انبیاء بنی اسرائیل

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

انبیاء بنی‌اسرائیل

خداوند جهان را آفرید و پیامبران را حلقه‌های زرین و به هم پیوسته‌ی یک واقعیت مستمر قرار داد. این پیام‌آوران حیات، گرچه از نظر زمان و مکان و سایر لوازم مادی از یکدیگر متفاوت بودند ولی هر یک با ندای توحید و عدالت برای ریشه‌کن ساختن علف‌های هرز از فروع سبز بشریت به گونه‌ای ویژه جلوگیری کردند تا طلایه‌دار سکان طریق معرفت واقع شوند.

فلسفه ارسال انبیاء بنی‌اسرائیل

خداوند متعال برای عینیت بخشیدن به آرمان‌ها و اهداف خویش، آن گونه که برای سایر اقوام پیامبرانی می‌‌فرستد، برای قوم بنی‌اسرائیل نیز پیامبران متعدد مبعوث می‌‌کند تا قوم خویش را هدایت کرده و به مبارزه با انحرافات فکری، فرهنگی و عقیدتی با شرک و کفر برخیزند. آنان را به سمت توحید و یکتاپرستی دعوت کنند و به عمل طبق موازین الهی و برقراری عدالت اجتماعی فراخوانند،[۱] تا بر اساس روشنگری قرآن شریف که می‌‌فرماید: «أُوْلَئكَ الَّذِينَ هـَدَى اللَّهُ فَبِهُدَیهُمُ اقْتَدِهْ؛[۲] مقتدایی عینی و عملی در زندگی اقوام و جامعه‌ی بشری قرار گیرند».

معرفی انبیاء بنی‌اسرائیل

خداوند باری تعالی برای اتمام حجت بر بندگان و ارشاد و هدایت آنان و بنا به قولی 124 هزار پیامبر برمی‌‌گزیند که از این تعداد 4 هزار تن، فقط برای قوم بنی‌اسرائیل، فرستاده شده‌اند.[۳]

اولین فرستاده‌ی این قوم، حضرت یعقوب علیه‌السلام ملقب به اسرائیل (بنده و سردار خدا)[۴] فرزند اسحاق و نوه‌ی حضرت ابراهیم علیه‌السلام است که از ایشان با نام یعقوب، 16 بار و با نام اسرائیل 2 بار در قرآن یاد شده است.[۵]

پس از حضرت یعقوب علیه‌السلام از انبیایی که صاحب شریعت نیستند؛ از حضرت یوسف، حضرت داود، حضرت سلیمان، حضرت شعیا، حضرت الیاس، حضرت یوشع، حضرت یونس، حضرت عزیر، حضرت زکریا...[۶] و از انبیاء دارای شریعت، حضرت موسی و حضرت عیسی علیهم‌السلام را می‌‌توان نام برد.[۷]

ویژگی‌های انبیاء بنی‌اسرائیل

خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم از انبیاء به عنوان نعمت‌های الهی[۸] و هدایت یافتگانی[۹] یاد می‌‌کند که مایه‌ی خیر و سعادت قوم خویش[۱۰] قرار می‌‌گیرند. آنان که افرادی انتخاب شده از میان مردم مستضعف و قشر متوسط بودند، لذا همواره مورد تهمت و آزار سران قوم، قرار می‌‌گرفتند و خطاب می‌‌شدند که: «می‌‌خواهند به این وسیله دنیای خود را تأمین کنند».[۱۱]

اما این پیشروان طریق معرفت، نه تنها پیرو هواهای نفسانی مردم قرار نمی‌‌گرفتند، بلکه در برابر رنج‌ها، سختی‌ها و کج‌اندیشی‌های شرک‌گرایان، شکیبایی و پایداری ورزیده و پیوسته ندا سر می‌‌دادند:[۱۲] «وَ مَآ أَسَْلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِىَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ».[۱۳]

