سید مصطفی تفرشی
«سید مصطفى بن حسین تَفْرِشى» (زنده در ۱۰۴۴ ق)، رجالى، اصولى و فقيه شیعه در قرن ۱۱ قمری و از شاگردان ملا عبدالله شوشتری بود. سیرهنویسان از تفرشی به بزرگی یاد کرده و وی را به تبحر در علم رجال و رفعت شأن علمی و ژرفنگری ستودهاند. اشتهار تفرشى بيشتر مرهون كتاب «نقد الرجال» اوست.
زندگینامه
نسب سید مصطفى بن حسین حسینی تفرشى از طريق حسن افطس، به امام سجاد(علیه السلام) مىرسد. در نوشتههاى تذكرهنويسان، اطلاعات چندانى درباره زندگانى او در دست نيست؛ جز آنكه محمدباقر خوانساری محتمل دانسته است كه وى از عموزادگان فيضالله بن عبدالقاهر حسینى، فقيه و متكلم رجالى باشد.
عبدالله مامقانى تعجب كرده كه چرا تاريخ ولادت و درگذشت تفرشى با همه شهرتش، ضبط نشده و به ما نرسيده است. در سال ۱۰۴۴ ق. كه ملامراد تفرشى، «التعليقة السجاديه» را به پايان برده، تفرشى را با عبارت «أيّده الله» دعا كرده، كه نشان مىدهد هنوز در قيد حيات بوده است. به نوشته آقا بزرگ تهرانی هم او تا ۱۰۴۴ ق. زنده بوده است.آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج۴، ص ۲۲۳.
نظر به آنكه تفرشى خود گزارش مىكند كه عبدالعالى بن على كركى (متوفای ۹۹۳ ق) -فرزند محقق ثانی- را درک كرده، و اینکه كتاب «نقد الرجال» را نيز در ۱۰۱۵ ق. به پايان رسانيده و هم آنكه در اجازه ملا عبدالله شوشتری به تفرشى در ۱۰۲۰ ق، با الفاظى در شأن يک جوان از وى ياد شده است، از جمع این قرائن مىتوان زندگى او را از حدود سالهاى دهه ۹۸۰ ق. تا حدود سالهاى دهه ۱۰۵۰ ق. دانست.
او همچنین با دانشمندان بزرگى از جمله: میرزا محمد استرآبادى، شیخ بهایی و شیخ محمدتقى مجلسى، معاصر بود.
تفرشى همواره از سوى علماى دورههاى بعد، براى دقت علمى و دانش فراوان، ستايش شده است. سيرهنويسان شيعى از تفرشى به بزرگى ياد كرده و وى را به تبحر در علم رجال، رفعت شأن علمى و ژرفنگرى ستودهاند. خوانسارى او را از پيشتازان سرشناس در دانش رجال حديث دانسته و وى را به كمال وثاقت، عدالت و دقت در ضبط، ستوده است.
میرزا محمد اردبیلی درباره وی فرموده است: «او سید اجل، جلیل القدر، رفیع الشأن، عظیم المنزله، فاضل کامل است و مقام وی بالاتر از آن است که بتوان او را توصیف کرد».[۲]جامع الرواه،ج ۲، ص ۱۳۳. میرزا عبدالله افندی نیز در وصف او گفته است: «وی عالم محقق و ثقه و فاضل است».[۳]ریاض العلماء ، ج ۵، ص ۲۱۲.
استادان و شاگردان
مهمترين استاد وى ملا عبدالله شوشتری بوده كه تفرشى در كتاب «نقد الرجال» خود او را بسيار ستوده و بيشترين نكات تحقيقى آن را از او دانسته و در ۱۰۱۹ ق. از وى اجازه روايى گرفته است.آقابزرگ طهرانی، مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال، ستون ۴۶۰. وى همچنين از محضر عبدالعالى بن على كَرَكى فرزند محقق ثانی، بهره برده و از او روايت نقل كرده است.محمدبن حسن حرّ عاملی، امل الا´مل، ج۱، ص۳۲۲. سید محمدباقر خوانساری احتمال داده است كه سيد فيضاللّه بن عبدالقاهر حسینى نيز از جمله استادان وى بوده باشد.محمدباقر خوانساری، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، ج۷، ص۱۶۸.
همچنین گفتهاند كه وى با دانشمندانى چون میرزا محمد استرآبادى، شیخ بهایی و شیخ محمدتقى مجلسى معاصر بوده و از آنان حديث نقل كرده است.محمدباقر خوانساری، روضات الجنات، ج۷، ص۱۶۷؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۴۰۳.
تذكرهنويسان مشهور متأخر، دربار شاگردان تفرشى مطلبى نقل نكردهاند. خوانسارى مىگويد كه هيچ مشاهده نكرده است عالمى از علماى حديث از تفرشى روايت كند. با این وجود، شرفالدين على شولستانى از تفرشى اجاز روايت گرفته و محمدباقر مجلسى، «نقد الرجال» تفرشى را به واسطه او در اختيار داشته است. نصیرالدین محمد نیز از شاگردان او ذکر شده است.
آثار و تألیفات
تفرشى «نقد الرجال» را تنها يكى از تأليفات خود برشمرده است. به هر روى، گزارشى دال بر وجود كتابى ديگر از او در دست نيست.
اشتهار تفرشى نیز بيشتر مرهون كتاب «نقد الرّجال» اوست كه دربارۀ شناخت راويان حديث نوشته و در ۱۰۱۵ ق. آن را به پايان برده است.مصطفی بن حسین تفرشی، نقدالرّجال، ج۱، مقدمه، ص۱۲ـ۱۳. هدف وى از تأليف اين اثر، به گفتۀ خودش، تدوين كتابى بوده كه جامع تمامى راويان حديث، به دور از خطا، همراه با نظم و ترتيب و دربردارنده آراى دانشمندان اين علم باشد تا كمبود تأليفات پيشينيان را جبران كند. رجاليان مشهور، كتاب وى را بسيار سودمند و دقيق و از بهترين آثار در رجالشناسى دانستهاند.
منابع
- "مصطفی بن حسین تفرشی"، دانشنامه جهان اسلام، يحيى رهايى، ج۷، ص۶۱۳-۶۱۴.
- دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، مهروش، فرهنگ، ج۱۵، ص۶۷۸-۶۷۹.
- "تفرشی، مصطفی بن حسین"، ویکی نور.
- سایت اندیشه قم.




