درآورد و در سال 1088 در مشهد مقدس آن را به اتمام رساند. این سال برای شیخ سال پركار و پربركتی محسوب میشد. چرا كه در این سال «فهرست وسائل الشیعه» را نیز تدوین نمود.
این موضوع كه شیخ سه بار این كتاب را از نظر گذرانده و به نگارش درآورده است از نكتههایی است كه سزاوار است هر محقق و نویسنده آن را فراروی خویش قرار دهد. در بیان جایگاه این كتاب همین بس كه از روزی كه این سرچشمه به نگارش درآمده منبع و مأخذ تمام مجتهدان و كتاب مرجع عالمانی است كه آخرین مرحله رسیدن به قله اجتهاد را طی میكنند.
بر این كتاب از سوی بزرگان تعلیقه های بسیاری نگاشته شده كه شاید شیخ حُرّ خود نخستین كسی است كه برای ابهام زدایی پیرامون برخی از مطالب آن پیشقدم شده است و «تحریر وسائل الشیعه و تحجر مسائل الشریعه» نامی است كه شیخ حُرّ عاملی بر شرح وسائل الشیعه نهاده است.
محل تدریس و شاگردان شیخ
شیخ حر تنها مرد تتبع، تحقیق و نگارش نبود بلكه در تدریس و تربیت شاگردان از مردان موفق زمان خود بشمار میرفت. محل تدریس او در مشهد مقدس، صحن حضرت ثامن الائمه بود. گرچه به درستی از عدد شاگردان شیخ اطلاعی در دست نیست، از مكان و گفتار هم عصران شیخ این چنین به نظر میآید كه درس شیخ یكی از باشكوهترین كلاس های درس در عصر وی بوده است. از شمار بسیار شاگردان و آنان كه از شیخ حر روایت نقل كردهاند میتوان به افراد ذیل اشاره كرد:
- شیخ مصطفی حویزی فرزند عبدالواحد بن سیار حویزی.
- دو فرزندش شیخ محمدرضا و شیخ حسن.
- سید محمد حسینی أعرجی فرزند محمدباقر.
- سید محمد فرزند محمد بدیع رضوی.
- مولا محمد فاضل مشهدی فرزندی محمد مهدی.
- سید محمد موسوی عاملی فرزند بن علی بن محیی الدین.
- مولا محمد صالح فرزند محمدباقر قزوینی مشهور به (روغنی).
- مولا محمدتقی عبدالوهاب استرآبادی مشهدی (متوفی 1058 ه.ق).
- مولا محمدتقی دهخوار قانی قزوینی.
- سید محمد بن احمد حسینی گیلانی.
- مولا حسن بن محمد طاهر قزوینی طالقانی.
- سید نورالدین جزایری (متوفی 1158 ه.ق).
- محدث مولا محمد صالح هروی.
- حاج محمود میمندی.
- شیخ محمود بن عبدالسلام المَعْنی.[۱۷]
- علامه مجلسی (صاحب بحارالانوار).
- شیخ ابوالحسن بن محمد النباطی العاملی.
- سید محمد بن زین العابدین موسوی عاملی.
هجرت
چهل سال از عمر پربار شیخ حر عاملی میگذشت كه او برای زیارت مرقد مطهر امام هشتم علیه السلام از «مشغر» عازم «مشهد» شد. اما چیزی نگذشت كه با واقعیت های جامعه آن روز تشیع در ایران روبرو گشت.
شیخ حُرّ با آن كه از واژه شاه و شاهی نفرت داشت و عزلت و ریاضت را بر حضور و ریاست ترجیح میداد، در حساسترین برهه تاریخ تشیع به دیگر عالمان شیعه اقتدا كرد و با پذیرفتن برخی مسئولیت های اجتماعی در حساسترین نقطه ایران (خراسان) كه در معرض تهاجم ازبك ها و اهل تسنن هم مرز ایران بود دَین خود را در صحنه سیاست نیز به تشیع ادا كرد. پذیرفتن مقام شیخ الاسلامی از سوی شیخ حُرّ به ماجرای سفرش به اصفهان بازمیگردد كه او از طرف علامه مجلسی به دیدار كاخ شاه رفته بود.
«شیخ حُرّ در مجلس شاه سلیمان بدون اجازه شاه در بالای مجلس و نزد شاه نشست به طوری كه بین او و شاه یك متكا بیش نبود. شاه پس از نشستن رو به شیخ كرد و گفت: به من گفتهاند تو از علمای جلیل و بزرگ عرب محمد بن حسن حُرّ عاملی هستی حال به من بگو «فاصله میان حر و خر چقدر است؟» شیخ بیدرنگ (به شوخی) گفت: «یك متكا!» شاه از شجاعت و حاضر جوابی شیخ یكه خورد.[۱۸]
مؤلف كتاب گنجینه آثار قم مینویسد: «بعد از گفتگو با شاه سلیمان و قضیه آنچنانی علمای اصفهان كه پی به مدارج علمی او بردند، شاه سلیمان در مقام استمالت از وی برآمد، او را برای توطن در اصفهان دعوت كرد و شیخ علاقه خود را به اقامت در جوار ثامن الائمه اعلام داشت. بنابراین شیخ را قاضی القضات خراسان گردانید و با تجلیل روانه ساخت.»[۱۹]
وفات
شیخ حُرّ عاملی این فرزانه روزگار سرانجام در بیست و یكم ماه رمضان 1104 در هفتاد و یك سالگی چشم از جهان فروبست و در زیر گنبد حضرت (رضا)، كنار منبر، برادرش شیخ احمد صاحب الدرالمسلوك با هزاران نفر دیگر بر جسم مطهرش نماز گذارد و جسم مطهرش در ایوانِ حجرهای از حجرههای صحن شریف امام رضا علیه السلام جنب مدرسه میرزا جعفر به خاك سپرده شد.[۲۰]
و مرقدش در كنار حرم رضای آل محمد واسطه بین مردم و پیشوای هشتم شیعیان گشت. سلام بر او روزی كه در «مشغر» معبر نور، چشم به جهان گشود. و روزی كه در «مشهد» قبله نور، چشم از جهان فروبست.
پانویس
- ↑ اعیان الشیعه، ج 1، ص 199.
- ↑ همان، ج 1، ص 13.
- ↑ مجالس المؤمنین، ج 1، ص 177.
- ↑ امل الآمل، ج 1، ص 107.
- ↑ شهیدان راه فضیلت، ص 330.
- ↑ امل الآمل، ج 5، ص 65.
- ↑ در خصوص اتمام این كتاب به الذریعه، ج 1، ص 271، رجوع شود.
- ↑ جواهر السنیه، ترجمه زین العابدین كاظمی خلخالی، ص 5.
- ↑ الصحیفه الثانیه السجادیه، ص 5.
- ↑ الذریعه، ج 1، ص 271.
- ↑ الذریعه، ج 2، ص 506.
- ↑ الذریعه، ج 7، ص 246.
- ↑ الفوائد الطوسیه، ص 6.
- ↑ بدایه الهدایه ولب الوسائل، ج 1، ص 1.
- ↑ ریاض العلماء، ج 5، ص 75.
- ↑ هدایه الامّه، ص 4.
- ↑ اهل «مَعن» از توابع بحرین.
- ↑ اعیان الشیعه، ج 9، ص 167.
- ↑ گنجینه آثار قم، عباس فیض، ص 248.
- ↑ سجع البلابل، ج 1، مقدمه.
منابع
حسن ابراهيم زاده، تلخيص از كتاب گلشن ابرار، جلد 1، صفحه 232.
پیوندها