یاسر خادم قمی

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ياسر از ياران و خادمان امام هشتم بوده است.


«ياسر قمی» در نيمه دوم از سده دوم هجري، ظاهرا در قم چشم به جهان گشود. تاريخ دقيق ولادت او آشكار نيست؛ همان گونه كه نام پدر و خاندان او نيز مبهم است. گرچه از پاره‌اي نشانه‌ها، مي‌توان نتيجه گرفت كه پدر او از خاندان اشعري بوده و يا رابطه محكمي با آنان داشته است.[۱]

از اين محدث نامور به عنوان «ياسر قمي» ياد شده؛ زیرا بيشتر رواياتي كه از اين محدث بزرگ به ما رسيده، به واسطه كساني است كه قمي بوده‌اند؛ همانند ابراهيم بن هاشم قمي، علي بن ابراهيم قمي و احمد بن محمد بن خالد برقي. همچنین در پاره‌اي از روايات، كه در متون اصلي كتب حديثي شيعه آورده شده، صريحاً از ايشان به عنوان ياسرالقمي ياد شده است كه اين امر، دليل روشني بر قمي بودن اين محدث است.


مفاخر و ويژگي‌ها

ياسر قمي در شمار راويان برجسته اهل بيت جاي دارد. از پاره‌اي روايات به دست مي‌آيد كه ياسر قمی وجود مقدس امام هادی علیه‌السلام را نيز درك و از او روايت نقل كرده است.[۲] همچنین وي يكي از راويان و گزارشگران اصلي زندگي حضرت امام رضا علیه‌السلام است. نكته جالب اين كه از اين بزرگوار به «ياسر الخادم» ياد شده و اين افتخار، يكي از مشخصه‌هاي وي است. او نه فقط خادم حضرت رضا علیه‌السلام بوده بلكه از بعضي روايات به دست مي‌آيد كه او مورد عنايت و محرم اسرار آن بزرگوار نيز بوده است.

از بعضي گزارش‌هاي منابع دست اول شيعي، بدست مي‌آيد كه رابطه ياسر با امام رضا علیه‌السلام، رابطه‌اي بسيار صميمي و خودماني بوده است. حكايت ذيل بيانگر همين واقعيت است. ياسر مي‌گويد: روزي حضرت رضا علیه‌السلام در صبحگاهي به من فرمود: ديشب يونس بن عبدالرحمن را در خواب ديدم كه در ميان پاره‌اي از نور قرار دارد. خودم آن نور و روشني را تعبير كردم به دينداري يونس بن عبدالرحمن.[۳]

آغاز خدمت ياسر نزد حضرت رضا علیه‌السلام به زماني بازمي‌گردد كه آن حضرت به دعوت مأمون، آهنگ توس كرد. استقرار آن حضرت در توس، موجب شد كه جمعي از شيعيان و محبان راستين ولايت براي درك محضر مبارك پسر پيغمبر صلی الله علیه و آله به آن شهر سفر كنند.

جناب ياسر قمي نيز، كه ظاهراً مقيم قم بود به سمت توس حركت كرد و تا شهادت امام هشتم علیه‌السلام در محضر آن بزرگوار بود و به ضبط اخبار و فضايل و سيره آن حجت حق مي‌پرداخت. ياسر ظاهراً بعد از شهادت آن حضرت، نتوانست در توس بماند و بدون امام، زندگي كند. لذا به قم برگشت و اخبار فراواني درباره آن امام عظيم الشأن به شاگردان خويش نقل كرد.[۴]

رفع يك شبهه

از پاره‌اي روايات برداشت مي‌شود كه ياسر گويا با مأمون عباسي هم ارتباط داشته است؛ اما بايد دانسته شود كه اين ارتباط، بر اساس تقيه و بسيار محدود بوده است. كما اين كه اباصلت هم از ياران حضرت امام رضا علیه‌السلام بوده و همزمان، با مأمون عباسي ارتباط داشته است. چون عمل آنان ظاهري و بر اساس تقيه بوده است، لذا تضادي با عشق به خاندان وحی نداشته است. از اين رو، دانشمندان شيعي هر دو بزرگوار را ستوده و براي آنان احترام ويژه‌اي قائل شده‌اند. بررسي و مطالعه روايات ياسر در كتاب عيون اخبارالرضا علیه‌السلام، تأليف شيخ صدوق، مؤيد اين واقعيت است. زیرا مضمون روايات وي چنان است كه جز از راوي ولايتمدار و دلداده خاندان پيامبر صلی الله علیه و آله نقل نمي‌شود؛ چرا كه محور اصلي اين روايات، اثبات ولايت، حقانيت و منزلت عظيم حضرت امیرالمومنین علیه‌السلام است.[۵]

كثرت روايت

يكي ديگر از فضيلت‌هاي ارزشمند ياسر كه جلوه‌اي از علاقه او به اهل بيت علیهم‌السلام است، روايات فراواني است كه او آن‌ها را به نسل‌هاي آينده نقل كرده و به يادگار نهاده است؛ از جمله روايات گوناگوني كه از وي در عيون اخبارالرضا و جلد 49 بحارالانوار نقل شده است.

