منابع و پی نوشتهای ضعیف
جامعیت مقاله رعایت نشده است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

عزرائیل

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ دسامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۰:۴۶ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«عزرائیل» از القاب فرشته مرگ است، و در قرآن کریم از وی با عنوان «مَلک‌ الموت» یاد شده است. او یکى از چهار فرشته مقرّب درگاه خداوند در کنار میکائیل، اسرافیل و جبرئیل می‌باشد، که مسئول گرفتن جان موجودات زنده قرار داده شده است.

معرفی اجمالی

«عزرائیل» واژه عبری است که از دو جزء «عزرا» به‌معنای بنده و «ئیل» به‌معنای خداوند تشکیل شده و ترکیب هر دو جزء به‌معنای بنده‌ خداست.[۱] برخی گفته اند: عزرائیل به معناى یارى خداوند می باشد.[۲]

از عزرائیل در کنار میکائیل، اسرافیل و جبرئیل به «رئوس ملائکه» تعبیر می‌شود. پیامبر (ص) فرموده‌اند: خداوند از از فرشتگان، جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل را برگزیده است.[۳] در روایات وارد شده که لوح محفوظ از چهار رکن (علم، حیات، اراده و قدرت) تشکیل شده و عزرائیل مظهر رکن قدرت آن است. در بعضی از روایات آمده او چهار بال دارد به‌گونه‌ای که چهار طرف عالم را فراگرفته‌اند.

همچنین در روایات براى عزرائیل القاب دیگرى از جمله «مفرّق الجماعات»، «هادم اللذّات»، «قابض الارواح» و «مسکّن الحرکات» بیان شده است.

عزرائیل در قرآن

نام عزرائیل در قرآن کریم نیامده، و به جای آن از فرشتۀ مرگ با عنوان «ملک‌ الموت» یاد شده است: «قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ»؛[۴] بگو: فرشته مرگ که بر شما گماشته شده است [روح] شما را می گیرد، سپس به سوی پروردگارتان باز گردانده می شوید.

خداوند در قرآن به عزرائیل و فرشتگان تدبیرکننده امور جهان، سوگند خورده است: «فَالْمُدَبِّراتِ اَمْراً»[۵]؛ و [قسم به] آنها که امور را تدبیر می‌کنند!». «فالمدبّرات» برای قسم و جواب آن «اُقسم» محذوف است. از جمله فرشتگان مدبّر امور، ملک‌ الموت [عزرائیل‌] است.[۶]

قبض روح و ملامت و بازخواست ستمگران در لحظه مرگ، از جانب عزرائیل و فرشتگان مرگ: «... وَ لَوْ تَری‌ اِذِ الظَّالِمُونَ فِی غَمَراتِ الْمَوْتِ وَ الْمَلائِکَةُ باسِطُوا اَیْدِیهِمْ اَخْرِجُوا اَنْفُسَکُمُ الْیَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما کُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلَی اللَّهِ غَیْرَ الْحَقِّ وَ کُنْتُمْ عَنْ آیاتِهِ تَسْتَکْبِرُونَ»؛[۷] ... و اگر ببینی هنگامی که ظالمان در شداید مرگ فرو رفته‌اند، و فرشتگان دستها را گشوده، به آنان می‌گویند: جان خود را خارج سازید! امروز در برابر دروغهایی که به خدا بستید و نسبت به آیات او تکبّر ورزیدید، مجازات خوارکننده‌ای خواهید دید.

«اِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ ظالِمِی اَنْفُسِهِمْ قالُوا فِیمَ کُنْتُمْ قالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الْاَرْضِ قالُوا اَ لَمْ تَکُنْ اَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فِیها»؛[۸] کسانی که فرشتگان (قبض ارواح)، روح آنها را گرفتند در حالی که به خویشتن ستم کرده بودند، به آنها گفتند: «شما در چه حالی بودید؟ (و چرا با اینکه مسلمان بودید، در صفِ کفّار جای داشتید؟!)» گفتند: «ما در سرزمین خود، تحت فشار و مستضعف بودیم.» آنها [= فرشتگان‌] گفتند: «مگر سرزمین خدا، پهناور نبود که مهاجرت کنید؟!». همزه «الم‌تکن» و جمله «فیم کنتم» که از سوی فرشتگان‌ مطرح شده برای توبیخ و سرزنش است.[۹]

قبض روح مشرکان، کافران و مرتدّان‌، به وسیله عزرائیل و فرشتگان، با ضرب صورت و پشت آنان همراه خواهد بود: «... حَتَّی اِذا جاءَتْهُمْ رُسُلُنا یَتَوَفَّوْنَهُمْ قالُوا اَیْنَ ما کُنْتُمْ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ‌ قالُوا ضَلُّوا عَنَّا...»؛[۱۰] تا زمانی که فرستادگان ما [= فرشتگان قبض ارواح‌] به سراغشان روند و جانشان را بگیرند؛ از آنها می‌پرسند: «کجایند معبودهایی که غیر از خدا می‌خواندید؟!

«وَ لَوْ تَری‌ اِذْ یَتَوَفَّی الَّذِینَ کَفَرُوا الْمَلائِکَةُ یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ اَدْبارَهُمْ وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِیقِ»؛[۱۱] و اگر ببینی کافران را هنگامی که فرشتگان (مرگ)، جانشان را می‌گیرند و بر صورت و پشت آنها می‌زنند و (می‌گویند: ) بچشید عذاب سوزنده را (، به حال آنان تاسف خواهی خورد)!.

«اِنَّ الَّذِینَ ارْتَدُّوا عَلی‌ اَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْهُدَی الشَّیْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ اَمْلی‌ لَهُمْ‌ فَکَیْفَ اِذا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلائِکَةُ یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ اَدْبارَهُمْ»؛[۱۲] کسانی که بعد از روشن شدن هدایت برای آنها، پشت به حق کردند، شیطان اعمال زشتشان را در نظرشان زینت داده و آنان را با آرزوهای طولانی فریفته است! حال آنها چگونه خواهد بود هنگامی که فرشتگان (مرگ) بر صورت و پشت آنان می‌زنند و جانشان را می‌گیرند؟!.

اما قبض روح تقوا پیشگان از سوی عزرائیل و فرشتگان مرگ، با گفتار خوش سلام و مژده بهشت همراه خواهد بود: «جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَها تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْاَنْهارُ لَهُمْ فِیها ما یَشاؤُنَ کَذلِکَ یَجْزِی اللَّهُ الْمُتَّقِینَ‌ * الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ طَیِّبِینَ یَقُولُونَ سَلامٌ عَلَیْکُمْ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ....»؛[۱۳] باغهایی از بهشت جاویدان است که همگی وارد آن می‌شوند؛ نهرها از زیر درختانش می‌گذرد؛ هر چه بخواهند در آنجا هست؛ خداوند پرهیزگاران را چنین پاداش می‌دهد! همانها که فرشتگان (مرگ) روحشان را می‌گیرند در حالی که پاک و پاکیزه‌اند؛ به آنها می‌گویند: سلام بر شما! وارد بهشت شوید.

وظایف عزرائیل

مهمترین وظیفه عزرائیل، قبض روح موجودات است: «قُلْ یَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْتِ الَّذِی وُکِّلَ بِکُمْ‌...»؛ [۱۴] بگو: فرشته مرگ که بر شما مامور شده، (روح) شما را می‌گیرد؛ سپس شما را بسوی پروردگارتان بازمی‌گردانند. مقصود از «ملک الموت» عزرائیل است.[۱۵] وی قبض روح انبیاء و اولیای الهی را به‌صورت مستقیم انجام می‌دهد و جان سایر موجودات را نمایندگان او می‌گیرند.

