میرزا علی آقا شیرازی
واعظ وارسته
محتویات
اشاره
حاج میرزا علی آقا شیرازی؛ فاضل مشهور، ادیبِ محقق، فقیه فرزانه، طبیب صاحب نفس و سرآمد عارفان عصر خویش بوده اند و استاد شهید مطهری وی را «نهج البلاغه مسلم» می دانست. آنچه که به زندگی این شخصیت بزرگ امتیاز خاصی میدهد، حالات ویژه اخلاقی و تأثیر آن بر رادمردانی چون شهید مطهری و دیگر انسانهای جویای تهذیب نفس است.
افکار میرزا در علوم متداول آن زمان تحول آفرید، وی مبنای درس اخلاق و جلسات وعظ خویش را بر محور نهج البلاغه قرار داد و گروه کثیری از شهرهای مختلف، حتی عتبات عالیات در محضرش گرد آمدند.
دوران کودکی
«محمدقاسم شیرازی» چهره شناخته شده و تاجر معتبر شیراز بشمار می رفت[۱] بعد از وفات حاج علیاکبر فرزند محمدقاسم شغل پدر را پی گرفت، اما مدتی بعد اشتیاق به تحصیل او را به نجف اشرف رساند. البته در نجف نیز فعالیت های تجاری را ادامه داد. کشش درونی و همنشینی با اهل دانش سبب شد تا حاج علیاکبر سعادت حضور در مکتب دانشورانی گرانمایه، چون علامه مولا حسین بن محمد اسماعیل اردکانی، معروف به فاضل اردکانی (1235-1305 ه.ق) راه یابد.[۲]
حاج علی اکبر پس از فراغت از تحصیل، پژوهشی را در روایات و احادیث انجام داده و کتاب معروف «شرح الاربعین حدیثا فی فضیلة الصلوة علی النبی و آله صلی الله علیهم اجمعین» را نوشت. این کتاب ضمن تأیید کمالات علمی این بازرگان اهل فضل، گویای علاقه وی به خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام نیز هست.[۳]
اولین مکتب درسی علی در خانه تشکیل شد و نخستین معلم پدرش بود، حاج علی اکبر برای تربیت چنین فرزندی از جان و دل کوشید[۴] و سرانجام در سال 1304 ه.ق جان به جان آفرین تسلیم کرد.[۵] بعد از فوت پدر، آیت الله میرزا حسین شیرازی که این خانواده را به خوبی می شناخت، سید عبدالله ثقة الاسلام را قیم و وصی وی قرار داد.[۶]
استادان
حاج میرزا علی آقا در سال 1316 ه.ق راهی اصفهان شد و بخشی از تحصیلاتش را در مدرسه نیم آورد - واقع در انتهای بازار بزرگ اصفهان - گذراند. جاذبه معنوی مدرسان این مدرسه، خصوصا آقا سید محمدباقر درچه ای، موجب شده بود تا علی به این مکان روی آورد. مرحوم درچه ای یکی از علما و فقهای مشهور اصفهان بود. به طوری که پس از درگذشت آیت الله سید اسماعیل صدر در کاظمین (1338 ه.ق) اهالی اصفهان و برخی نقاط ایران به ایشان رجوع کردند.[۷] و بزرگانی چون مرحوم آیت الله بروجردی و شهید مدرس نزد وی شاگردی کرده اند.