شاگرد برجسته او، علي بن ابراهيم قمي مي‌گويد: «ياسر براي من روايات بسياري را نقل كرد؛ ولي به دليل مرور زمان، پاره‌اي از روايات را فراموش كردم».[۶] باز همو مي‌گويد: «زماني كه حضرت رضا علیه‌السلام در توس به شهادت رسيد و مأمون عباسي از خراسان به سمت بغداد حركت كرد، ياسر به قم برگشت و تمام اخبار مربوط به آن حضرت را برايم بيان نمود».[۷]

استادان و شاگردان

از برخي منابع برمي‌آيد كه ياسر قمي علاوه بر امامان معصوم علیهم السلام‌، از محضر دو استاد حديث بهره‌مند مي‌شده است؛ يكي يسع بن حمزة اشعري قمي[۸] و ديگري شخصيتي است كه نام او ذكر نشده و تنها از او به عنوان «بعض العلماء» ياد شده است. اين شخص شايد يكي از اطرافيان و ياران حضرت رضا علیه‌السلام و يا اساساً اين شخص استاد وي نبوده است.[۹]

ياسر قمي گر چه بيش از دو استاد نداشته، ولي شاگردان فراوان و كم‌نظيري پرورش داده، که نشان دهنده دانش فراوان و برجستگي ياسر قمي است. در اين جا به نام گروهي از آنان بسنده مي‌كنيم:

2. ابراهيم بن هاشم قمي؛[۱۰]

1. علي بن ابراهيم قمي؛[۱۱]

3. احمد بن حلاّل؛[۱۲]

4. محمد بن صندل؛[۱۳]

5. محمد بن عيسي بن عبيد؛[۱۴]

6. ابراهيم بن محمد بن عبدالله؛[۱۵]

8. حمزة بن محمد بن احمد؛[۱۶]

9. سهل بن زياد آدمي؛[۱۷]

10. احمد بن محمد بن خالد برقي؛[۱۸]

11. صقر بن ابي دلف؛[۱۹]

12. حسين بن سعيد اهوازي؛[۲۰]

13. يعقوب بن يزيد؛[۲۱]

14. نوح بن شعيب؛[۲۲]

15. احمد بن اسحاق اشعری قمي؛[۲۳]

در نظر عالمان

شايسته است براي پي بردن به منزلت اين محدث گرانقدر، وي را در آيينه سخنان بزرگان رجال بنگريم.

  • الف) نجاشي گفته است: «ياسر خادم امام رضا علیه‌السلام، مولي و هم‌پيمان حمزة بن يسع اشعري قمي بود».[۲۴]
  • ج) علامه حلي در اثر رجالی خود به ياسر خادم اعتماد مي‌كند و ظاهراً وجاهت و وثاقت او را مي‌پذيرد. ايشان مي‌گويد: «روايتي كه در سلسله اسناد آن، ياسر قمي باشد اگر ديگر راويان موجه باشند، قهراً حديث عنوان صحيح پيدا مي‌كند».[۲۵]
  • د) و نيز ابن داود حلّي، ياسر را در بخش اول كتاب خود كه ويژه راويان موجه و قابل اعتماد است، قرار داده است.[۲۶]
  • هـ) رجالي بزرگ چند سده اخير، وحيد بهبهاني در منزلت ياسر نوشته است: «او روايتگري مورد ستايش است».[۲۷]
  • ز) صاحب كتاب طبقات الفقهاء، ياسر خادم را در شمار ياران فقيه امامان شيعي قرار داده است.[۲۸]

وفات

تاريخ رحلت و مدفن اين محدث گرانقدر، همچون تاريخ ولادت و تعداد و نام فرزندانش، معلوم نيست؛ جز اين كه به گفته بعضي مورخان، او به سال 220 ق. در قيد حيات بوده است.[۲۹] شايد بتوان حدس زد كه غروب اين ستاره تابناك در اواخر نيمه اول سده سوم هجري اتفاق افتاده است؛ به ويژه آن كه او را از ياران حضرت هادي علیه‌السلام به شمار آورده‌اند.