البته گرفتن جان‌ها از سوی عزرائیل، تحت تدبیر و اراده خداوند می‌باشد: «قُلْ یَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْتِ الَّذِی وُکِّلَ بِکُمْ‌...»؛[۱۶] مجهول آمدن فعل «وکّل» دلالت می‌کند که خود وی، دارای اراده مستقلّی نیست و دیگری او را گمارده است و او همانا خداوند است‌. براساس متون اسلامی، ملک‌الموت از هیچ‌چیز، از طول عمر تا سرنوشت و حتى نام بندگان، آگاه نیست، جز آنچه خداوند به او خبر می‌دهد.[۱۷] همچنین، در روایات آمده است که صدقه دادن سبب انصراف موقتی عزرائیل از قبض روح شخص، به امر خداوند می‌شود.[۱۸]

به اعتقاد امام‌ خمینی اسم شریف مالک، باطن عزرائیل است که موکّل بر قبض ارواح، صور و ارجاع ظاهر به باطن است.[۱۹] به باور ایشان، مظهر اماته و موت و شئون آن، حضرت عزرائیل است،[۲۰] البته هنگام قیامت کبری و یوم رجوع تام همه عوالم نازله و مجردات و ملائکه به باطن رجوع می‌کنند. حتی عزرائیل بعد از اینکه همه ارواح را قبض روح کرد خود به دست حق‌تعالی قبض روح می‌شود: «یَوْمَ نَطْوِی السَّمَاء کَطَیِّ السِّجِلِّ لِلْکُتُبِ».[۲۱] مرگ عزرائیل، پس از مرگ تمام اهل زمین و آسمان اتفاق خواهد افتاد: «کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ‌...»؛[۲۲] هر انسانی طعم مرگ را می‌چشد!. از امام صادق (علیه‌السّلام) نقل شده است: تمام اهل زمین می‌میرند، به طوری که احدی باقی نمی‌ماند، سپس اهل آسمان می‌میرند، آنگاه پرسیده می‌شود: چه کسی باقی مانده است؟ ملک‌الموت می‌گوید: پروردگارا احدی باقی نمانده مگر فرشته مرگ. پس به او گفته می‌شود: ‌ای فرشته مرگ بمیر و او می‌میرد.[۲۳]

در مورد اینکه چگونه ممکن است عزرائیل، در سراسر جهان به‌طور همزمان جان چندین موجود زنده را بگیرد، فیلسوفان و متکلمان می‌گویند: عزرائیل از موجودات فرا‌‌ مادی و مجرد است و مکان معینی ندارد که از مکانی به مکان دیگر برود. برای او، تمام عالم مادی یکسان است و می‌تواند همزمان روح چندین موجود زنده را به‌سوی خود فرا خواند و جان آن‌ها را بگیرد. امام صادق عليه السلام در پاسخ اين سؤال كه در اطراف جهان افراد زيادى در یک زمان مى‌ميرند، چگونه ملك الموت در يك لحظه در همه جا حضور دارد؟ فرمودند: «او يارانى از فرشتگان دارد كه روح مردم را از اطراف مى‌گيرند، سپس ملك الموت ارواح را از فرشتگان تحويل مى‌گيرد».

از نظر امام خمینی، قبض ارواح موجودات عالم طبیعت به‌ طور مستقیم به دست حضرت عزرائیل نیست؛ بلکه به دست لشکریان اوست. البته به اعتبار اتحاد ظاهر و مظهر قبض امور خسیس در عالم نیز به دست او می‌باشد.[۲۴] به باور امام‌ خمینی عمّال عزرائیلی نفس مادی را از طبیعت نزع می‌کنند و به‌طرف نشئه دیگری ورای نشئه دنیا می‌کشند و این نزع از اول تولد تا لحظه آخر عمر ادامه دارند، نه اینکه لحظه‌ آخر حضرت عزرائیل یک‌دفعه پیدا شده و انسان را قبض روح کند.[۲۵] بنابراین از مرتبه‌ای که انسان قدم به عالم طبیعت گذاشت، قوای عزرائیلیه کار می‌کنند و او را مرتبه به مرتبه از طبیعت بالا می‌کشند، البته نفوس جزئیه را عمال عزرائیل و نفوس قوی و کامل را خود حضرت عزرائیل خود به بالا می‌برد.[۲۶]

