صفا و مروه
صفا بخشى كوچك از كوه «ابوقبيس» است كه در جنوب مسجدالحرام قرار گرفته و مروه قسمتى كوچك از كوه «قعيقعان» مىباشد كه در شمال شرقى مسجد واقع شده[۱] و محل سعى كه به آن «مسعى» مىگويند، در فاصله ميان اين دو است كه به دو مسير رفت و برگشت تقسيم كردهاند.
در قران کریم آمده است :«ان الصفا و المروة من شعائر الله» (بقره 158)؛ صفا و مروه از علائم و نشانه های خداست.
در جاهلیت مشرکان سعی می کردند و بتی روی صفا نهاده بودند و بت دیگری روی مروه و در هر بار که به صفا یا مروه می رسیدند این دو بت را به تبرک مس می نمودند. مسلمانان می پنداشتند که سعی میان صفا و مروه برای حرمت آن بتهاست پس سعی معصیت است. خداوند تعالی فرمود خود صفا و مروه از شعائر الهی و علائم الهی است و سعی برای حرمت بت یا جای بت ها نیست. [۲]
بر بالاى مسعى طبقه دومى نيز ساخته شده كه حجاج غيرشيعه در آنجا به سعى مىپردازند ولى از آنجا كه طبقه دوم ميان دو كوه واقع نشده، سعى ميان آنها از نظر فقهاى شيعه داراى اشكال است.
امام صادق عليهالسلام درباره وجه تسميه اين دو مىفرمايد: «آدم مصطفى» پس از اخراج از بهشت بر فراز يكى از اين دو فرود آمد و نام كوه از (مصطفى) گرفته و صفا ناميده شد و «حوّا» بر كوه ديگرى فرود آمد و اسم آن از «مرأه» كه به معناى زن است، اتخاذ گرديد و مروه نام گرفت.[۳]
در روايت ديگر امام عليهالسلام مىفرمايد: وقتى ابراهيم، اسماعيل را در سرزمين مكه گذاشت، آن كودك تشنه شد. مادرش (هاجر) بر بالاى كوه صفا رفت و فرياد زد: آيا در اين وادى كسى هست؟ سپس به طرف مروه و بر آن كوه بالا رفت و فرياد زد: آيا در اين وادى كسى هست؟ پاسخى نشنيد تا هفت بار اين كار ادامه يافت، از اين رو خداوند سعى ميان صفا و مروه را هفت بار سنت قرار داد.[۴]
پانویس
منابع
محمد محمدحسن شرّاب، ترجمه حمیدرضا شیخی؛ فرهنگ اعلام جغرافيايى، تاريخى در حديث و سيره نبوى. (مطلب نقل شده از جمله اضافات محمدرضا نعمتى بر این کتاب است.)