آثار و روایات

تنها اثر ياسر خادم كه تراجم‌نويسان بدان اشاره كرده‌اند، كتاب «المسائل» است. گويا اين كتاب، حاوي مسائلي بوده كه وي از امام رضا علیه‌السلام پرسيده و پاسخ آن‌ها را دريافت داشته است.[۳۰] شیخ طوسی در رجال خود گوید: یاسر از موالیان حمزة بن یسع است و مسائلی را جمع کرده بود و احمد بن ابی عبدالله برقی آن مسائل را از وی نقل کرده و در فهرست هم او را از مؤلفان آورده است.[۳۱]

در پايان، برخي از احاديث نقل شده از طریق ياسر خادم ذکر می شود:

نتیجه ستم حكمرانان:

ياسر قمي از حضرت رضا علیه‌السلام نقل كرده: «اذا كذب الولاة حُبِسَ المطر و اذا جار السلطان هانت الدولة و اذا حبست الزكاة هلكتِ المواشي»؛ هنگامي كه فرمانداران و حكمرانان در شهرها دروغ گويند، بارش باران كم مي‌شود و هنگامي كه حاكم و رهبر ستمگري پيشه كند، بنياد حكومت سست مي‌شود. وقتي كه مردم زكات اموال خود را نپردازند، چهارپايان آنان مي‌ميرند.[۳۲]

پنهان كردن كارهاي خوب:

او از حضرت رضا علیه‌السلام و آن بزرگوار از رسول خدا صلی الله علیه وآله نقل فرمود: هر آن كس كه كار خوبي را انجام دهد و آن را پنهان كند كه مردم متوجه نشوند، اين كار خوب، مساوي با هفتاد كار نيك است و هر كس بدي‌ها را آشكار كند و در جامعه ديني گسترش دهد، او خوار و بدبخت است؛ ولي هر كس بدي‌ها را هم پنهان كند، خداوند متعال او را مي‌آمرزد.[۳۳]

انحراف در خداشناسي:

ياسر مي‌گويد: بارها از امام رضا علیه‌السلام شنيدم كه مي‌فرمود: هر كس خداوند يگانه را به مخلوقاتش شبيه سازد و خداي را مانند آنان پندارد، او مشرك است و آن كس كه به خدا چيزهايي را نسبت دهد كه خداوند از نسبت دادن به ذات مقدس خودش نهي كرده، همانا او كافر است.[۳۴]

انسان سخاوتمند و بخيل:

از امام علي بن موسي الرضا علیه‌السلام نقل كرده: «السخي يأكل مِن طعام الناسِ ليأكلوا مِن طعامه و البخيل لايأكل من طعام الناس لئلاّ يأكلوا مِن طعامه»؛ انسان سخاوتمند و بخشنده از غذاي مردم مي‌خورد تا مردم هم از طعام او بخورند؛ ولي بخیل از طعام مردم نمي‌خورد تا مردم غذاي او را نخورند.[۳۵]

امیرالمؤمنین از ديدگاه پیامبر:

باز روايت مي‌كند از امام رضا علیه‌السلام كه فرمود: رسول الله به اميرالمؤمنین فرمود: ياعلي! تو حجت خدايي، تو باب الله هستي، تو راه به سوي خدايي، تو خبر بزرگي، تو راه مستقيمي، تو نمونه اعلاي انسانيت و اسوه مؤمناني، تو رهبر مسلمين، بهترين وصي و سرور صديقين هستي. يا علي! تو بعد از من مظلوم واقع خواهي شد. يا علي! تو را از حق خود جلوگيري مي‌كنند. يا علي! حزب تو، حزب من است و حزب من، حزب الله است و حزب دشمنان تو، حزب شيطان است.[۳۶]

خصلت‌هاي ويژه اميرالمؤمنین:

ياسر از امام رضا علیه‌السلام، از رسول اكرم صلی الله علیه و آله روايت مي‌كند: يا علي! من از خداوند براي تو پنج خصلت خواستم كه خداوند عطا فرمود: 1- از خدا خواستم در روز قيامت، من و تو با هم محشور شويم و سر از خاك برداريم، خداوند به من عطا كرد. 2- از خداوند خواستم در هنگام نصب ترازوي اعمال با من باشي، خداوند اجابت كرد. 3- از ذات مقدس خداوند خواستم تو را حامل پرچم خدا و پرچمدار من قرار دهد. خداوند به من عطا كرد. 4- از خداوند خواستم كه تو امت مرا از حوض كوثر سيراب كني، خداوند اجابت فرمود. 5- از خداوند خواستم تو را پيشواي امت من به سوي بهشت قرار دهد، كه اين خواسته را هم عطا كرد.[۳۷]