در آیاتی از قرآن آمده مرگ انسان‌ها بر عهده گروهی از فرشتگان است و عزرائیل نمایندگان و یاران بسیاری برای قبض روح افراد دارد. بر اساس روایات، «نازعات»، «سابحات»، «ناشطات» و «سابقات» هر کدام وظیفه‌ی قبض روح عده خاصی از موجودات را بر عهده دارند. مثلا «نازعات» وظیفه دارد که روح کفار را با شدت و عذاب بگیرد و «ناشطات» مأمورند که روح مؤمنین عادی را با رأفت و مدارا قبض کنند و به آن‌ها مژده و بشارت بهشت داده می‌شود.

همراهی و همکاری فرشتگان دیگر با عزرائیل، در قبض روح انسان‌ها از آیات زیر استفاده می‌شود:

  • «اِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ ظالِمِی اَنْفُسِهِمْ قالُوا فِیمَ کُنْتُمْ قالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الْاَرْضِ‌...»؛[۲۷] کسانی که فرشتگان (قبض ارواح)، روح آنها را گرفتند در حالی که به خویشتن ستم کرده بودند، به آنها گفتند: «شما در چه حالی بودید؟ (و چرا با اینکه مسلمان بودید، در صفِ کفّار جای داشتید؟!)» گفتند: «ما در سرزمین خود، تحت فشار و مستضعف بودیم...».

فرشتگان دیگر عزرائیل را در قبض روح انسان‌ها یاری‌می‌کنند.[۲۸]

  • «وَ هُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ وَ یُرْسِلُ عَلَیْکُمْ حَفَظَةً حَتَّی اِذا جاءَ اَحَدَکُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا...»؛[۲۹] او بر بندگان خود تسلّط کامل دارد؛ و مراقبانی بر شما می‌گمارد؛ تا زمانی که یکی از شما را مرگ فرا رسد؛ (در این موقع، ) فرستادگان ما جان او را می‌گیرند... .
  • «.. وَ لَوْ تَری‌ اِذِ الظَّالِمُونَ فِی غَمَراتِ الْمَوْتِ وَ الْمَلائِکَةُ باسِطُوا اَیْدِیهِمْ اَخْرِجُوا اَنْفُسَکُمُ‌...»؛[۳۰] ...اگر ببینی هنگامی که (این) ظالمان در شداید مرگ فرو رفته‌اند، و فرشتگان دست‌ها را گشوده، به آنان می‌گویند: «جان خود را خارج سازید!...».
  • «..حَتَّی اِذا جاءَتْهُمْ رُسُلُنا یَتَوَفَّوْنَهُمْ‌...»؛[۳۱] تا زمانی که فرستادگان ما [= فرشتگان قبض ارواح‌] به سراغشان روند و جانشان را بگیرند.
  • «وَ لَوْ تَری‌ اِذْ یَتَوَفَّی الَّذِینَ کَفَرُوا الْمَلائِکَةُ یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ اَدْبارَهُمْ وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِیقِ»}}؛ [۳۲] و اگر ببینی کافران را هنگامی که فرشتگان (مرگ)، جانشان را می‌گیرند و بر صورت و پشت آنها می‌زنند و (می‌گویند:) بچشید عذاب سوزنده را (، به حال آنان تاسف خواهی خورد)!.

