شیخ عبدالله مازندرانی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{منبع الکترونیکی معتبر}}
 
{{منبع الکترونیکی معتبر}}
  
آيت الله عبدالله مازندراني فرزند محمدنصير طبرسي يکي از مراجع و رهبران عصر مشروطيت ايران در سال 1256 ق در شهر بارفروش (بابل) پا به عرصه وجود نهاد. پس از فراگيري دوره مقدماتي ايران را براي ادامه تحصيل به مقصد [[عراق]] ترک گفت و در [[نجف]] و [[کربلا]] از محضر درس بزرگاني چون فاضل ايرواني، ميرزا حبيب الله رشتي، شيخ مهدي کاشف الغطاء، حاج شيخ مرتضي انصاري و حاج شيخ زين العابدين مازندراني کسب فيض نمود و به درجه اجتهاد نايل گشت.
+
آیت الله عبدالله مازندرانی فرزند محمدنصیر طبرسی یکی از مراجع و رهبران عصر مشروطیت ایران در سال 1256 ق در شهر بارفروش (بابل) پا به عرصه وجود نهاد. پس از فراگیری دوره مقدماتی ایران را برای ادامه تحصیل به مقصد [[عراق]] ترک گفت و در [[نجف]] و [[کربلا]] از محضر درس بزرگانی چون فاضل ایروانی، میرزا حبیب الله رشتی، شیخ مهدی کاشف الغطاء، حاج شیخ مرتضی انصاری و حاج شیخ زین العابدین مازندرانی کسب فیض نمود و به درجه اجتهاد نایل گشت.
  
ايشان از شاگردان برجسته ميرزا حبيب الله رشتي به شمار مي‌رفت و دروس او را تقرير مي‌نمود. پس از فوت ميرزا حبيب الله، شاگردان وي از شيخ عبدالله پيروي کردند. ايشان به تدريج در زمره مراجع بزرگ تقليد عصر خويش قرار گرفتند.<ref>محمدحسن رجبي، علماي مجاهد، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامي، 1382، ص 423ـ424.</ref>
+
ایشان از شاگردان برجسته میرزا حبیب الله رشتی به شمار می‌رفت و دروس او را تقریر می‌نمود. پس از فوت میرزا حبیب الله، شاگردان وی از شیخ عبدالله پیروی کردند. ایشان به تدریج در زمره مراجع بزرگ تقلید عصر خویش قرار گرفتند.<ref>محمدحسن رجبي، علماي مجاهد، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامي، 1382، ص 423ـ424.</ref>
  
در جنبش مشروطيت ايران و مخالفت با رژيم استبدادي، شيخ عبدالله مازندراني همراه و همگام با آخوند خراساني و حاج ميرزا حسين خليلي تهراني با ارسال نامه و تلگرام براي رهبران ديني و سياسي ايران اين جنبش را تأييد کردند و به دفاع از مشروطه خواهان پرداخته و با نشر اعلاميه‌هاي روشنگرانه نسبت به رويدادهاي سياسي و اجتماعي آن دوران موضع گيري مي‌نمودند.
+
در جنبش مشروطیت ایران و مخالفت با رژیم استبدادی، شیخ عبدالله مازندرانی همراه و همگام با آخوند خراسانی و حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی با ارسال نامه و تلگرام برای رهبران دینی و سیاسی ایران این جنبش را تأیید کردند و به دفاع از مشروطه خواهان پرداخته و با نشر اعلامیه‌های روشنگرانه نسبت به رویدادهای سیاسی و اجتماعی آن دوران موضع گیری می‌نمودند.
  
پس از صدور فرمان مشروطيت و افتتاح مجلس شوراي ملي، ايشان به همراه آيات عظام طي نامه‌اي گشايش مجلس را تبريک گفتند و پيوسته با صدور [[احکام]] و فرامين دستورات لازم را به نماينگان مجلس براي تهيه و تصويب قوانين مهم صادر مي‌نمودند و با تأکيد بر التزام به قوانين مجلس ضرورت پشتيباني از آن را اعلام مي‌کردند.
+
پس از صدور فرمان مشروطیت و افتتاح مجلس شورای ملی، ایشان به همراه آیات عظام طی نامه‌ای گشایش مجلس را تبریک گفتند و پیوسته با صدور [[احکام]] و فرامین دستورات لازم را به نماینگان مجلس برای تهیه و تصویب قوانین مهم صادر می‌نمودند و با تأکید بر التزام به قوانین مجلس ضرورت پشتیبانی از آن را اعلام می‌کردند.
  