اخلاق امام رضا علیه‌السلام:

ياسر مي‌گويد: وقتي كه امام فراغتي مي‌يافت، تمام اطرافيان خود را از كوچك و بزرگ، جمع مي‌كرد؛ با آن‌ها سخن مي‌گفت و شوخي مي‌كرد و دل آنان را شاد مي‌ساخت و با آن‌ها اُنس مي‌گرفت. وقتي كه سفره غذا را مي‌گشودند، تمام كساني را كه در خانه امام بودند، جمع مي‌كرد و با آنان غذا مي‌خورد.[۳۸]

پاداش زيارت امام رضا:

ياسر مي‌گويد: امام رضا علیه‌السلام فرمود: برای زیارت هیچ قبری بار و بنه نبندید و سفر نکنید، مگر براي قبور ما (اهل بیت). اي ياسر! بدان و آگاه باش كه من را از روي ستم با زهر، مسموم مي‌كنند و در سرزمين غريب دفن خواهم شد. هر آن كس كه وسايل سفر خود را ببندد و به زيارت من آيد، دعاي او مستجاب و گناهانش آمرزيده خواهد شد.[۳۹]

پانویس

  1. رجال نجاشي، چاپ داوري، ص 315؛ فهرست شيخ طوسی، ص 183 و معجم رجال الحديث، ج 20، ص 7.
  2. عيون اخبارالرضا علیه‌السلام، ج 2، ص 315.
  3. مجمع الرجال قهپايي، ج 6، ص 246.
  4. سيرة الائمه الاثني عشر، هاشم معروف الحسني، ج 2، ص 354 والحياة السياسية للامام الرضا علیه‌السلام، علامه جعفر مرتضي عاملي، ص 139، جامعه مدرسين قم.
  5. به عنوان نمونه: عيون اخبارالرضا علیه‌السلام، ج 2، ص 228.
  6. همان، ص 15.
  7. همان، ص 149.
  8. اصول كافي، ج 2، ص 428.
  9. فروع كافي، ج 7، ص 261، باب النوادر، ح 4، دارالكتب، قم.
  10. عيون اخبارالرضا علیه‌السلام، ج 2، ص 114.
  11. تفسير علي ابن ابراهيم، ج 2، ص 334.
  12. فروع كافي، ج 7، ص 261.
  13. اصول كافي، ج 2، ص 428، باب سترالذنوب.
  14. مجمع الرجال، قهپايي، ج 6، ص 246.
  15. عيون اخبارالرضا علیه‌السلام، ج 1، ص 315.
  16. عيون الاخبار، ج 2، ص 6.
  17. فروع كافي، ج 6، ص 332.
  18. رجال نجاشي، ص 452، چاپ جامعه مدرسين.
  19. عيون اخبارالرضا علیه‌السلام، ج 2، ص 114.
  20. امالي مفيد، ص 310، چاپ جامعه مدرسين.
  21. وسائل الشيعه، چاپ 20 جلدي، ج 6، ص 236.
  22. جامع الروات، ج 2، ص 322.
  23. حاشيه شرح مشيخه، سيد حسن خرسان، ج 4، ص 48.
  24. رجال نجاشي، ص 315.
  25. خلاصة الاقوال، ص 278.
  26. رجال ابن داود، ص 270 و تنقيح المقال، ج 3، ص 307.
  27. تعليقه بر منهج المقال، چاپ قديم، ص 394.
  28. طبقات الفقهاء، ج 3، ص 608.
  29. طبقات الفقهاء، ج 3، ص 608.
  30. رجال نجاشي، ص 452 و فهرست طوسي، ص 183.
  31. رجال شيخ طوسي، ص 395.
  32. امالي مفيد، ص 310.
  33. اصول كافي، ج 2، ص 428.
  34. عيون اخبارالرضا علیه‌السلام، ج 1، ص 114.
  35. همان، ج 2، ص 12.
  36. عيون اخبارالرضا علیه‌السلام، ج 2، ص 15.
  37. همان، ص 228.
  38. همان، ص 159.
  39. همان، ص 55 و 626.

منابع

"یاسر قمی"، ستارگان حرم، ابوالحسن رباني سبزواري، جلد 14، صفحه 49-58.