عامر بن شراحیل: تفاوت بین نسخهها
جز (Zamani صفحهٔ عامربن شراحیل را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به عامر بن شراحیل منتقل کرد) |
|
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۳:۲۴
عامر بن شراحيل، معروف به شعبي کوفي از اهالي «حِمْير» است؛ ولي از هَمْدان به شمار ميآيد.[۱] وي علامه عصر خويش بوده و او را اعلم فقها دانستهاند. ابن عُيينه گفته است که: «علما سه نفرند: ابن عباس در زمان خود، شعبي در زمان خود و ثوري در زمان خود».[۲]
حافظه ابن شراحیل
وي حافظهاي چنان قوي داشت که ميگفت هيچ سياهي بر سفيدي ننوشتم و هيچ کس براي من حديثي نقل نکرد، مگر آن که آن را حفظ کردم، و هيچ کس برايم حديثي نگفت که از او بخواهم دوباره تکرار کند.[۳]
مذهب شراحیل
با اين که عدّهاي شَعْبي را از دشمنان علي عليه السلام خواندهاند،[۴] جالب آن است که شهرستاني، وي را در زمره شيعيان ذکر ميکند.[۵]
عقاید شراحیل
عامر بن شراحيل شعبي، معاصر ابراهيم نَخَعي بود؛ اما برخلاف ابراهيم، شَعْبي با بکارگيري رأي در استنباط احکام، مخالف بود و به حديث بيشتر تمايل داشت به طوري که او را در برابر نخعي، محدث کوفه خواندهاند. شَعْبي، بيشتر به نقل اسرائيليات از نومسلمانان ـ که پيش از آن، از اهل کتاب بودند ـ، مشهور است و قصص و اخبار يمن و مغازي را نيز روايت کرده است.[۶]
از آثار تاريخي او اين عناوين است: المغازي، کتاب الفتوح، کتاب المبتدأ، کتاب الشوري، مقتل عثمان و مقتل الحسين عليه السلام. قطعهاي از المغازي او را خطيب بغدادي در دست داشته است.[۷] بخشي از کتاب الشوري و مقتل الحسين او هم در شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد آمده است.[۸]
شراحیل و مختار
از او، داستان منزلگاه «قصر بني مقاتل» را به نقل از «مجالد بن سعيد» روايت ميکند.
او و پدرش نخستين کساني بودند که به دعوت «مختار» پاسخ مثبت داده و حقانيت موضع او را گواهي کردند و در سال 67 هـ.ق همراه او به ساباط مدائن رفتند.
او پس از شکست «مختار» به «حجاج» دژخيم اموي پيوست آنگاه در سال 82 به «عبدالرحمن بن اشعث» روي آورد و بر ضد «حجاج» کارزار کرد و هنگامي که «عبدالرحمن» با شکست روبرو شد، از «قتيبة بن مسلم» فرماندار «حجاج» در «ري» تقاضا کرد که برايش امان بخواهد و او نيز برايش امان نامه گرفت و سرانجام رياست دستگاه قضايي کوفه را در زمان «عمر بن عبدالعزيز» به عهده گرفت.
او از چهره هايي است که دست از ياري «مسلم» و سالارش حسين عليهالسلام کشيد و به همراه کاروان نور نرفت. «ابومخنف» از او به طور ارسال روايت ميکند و او در سال 104 هـ.ق در کوفه به مرگ ناگهاني از دنيا رفت. «طبري» از او يکصد و چهارده خبر آورده است. در «تهذيب التهذيب» به نقل از «عجلي» آمده است که «عامر شعبي» از 84 تن از صحابه روايت شنيده و خود، اميرمؤمنان را درک کرده و در سال 110 هـ.ق از دنيا رفته است.[۹]
پانویس
- ↑ الطبقات الکبري، ج۶، ص۲۴۶.
- ↑ سير أعلام النبلاء، ج۴، ص۲۹۵و ۲۹۸ـ۳۰۰.
- ↑ کتاب العلم، ص۱۲؛ تذکرة الحفّاظ، ج۱، ص۸۴.
- ↑ معجم رجال الحديث، ج۱۰، ص۲۱۰؛ البيان في تفسير القرآن، ص۵۰۱ـ۵۰۳.
- ↑ منع تدوين الحديث، ج۱، ص۱۹۰.
- ↑ سير أعلام النبلاء، ج۴، ص۲۹۵و ۲۹۸ـ۲۹۹.
- ↑ تاريخ نگاري در اسلام، ص۵۸.
- ↑ شرح نهج البلاغة، ابن ابي الحديد، ج۹، ص۴۹ـ۵۸.
- ↑ الطبقات الکبري، ج۶، ص۲۵۵.