جامعیت مقاله متوسط
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

ابوریحان بیرونی

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۵ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۰۷ توسط Zamani (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ابوریحان محمد بن احمد بیرونی دانشمند بزرگ و ریاضیدان، ستاره شناس و تاریخ نگار سده چهارم و پنجم هجری ایران است و بعضی از پژوهندگان او را از بزرگترین فیلسوفان مشرق زمین می دانند.

ولادت

ابـوریحان‌ در سوم ذیحجه سال 362 ق در یکی‌ از‌ نواحی‌ کاث خوارزم (خـیوه کـنونی) مـتولد شد. زادگاه او که در آن زمان روستای کوچکی بود بعدا به افتخار او به «بیرونی» تجدید نام داده شده است.

اینکه چرا به ابوریحان لقب بیرونی دادند، علتهای متعددی ذکر کرده‌اند که مشهورترین آن این است که: بیرون همان معنای فارسی امروزی را دارد، لذا منظور از بیرونی یعنی خارج از شهر خوارزم. در واقع چون ابوریحان در اطراف شهر خوارزم و در یک روستا متولد شد، به او لقب بیرونی، یعنی خارج از خوارزم دادند.[۱] بعضي‌ها هم گفته اند چون ابوریحان به غیر از مدت كمي از عمرش، بقيه‌ي عمر خود را در خارج از خوارزم گذراند، به او لقب بيروني داده اند.[۲]

زندگی نامه

بیرونی تحصیلات خود را در خوارزم انجام داد، سپس‌ به دربار شمس‌المعالی قابوس‌بن وشمگیر رفت و مورد توجه او قـرار گرفت و کتاب «آثارالباقیه» را در‌ سال‌ 391 به نام او تألیف کرد.

ابوریحان به خوارزم بازگشت و به دربـار خوارزمشاهیان آل‌مأمون پیوست و مـورد احـترام قرار گرفت و هنگامی که سلطان محمود غزنوی به گرگانچ دست یافت،‌ ابوریحان را به غزنین برد. ابوریحان در سفرهای سلطان محمود به هند با او همراه بود و با دانشمندان هندی مصاحبت و معاشرت کرد و از عـقاید و علم آنها استفاده‌ بسیار‌ کرد و زبان سانسکریت را آموخت. بعد از سلطان محمود در دربار مسعود باقی ماند و کتاب‌هایی به نام او تألیف کرد. او در مـسایل هیئت، نجوم، تاریخ و جغرافیا، فیزیک، اسمار و احادیث، داروشناسی و زبان پارسی و عربی استاد بود و از مفاخر عصر‌ خود‌ به شمار می‌رفت. وی در سن 80 سالگی در حدود 442ق. درغزنه از جهان رخت بربست.[۳]

مذهب ابوریحان بیرونی

بیرونی در آثار الباقیه که مربوط به نخستین دوران فعالیت علمی اوست پس از ذکر نام حضرت علي علیه السلام و خاندان پيامبر از عبارتهاي دعايي معمول بین شیعیان استفاده نموده است که نشان از شیعه بودن او دارد. دلبستگی او به ائمه شیعه بخصوص هنگام ذكر تفصيل واقعه و مراسم عاشورا و غدير خم و واقعه مباهله آشكار مي‌شود.[۴] بيروني از خداوند، بخصوص براي شيعيان زيدي طلب حفاظت مي‌كند[۵] و ضمن اشاره به چگونگي شهادت زيدبن علي، او را به عنوان امام نام مي‌برد[۶] [۷] که با توجه به آن احتمال دارد که او از شیعیان زیدی بوده است.

آثار ابوریحان بیرونی

ابوریحان فهرست کتاب‌های خود را تا سال 427 یعنی 65 سالگی اش،‌ یکصد‌ و سیزده نسخه شمرده اسـت.[۸]

تالیفات بیرونی به زبان عربی، یعنی زبان علمی و همه کس فهم عالم اسلام و ایران بوده است، مگر ترجمه «التفهیم» که خود، آن را از عربی به فارسی برگردانیده است (یا احتمالا برعکس).

