ناسخ و منسوخ: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{خوب}} | {{خوب}} | ||
− | در ميان آيات احكامی كه در [[قرآن]] موجود است، آياتى به چشم می خورد كه پس از نزول ، جاى حكم آياتى را كه قبلاً نازل شده و مورد عمل بودهاند، گرفته و به زمان اعتبار حكم قبلى ، خاتمه ميدهند، آيات قبلى منسوخ و آيات بعدى ، ناسخ ناميده ميشوند. | + | در ميان [[آیات الاحکام|آيات احكامی]] كه در [[قرآن]] موجود است، آياتى به چشم می خورد كه پس از نزول ، جاى حكم آياتى را كه قبلاً نازل شده و مورد عمل بودهاند، گرفته و به زمان اعتبار حكم قبلى ، خاتمه ميدهند، آيات قبلى منسوخ و آيات بعدى ، ناسخ ناميده ميشوند. |
==اقوال در خصوص ناسخ و منسوخ== | ==اقوال در خصوص ناسخ و منسوخ== | ||
سطر ۸: | سطر ۸: | ||
برخی معتقدند: در قرآن هیچ ناسخ و منسوخی وجود ندارد. | برخی معتقدند: در قرآن هیچ ناسخ و منسوخی وجود ندارد. | ||
− | عده ای دیگر معتقدند: نسخ در اخبار و | + | عده ای دیگر معتقدند: نسخ در اخبار و امر و نهی تحقق می یابد. |
برخی دیگر معتقدند : نسخ در اخبار زمانی ممکن است ، که خبر در بر دارنده حکمی باشد. | برخی دیگر معتقدند : نسخ در اخبار زمانی ممکن است ، که خبر در بر دارنده حکمی باشد. | ||
سطر ۱۴: | سطر ۱۴: | ||
گروهی دیگر معتقدند که نسخ تنها در امر و نهی است . | گروهی دیگر معتقدند که نسخ تنها در امر و نهی است . | ||
− | جمعی دیگر معتقدند : | + | جمعی دیگر معتقدند : نسخ تنها در تعبدیات است و خداوند آنها را گاهی نسخ می کند . زیرا خداوند در این دسته از اوامر و نواهی بندگانش را به صورت تعبدی امر به انجام و یا ترک می کند و خودش می تواند آنها را بر دارد. <ref>الناسخ و المنسوخ في القرآن ، نحوی ، احمد بن نحند بن اسماعیل ، ص 40</ref> |
==نمونه ای از ناسخ و منسوخ== | ==نمونه ای از ناسخ و منسوخ== | ||
− | چنان كه در اول بعثت ، مسلمانان وظیفه داشتند كه با [[اهل كتاب]] با مسالمت بسر برند | + | چنان كه در اول [[مبعث حضرت محمد صلی الله علیه و آله|بعثت]]، مسلمانان وظیفه داشتند كه با [[اهل كتاب]] با مسالمت بسر برند: {{متن قرآن|«فاعفوا واصفحوا حتى ياتى الله بامره»}}؛ پس عفو و صفح كنيد، ببخشيد و روى گردانيده ناديده بگيريد تا امر خدا بيايد. ([[سوره بقره]]، آيه 109) |
− | و پس از چندى آيه قتال آمد و به حكم مسالمت خاتمه داد. چنان كه مىفرمايد: {{متن قرآن|«قاتلوا الذين لايؤمنون بالله ولاباليوم الآخر ولايحرمون ما حرم الله و رسوله ولايدينون دين الحق من الذين اوتواالكتاب»}}؛ جنگ و قتال كنيد با كسانى كه به خدا و روز قيامت ايمان ندارند و آنچه را خدا و پيغمبر [[حرام]] مىكند، حرام نميكنند و دين حق را براى خود بر نمی گزینند كه همانا آنان اهل كتاب باشند. ([[سوره توبه]]، آيه 29) | + | و پس از چندى آيه قتال آمد و به حكم مسالمت خاتمه داد. چنان كه مىفرمايد: {{متن قرآن|«قاتلوا الذين لايؤمنون بالله ولاباليوم الآخر ولايحرمون ما حرم الله و رسوله ولايدينون دين الحق من الذين اوتواالكتاب»}}؛ جنگ و قتال كنيد با كسانى كه به خدا و [[قیامت|روز قيامت]] ايمان ندارند و آنچه را خدا و پيغمبر [[حرام]] مىكند، حرام نميكنند و دين حق را براى خود بر نمی گزینند كه همانا آنان اهل كتاب باشند. ([[سوره توبه]]، آيه 29) |
==فرق میان نسخ از سوی بندگان و نسخ از سوی خداوند== | ==فرق میان نسخ از سوی بندگان و نسخ از سوی خداوند== | ||
