کاوشی در نهج‌ البلاغه (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۳۵ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها) (ویرایش)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
کاوشی در نهج البلاغه

«کاوشى در نهج‌البلاغه»، تألیف آقایان فخرالدین حجازى، جعفر سبحانى و حسین رزمجو مى‌باشد که به زبان فارسى مجموعه مقالات کنگره سوم نهج‌البلاغه را تشکیل مى‌دهند که در این مجموعه جمع‌آورى شده است. این مجموعه، شامل مطالب و حقایق عنوان شده در کنگره نهج‌البلاغه و مقالاتى پیرامون کتاب انسان ساز امام على(ع) است.

ساختار کتاب

کتاب، شامل پیش‌گفتار و بیست مقاله ارائه شده، در کنگره سوم نهج‌البلاغه مى‌باشد. از آنجایى که کتاب فقط در حکم جمع‌آورى مقالات مى‌باشد، در چینش مطالب کتاب نیز از این روش پیروى شده است؛ لذا شیوه بیان خاصى را براى مطالب کتاب نمى‌توان به دست آورد.

گزارش محتوا

پیش‌گفتار کتاب از بنیاد نهج‌البلاغه در مورد هدف از برپایى نهج‌البلاغه مى‌باشد که «بنیاد نهج‌البلاغه در برگزارى این کنگره‌ها دو هدف اساسى را تعقیب مى‌کند که اهم آن پیاده کردن طرح نهایى خود؛ یعنى تدوین تفسیر موضوعى نهج‌البلاغه است، کارى که تاکنون به طور کامل و شامل انجام نگرفته و ضرورت و اهمیت آن بر کسى پوشیده نیست. دیگر آنکه ثمره این تحقیقات و پژوهش‌ها با سبکى گیرا و شیوه‌یى پسندیده در دسترس نسل جوان و تشنه قرار گیرد تا مورد مطالعه و عمل واقع شود، نه آنکه تنها در محیطى بسته و در حوزه‌اى محدود، جمعى از متفکران و اندیشمندان پیرامون آن به بحث بنشینند، زیرا چه بسا اندیشه‌هاى تابناک و افکار بلندى که در محدوده صفحه کتاب و گوشه کتاب‌خانه بایگانى شده و مردم از آن بى بهره‌اند، حال آنکه در کنار آن کتابخانه‌ها و مراکز علمى و تحقیقى هزاران تشنه حقیقت در انتظار قطره زلالى از آن حقایق جان مى‌سپارند. و چه دردآور و تأثربار است که حقایق و علوم زندگى آفرین به چنین سرنوشتى دچار آید».

در بخش دوم مقدمه به مبحث قوم و عصر پرداخته شده است. متن کتاب با پیام مرحوم آیت‌الله مشکینى به این کنگره شروع مى‌شود که در وصف امام على(ع) و نهج‌البلاغه مى‌باشد. مقاله بعدى قطعه شعرى از آقاى سبزوارى است در همین زمینه که ارائه شده است.

مقالات بعدى این کتاب به ترتیب عبارتند از:

۱- کنگره سوّم (سید جمال‌الدّین دین پرور)

۲- عظمت نهج‌البلاغه (محمدرضا مهدوى کنى)

۳- عدالت و عدل الهى در حیات معقول على(ع) (محمدتقى جعفرى)

۴- لزوم تمسّک به علوم علوى در نهج‌البلاغه (حسن حسن‌زاده آملى)

۵- على(ع) و فلسفه الهى (عبداللّه جوادى آملى)

۶- نقش خطابه در نهج‌البلاغه (ابوالقاسم خزعلى)

۷- حقّ و باطل در نهج‌البلاغه (محمّدتقى فلسفى)

۸- على(ع) و قرآن کریم (جلال‌الدّین فارسى)

۹- حقوق متقابل امام و مردم در نهج‌البلاغه (ناصر مکارم شیرازى)

۱۰- و حد تو برادرى در نهج‌البلاغه (سید جواد مصطفوى)

۱۱- صفات متّقین در نهج‌البلاغه (محسن قراءتى)

۱۲- چهره برترین (على‌اکبر پرورش)

۱۳- جنگ در نهج‌البلاغه (فخرالدّین حجازى)

۱۴- مشاوره در قرآن و نهج‌البلاغه (جعفر سبحانى)

۱۵- رابطه مردم و حکومت از دیدگاه نهج‌البلاغه (حسین رزمجو)

۱۶- ناکثین از دیدگاه امام على(ع) (سید احمد خاتمى)

۱۷- شارحان نهج‌البلاغه از قرن پنجم تا هشتم (عزیزاللّه عطاردى).

وقتى به عناوین مقالات کتاب نگاه مى‌شود، نام دانشمندان و علماى بزرگى به چشم مى‌خورد که خود در غناى علمى این کتاب نقش مهمى ایفا کرده‌اند.

گزیده‌اى از مقالات کتاب:

- در مقاله عدالت و عدل الهى در حیات معقول على(ع) از مرحوم محمدتقى جعفرى مى‌خوانیم که: «نتیجه اینکه، براى فهم عدالت على و انگیزه او در عدالت، باید به بینش او نگاه کرد. اگر مى‌خواهید مطلب را فهم کنید به دو چشم مرد عادل حتّى براى یک لحظه خیره شوید تا خیلى از ابهامات را براى شما حل کند و هستى را قابل تفسیر نماید و از یأس و ناامیدى برهاند. تأکید على(ع) بر اسرار و مبناى هستى (که عدالت است) وسیله‌اى است براى احیاى حیات روح انسانى که فرمود: «و تمّت کلمة ربّک صدقا و عدلا لامبدّل لکلماته».

- مقاله‌اى على(ع) و فلسفه الهى از آیت‌الله عبداللّه جوادى آملى که یکى از مقالات مفصل این مجموعه مى باشد، این گونه آغاز مى‌شود که: «اگر فلسفه را این چنین تفسیر کرده‌اند که «صیرورة الإنسان عالما عقلیا مضاهیا للعالم العینى»، پس على(ع) یک فیلسوف الهى است، زیرا هم درباره مبدأ جهان سخن گفته، و هم پایان جهان را مورد نظر و تشریح قرارداده است. آن چنان عالمانه در این باره سخن مى‌گوید که احدى در جهان فلسفه این گونه سخن نگفته است. دانش عمیق و الهى على(ع) درباره مبدأ، معاد، هستى و نیستى جهان طبیعت، آنچنان گسترده است که از او فیلسوفى به تمام معنى، بصیر ساخته است. او خود پیرامون علم خویش بر مبدأ جهان هستى مى‌فرماید: «ما کنت أعبد ربّا لم أره» من نه تنها خدا را مى‌شناسم، بلکه معبود خویش را با چشم جانم مى‌بینم و هرگز خداى نادیده را نپرستیده‌ام...».

منبع

ویکی نور