ابوالقاسم فرهنگ شیرازی
ابوالقاسم فرهنگ شیرازی (1309-1242 ق)، خطاط، نگارگر، ادیب، نویسنده و شاعر، متخلص به فرهنگ
قرن: 13
زندگینامه
ابوالقاسم فرهنگ در سال 1242 قمری در شیراز به دنیا آمد. وی چهارمین فرزند وصال شیرازی سخنسرای معروف است كه گویا وصال به اشارۀ میرزا ابوالقاسم صامت معروف به میرزای سكوت، وی را ابوالقاسم نامیده است.
ابوالقاسم فرهنگ را میتوان یكی از آخرین نمونههای تربیتیافتگان علمی و ادبی قدیم ایران بهشمار آورد، زیرا چنانكه در شرح حالش نوشتهاند، گذشته از پایگاه والایی كه در خوشنویسی داشت، با علوم ادبی، ریاضی، جفر و رمل هم آشنایی داشت و به تشویق قاآنی زبان فرانسه را نیز تا حدی فرا گرفته بود.
در این میان شاعری او به لحاظی درخور توجه بیشتری است، زیرا شعر او با داشتن ویژگیهای ادبی آن روزگار در حقیقت تبلوری از واكنشهای عاطفی شاعر در برابر محیط محسوب میشود. وی در ۱۳۰۴ ق. برای معالجه، سفری به فرانسه كرد. او چكامۀ مفصلی در این سفر سروده است كه شاید بتوان آن را نخستین واكنش یك شاعر ایرانی دربارۀ «فرنگستان» دانست. این قصیده حاوی وصف شهر پاریس و ملاحظاتی راجع به طرز حكومت در نظام جمهوری و آمیخته به واژههای فرانسوی از باب تفنن است.
مرحوم ابوالقاسم فرهنگ، به دلیل ماده تاریخی كه نعمت فسایی در رثای او سروده: «شافع فرهنگ راد ای دل ابوالقاسم بود»، در سال ۱۳۰۹ ق. درگذشت و در حرم سید میرمحمد بن موسی كاظم علیهالسلام (برادر شاهچراغ) مدفون شد.
آثار ادبی و هنری
شعر و نثر
آثار ابوالقاسم فرهنگ، او را شاعری سنتگرا و تا حدی پیرو گویندگان بزرگ پیشین میشناساند. از آن جمله میتوان از قصیدهای نام برد كه در آن ضمن شكایت از اهل استیفا و قلم، تلمیح لطیفی به مغایرت نام مزرعۀ خود به نام «هنا» با «حنا» دارد كه موجب استرداد آن مزرعه شده است. احتمال میرود كه این بیتها به پیروی از قصیدۀ معروف «اگر محول كار جهانیان نه قضاست» از انوری، یا قصیدۀ «گیتی كه اولش عدم و آخرش فناست» از ظهیر فاریابی، سروده شده باشد. چنانكه در مسمطهای او، تأثیر منوچهری به خوبی محسوس است.
از دیوان شعر ابوالقاسم فرهنگ كه بالغ بر ۰۰۰‘۱۰ و به قولی حدود ۰۰۰‘۲۰ بیت فارسی و عربی است، نسخههایی در دست است. قصیدهها، قطعهها و نمونههایی از شعر او را منابع مختلف نقل كردهاند.
وی گذشته از دیوان شعر، آثار ادبی دیگری نیز دارد، مانند «ذخرالسفاهة علی طب البلاهة» یا «ذخرالسفه علی طب البله» به نثر، كه چون بیتی دربارۀ سكنجبین داشته، به نام «سكنجبینیه» شهرت یافته و چند بار به طبع رسیده است. این كتاب یا رساله، هر چند رسالهای است فكاهی و آمیخته به طنز، اما اشارتی به مسائل گوناگونی چون فقه، حدیث، موسیقی، هندسه، عروض و جفر در آن وجود دارد.
یكی از آثار ارزندۀ ابوالقاسم فرهنگ، واژهنامهای است با عنوان «فرهنگ فرهنگ» كه ظاهراً حدود ۱۲۷۶ ق. تألیف شده است و دو نسخۀ خطی از آن در كتابخانۀ ملی تهران نگاهداری میشود. از دیباچۀ این كتاب یا مقدمۀ آن چنین برمیآید كه ابوالقاسم به لحاظ علاقه به فرهنگ ایران، سعی كرده است تا آنجا كه میتواند، از واژههای دری و پهلوی گرد آورد و در ضمن، مترادفهای فارسی، تركی و عربی آنها را، به ترتیب الفبا در ۳۱ باب همراه با واژههای ویژه در ۲۹ باب بیاورد. ازاینرو وی واژهها را در بابهای بیست و نه گانۀ مذكور برحسب موضوع دستهبندی كرده و «اسامی و نامها»، «اسلحۀ حرب»، «اشجار و درختان»، «الوان و رنگها»، و نظایر آنها را شرح داده است.
از آثار دیگر ابوالقاسم فرهنگ، شرح «حدائقالسحر» رشیدالدین وطواط به شیوۀ چهار مقالۀ نظامی عروضی، متجاوز از پانزده هزار بیت است.
اثر دیگر او، شرح و ترجمۀ «البارع فی احكام النجوم» اثر علی بن ابی الرجال شیبانی قیروانی كه به تشویق معتمدالدوله والی فارس آغاز شده و چون ناتمام مانده بوده، پس از درگذشت ابوالقاسم فرهنگ به وسیلۀ میرزا محمد امین موسوی خراسانی كامل شده است.