− | البته حقيقت نسخى كه میان آدمیان مطرح است اين است كه نظر به مصلحتى حكمى وضع گردیده و مورد عمل قرار گرفته و پس از چندى به خطا و اشتباه خود پى برده و حكم اولى را الغاء و حكم ديگرى را جايگزين آن سازند . نسخ به اين معنى را كه ملازم جهل و خطا است به خداي متعال كه جهل و خطا به ساحت پاكش راه ندارد، نمیشود نسبت داد و چنين حكمى در [[قرآن]] مجيد كه در ميان آياتش هيچ گونه اختلافى نيست وجود ندارد. | + | البته حقيقت نسخى كه میان آدمیان مطرح است اين است كه نظر به مصلحتى حكمى وضع گردیده و مورد عمل قرار گرفته و پس از چندى به خطا و اشتباه خود پى برده و حكم اولى را الغاء و حكم ديگرى را جايگزين آن سازند . نسخ به اين معنى را كه ملازم جهل و خطا است به [[الله|خداي متعال]] كه جهل و خطا به ساحت پاكش راه ندارد، نمیشود نسبت داد و چنين حكمى در [[قرآن]] مجيد كه در ميان آياتش هيچ گونه اختلافى نيست وجود ندارد. |
بلكه [[نسخ]] در قرآن مجيد بيان انتهاء زمان اعتبار حكم منسوخ است . به اين معنى كه مصلحت جعل و وضع حكم اولى مصلحتى محدود و موقت بوده و طبعاً اثرش نيز كه حكم است، محدود و موقت درميآيد و پس از چندى حكم دومى پيدا شده و خاتمه يافتن مدت اعتبار حكم اولى را اعلام كند و نظر به این که قرآن مجيد در مدت بيست و سه سال تدريجاً نازل شده اشتمالش به چنین احكامى كاملاً قابل تصور است. | بلكه [[نسخ]] در قرآن مجيد بيان انتهاء زمان اعتبار حكم منسوخ است . به اين معنى كه مصلحت جعل و وضع حكم اولى مصلحتى محدود و موقت بوده و طبعاً اثرش نيز كه حكم است، محدود و موقت درميآيد و پس از چندى حكم دومى پيدا شده و خاتمه يافتن مدت اعتبار حكم اولى را اعلام كند و نظر به این که قرآن مجيد در مدت بيست و سه سال تدريجاً نازل شده اشتمالش به چنین احكامى كاملاً قابل تصور است. | ||
سطر ۳۱: | سطر ۳۱: | ||
خداي متعال ميفرمايد: {{متن قرآن|«و اذا بدلنا آية مكان آية والله اعلم بما ينزل قالوا انما انت مفتر بل اكثرهم لايعلمون قل نزله روح القدس من ربك بالحق ليثبت الذين آمنو و هدى و بشراً للمسلمين»}}؛ و وقتي كه آيهاى را به جاى آيهاى گذاشته و تبديل كرديم در حالي كه خدا به آنچه نازل مىكند، داناتر است. ميگويند افترا بستهاى . بلكه بيشترشان نمىفهمند. بگو آن را روحالقدس به حق از خداى تو نازل كرده است . براى اين كه كسانى را كه ايمان آوردهاند ثابت تر گرداند و هدايت و بشارت باشد براى آنان كه تسليم امر خدا هستند. ([[سوره نحل]]، آيه 102) | خداي متعال ميفرمايد: {{متن قرآن|«و اذا بدلنا آية مكان آية والله اعلم بما ينزل قالوا انما انت مفتر بل اكثرهم لايعلمون قل نزله روح القدس من ربك بالحق ليثبت الذين آمنو و هدى و بشراً للمسلمين»}}؛ و وقتي كه آيهاى را به جاى آيهاى گذاشته و تبديل كرديم در حالي كه خدا به آنچه نازل مىكند، داناتر است. ميگويند افترا بستهاى . بلكه بيشترشان نمىفهمند. بگو آن را روحالقدس به حق از خداى تو نازل كرده است . براى اين كه كسانى را كه ايمان آوردهاند ثابت تر گرداند و هدايت و بشارت باشد براى آنان كه تسليم امر خدا هستند. ([[سوره نحل]]، آيه 102) | ||
− | |||
− | |||
− | |||
==منبع== | ==منبع== | ||
− | [[علامه طباطبائی]] (رحمه الله) ، قرآن در اسلام. | + | [[علامه طباطبائی]] (رحمه الله) ، [[قرآن در اسلام]]. |
نحوی ، احمد بن نحند بن اسماعیل ، الناسخ و المنسوخ في القرآن ، ص 40 | نحوی ، احمد بن نحند بن اسماعیل ، الناسخ و المنسوخ في القرآن ، ص 40 | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | |||
− | |||
[[Category:علوم قرآنی]] | [[Category:علوم قرآنی]] | ||
[[رده:اصطلاحات اصول فقه]] | [[رده:اصطلاحات اصول فقه]] | ||
+ | <references /> |
نسخهٔ ۱۴ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۲۶
در ميان آيات احكامی كه در قرآن موجود است، آياتى به چشم می خورد كه پس از نزول ، جاى حكم آياتى را كه قبلاً نازل شده و مورد عمل بودهاند، گرفته و به زمان اعتبار حكم قبلى ، خاتمه ميدهند، آيات قبلى منسوخ و آيات بعدى ، ناسخ ناميده ميشوند.