زمانی که حاج میرزا علی آقا از مکتب آیت الله درچه ای استفاده می کرد، دو نام آور عرصه اندیشه آخوند ملا محمد کاشی و جهانگیرخان قشقایی مشغول تربیت شاگردان در میدان حکمت و فلسفه بودند، نیم قرن فلسفه ملاصدرا را در اصفهان تدریس می کردند. مرحوم آیت الله بروجردی آخوند کاشی را مجتهد در معقول و منقول معرفی کرده است و می گویند: هنگام شب و سحر ذکر ملکوتی «یا سبوح» «یا قدوس» از حجره این حکیم بلند بود و شخص موثقی خاطرنشان ساخته است. احساس می نمودم درختان با این ذکرگویی با وی همنوا می باشند.[۸] فیلسوف، فقیه و حکیم ربانی جهانگیرخان قشقایی استاد دیگر حاج میرزا علی آقا است که حاج شیخ عباس قمی از وی به عنوان عالم جلیل و فاضل نبیل و صاحب مهارت در معقول، منقول و عرفان یاد کرده است.[۹]
حاج میرزا علی آقا در بوستان شیخ اسدالله قمشه ای (1297-1334 ه.ق) که بهاری کوتاه داشت، گشت و گذاری کرد و ذهن مشتاق خود را از رایحه دانش و تقوای این مرد الهی، عطر آگین ساخت.[۱۰] شیخ عبدالحسین محلاتی (1270-1312 ه.ق)[۱۱] بود و در مدرسه صدر اصفهان دروس خارج را تدریس می نمود، یکی دیگر از اساتید حاجی میرزا علی آقا بود.[۱۲]
آیت الله العظمی حاج آقا حسین بروجردی (1292-1381 ه.ق) مرجع عظیم الشأن قرن اخیر در اصفهان به دلیل تسلط بر منابع، تشریح مبانی فقه و اصول با زبانی رسا و قابل فهم، حوزه درسی گرم و پررونقی داشت و یکصد نفر در آن حضور می یافتند حاج میرزا علی آقا شیرازی علاوه بر آن که از شاگردان برجسته آیت الله بروجردی محسوب می شد، رابطه ای تنگاتنگ با آن فقیه داشت و استادش از همت عالی، علو طبع و حالات اخلاقی وی بر خویشتن می بالید.
حاج میرزا علی آقا شیرازی مباحثی، چون فقه، اصول، رجال و درایه را نزد حاج آقا میرزا کمال الدین ابوالهدی کرباسی (متوفی 1356 ه.ق) که عالمی فقیه و زاهدی مجتهد بود، فراگرفت.[۱۳]
شیخ محمدحکیم خراسانی گنابادی اصفهانی، از مفرسان و حکمای معاصر است که بعد از درگذشت آخوند کاشی و جهانگیرخان قشقایی، استاد مسلم فلسفه در اصفهان بود. شهید مطهری می نویسد: «حاج میرزا علی آقا از نظر سنی با حکیم خراسانی تفاوت چندانی نداشته و با معظم له و حاج آقا رحیم ارباب دوستی در کمال صمیمیت داشته اند اما با توجه به این که فلسفه را از بزرگسالی تحصیل کرده به احتمال زیاد از محضر دوست صمیمی اش بهره مند شده است.[۱۴] چون حاج میرزا علی آقا از دوران نوجوانی به آموزش طب علاقه داشت و احساس می کرد با فراگیری آن می تواند خدمتی به جامعه انجام دهد، به محضر حاج میرزا محمدباقر حکیمباشی (متوفی 1327 ه.ق) از اطباء معروف راه یافت.[۱۵]
حاج میرزا علی آقا شیرازی که مدتی از جوار بارگاه مقدس مولای متقیان دور مانده بود، نگاه مشتاقش همیشه راه نجف را می کاوید، گویی این ندا از نجف گوشش را نوازش می داد:
گرفتم این که ز ما چند گاه ماندی دور دوباره باز به آغوش ما درآیی زود
هنگامی که وی وارد نجف شد، حوزه های علمیه این شهر در اوج شکوه و مزین به وجود فقیهانی فرخنده و فرزانگانی والامقام بود. از شخصیت هایی که حاجی به محضرشان شتافت و از اندوخته های علمی آنان استفاده کرد، شیخ الشریعه اصفهانی (1266-1339 ه.ق)[۱۶] ملا محمدکاظم خراسانی (1255-1329 ه.ق) و سید محمدکاظم یزدی (1248-1337 ه.ق) که از مفاخر شیعه و استونه های عظیم فقاهت بشمار می آیند، می توان نام برد. احتمال قوی حاج میرزا علی در سال 1323 ه.ق به اصفهان عزیمت نمود و خود می گوید: «در جریان مشروطه خواهی به اصفهان آمدم...».[۱۷]
غواص اقیانوس علوی