در واقع، عزرائیل واسطه و مامور قبض روح انسان‌ها بوده و تنها خداوند، گیرنده حقیقی جان‌ انسان‌ها می‌باشد: «اللَّهُ یَتَوَفَّی الْاَنْفُسَ حِینَ مَوْتِها...»؛[۳۳] خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض می‌کند... . از امام صادق (علیه‌السّلام) درباره سخن خداوند (عزّوجلّ) «اللّه یتوفّی الأنفس حین موتها» سؤال شد، حضرت فرمود: خداوند (تبارک و تعالی) برای ملک‌الموت دستیارانی از ملائکه قرار داده که ارواح را قبض می‌کنند، پس آنها را ملائکه دریافت می‌کنند و ملک‌الموت ارواح را از ملائکه دریافت می‌کند و به همراه ارواحی که خودش قبض نموده ضمیمه می‌نماید و خداوند از ملک‌الموت تمامی ارواح را دریافت می‌کند. [۳۴]

همچنین عزرائیل، از فرشتگان مأمور تدبیر امور جهان، از سوی خداوند می‌باشد: «فَالْمُدَبِّراتِ اَمْراً».[۳۵] طبق یک قول در تفسیر آیه، مقصود از «المدبّرات امراً» جبرئیل، میکائیل، اسرافیل و ملک‌الموت (عزرائیل) است.[۳۶]

از آیات قرآنی به دست می‌آید که همه فرشتگان (که عزرائیل یکی از آن‌هاست) در هنگام انجام دادن مأموریت نیز خداوند را عبادت و تسبیح می‌کنند و این‌گونه نیست که در یک زمان خاصی وظیفه و ماموریت قبض روح را انجام داده و در زمان دیگر به تسبیح و عبادت بپردازد، بلکه عبادت او همان انجام دادن وظیفه اوست.[۳۷]

پانویس

  1. دهخدا، لغتنامه، ۱۳۴۱ش، ج۳، ص۲۲۴.
  2. اعلام القرآن، عبدالحسین شبسترى، ص۶۵۸.
  3. روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ج‌۲، ص ۴۰۵.
  4. سوره سجده، آیه ۱۱.
  5. سوره نازعات، آیه۵.
  6. علامه طباطبایی، محمدحسین، المیزان، ج۲۰، ص۱۷۹؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج۱۰، ص۲۵۴.
  7. سوره انعام، آیه۹۳.
  8. سوره نساء، آیه۹۷.
  9. علامه طباطبایی، محمدحسین، المیزان، ج۵، ص۵۰.
  10. سوره اعراف، آیه۳۷.
  11. سوره انفال، آیه۵۰.
  12. سوره محمد، آیه۲۵.
  13. سوره نحل، آیه۳۱-۳۲.
  14. سوره سجده، آیه۱۱.
  15. سیوطی، جلال‌الدین، الدرالمنثور، ج۶، ص۵۴۲.
  16. سوره سجده، آیه۱۱.
  17. کلینی، الکافی، ج۲ ص۸۷۱.
  18. حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۹ ص۳۷۵.
  19. خمینی، روح‌الله، آداب الصلاة، ص۲۷۴.
  20. خمینی، روح‌الله، شرح چهل حدیث، ص۶۵۷.
  21. سوره انبیاء، آیه ۱۰۴.
  22. سوره انبیاء، آیه۳۵.
  23. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۳، ص۲۵۶، ح۲۵؛ حویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، ج۱، ص۴۱۹، ح۴۷۰.
  24. خمینی، روح‌الله، شرح دعاء السحر، ص۳۲.
  25. خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۳، ص۵۴۰.
  26. خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۳، ص۳۵-۳۶.
  27. سوره نساء، آیه۹۷.
  28. سیوطی، جلال‌الدین، الدرالمنثور، ج۶، ص۵۴۳؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج۳-۴، ص۱۵۱.
  29. سوره انعام، آیه۶۱.
  30. سوره انعام، آیه۹۳.
  31. سوره اعراف، آیه۳۷.
  32. سوره انفال، آیه۵۰.
  33. سوره زمر، آیه۴۲.
  34. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۱۳۶، ح۳۶۸؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۶، ص۱۴۴، ح۱۵.
  35. سوره نازعات، آیه۵.
  36. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج۸، ص۴۱۶.
  37. طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۴، ص۲۶۵.

منابع



مسابقه از خطبه ۱۱۱ نهج البلاغه