محتویات
اقوال در خصوص ناسخ و منسوخ
در اینکه آیا اصولا ناسخ و منسوخی وجود دارد و اگر وجود دارد در چه زمینه هائی است؟ اختلاف نظر وجود دارد :
برخی معتقدند: در قرآن هیچ ناسخ و منسوخی وجود ندارد.
عده ای دیگر معتقدند: نسخ در اخبار و امر و نهی تحقق می یابد.
برخی دیگر معتقدند : نسخ در اخبار زمانی ممکن است ، که خبر در بر دارنده حکمی باشد.
گروهی دیگر معتقدند که نسخ تنها در امر و نهی است .
جمعی دیگر معتقدند : نسخ تنها در تعبدیات است و خداوند آنها را گاهی نسخ می کند . زیرا خداوند در این دسته از اوامر و نواهی بندگانش را به صورت تعبدی امر به انجام و یا ترک می کند و خودش می تواند آنها را بر دارد. [۱]
نمونه ای از ناسخ و منسوخ
چنان كه در اول بعثت، مسلمانان وظیفه داشتند كه با اهل كتاب با مسالمت بسر برند: «فاعفوا واصفحوا حتى ياتى الله بامره»؛ پس عفو و صفح كنيد، ببخشيد و روى گردانيده ناديده بگيريد تا امر خدا بيايد. (سوره بقره، آيه 109)
و پس از چندى آيه قتال آمد و به حكم مسالمت خاتمه داد. چنان كه مىفرمايد: «قاتلوا الذين لايؤمنون بالله ولاباليوم الآخر ولايحرمون ما حرم الله و رسوله ولايدينون دين الحق من الذين اوتواالكتاب»؛ جنگ و قتال كنيد با كسانى كه به خدا و روز قيامت ايمان ندارند و آنچه را خدا و پيغمبر حرام مىكند، حرام نميكنند و دين حق را براى خود بر نمی گزینند كه همانا آنان اهل كتاب باشند. (سوره توبه، آيه 29)
فرق میان نسخ از سوی بندگان و نسخ از سوی خداوند
البته حقيقت نسخى كه میان آدمیان مطرح است اين است كه نظر به مصلحتى حكمى وضع گردیده و مورد عمل قرار گرفته و پس از چندى به خطا و اشتباه خود پى برده و حكم اولى را الغاء و حكم ديگرى را جايگزين آن سازند . نسخ به اين معنى را كه ملازم جهل و خطا است به خداي متعال كه جهل و خطا به ساحت پاكش راه ندارد، نمیشود نسبت داد و چنين حكمى در قرآن مجيد كه در ميان آياتش هيچ گونه اختلافى نيست وجود ندارد.
بلكه نسخ در قرآن مجيد بيان انتهاء زمان اعتبار حكم منسوخ است . به اين معنى كه مصلحت جعل و وضع حكم اولى مصلحتى محدود و موقت بوده و طبعاً اثرش نيز كه حكم است، محدود و موقت درميآيد و پس از چندى حكم دومى پيدا شده و خاتمه يافتن مدت اعتبار حكم اولى را اعلام كند و نظر به این که قرآن مجيد در مدت بيست و سه سال تدريجاً نازل شده اشتمالش به چنین احكامى كاملاً قابل تصور است.
البته وضع حكم موقت در جائى است كه هنوز مقتضى حكم ثابت ، تمام نيست و پس از تماميت مقتضى تبديل نمودن آن به حكم ثابت اشكالى نخواهد داشت، چنان كه از قرآن مجيد نيز در حكمت نسخ همان معنى استفاده ميشود.
خداي متعال ميفرمايد: «و اذا بدلنا آية مكان آية والله اعلم بما ينزل قالوا انما انت مفتر بل اكثرهم لايعلمون قل نزله روح القدس من ربك بالحق ليثبت الذين آمنو و هدى و بشراً للمسلمين»؛ و وقتي كه آيهاى را به جاى آيهاى گذاشته و تبديل كرديم در حالي كه خدا به آنچه نازل مىكند، داناتر است. ميگويند افترا بستهاى . بلكه بيشترشان نمىفهمند. بگو آن را روحالقدس به حق از خداى تو نازل كرده است . براى اين كه كسانى را كه ايمان آوردهاند ثابت تر گرداند و هدايت و بشارت باشد براى آنان كه تسليم امر خدا هستند. (سوره نحل، آيه 102)
منبع
علامه طباطبائی (رحمه الله) ، قرآن در اسلام.
نحوی ، احمد بن نحند بن اسماعیل ، الناسخ و المنسوخ في القرآن ، ص 40
پانویس
- ↑ الناسخ و المنسوخ في القرآن ، نحوی ، احمد بن نحند بن اسماعیل ، ص 40