همچنین رسالهای دربارۀ خاندان وصال به درخواست فسایی مؤلف فارسنامۀ ناصری تألیف كرده بوده است كه طبعاً به مصداق اهل البیت بودن، میتواند مستند و سودمند باشد.
خوشنویسی و نگارگری
برخی ابوالقاسم فرهنگ را در ردۀ استادان خوشنویسی به شمار آوردهاند. فسایی «بدایع قلم زیبا رقم» او را «نور فزای دیدۀ اولی الابصار» دانسته، فرصت خط او را «نیكو» وصف كرده، اعتمادالسلطنه وی را در خوشنویسی «استاد» شمرده است و به گفتۀ معصوم علیشاه وی «از استادان گوی مسابقت ربود». نویسندگان معاصر از این پیشتر رفته، او را در كتابت قلم ثلث، همتای یاقوت مستعصمی دانستهاند كه «هفت قلم» را نیز خوش مینوشته و تنها كتابت نستعلیق او به نیكویی دیگر اقلام خطش نبوده است، اما خود او با فروتنی در شرح حال خویش چنین آورده كه: «خط نسخ و شكسته و تعلیق و ثلث و رقاع را مینویسد» و به نگارگری خود نیز اشارهای ندارد. آثار شناخته شدۀ او در خوشنویسی و نگارگری از این قرار است:
الف. خوشنویسی:
۱. كتابت شرح قصیدۀ اشكنوانیه (مختصر و ناقص)، به قلم نسخ و تاریخ كتابت ۱۲۶۴ ق، موجود در كتابخانۀ آستان قدس رضوی؛
۲. كتابت خواص السور، در حاشیۀ یك جلد كلامالله مجید (به خط پدرش میرزا كوچك وصال در ۱۲۶۰ ق) به قلمهای نسخ، شكسته، نستعلیق، رقاع و شكسته تعلیق كتابت خفی عالی با رقم «ابوالقاسم ابن الوصال» در ۱۲۷۲ یا ۱۲۷۳ ق؛
۳. دیوان اشعار شاعر به قلم نستعلیق خوش كه در كتابخانۀ ذكاءالملك فروغی نگاهداری میشده است و از محل كنونی آن اطلاعی دردست نیست؛
۴. رسالۀ ذخر السفاهة علی طب البلاهة، تاریخ كتابت ۱۲۷۸ ق؛
۵. حدائقالسحر رشید وطواط به قلم نسخ كتابت [و] شكسته كتابت خوش، با رقم: «حرّره العبد الاقل... ابوالقاسم بن... وصال الشاعر... سنة ثمان و سبعین و مأتین بعد الالف، 1278»؛
۶. كتابت ۴ بیت شعر عربی به قلم نسخ از ۸ بیتی كه وقار به فارسی و عربی در رثا و ماده تاریخ مرگ داوری (۱۲۸۳ ق) سروده و بر سنگ قبر وی منقور است و هماكنون در موزۀ احمد بن موسی (شاهچراغ) نگاهداری میشود؛
۷. فرهنگ فرهنگ، به قلم نستعلیق خوش با رقم «ابوالقاسم فرهنگ ابن الوصال» و تاریخ كتابت ۱۲۹۴ ق. در كتابخانۀ ملی تهران. این نسخۀ نفیس برای فرهاد میرزا معتمدالدوله، والی فارس نوشته شده و به او تقدیم شده است؛
۸. یك قطعه مشق به اقلام ثلث، نسخ، رقاع، تعلیق و شكسته به تاریخ ۱۳۰۴ ق. در یك مجموعۀ خصوصی در تهران؛
۹. قطعاتی به قلم شكسته كتابت خوش در مرقع داوری، در كتابخانۀ پیشین سلطنتی تهران؛
۱۰. بخش كتابت شده به قلم نسخ كتاب عشرۀ كامله اثر وقار شیرازی را نیز به فرهنگ نسبت دادهاند؛
۱۱. از كتابت چند جلد كلامالله مجید به خط وی نیز یاد شده كه نشانی از آنها در دست نیست.
ب. نگارگری:
۱. یك مجلس از حدود ۷۳ مجلس آبرنگ شاهنامۀ داوری با رقم «فرهنگ بن وصال» و تاریخ ۱۲۷۲ ق. در موزۀ رضا عباسی تهران؛
۲. تكچهرۀ سیاه قلم از یك شاهزادۀ جوان قاجار با كلاه بلند و رقم «عمل كمترین بندگان ابوالقاسم شهر صفر سنۀ ۱۲۸۰» (با حروف لاتین) در یك مجموعۀ خصوصی در تهران؛
۳. شبیه وصال شیرازی با عبا و عمامه در حالی كه به دو متكا تكیه داده و در پیش او یك صندوقچه و چند جلد كتاب قرار دارد، با رقم «شبیه مرحوم وصال شیرازی است كتبه ابوالقاسم» (با حروف لاتین)؛
۴. تصویر آبرنگ یكی از رجال عصر قاجار با كلاه بلند و قبا و كلیچه كه كتابی در دست دارد. بدون رقم نگارگر در یك مجموعۀ خصوصی در تهران؛
۵. نسخۀ اصلی رسالۀ ذخر السفاهة نیز مصور بوده است.
بررسی آثار خطی موجود و معرفی شدۀ ابوالقاسم فرهنگ نشان میدهد كه وی از قطعهنویسی پرهیز داشته و بیشتر به كتابت تألیفات خود میپرداخته و در كتابت اقلام گوناگون ازجمله قلم نستعلیق كتابت توانا بوده است.
منابع