20 [[ذی القعده]] سال 1326 ق پس از به توپ بسته شدن مجلس توسط محمدعلي شاه و آغاز قيام مردم آذربايجان آن بزرگوار و آخوند خراساني (که نفوذ بسياري در ميان مسلمانان باکو داشت) با ارسال نامه‌اي به مسلمانان روسيه از آنان درخواست کمک به انقلابيون تبريز را نمودند. بعد از تشکيل مجلس دوم در سال 1328ق ايشان و آخوند خراساني طي نامه‌اي به ناصرالملک از عملکرد سران سياسي مشروطيت به شدت انتقاد کردند و در خصوص شکل گيري استبدادي به مراتب خطرناکتر از استبداد قاجاريه تحت عنوان آزادي و مشروطيت هشدار دادند.
+
20 [[ذی القعده]] سال 1326 ق پس از به توپ بسته شدن مجلس توسط محمدعلی شاه و آغاز قیام مردم آذربایجان آن بزرگوار و آخوند خراسانی (که نفوذ بسیاری در میان مسلمانان باکو داشت) با ارسال نامه‌ای به مسلمانان روسیه از آنان درخواست کمک به انقلابیون تبریز را نمودند. بعد از تشکیل مجلس دوم در سال 1328ق ایشان و آخوند خراسانی طی نامه‌ای به ناصرالملک از عملکرد سران سیاسی مشروطیت به شدت انتقاد کردند و در خصوص شکل گیری استبدادی به مراتب خطرناکتر از استبداد قاجاریه تحت عنوان آزادی و مشروطیت هشدار دادند.
  
پس از ترور سيد عبدالله بهبهاني رهبر آزاديخواه مشروطه، سيد حسن تقي زاده يکي از نمايندگان تندرو مجلس که به داشتن عقايد ليبرالي و تفکيک قوانين عرفي از قوانين شرعي شهرت داشت به مباشرت و آمريت در قتل متهم گرديد و شيخ عبدالله مازندراني و آخوند خراساني طي تلگرافي که به مجلس شوراي ملي مخابره نمودند بر ضديت مسلک تقي زاده با اسلام و قوانين شرع تأکيد کرده و از مجلس خواستار عزل وي و تبعيد از کشور شدند.<ref>موسي حقاني، «تهران و تبريز؛ دو کانون پرالتهاب مشروطيت»، فصلنامه تخصصي تاريخ معاصر ايران، سال سوم، شماره 10، تابستان 1378، ص236.</ref>
+
پس از ترور سید عبدالله بهبهانی رهبر آزادیخواه مشروطه، سید حسن تقی زاده یکی از نمایندگان تندرو مجلس که به داشتن عقاید لیبرالی و تفکیک قوانین عرفی از قوانین شرعی شهرت داشت به مباشرت و آمریت در قتل متهم گردید و شیخ عبدالله مازندرانی و آخوند خراسانی طی تلگرافی که به مجلس شورای ملی مخابره نمودند بر ضدیت مسلک تقی زاده با اسلام و قوانین شرع تأکید کرده و از مجلس خواستار عزل وی و تبعید از کشور شدند.<ref>موسي حقاني، «تهران و تبريز؛ دو کانون پرالتهاب مشروطيت»، فصلنامه تخصصي تاريخ معاصر ايران، سال سوم، شماره 10، تابستان 1378، ص236.</ref>
  
سال 1329 ق پس از ورود متجاوزان روسي به شمال ايران، از جمله تبريز و کشتار آزاديخواهان و نيز هجوم اشغالگران ايتاليايي به طرابلس غرب (ليبي) و تصرف آن سرزمين، وي به همراه جمعي از مراجع و علماي شيعه [[عراق]] بر ضد اشغالگران روسي و ايتاليايي فتواي جهاد صادر کرد و مسلمانان را به مقابله با آنها فراخواند.
+
سال 1329 ق پس از ورود متجاوزان روسی به شمال ایران، از جمله تبریز و کشتار آزادیخواهان و نیز هجوم اشغالگران ایتالیایی به طرابلس غرب (لیبی) و تصرف آن سرزمین، وی به همراه جمعی از مراجع و علمای شیعه [[عراق]] بر ضد اشغالگران روسی و ایتالیایی فتوای جهاد صادر کرد و مسلمانان را به مقابله با آنها فراخواند.
  
آن بزرگوار در اعتراض به اشغال ايران عازم [[کاظمين]] شد و در چهارم [[ذی الحجه]] 1330 ق در [[نجف]] اشرف دار فاني را وداع گفت و در مقبره شيخ جعفر شوشتري مدفون گشت.
+
آن بزرگوار در اعتراض به اشغال ایران عازم [[کاظمين|کاظمین]] شد و در چهارم [[ذی الحجه]] 1330 ق در [[نجف]] اشرف دار فانی را وداع گفت و در مقبره شیخ جعفر شوشتری مدفون گشت.
  
از آثار ايشان مي‌توان از رساله‌اي در وقف، نجاة العباد، حواشي بر جامع عباسي، رساله علميه اهبة العباد في يوم المعاد و قضا و شهادت نام برد.  
+
از آثار ایشان می‌توان از رساله‌ای در وقف، نجاة العباد، حواشی بر جامع عباسی، رساله علمیه اهبة العباد فی یوم المعاد و قضا و شهادت نام برد.  
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
  
 
==منابع==
 
==منابع==
* ويدا معزي نيا، آيت الله عبدالله مازندراني [http://www.iichs.org/index.asp?id=789& موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران]، تاریخ بازیابی: 9 آذرماه 1392.
+
 
 +
*ویدا معزی نیا، آیت الله عبدالله مازندرانی [http://www.iichs.org/index.asp?id=789& موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران]، تاریخ بازیابی: 9 آذرماه 1392.
  