روش برخورد بنی‌اسرائیل با انبیاء

با تمام تلاش‌هایی که از طرف فرستادگان الهی بر قوم بنی‌اسرائیل انجام می‌‌گیرد، این ملت نژادپرست نه تنها به جایی نمی‌‌رسد، حتی وقتی پیام الهی را دریافت می‌‌کنند چون محتوای آن را موافق با مشتهیات نفسانیشان نمی‌‌بینند، تکبر و عناد ورزیده. فرامین الهی را تکذیب و حتی برخی را تحریف می‌‌کنند،[۱۴] بدین گونه که فتواهای بی‌اساس و احکام بی‌پایه و توجیه و تأویل‌های گوناگون صادر می‌‌کنند[۱۵] و دین حق را بازیچه و ملعبه‌ی خویش می‌‌سازند، لذا ارسال کثرت معلم بر این قوم نشان بر لجاجت و سرسختی آنان دارد[۱۶] و الاّ اگر می‌‌پذیرفتند و اراده می‌‌کردند با یک یا دو آموزگار می‌‌توانستند ره چندین ساله را یک شبه بپیمایند، اما نه تنها حق را نپذیرفتند بلکه جسارت را به نهایت حد خود رسانده، برخی از حاملان حق چون یحیی و ذکریا علیهماالسلام را شکنجه و سرانجام به شهادت رساندند و در حقیقت کفران رسل و کتب کردند.[۱۷]

بنابراین خداوند متعال در برابر این رفتارها، کلام کوبنده‌ی خود را متوجه این امت می‌‌کند و می‌‌فرماید: «إنَّ الذین یکفرونَ بِآیاتِ اللهِ و یَقتُلُون الذین یأمرون بِالقسط مِنَ الناس فَبَشّرهم بعذابِ ألیم؛ بی‌تردید آنان که با چشم پوشیدن از دلیل‌های روشن به آیات خدا کفر ورزند و پیام‌آوران او و نیز کسانی را که به سوی عدل و داد فرمان می‌‌دهند بدون هیچ حقی می‌‌کشند، آنان را به عذابی دردناک نوید ده».[۱۸]

پیامبر صلوات الله و سلام علیه می‌‌فرماید: (أشدّ الناس عذاباً یوم القیامه رجلٌ قتلٌ نبیّاً أو قتَلَهُ نبیٌّ... ثمَّ قرأ الآیه و یقتلون النبییّن بغیر الحق...؛[۱۹] کسی که پیامبری را بکشد یا کسی که توسط پیامبری کشته شود، شدیدترین عذاب را در روز قیامت خواهد داشت.) سپس این آیه را قرائت کردند و در تفسیر آن فرمودند: «منظور از کسانی که شدیدترین عذاب متوجه آنان است، یهود تجاوزکارند که 43 پیامبر و فرستاده‌ی خدا را در یک یورش تجاوزکارانه در سپیده دم کشتند و به شهادت رساندند».[۲۰]