موقعی که حاجی به اصفهان قدم نهاد، با تلاش علما و استادان حوزه علمیه که شهید آیت الله مدرس در دین آنان چون ستاره ای می درخشد، آرامش نسبی به اصفهان بازگشته بود. حاج میرزا علی آقا با کمال فروتنی و به رغم توانایی های علمی، در اصفهان به امور بازرگانی مشغول شد تا آن که روزی به درس نهج البلاغه مرحوم مدرس حاضر شد. شهید مدرس وقتی وی را دید، چون از سوابق علمی حاجی آگاهی داشت، به او گفت: «آقا حیف است، با آن کمالات به چنین اموری بپردازید. مسیر خودتان را عوض کنید و به تجارتِ آخرت روی آورید و به این ترتیب حاجی گام در مسیر جدید گذاشت. آری نسب نامه تدریس نهج البلاغه در حوزه های علمیه ایران به شهید مدرس می رسید و حاجی این تبارنامه را روشن می کند و فراگیری این کتاب را مدیون مدرس می داند، زیرا وی سپس از تذکر مدرس به تدریس و کاوش در آثار علمی و نیز ارشاد مردم از طریق وعظ و خطابه روی می آورد.[۱۸]
حاج میرزا علی آقا چنان در اقیانوس نهج البلاغه به غواصی پرداخت که گویی با نهج البلاغه زندگی می کرد. استاد شهید آیت الله مرتضی مطهری می نویسد: «قبل از برخورد با وی این کتاب (نهج البلاغه) را نمی شناخت... یک نهج البلاغه مجسم بود. مواعظ نهج البلاغه در اعماق جانش فرورفته بود. برای من محسوس بود که روح این مرد با روح امیرالمؤمنین پیوند خورده و متصل شده است...».[۱۹]
و در جای دیگر می نویسد: «نهج البلاغه به او حال می داد و روی بال و پر خود می نشاند و در عوالمی که ما نمی توانستیم درک کنیم، سیر می داد. جمله های این کتاب ورد زبانش بود و به آنها استشهاد می نمود. غالباً جریان کلمات نهج البلاغه بر زبانش با جریان اشک از چشمانش بر محاسن سپیدش همراه بود...».[۲۰]
وقتی آیت الله سید محمدرضا خراسانی، رئیس حوزه علمیه وقت اصفهان از حاجی خواست برای طلب های مدرسه، مباحث اخلاقی مظرح کند، به تدریس نهج البلاغه روی آورد. او وقتی سخن می گفت، تسلط و تبحرش آشکار می شد.[۲۱] یکی از شاگردانش، سید رضا سیادت موسوی می گفت: «غیرممکن بود حاجی لب به سخن بگشاید و از نهج البلاغه چیزی بر زبان نیاورد».[۲۲]
آیت الله سید اسماعیل هاشمی نیز گفته است: «آیت الله حاج میرزا علی آقا شیرازی از بزرگ علمایی است که در میان اهل علم و همه مردم قداست وافری داشت در همان اوقات نخستین که برای تحصیل علوم دینی به اصفهان آمدم، از محضر این بزرگمرد استفاده می کردم به خصوص که در خطب و بیان نهج البلاغه تخصصی خاص داشتند و قطع نظر از تبحر در ادبیات و خطب شریف، آن معنویتی که در خطبه ها نهفته بود، از سیمای این انسان وارسته مشاهده می گردید».[۲۳]
استاد مهدی خلف زاده که از سال 1324 ه.ق در درس نهج البلاغه حاجی شرکت می نمود و هم حجره ایشان بود، از انقلاب درونی استاد در حال شرح نهج البلاغه سخن گفته است.[۲۴] عالمان بزرگی مانند شیخ جواد جبل عاملی و سید روح الله خاتمی نیز در درس و تفسیر نهج البلاغه این عارف متعبد شرکت نموده اند. از حالت روحانی استاد و تأثیر بخشی بر خلق و خوی شاگردان سخن گفته اند.[۲۵]
آیت الله محمد واعظ زاده خراسانی که در سال 1327 ه.ش حاجی را در اصفهان دیده، می گوید: یکبار او را در بیت آیت الله بروجردی (در قم) دیدم. فرمود: سید رضی در نهج البلاغه خطبه ها را تقطیع کرده و دارم قطعات حذف شده را جمع می کنم و متوجه شده ام که این تقطیعات گاه مخل مقصود است.[۲۶]
این عالم عامل غیر از نهج البلاغه تفسیر قرآن، شرحی کبیر و شرح نفیسی را درس می گفت. او به کتب روایی نیز نظر خاصی داشت و طلاب را به مطالعه آنان تشویق می کرد. گرچه از اهل معقول بشمار می رفت ولی حکمت و فلسفه تدریس نکرد و در تدریس سایر علوم از اندیشه های حکیمان بیبهره نبود. در ادبیات عرب و ادبیات فارسی در بین متأخرین از نوادر بود و علم طب خود را خوب می دانست.
