جعفر بن حسين مؤمن قمى

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


ولادت

جعفر بن حسین مومن قمی در نيمه سده سوم هجری در شهر قم، در يكى از خاندان هاى رفيع شيعه ديده به جهان گشود. كنيه اش «ابومحمد» و لقب معروف او «مؤمن» بود و چون در قم زاده شد، به قمى بودن هم اشتهار يافت.[۱] او در دوره غيبت صغری و روزگار زندگى سفيران ويژه امام عصر علیه‌السلام زندگى مى كرده است.

استادان و شاگردان

جعفر مؤمن قمى نزد استادان بسيارى كسب فيض نمود كه نام هاى آنان در كتاب هاى تراجم ذكر شده است، از جمله:

همچنین برخی شاگردان جعفر بن حسين مؤمن قمی عبارتند از:

  • اولين شاگرد برجسته و پرآوازه جعفر بن حسين قمى، شيخ صدوق است؛
  • احمد بن محمد بن نصر رازى سمسار؛
  • احمد بن حسين بن عمران؛ شیخ آقا بزرگ تهرانى در «الاعلام» مى نگارد: احمد بن حسين بن احمد بن عمران، صاحب كتاب «اختصاص» است؛ كتابى كه شيخ مفيد، كتاب عيون و محاسن خود را از كتاب اختصاص احمد بن حسين و از ساير كتاب هاى روايتى برگرفته است.[۳]
  • محمد بن على بن فضل بن تمام؛ اين محدث بزرگوار، استاد حديث گروهى از استادان شيخ نجاشى است.[۴]

شخصيت جعفر مؤمن قمی

اينك لازم است كه شخصيت و منزلت جعفر بن حسين قمى را از ديدگاه دانشوران شيعى، مورد ارزيابى قرار دهيم. در اين زمينه زيباترين و دقيق ترين سخن، از نجاشى است كه مى گويد: جعفر بن حسين، معروف به ابى محمد مؤمن قمى، استادى است از استادان قم؛ محدثى صاحب وجاهت و وثاقت است كه در مقطعى از زندگى خويش از شهر قم هجرت كرد و به سوى كوفه شتافت و رحل اقامت افكند و در همين كوفه بود كه دنيا را بدرود حيات گفت.[۵]

بر پايه همين سخن، تمامى رجال نويسان، اين محدث را ستوده و از او به نيكى ياد كرده و با ديده تكريم و احترام به او نگريسته اند.[۶]

آيت الله خويى در كتاب خود مى نويسد: جعفر بن حسين، يكى از استادان شيخ صدوق است كه در شأن استادش گفته: «رضى اللّه عنه» كه نشانه بزرگىِ اين استادِ حديث است.[۷]

آثار و روایات

جعفر بن حسين قمى، علاوه بر تدريس، كتاب هايى را نيز تأليف كرد و آموخته هاى خود را به رشته تحرير درآورد. نجاشى چند كتاب او را نام برده است كه عبارتند از:

  • كتاب المزار؛
  • فضل الكوفه و مساجدها؛
  • كتاب النوادر.[۸]

در اینجا به مناسبت، برخى از احاديثى كه جعفر بن حسين مؤمن قمى نقل كرده، ذكر می شود:

  • یاران برگزیده: جعفر بن حسين با واسطه روايت مى كند از امام باقر علیه‌السلام كه فرمود: امیرالمومنین علیه‌السلام فرمود: زمين براى هفت نفر خلق شده كه مردم به بركت وجود آنان روزى مى خورند و يارى مى شوند و باران بر آن ها مى بارد. از آنان است: سلمان فارسى، مقداد، ابوذر، عمار، حذيفه و عبدالله بن مسعود و حضرت على علیه‌السلام مى فرمود: «من پيشواى آنان هستم و آنان كسانى بودند كه بر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نماز خواندند».[۹]
  • منزلت زيد بن صوحان: روايت مى كند از امام صادق علیه‌السلام كه فرمود: هنگامى كه زيد بن صوحان در جنگ جمل، به زمين افتاده و مجروح شده بود، اميرالمؤمنين بالاى سر او آمد و فرمود: اى زيد! خداوند تو را رحمت كند! زحمت دادن تو بسيار كم، ولى كمك كردن تو بسيار زياد بود. آن گاه زيد سرش را به سوى حضرت بالا برد و عرض كرد: يا اميرالمؤمنين! خداوند به شما جزاى نيك عنايت كند. اى على! تو به خداى بسيار دانا هستى. خداوند در دل و جان تو بسيار بزرگ است. من اگر در ركاب تو جنگ كردم و با مخالفين شما نبرد كردم، از روى آگاهى بود. من از همسر گرامى رسول مكرم اسلام، اُم‌السلمه، شنيدم كه مى گفت: من از رسول الله شنيدم كه درباره على فرمود: مَنْ كُنْتُ مولاه فعلىّ مولاه اللّهمّ وال مَنْ والاه و عاد مَنْ عاداه وانصُر مَنْ نصره واخْذُل مَنْ خذله. آن گاه زيد به اميرالمؤمنين عرض كرد: بر من ناگوار بود كه تو را تنها گذارم و دست از يارى تو بردارم؛ چه، اگر اين كار را مى كردم خداوند مرا خوار مى كرد.[۱۰]
  • اثر دعاى امام کاظم علیه‌السلام: روايت مى كند از حماد بن عيسى كه گفت: به محضر مقدس حضرت موسى بن جعفر رفتم و عرض كردم: جانم به فدايت! از خدا بخواه به من خانه، همسر، فرزندان و خادم و حج هر سال را روزى فرمايد. حضرت دعا فرمود: اللّهم صلّ على محمّد و آل محمّد وارزقه داراً و زوجةً و ولداً و خادماً و الحجّ خمسين سنة. حماد مى گويد: چون حضرت فرمود «50 حج»، دانستم زياده بر پنجاه سال زندگى نخواهم كرم. سپس مى گويد: من 48 حج به جا آوردم و اين است خانه من و همسر من، كه در پس پرده است و صداى مرا مى شنود، و اين است پسر من و اين است خادم من كه پروردگارم اين ها را به دعاى حضرت موسى بن جعفر علیه‌السلام به من عطا فرمود. بعد از اين سخن، حماد دو حج ديگر انجام داد. چون سال سوم شد، خواست به حج مشرف شود؛ به ميقات كه رسيد و احرام بست و رفت كه غسل احرام كند؛ ولى ناگهان سيلى جارى شد و او را غرق كرد.[۱۱]
  • ارزش هاى معنوى: روايت مى كند از امام جعفرصادق علیه‌السلام كه آن بزرگوار فرمود: بعد از يكى از جنگ ها، گروهى اسير را به مدينه آوردند. فرمان كشتن آنان صادر شد، جز يك نفر كه كشته نشد. آن مرد رو به حضرت رسول كرد و گفت: پدر و مادرم به قربان تو، چرا از ميان آنان فقط مرا رها كردى و آزادى بخشيدى؟ حضرت فرمود: جبرئيل از طرف پروردگار به من خبر داد كه در تو پنج خصلت وجود دارد كه خدا و رسولش آن ها را دوست دارند: «الغيرة الشديده على حرمك و السخاء و حُسنُ الخلق و صدق اللسان والشجاعة؛ غيرت شديد بر همسر و سخاوت و خُلق نيك و راستگويى و شجاعت». آن مرد كافر تا اين سخنان را از رسول اكرم شنيد، بلافاصله اسلام را برگزيد و مسلمان شد و اسلامش بسيار عالى و محكم بود. او در يكى از جنگ ها، كه در ركاب پيامبر گرامى اسلام بود و به شدت جنگ كرد و به درجه شهادت نايل شد.[۱۲]

وفات

جعفر بن حسین مومن قمی، بعد از اين كه عمر بابركت خويش را در دو شهر قم و كوفه به گردآورى و نشر اخبار معصومين علیهم‌السلام سپرى كرد، سرانجام در سال 340 هجرى در شهر كوفه دار فانی را وداع گفت و ظاهراً در همان شهر، در جوار قبر مطهر حضرت اميرالمؤمنين علیه‌السلام به خاك سپرده شد.[۱۳]

پانویس

  1. رجال نجاشى، ص 123؛ رجال شيخ طوسى، ص 461.
  2. جامع الروات، ج 1، ص 151؛ رجال نجاشى، ص 263.
  3. طبقات اعلام الشیعه، ص 25 ؛ رجال نجاشى، ص 399.
  4. طبقات اعلام الشیعه، ص 70.
  5. رجال نجاشى، ص 123.
  6. قاموس الرجال، ج 2، ص 378.
  7. معجم الرجال الحديث، ج 4، ص 64.
  8. رجال نجاشى، ص 123
  9. كتاب الاختصاص، ص 5.
  10. كتاب الاختصاص، ص 79.
  11. كتاب الاختصاص، ص 191 و رجال كشى، ج 2، ص 64.
  12. امالى شيخ مفيد، ص 224، مجلس 46، حديث 7.
  13. رجال نجاشى، ص 123 و الاعلام، ص 70.

منابع