پانویس

  1. برداشت از تفسیر مجمع البیان، ابوعلی الفضل الطبرسی، ترجمه حجت الاسلام علی کرمی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سال 1380، ج 1، ص 340.
  2. سوره انعام/90، آنان کسانی بودند که خدا خود آنان را هدایت نمود پس (تو نیز) از راه آن‌ها پیروی نما.
  3. برخی دیگر این تعداد را 8 هزار نفر می‌‌دانند. برداشت از تفسیر احسن الحدیث، سید علی‌اکبر قرشی، تهران، انتشارات بنیاد بعثت، چاپ سوم، سال 1377، ج 1، ص 153.
  4. اسارئیل = بنده خدا، اخلاق انبیا از آدم تا خاتم، محمدمهدی تاج‌لنگرودی، بی‌جا، انتشارات ممتاز، چاپ دوم، سال 1374، ج 1، ص 157؛ اسرائیل = سردار خدا، گزیده ناسخ التواریخ از آدم تا خاتم، میزرا محمدتقی سپهر، قم، انتشارات اسلامی، چاپ اول، سال 1385، ج 1، ص 169.
  5. برداشت از تفسیر منشور جاوید آیت الله جعفر سبحانی، قم، انتشارات امام صادق علیه‌السلام، چاپ اول، ج 11، ص 325.
  6. برداشت از گزیده ناسخ التواریخ از آدم تا خاتم.
  7. سوره بقره/ 87، «ولقد آتینا موسی الکتاب»؛ سوره آل عمران/ 48، «و یعلمه الکتاب والحکمه والتوراه والانجیل».
  8. سوره مائده/ 20، «نعمةالله».
  9. سوره انعام/ 88، «ذلک هدی الله».
  10. سوره هود/ 86؛ «بقیةالله» خطاب به قوم حضرت شعیب علیه‌السلام.
  11. پژوهش‌های قرآنی، دفتر تبلیغات اسلامی ‌‌حوزه علمیه قم، انتشارات دفتر تبلیغات حوزه علمیه، سال 76، ج 12-11، ص 303.
  12. برداشت از تفسیر مجمع البیان، ابوعلی الفضل بن الحسن طبرسی، ترجمه حجت الاسلام علی کرمی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، سال 1380، ج 4، ص 397.
  13. سوره شعراء/ 109، گفتار حضرت نوح علیه‌السلام خطاب به قوم خود: من در برابر رساندن پیام خدا بر شما و در برابر انجام وظایف خطیری که بر عهده‌ام نهاده است از شما پاداشی نمی‌‌خواهم.
  14. برداشت از تفسیر اثنی عشری، احمد بن الحسینی الشاه عبدالعظیمی، ج 1، ص 196.
  15. تلخیص از تفسیر مجمع البیان، ابوعلی الفضل بن الحسن طبرسی، ج 1، ص 314 و 315.
  16. علی‌اکبر قرشی، برداشت از احسن الحدیث، ج 1، ص 153.
  17. برداشت از تفسیر ادبی قرآن، استاد طاهری کنی، ج 1، ص 295؛ برداشت از روح الجِنان و روح الجَنان، شیخ ابوالفتوح رازی، ج 1، ص 253؛ برداشت از تفسیر اثنی عشری، احمد بن الحسینی الشاه عبدالعظیمی، ج 1، ص 196.
  18. سوره آل عمران/ 21.
  19. بحارالانوار الجامعه لدرراخبار الائمه‌الأطهار، محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، ج 2، ص 123.
  20. تفسیر مجمع البیان، ابوعلی الفضل بن الحسن الطبرسی، ج 2، ص 219.

منابع:

(1). قرآن کریم.

(2). أحسن الحدیث، سید علی‌اکبر قرشی، تهران، بنیاد بعثت، چاپ سوم 74-77، 12 جلد.

(3). بحارالانوار الجامعه لدرر الأخبار الائمه‌الأطهار، محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، انتشارات اسلامیه، چاپ مکرر، تهران، بی‌تا، 42 جلد.

(4). پژوهش‌های قرآنی، دفتر تبلیغات اسلامی ‌‌حوزه علمیه قم، انتشارات دفتر تبلیغات حوزه علمیه، سال 1376.

(5). تفسیر اثنی عشری، حسین بن احمد الحسینی الشاه عبدالعظیمی، تهران انتشارات میقات، پائیز 63، 10 جلد.

(6). تفسیر ادبی قرآن، استاد طاهری کنی، انتشارات رواق اندیشه، زمستان 77، 5 جلد.

(7). تفسیر مجمع البیان، ابوعلی الفضل بن الحسن الطبرسی؛ ترجمه حجت الإسلام علی کرمی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی‌‌ چاپ اول، پائیز 1380، 16 جلد.

(8). تفسیر روح الجِنان و روح الجَنان، جمال‌الدین شیخ ابوالفتوح رازی تهران، انتشارات اسلامیه، ذی الحجه الحرام 82 هجری، 12 جلد.

(9). تفسیر منشور جاوید، جعفر سبحانی، قم، انتشارات توحید، چاپ سوم پائیز 73، 14 جلد.

(10). گزیده ناسخ التواریخ (اخلاق انبیا از آدم تا خاتم)، میرزا محمدتقی سپهر، قم، انتشارات اسلامی، چاپ اول، تابستان 85، 7 جلد.