شهید مطهری می نویسد: «این مرد در عیناین که فقیه (در حد اجتهاد) و حکیم و عارف و طبیب و ادیب بود و در بعضی قسمت ها؛ مثلاً طب قدیم و ادبیات طراز اول بود و قانون بوعلی را تدریس می کرد. از خدمتگزاران آستان مقدس حضرت سیدالشهداء علیهم السلام بود.[۲۷] جلال الدین همایی می گوید: قسمت معالجات قانون ابوعلی سینا را خدمت مرحوم، حاج میرزا علی آقا شیرازی فراگرفتم.[۲۸]
معرفت و تربیت
یکی از فرزانگانی که به محفل نورانی این عالم ربانی راه یافت، شهید آیت الله مطهری است. وی در تابستان سال 1321 ه.ش یعنی چهار سال پس از اقامت در قم ایشان به اصفهان رفت، با این مرد بزرگ آشنا شده و از محضرش استفاده کرد. این آشنایی تبدیل به ارادت زیاد از سوی وی و لطف استاد از طرف آن مرد بزرگ شد. به طوری که بعدها حاج میرزا علی آقا به قم می آمد و در حجره شهید مطهری اقامت می گزید و علمای بزرگ در آنجا با ایشان دیدار داشتند.[۲۹] و آن متفکر شهید درک محضر این استاد را از ذخائر گرانبهای عمر خود می دانست و حاضر نبود با هیچ چیزی معاوضه کند.[۳۰]
فقیه عارف، حکیم و ادیب معاصر آیت الله حاج آقا رحیم ارباب (1297-1396 ه.ق) از شاگردان خاص حاج میرزا علی آقاست، وی به آقا رحیم احترام بسیاری می گذاشت و در اصفهان به نماز جمعه او حاضر می شد.[۳۱]
حسن نیت و خلوص از سراسر وجود این دانشمند گرانمایه نمایان بود.[۳۲] آیت الله سید روح الله خاتمی (متوفی 1367 ه.ق) در این باره می گوید: «در مدرسه صدر اصفهان از استادانی استفاده کردم که از حیث مقام اخلاق، زهد و عرفان معروف بودند و یکی از آنها حاج میرزا علی آقا شیرازی است که از ابتدا با ایشان مانوس شدم و استفاده هایی از محضرش کردم. شرح شمسیه و قسمتی از نهج البلاغه را نزدشان خواندم و اساساً با هم مأنوس بودیم و ایشان به حجره من می آمدند و می رفتند.[۳۳]
استاد سید جلال الدین همایی (1287-1359 ه.ق) یکی دیگر از پرورش یافتگان برجسته حوزه درسی و تهذیب حاج میرزا علی آقاست. رابطه این استاد و شاگرد نیز به مرور زمان به اشتیاق و ارادت متقابل مبدل شد. استاد منوچهر قدسی می نویسد: «مرحوم همایی به حاجی عشق و ارادتی مالا کلام داشت و تا او آخر عمر آن مرحوم هرگاه به ایشان برمی خورد، عاشقانه و صداقانه می گفت: دلم می خواهد یک بار دیگر قانون را در خدمت شما دوره کنم. از استعداد حاجی سخن ها داشت.[۳۴]
وقتی همایی در تابستان از تهران به اصفهان می آمد، با حاجی دیدار تازه می کرد و این ملاقات همه افاضه و استفاضه بود.[۳۵]
آیت الله احمد فیاض (متولد 1324 ه.ش) این توفیق را بدست آورد تا در اصفهان از محضر پرفیض حاج میرزا علی آقا شیرازی بهره مند شود. وی می گوید: حجره ایشان در جوار حجره من بود. نهج البلاغه تدریس می نمود و افراد زیادی در درسش شرکت می کردند. در زهد، تقوا و حالات معنوی شهرت داشت و چون به نماز می رفت و طلبه ها متوجه می شدند، به وی اقتدا می نمودند. با وجود آن که در علوم متعدد صاحب نظر و متبحر بود ولی جنبه اخلاقی وی این توانایی ها را تحت الشعاع قرار می داد. آیت الله فیاض، مدرس پاک سیرت و بدون پیرایه ای است که در نهایت سادگی و قناعت زندگی می کرد و از مدرسان مشهور حوزه علمیه اصفهان بشمار می رود.[۳۶]
