ابن یمین
امير فخرالدين محمود (م 769 ق) فرزند امير يمين الدين طغرايى فريومدى از شعراى نامدار ايران. از او ديوانی 15000 بيتی بر جای مانده است.
محتویات
ورود به عالم شعر
پدرش ازتركستان بهفريومد از توابع سبزوار كوچ كرد و با خريد املاكى در آنجا نشيمن گزيد. وى در دستگاه وزير خراسان مكانتى داشت و از استادان نظم و نثر زمان خويش بود. ابن يمين كه پرورده چنين پدر فاضلى بود از سالهاى جوانى به سرودن شعر پرداخت.
ابن یمین و مدح امرا
مدتى مستوفى علاءالدين محمد فريومدى، وزير خراسان بود اما پس از چندى به تبريز رفت و به خدمت غياثالدين محمد، وزير ابوسعيد آخرين امير ايلخانى پيوست و او را مدح گفت. وى پس از بازگشت به خراسان بيشتر ايام را در زادگاهش به قناعت بسر مى برد و از طريق كشت و كار گذران مى كرد و در عين حال به سرودن اشعار حكمى و اخلاقى و نيز مدايح مى پرداخت.
ابن يمين در قصايد خويش شصت و پنج كس از امراى خراسان و هرات، طغاى تيموريه و سربداران و نيز اركان دولت ايشان را ستوده است. اما بيشتر مدايح او به امراى سربدارى اختصاص دارد كه شاعر پس از برافتادن طغاى تيمورخان (737ـ754 ق) از نوادگان چنگيز كه دعوى ايلخانى داشت به آنان پيوست.
وى در جنگهاى سربداران با امرا و ملوك اطراف حضور داشت و در جنگى كه ميان وجيه الدين مسعود سربدارى و ملك حسين كرت درگرفت (743 ق) ديوان او به غارت رفت و شاعر ناچار شد به مدد حافظه و يارانش كه اشعارى از وى نزد آنان بود ديوان تازه اى فراهم آورد.
مهارت ابن یمین در قطعه سرائی
ابن يمين در سرودن انواع شعر از غزل و قصيده و رباعى و تركيب بند وترجيع بند استادى داشت اما قطعات وى كه همه در موضوعات اخلاقى سروده شده اند در زمره شاهكارهاى ادب فارسى به شمار مى روند. سخن وى ساده و روان و خالى از تكلفات لفظى و تعقيدات معنوى است، از همين روى اشعار وى رواج فراوان يافت و كسانى به تقليد از او به سرودن اشعار تعليمى پرداختند.
اشعار ابن یمین در وصف اهل البیت علیهم السلام
ابن يمين شاعرى شيعى مذهب بود، قرآن و حدیث در شعر او تاثیر آشکاری داشته است[۱] ، قصايدى در ستايش ائمه اطهار علیهم السلام، بالاخص على بن ابى طالب علیه السلام دارد و از نخستين شعرايى است كه مرثيه هايى در سوگ شهداى كربلا سروده است. ابیات زیر در وصف حضرت رضا علیه السلام نموه ای از اشعار او در مدح اهل بیت عصمت و طهارت است :
گوهر افشان کن زجان ای دل که می دانی چه جاست مهبط نور الهی روضه پاک رضاست
دُرّ دریای فتوّت گوهر کان کرم آن که شرح جود آباء کرامش هل اَتاست
ظلمت و نور جهان عکسی زموی و روی اوست موی او واللّیل اِذ یغشی و رویش والضّحی است
قبه گردون ندارد قد خاک درگهش یا رب این فردوس اعلی یا مقام کبریاست؟
سرمه ای از خاک پای او کشیده است آفتاب موجب این دانم که عینش منبع نور و ضیاست
اوست بعضی از وجود آن که در معراج قدس گرد نعل مرکبش روح الامین را توتیاست
قلب می گردد روان از بوی خاک درگهش خاک نتوان گفتنش کز روی عزّت کیمیاست
قبّه پر نورش از رفعت سپهر دیگری است و اندر او ذات پر انوارش چو مهر اندر سماست
رفعت گردون گردان دارد آنگه بر سری مجمع تقوی و عصمت مرکز صدق و صفاست ...[۲]
پانویس
- ↑ مشتاق مهر،رحمان؛ تأثیر قرآن و حدیث در شعر ابن یمین فریومدی؛ مکتب اسلام؛ شماره 7 ( سال 83)
- ↑ سایت فیش تبلیغ، بازیابی:23 مهر 1392
منابع
- سيد مصطفى حسينى دشتى، معارف و معاریف.
- رحمان مشتاق مهر، تأثیر قرآن و حدیث در شعر ابن یمین فریومدی، مکتب اسلام، شماره 7 ( سال 83)