 
[[رده:شخصیت های سیاسی]]
 
[[رده:شخصیت های سیاسی]]

نسخهٔ ‏۱۲ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۵۷

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


آیت الله عبدالله مازندرانی فرزند محمدنصیر طبرسی یکی از مراجع و رهبران عصر مشروطیت ایران در سال 1256 ق در شهر بارفروش (بابل) پا به عرصه وجود نهاد. پس از فراگیری دوره مقدماتی ایران را برای ادامه تحصیل به مقصد عراق ترک گفت و در نجف و کربلا از محضر درس بزرگانی چون فاضل ایروانی، میرزا حبیب الله رشتی، شیخ مهدی کاشف الغطاء، حاج شیخ مرتضی انصاری و حاج شیخ زین العابدین مازندرانی کسب فیض نمود و به درجه اجتهاد نایل گشت.

ایشان از شاگردان برجسته میرزا حبیب الله رشتی به شمار می‌رفت و دروس او را تقریر می‌نمود. پس از فوت میرزا حبیب الله، شاگردان وی از شیخ عبدالله پیروی کردند. ایشان به تدریج در زمره مراجع بزرگ تقلید عصر خویش قرار گرفتند.[۱]

در جنبش مشروطیت ایران و مخالفت با رژیم استبدادی، شیخ عبدالله مازندرانی همراه و همگام با آخوند خراسانی و حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی با ارسال نامه و تلگرام برای رهبران دینی و سیاسی ایران این جنبش را تأیید کردند و به دفاع از مشروطه خواهان پرداخته و با نشر اعلامیه‌های روشنگرانه نسبت به رویدادهای سیاسی و اجتماعی آن دوران موضع گیری می‌نمودند.

پس از صدور فرمان مشروطیت و افتتاح مجلس شورای ملی، ایشان به همراه آیات عظام طی نامه‌ای گشایش مجلس را تبریک گفتند و پیوسته با صدور احکام و فرامین دستورات لازم را به نماینگان مجلس برای تهیه و تصویب قوانین مهم صادر می‌نمودند و با تأکید بر التزام به قوانین مجلس ضرورت پشتیبانی از آن را اعلام می‌کردند.

20 ذی القعده سال 1326 ق پس از به توپ بسته شدن مجلس توسط محمدعلی شاه و آغاز قیام مردم آذربایجان آن بزرگوار و آخوند خراسانی (که نفوذ بسیاری در میان مسلمانان باکو داشت) با ارسال نامه‌ای به مسلمانان روسیه از آنان درخواست کمک به انقلابیون تبریز را نمودند. بعد از تشکیل مجلس دوم در سال 1328ق ایشان و آخوند خراسانی طی نامه‌ای به ناصرالملک از عملکرد سران سیاسی مشروطیت به شدت انتقاد کردند و در خصوص شکل گیری استبدادی به مراتب خطرناکتر از استبداد قاجاریه تحت عنوان آزادی و مشروطیت هشدار دادند.

پس از ترور سید عبدالله بهبهانی رهبر آزادیخواه مشروطه، سید حسن تقی زاده یکی از نمایندگان تندرو مجلس که به داشتن عقاید لیبرالی و تفکیک قوانین عرفی از قوانین شرعی شهرت داشت به مباشرت و آمریت در قتل متهم گردید و شیخ عبدالله مازندرانی و آخوند خراسانی طی تلگرافی که به مجلس شورای ملی مخابره نمودند بر ضدیت مسلک تقی زاده با اسلام و قوانین شرع تأکید کرده و از مجلس خواستار عزل وی و تبعید از کشور شدند.[۲]

سال 1329 ق پس از ورود متجاوزان روسی به شمال ایران، از جمله تبریز و کشتار آزادیخواهان و نیز هجوم اشغالگران ایتالیایی به طرابلس غرب (لیبی) و تصرف آن سرزمین، وی به همراه جمعی از مراجع و علمای شیعه عراق بر ضد اشغالگران روسی و ایتالیایی فتوای جهاد صادر کرد و مسلمانان را به مقابله با آنها فراخواند.

آن بزرگوار در اعتراض به اشغال ایران عازم کاظمین شد و در چهارم ذی الحجه 1330 ق در نجف اشرف دار فانی را وداع گفت و در مقبره شیخ جعفر شوشتری مدفون گشت.

از آثار ایشان می‌توان از رساله‌ای در وقف، نجاة العباد، حواشی بر جامع عباسی، رساله علمیه اهبة العباد فی یوم المعاد و قضا و شهادت نام برد.

پانویس

  1. محمدحسن رجبي، علماي مجاهد، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامي، 1382، ص 423ـ424.
  2. موسي حقاني، «تهران و تبريز؛ دو کانون پرالتهاب مشروطيت»، فصلنامه تخصصي تاريخ معاصر ايران، سال سوم، شماره 10، تابستان 1378، ص236.

منابع