آیت الله مشکوة (متوفی 1369 ه.ش) شاگرد مبرز حاجی میرزا علی آقاست که بسیاری از کمالات را نزد وی آموخته. آیت الله مشکوة او که در اصفهان و نجف تحصیلات خویش را تکمیل کرده بود، در زادگاهش «خمینی شهر» مدرسه ای تأسیس کرد و به تربیت طلاب دینی پرداخت. وی در مشکلات درسی به اهل بیت توسل می جست.[۳۷]
آیت الله شیخ جواد جبل عاملی می گوید: خدمت حاج میرزا علی آقا که مرد مذهبی بود، درس تفسیر قرآن و نهج البلاغه می رفتم که واقعا کم نظیر بود و برای کسانی که این جلسات علمی را درک نکرده اند، تصورش مشکل است. آنچه می گفت، از دل برمی خاست و بر دل می نشست.[۳۸] از دیگر شاگردان مرحوم حاج میرزا علی آقا، می توان حاج شیخ عبدالرحیم ملکان (متولد 1302 ه.ش)، آیت الله سید اسماعیل هاشمی (متولد 1333 ه.ق)، مرحوم حسین عمادزاده (متوفی 1369 ه.ش) (صاحب تألیفات متعدد در شرح حال اهل بیت علیهم السلام، استاد فضل الله ضیاء نور (متوفی 1604 ه.ق) و پروفسور علی شیخ الاسلام (متولد 1302 ه.ش) نام برد.
احیای آثار
حاج میرزا علی آقا شیرازی به موازات تدریس، از کاوش در منابع قرآنی، روایی و نیز آثار سلف غافل نبود و ضمن تلاش های علمی به ارزش والای «تفسیر تبیان» پی برد و پس از تحقیق و تفحص و تصحیح علمی و چاپ اصلاح شده این اثر نفیس را عهده دار شد. در این راستا از اهتمام آیت الله سید محمد حجت کوهکمرای و جهد برخی شاگردان فاضل خود از جمله حسین عمادزاده، حاج آقا رحیم ارباب و جلال الدین همایی بهره برد و سرانجام تفسیر تبیان شیخ طوسی در سال 1365 ه.ق (با چاپ سنگی در دو مجلد رحلی انتشار یافت.[۳۹]
احیاء انتشار کتاب «زادلمعار» علامه مجلسی و تصحیح و منقح نمودن این کتاب ارزشمند نیز به عهده حاج میرزا علی آقا شیرازی بود که با هزینه مرحوم روغنی زاده بازرگانی خیر در سال 1324 ه.ش به چاپ رسید. همچنین کتاب «من لایحضره الطبیب» مربوط به زکریای رازی نیز پس از تحقیق لازم به ضمیمه کتاب برءالساعة (بهبودی آنی) با دستیاری آقا جمال الدین معارف پرور به زیور طبع آراسته کرد.[۴۰]
اخلاق و رفتار
حاج میرزا علی نسبت به ارشاد و هدایت جامعه احساس وظیفه می کرد و بر فراز منبر به موعظه حاضران می پرداخت. از این رو محضر مرحوم آقا سید علی نجف آبادی (متولد 1287 ه.ق) و آیت الله حاج شیخ محمدحسن عالم نجف آبادی (متوفی 1384 ه.ق) بهره برد.[۴۱] وقتی که مرجع عالیقدر - آیت الله بروجردی - جهان تشیع تصمیم گرفت کلاسی اخلاقی در حوزه علمیه قم برگزار کند، با وجد و آن که اشخاص برجسته ای در قم بودند، حاج میرزا علی آقا را که با مراتب فضل و کمالش از قبل آشنایی داشت برای این منظور به قم فراخواند.[۴۲]