بیرونی دقت و اصابت نظر خویش را مدیون مطالعات فلسفی بود، لیکن او در فلسفه پیرو روش متعارف عهد خویش یعنی آن روش که به وسیله کندی وفارابی و نظایر آنان تحکیم و تدوین شده بود، نبود بلکه به عقاید ویژه و روش جداگانه و ایرادات خود بر ارسطو ممتاز است، وی همچنین از آثار فلسفی هندوان کتبی چون «شامل» را به عربی ترجمه نمود.

دانشنامه علوم چاپ مسکو ابوریحان را دانشمند همه قرون و اعصار خوانده است. در بسیاری از کشورها نام بیرونی را بر دانشگاه ها، دانشکده ها و تالار کتابخانه ها نهاده و لقب «استاد جاوید» به او داده اند. بیرونی گردش خورشید، گردش محوری زمین و جهات شمال و جنوب را دقیقاً محاسبه و تعریف کرده است. خورشیدگرفتگی هشتم آوریل سال 1019 میلادی را در کوههای لغمان (افغانستان کنونی) رصد و بررسی کرد و ماه گرفتگی سپتامبر همین سال را در غزنه مورد مطالعه قرار داد.

با این که محمود غزنوی میانه بسیار خوبی با بیرونی نداشت و وسائل کافی برای تحقیق در اختیار او نبود ولی این دانشمند لحظه ای از تلاش برای تکمیل تحقیقات علمی خود دست نکشید. بیرونی که بر زبانهای یونانی، هندی و عربی هم تسلط داشت کتب و رسالات متعدد که شمار آنها را زائد بر 146 عدد گزارش کرده اند نوشت که جمع سطور آنها بالغ بر 13 هزار است.

مهمترین آثار او التفهیم در ریاضیات و نجوم، آثار الباقیه در تاریخ و جغرافیا، قانون مسعودی که نوعی دانشنامه است و کتاب تحقیق ماللهند درباره اوضاع این سرزمین از تاریخ و جغرافیا تا عادات و رسوم و طبقات اجتماعی آن. بیرونی کتاب دائرةالمعارف خود را به نام سلطان مسعود غزنوی حاکم وقت کرد ولی هدیه او را که سه بار شتر سکه نقره بود نپذیرفت و به او نوشت که کتاب را به خاطر خدمت به دانش و گسترش آن نوشته است نه پول. بیرونی معاصر بوعلی سینا بود که در اصفهان می نشست و با هم مکاتبه و تبادل نظر فکری داشتند. بیرونی در جریان لشگرکشی های محمود غزنوی به هند (پاکستان امروز قسمتی از آن است) امکان یافت که به این سرزمین برود، زبان هندی فراگیرد و درباره اوضاع هند تحقیق کند که محصول این تحقیق، کتاب «هندشناسی» اوست.

وفات

درگذشت بیرونی در غزنه در اوان انقلاب سلجوقیان و پادشاهی مسعود بن محمود غزنوی بوده است و برخی درگذشت او را در ۴۴۰ هجری قمری می دانند.

پی نوشت

  1. سمعانی، الانساب، بیروت دار الجنان، 1408 ق، چاپ اول، ج2، ص 392
  2. دهخدا، علی اکبر، شرح حال نابغه ايران ابوريحان، تهران:انتشارات ظهور سال 1352، چ دوم، ص 21
  3. آذر شب، فرشته، ابوریحان بیرونی و آثار او، مجله کیهان فرهنگی، فروردين و ارديبهشت 1385، شماره 234و235
  4. آثار الباقیه، ص329و333-334
  5. آثار الباقیه، ص67
  6. آثار الباقیه، ص331
  7. دانشنامه جهان، مدخل بیرونی ابوریحان محمد بن احمد.
  8. آذر شب، فرشته، ابوریحان بیرونی و آثار او


منابع