حاکم حسکانی
نام کامل | ابوالقاسم عبيدالله بن عبدالله حسكانى |
زادگاه | نیشابور |
وفات | 490ق. |
اساتید |
پدرش عبدالله بن احمد بن محمد، جدش احمد بن محمد،ابوطاهر بن محمش، قاضى ابوالعلاء صاعد، ابوعبدالله حافظ |
شاگردان |
عبدالغافر بن اسماعيل فارسى، مهدى بن ابى حرب، سيد ابومحمدحسینى قاينى |
آثار |
سیمای امام علی(ع) در قرآن، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل |
قاضى عبيدالله بن عبدالله، معروف به «حاکم حسکانی»، از علماى بزرگ قرن پنجم هجرى است. وی از مهم ترین دانشمندان اهل سنت در زمینه تاریخ، حدیث و تفسیر قرآن بود. او شيخى فاضل و داراى مجلس وعظ و خطابه بود و خود نيز از علماى فراوانى روايت شنيده و يا اجازۀ روايت داشت.
ولادت و خاندان
ابوالقاسم، عبيدالله بن عبدالله بن احمد بن محمد بن احمد بن محمد بن حسكان قرشى عامرى نيشابورى، در نيشابور به دنيا آمد. خاندان وى خاندانى اهل علم و مشهور بودند.
جدّ بزرگ آنها عبدالله بن عامر در زمان خلافت عثمان، منطقۀ خراسان را فتح كرده بود و مردم آن سامان به دست وى مسلمان شده بودند. از اين جهت خاندان وى از عزت و احترام خاصى در نزد مردم برخوردار بودند.
پدرش عبدالله بن احمد (363-450 ق) نيز واعظى مشهور بود. وى روزهاى يكشنبه در مسجد مربعه در شهر نيشابور مجلس وعظ و خطابه داشت.
سه تن از فرزندان عبيدالله حسکانی نیز از راويان حديث به شمار مىآيند كه عبارتند از:
- محمد بن عبيدالله حسكانى، حاكم ابوعلى حذاء، وى شخصيتى با تقوا و متواضع و از علماى علم حديث به شمار مىآيد.
- صاعد بن عبيدالله حسكانى، ابوسعيد حذاء، او شخصيتى با تقوا و از اهل علم و حديث است.
- وهب بن عبيدالله حسكانى، ابوالفضل حذاء، وى نيز اهل علم و حديث و موعظه بود.
تحصیل و اساتيد
عبيدالله حسکانی از همان كودكى در محضر پدر و پدر بزرگ خود به فراگيرى علم و دانش مشغول شد. وی به شهرهای مرو، بغداد، رى و حجاز سفر كرد تا از علماى آن ديار بهره برد و از آنها روايت بشنود و گاهی خود نيز جلسات درس برقرار می نمود.
حاكم حسكانى علاوه بر پدر و جدش، نزد علماى فراوانى به فراگيرى علم و دانش پرداخت و از برخی آنان اجازه روايت دریافت نمود:
- ابوطاهر بن محمش
- قاضى ابوالعلاء صاعد
- ابوعبدالله حاکم نیشابوری
- ابوالحسن علوى
- عبدالله بن يوسف اصفهانى
- ابوالحسن بن عبدان
- ابن فتحويه دينورى
تدریس و شاگردان
حاكم حسكانى از علماى مشهور دوران خود بود. بسيارى از روات حديث پاى درس او مىآمدند تا از او روايت بشنوند و يا اجازۀ روايت بگيرند. وی در مرو جمع فراوانى از مشتاقان علم و دانش را به دور خود جمع كرد و شاگردان فراوانى را تربيت نمود. علماى فراوانى از محضر درس وى بهره بردهاند، از جمله:
- عبدالغافر بن اسماعيل فارسى (451 - 529 هجرى).
- مهدى بن ابى حرب
- سيد ابومحمد حسینى قاينى
مذهب
برخى حسکانیرا از علماى اهل تسنن و پيرو مذهب حنفى مىدانند و برخى ديگر او را از علماى شيعه مىدانند كه تقيه مىكرده است. ابن طاووس دربارۀ ايشان مىگويد: «الحاكم الحسكاني كان مِن أعيان رجال الجمهور»، حاكم حسكانى از شخصيتهاى برجستۀ علماى اهل تسنن بود.
او به طور فراوان از منابع حدیثى و تاریخى شیعه بهره برده و به نقل حدیث پرداخته است؛ به گونه اى که از دو منبع مهم تفسیر روایى شیعه یعنى تفسیر فرات کوفى و تفسیر عیاشى در تدوین کتاب تفسیرى خود به طور گسترده و فراوان استفاده کرده است. از این رو ذهبى مى گوید: او از راویان شیعى به گونه اى بحث مى کند که یک دانشمند شیعه آن گونه سخن مى گوید و بسیار مسلط به فن حدیث است.
حسکانى هم اساتید شیعه داشت و هم شاگردان شیعه تربیت کرد؛ مثلا مهدى بن ابى حرب حسینى که شاگرد اوست، استاد سه دانشمند بزرگ شیعه آن زمان یعنى ابو على طبرسى، ابو منصور طبرسى و ابن شهر آشوب بود. وى در اثبات ولایت ائمه (علیهم السلام) و فضائل ایشان کتاب هاى زیادى تالیف کرده است و در آن کتاب ها احادیث فراوانى از امامان بزرگوار شیعه، با سندهاى صحیح و معتبر نقل کرده است.
ذهبى در كتاب تذكرة الحفاظ مىگويد: «و وجدت له مجلسا يدل على تشيعه و خبرته بالحديث و هو تصحيح خبر ردِّ الشمسِ و ترغيم النواصب الشُّمُس»، كتابى از ايشان يافتهام كه دلالت بر شيعه بودن ايشان دارد و آن «تصحيح حدیث ردّ الشمس ...» است.
آثار و تأليفات
عبدالغافر بن اسماعيل، شاگرد مشهور حاكم حسكانى در كتاب تاريخ نيشابور مىگويد: «من فهرست تصانيف و تأليفات استادم را به خط خودش ديدهام كه به صد عنوان مىرسيد و در ميان آنها مطالب ارزشمندى بود».
از تأليفات وى مىتوان به اين عناوين اشاره كرد:
- شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، في الآيات النازلة في أهل البيت صلوات الله و سلامه عليهم
- فضائل شهر رجب
- خصائص علي بن أبيطالب عليهالسلام في القرآن
- تصحيح خبر ردّ الشَّمس و ترغيم النواصب الشُّمُس (شُمُس جمع شموس و به معناى متعصب و لجوج است.)
وفات
سرانجام قاضى محدث، ابوالقاسم عبيدالله حسكانى پس از عمرى خدمت به علوم و معارف محمد و آل محمد، در حدود سال 490 هجرى ديده از جهان فرو بست و به ديار باقى شتافت.
منابع
- ویکی نور