طهارت روح، قداست نفس و صفای ضمیرش سبب شد تا آوازه اش حتی عتبات عالیات بپیچید. شهید مطهری درباراش می گوید: «یکی از بزرگترین اهل معنایی است که من در عمر خود دیده ام».[۴۳] آیت الله فاضل لنکرانی در وصف وی گفته است. مرحوم حاج میرزا علی آقا شیرازی... انصافاً اخلاقی علمی و عملی متجسم بود و هر کس که با ایشان برخورد می کرد، تحت تأثیر و جاذبه او قرار می گرفت. مدتی هم از محضر ایشان از نظر اخلاق استفاده کردیم.[۴۴]
از عوامل عمده توفیق حاجی در رسیدن به کمالات معنوی انجام فرائض دینی، عبادات و مستحبات و پرهیز از محرمات، مداومت بر ادعیه و زیارات بود، در مدرسه صدر چون به نماز می ایستاد، با وجود این که می خواست در اختفا نماز بخواند و از امامت جماعت پرهیز داشت، هنوز در رکعت اول بود که صحن و ایوان مدرسه از نمازگزار پر می شد.[۴۵]
شهید مطهری می گوید: این پیرمرد با حالی عجیب سوره والفجر را می خواند. وقتی به این آیه می رسید؛ «وجیء یومئذ بجهنم» دیگر منقلب می شد و اشک هایش می ریخت، درست مثل مرغی که پرپر بزند.[۴۶]
حاجی به دنیا اعتنایی نداشت، اما حالات زاهدانه او را از وضع محرومان غافل نمی کرد و رسیدگی به دردمنان جزو برنامه هایش بود.[۴۷] اقشار گوناگون مبالغی را به عنوان سهم امام به وی می دادند ولی در مسیر بین محل درس تا منزل همه پولها را به نیازمندان می داد و چون به خانه می آمد، دیگر دیناری در جیبش نبود.[۴۸] وقتی مشغول تدریس شد، گاه در باغچه مدرسه صدر و روی خاک ها می نشست. خانه مسکونیش به عیالش که از سادات بود، تعلق داشت.[۴۹]
آیت الله میرزا اسدالله جوادی گفته است: وقتی حاجی از مشهد بازگشت و به دیدنش رفتیم، در خانه ای محقر ساکن بود که درب اتاق هایش شیشه نداشت و با کاغذ جای قاب شیشه ها را پوشانیده بودند. سرانجام دردهای جانگداز در گذرگاه های دشوار وادی ایمن به کمین نشستند و بدن نحیف این پیر پارسا را دربند بستر گرفتار ساختند با آشکار شدن هلال ماه جمادی الاول که مقارن با اوایل فصل زمستان بود، اندک اندک ستاره فروزان فضیلت در چهار دواری خانه محقرش محصور شد تا آن که در بین الطلوعین روز یکشنبه هفدهم دی ماه سال 1334 ه.ش مطابق با 24 جمادی الاول 1375 ه.ق تن خاکی را به خاک باز پس داد و میهمان عرشیان شد.[۵۰] پیکرش را با احترام فراوان از اصفهان به قم انتقال داده، بنابر وصیتش در جوار بارگاه حضرت معصومه سلام الله علیها و مزار شیخان، ضلع جنوبی شرقی دفن کردند.[۵۱]
پانویس
- ↑ نقباءالبشر فی اعلان قرن الرابع عشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج4، ص1488.
- ↑ الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج13، ص70 مؤلف «الذریعه» مکان این تلمذ را معین ننموده ولی سید مصلح الدین مهدوی ضمن آن که حاجی علیاکبر شیرازی را در جمله فاضلان معرفی کرده، می افزاید نامبرده نزد مولی محمدحسین کاظمینی در نجف تحصیل نموده است، اما چون فاضل اردکانی در نجف حوزه درسی نداشته، شاید حاج علیاکبر سید نجف تا کربلا را طی می نموده تا در جوار بارگاه حضرت امام حسین علیه السلام از مقامات علمی استادش بهره مند گردد.
- ↑ الذریعه، ج13، ص70، تذکرة القبور، ص436.
- ↑ الذریعه، همان.
- ↑ تذکرة القرور، ص436.
- ↑ طبیب جسم و جان، ص37.
- ↑ شرح حال رجال ایران، مهدی بامداد، ج3، ص302.
- ↑ مصاحبه با آیت الله حیدرعلی محقق، مجله حوزه، شماره53، ص51-52.
- ↑ فوائد الرضویه، حاج شیخ عباس قمی، ج اول، ص88.
- ↑ علوم و عقاید (بررسی در عقاید مذهبی، سیاسی و فلسفی) ابراهیم جواهری، ص 8.
- ↑ زندگینامه شیخ مرتضی انصاری، ضیاءالدین سبط الشیخ، ص 218.
- ↑ تاریخ شهر سامرا، و شمه ای از زندگی آیت الله بروجردی، سید مصلح الدین مهدوی، ص112.
- ↑ مجله حوزه سال چهاردهم، شماره 83، ص36.
- ↑ خدمات متقابل اسلام و ایران، شهید مطهری، ص 617، پاورقی.
- ↑ تذکرة القبور، ص67-68.
- ↑ در مورد وی بنگرید به کتاب ملا فتح الله اصفهانی شیخ شریعت، محمدعلی محمدی.
- ↑ مدرس مجاهدی شکست ناپذیر، ص159.
- ↑ همان مأخذ، ص160.
- ↑ عدل الهی، شهید مطهری، ص251.
- ↑ سیری در نهج البلاغه، ص10 و 11.
- ↑ طبیب جسم و جان، ص60-61.
- ↑ همان، ص 90.
- ↑ همان، ص42.
- ↑ همان، ص80.
- ↑ مجله حوزه، سال سوم، شماره مسلسل 165 (گفتگو با آیت الله جبل عاملی) و مجله پیام انقلاب، شماره 72، ص24.
- ↑ سرگذشت های ویژه از زندگی استاد شهید مرتضی مطهری، ج3، ص35.
- ↑ عدل الهی، ص252، پاورقی.
- ↑ همایی نامه، ص23.
- ↑ عدل الهی، ص25.
- ↑ سیری در نهج البلاغه، مقدمه.
- ↑ طبیب جسم و جان، ص61.
- ↑ کیهان فرهنگی، آذر65، ص33.
- ↑ مجله پیام انقلاب، شماره72، ص25.
- ↑ رساله شعوبیه، جلال الدین همایی.
- ↑ همان، ص 4.
- ↑ مجله حوزه، سال سوم، دی ماه 1365، شماره 18، ص36.
- ↑ مصاحبه با آیت الله مشکوة، مجله حوزه، سال ششم، شماره 31، ص53-54.
- ↑ مجله حوزه، شماره15، ص26-27.
- ↑ بیست مقاله، آیت الله رضا استادی، ص211.
- ↑ مؤلفات و مصنفات ابوبکر محمد بن زکریای رازی، دکتر محمود نجمآبادی، ص71.
- ↑ مجله پیام انقلاب، همان شماره، ص17.
- ↑ شهید مدرس، ماه مجلس، از نگارنده ص54.
- ↑ گفتارهای معنوی، شهید مطهری، ص 120.
- ↑ مجله پیام انقلاب، شماره 90، ص25.
- ↑ مدرس مجاهدی شکست ناپذیر، ص159 و سیری در نهج البلاغه، مقدمه.
- ↑ تفسیر سوره فجر و سوره قیامة، شهید مطهری، ص29.
- ↑ روزنامه رسالت، شماه 2778، شماره 1376/6/5.
- ↑ طبیب جسم و جان، ص 88.
- ↑ علوم و عقاید، ابراهیم جواهری، ص8.
- ↑ لمعاتی از شیخ شهید، ص 15 و تاریخ حکما و عرفای متأخرین صدرالمتألهین، منوچهر صدوقی، ص83.
- ↑ ناصح صالح، غلمرضا گلی زواره، ص229.
منابع
غلامرضا گلی زواره، ستارگان حرم، جلد4.